loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

بدترین نوع غرب‌زدگی، ممانعت از تفکر و مصرف‌گرایی فکری است

نویسندگان مرتبط : کریم مجتهدی

سه‌شنبه 20 اسفند 1392

مراسم نکوداشت استادان غلامحسین ابراهیمی دینانی و غلامرضا اعوانی عصر روز 18 اسفند در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد. در این مراسم علما، فیلسوفان و بزرگانی چون آیت‌الله محقق داماد، آیت‌الله سیدحسن سعادت مصطفوی، صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد، داوری اردکانی، کریم مجتهدی،‌ ضیاء موحد، حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه، شهرام پازوکی، حجت‌الاسلام احمد احمدی، محمدرضا بهشتی، نجفقلی حبیبی، زهرا مصطفوی، منوچهر صدوقی سها، علی مرادخانی،‌ منوچهر صانعی دره‌بیدی،... و استادان دینانی و اعوانی حضور داشتند.

کریم مجتهدی استاد پیشکسوت و چهره ماندگار فلسفه در این مراسم گفت: مرا به این جلسه دعوت نکرده بودند، اما دوست دارم نکاتی را درباره دو دوست عزیزم آقایان دینانی و اعوانی ذکر کنم و نکاتی را هم درباره فلسفه اظهار کنم. من همواره احترام این دو بزرگوار را داشته‌ام و خواهم  داشت، اگر چه اختلافاتی با این دو بزرگوار دارم که بیشتر از نظر افکار و اهداف ما است. من آقای دینانی و اعوانی را صمیمانه دوست دارم و این روز را به آن‌ها تبریک می‌گویم. امیدوارم که مانند سابق با صداقت و استواری به کار فلسفی ادامه دهند. زیرا موفقیت یک فیلسوف، موفقیت جامعه است.

وی با بیان اینکه فیلسوف اساسا هدف دارد، افزود: فیلسوف از اهداف خود دست بردار نیست و وقتی از فلسفه دفاع می‌کند الزاما قصدش این نیست که از رشته خود، شغل و کار خود دفاع کند، بلکه ضروررت بالاتری وجود دارد؛ این نکته که فلسفه اساسا روح فرهنگ است. تفکر در ذات انسان است و انسانی که فکر نمی‌کند اصلا انسان نیست.

به گفته مجتهدی فلسفه یک آرمان است و ما هیچوقت نخواستیم این جنبه آرمانی فلسفه را ببینیم. در جامعه امروزی ما معمولا گفته می‌شود که حرف مهم نیست بلکه عمل مهم است، حرفی که به عمل منجر نشود ارزش ندارد؛ این گفته از منظری درست است ولی آیا فکر کرده‌ایم عملی که در آن فکر و اندیشه نباشد چقدر ممکن است خطرناک باشد؟

این استاد بازنشسته دانشگاه ادامه داد: همه عظمت و اصالت فرهنگ یونان در این نکته اساسی وجود دارد که برای آن‌ها «نظر» اهمیت ویژه‌ای داشته است؛ اگر چه یونانیان به نوعی دشمن ایرانیان بوده‌اند ولی نمی‌توان عظمت فرهنگی آن‌ها را انکار کرد. تئوریا در یونانی همان «نظر» است،  عظمت آن‌ها در این است که می‌گویند انسان باید صاحب نظر باشد نه اینکه عقلش به چشمش باشد.

مجتهدی افزود: بزرگی فرهنگ و فکر یونانی در این نیست که مثلا هراکلیتوس گفته اصل عالم صیرورت است و یا پارمنیدس گفته همه چیز ثابت و واحد است، بلکه در این مهم است که می‌گویند بی‌نظر کاری نکن و حرفی نزن. این باید شعار هر فیلسوفی باشد. در این معنا باید هر حرف و امری به ژرفی نگریسته شود، این ایده از ما می‌خواهد که با دیده عقل بنگریم و در آن تعمق داشته باشیم و به ژرفی بنگریم. می‌توان حتی لفظ فلسفه را کنار گذاشت و کافی است ما این کار را بکنیم، اما تعمق را نباید کنار گذاشت، تعمق و ژرف‌اندیشی برای همه انسانها است و باید هر سخن و کاری را به ژرفی ببینیم. 

وی خاطرنشان کرد: جو فرهنگی امروز ما به شکلی است که امکانات فرهنگی زیادی را در اختیار ما قرار داده است، یعنی در این 35 ساله توانایی و ظرفیت‌های ما وسعت پیدا کرده، اما متاسفانه ما به خوبی و با وجدان خودمان از آن استفاده نمی‌کنیم. وقتی این امکانات را داریم نباید بترسیم، باید از وجدانمان سخن بگوییم. شاید عده‌ای بگویند ما نیازی به فلسفه نداریم اما من نقش فلسفه را در این زمینه بسیار اساسی می‌دانم.

به گفته مجتهدی علم جدید و ریاضی - که من اصلا منکر و ناقد اهمیت آنها نیستم - بدون فلسفه علم نیست. وی در همین زمینه افزود: من نمی‌گویم علم جدید بد یا ضعیف است، منظورم این است که بدون فلسفه علم معنی خود را از دست می‌دهد. علم بدون پشتوانه فکری هیچ نیست و مساوی است با مصرف که بدترین نوع غرب‌زدگی است. بدترین نوع غرب‌زدگی این است که مانع تفکر شویم و به هر چیزی که مانع تفکر می‌شود اهمیت بدهیم.

استاد بازنشسته دانشگاه تهران گفت: من تفکر را به تفکر عقلی محدود نمی‌کنم که ممکن است عده‌ای آن را صوری بدانند. بحث من تفکر در معنای عام آن است، اینکه ما همه چیز را با اندیشه و نظر همراه کنیم. کسی که دارای تفکر است پیشرو است و این پیشرو بودن اصلا به معنای واژه «توسعه» و «ترقی» به معنای بچه‌گانه امروزی خود نیست. تفکر به معنای حقیقی چیز جدید را انشاء و ابداع می‌کند و امکانات نو و اصیل را عرضه می‌کند. مبنای این پیشرفت، دیگر تظاهر نیست بلکه کاملا واقعی و اصیل است.

مجتهدی اظهار کرد: شاید در جامعه کسانی هستند که نمی‌نوانند و نمی‌خواهند تفکر کنند و می‌گویند فلسفه ما را با مشکل مواجه می‌کند، بله فلسفه با خودش هم مشکل دارد، زیرا دارای مسئله است و اساسا قرار است دغدغه و مسئله داشته باشد و با همین پرسش‌ها پیش می‌رود، نه اینکه تظار به الفاظ کند. فلسفه برای من یک جنبه وجدانی دارد، وجدان انسان باید در خصوص مسائل علمی و هنری بیدار شود، صاحب نظر باشد، باید اندیشه را فریاد بزند. اما انکته مهم این است که فلسفه بی‌شائبه و بی‌شیله و پیله است.

منبع: خبرگزاری تسنیم

کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
اخبار مرتبط
محصولات مرتبط