loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

انتشار بخش دیده نشده از تاریخ ادبیات معاصر ایران

نویسندگان مرتبط : مهدی اخوان ثالث

انتشار معنادار این سند تاریخی از سوی دفتر حفظ و نشر آثار معظم له در حالی اتفاق می افتد که از حجم عظیم اسناد و مدارکی از این دست هنوز اطلاع دقیقی در دست نیست.

یکشنبه 9 شهریور 1393

چهارشنبه شب هفته گذشته حدود ساعت 21 بود که سایت دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب اقدام به انتشار سندی مهم از زمره اسناد منتشر نشده ی تاریخ ادبیات معاصر ایران کرد.

این سند دست نوشته ای از مرحوم استاد مهدی اخوان ثالث در دفتر یادداشت آیت الله خامنه ای بود. دو قطعه که یکی شعر نویی نیمایی معروفی به نام «صبوحی» است و دیگری یک رباعی. هر دو سروده شده آن جناب و نگاشته شده در سال 1341 و بیادگار. آنچه این سند را قدر و بهای بالاتری داده بود یادداشت توضیحی مبسوطی است که اخوان در توضیح این شعر نو برای دوست بیست و سه ساله ی تازه یافته اش نوشت:

«در سِفینه ها و دفترهائی ازین قبیل که دوستان و آشنایان یا دوستداران شعر منجمله نزد منهم میفرستند تا یادگاری در آنها بنگارم، غالبا اگر اهل شعر نو و اسالیب جدید باشند، غزل و رباعی مینویسم و ازین قبیل، اما اگر اهل شعر کهن باشند ازینگونه شعرهای جدید مینویسم، تا تنوعی بدفتر داده شده باشد. در دفتر شما حبیب شفیق آقای خامنئی که همین تازگی بافتخار [آشنائی] با آن عزیز نائل آمده ام از هر دو نوع نگاشتم و مختصر شرحی نیز در خصوص قالب این قطعه صبوحی برافزودم تا یادگار کاملتر باشد و بعضی ناآشنایان این شیوه که احیاناً این دفتر بدستشان میافتد به توضیحی نیاز نداشته باشند و دانسته باشند که شعر نو هم پر بیقاعده نیست و دشنام لایق بعضی «آثار خزعبل موسوم به نو» را بر آشنایان اهل نثار نکنند!»

رهبر انقلاب بارها در نشست با اصحاب فرهنگ از اوج شعری و استادی اخوان ثالث مثال زده و آن را ستوده اند. ایشان در دیدار جمعی از جوانان به صراحت فرموده اند: «در شعر نو، دو، سه نفر بودند که شعرهایشان را خیلى مى پسندیدم. یکى از آنها «اخوان» بود.» 1 و در جایی دیگر اظهار داشتند: «در عرصه ی شعر نو، مرحوم اخوان قطعاً بهترین شاعر نیماییِ زمان خودش بود و به نظر من از همه ی اقرانش قوی تر، مسلط تر و لفظ و معنای شسته رفته و بهتری داشت».2

ایشان البته علاوه ی بر این دو سه جا اشاراتی انتقادی به رفتار اخوان ثالث پس از پیروزی انقلاب اسلامی داشته اند. یک جایی اسم می برند ولی بعد از آن دیگر بدون بردن نام اخوان فقط به استنکاف اخوان از پذیرش مسئولیت و نقش آفرینی _ علیرغم تماس تلفنی و دعوت رسمی _ اشاره می کنند. استنکافی که برای آیت الله خامنه ای که آن روزها با تمام وجود برای تثبیت انقلاب تلاش می کرد خیلی گران می آید:

«در اوایل انقلاب، یک وقت سراغِ یکی از همین معاریف را - که با بنده آشنایی داشت و حالا از دنیا رفته است - گرفتم. (من در همان اوایل، این فکر را داشتم که با بعضی از رفقا یا آشناهای قدیمی، حداقل تماسِ تلفنی برقرار کنم و سراغی از آنها بگیرم.) در آن گرفتاریهای فراوانِ اوایل انقلاب، عمده ی خواب و استراحت من، در خودروی بود که با آن، از جایی به جایی میرفتم. واقعاً ما وقت خواب و استراحت نداشتیم! با این همه، در همان گرفتاریها، گاهی از فرصتی استفاده میکردم و به وسیله تلفن، از این افراد احوالی میپرسیدم؛ به تصوّر این که شاید برای انقلاب، کاری شده باشد.

باری؛ به آن آشنای معروف تلفن زدم که «آقا، چطوری؟ رفیق، کجایی؟ انقلاب شده. خبر داری، نداری؟ نظام شاه رفته و اوضاع عوض شده.» و از این حرفها. ناگهان با لحنِ خیلی بدی شروع کرد به حرف زدن و گفت: «بنای ما بر این است که همیشه بر سلطه باشیم نه با سلطه!» گفتم: «اوّلاً بنای بسیار غلطی است! مگر سلطه همیشه بد است که شما میخواهید «بر سلطه» باشید؟ نه؛ اگر سلطه خوب است، بیایید نوکر سلطه بشوید و «با سلطه» باشید. ثانیاً شما میخواهید «بر سلطه» باشید؟ خیلی خوب؛ سلطه ی امریکا دارد پدر ما را درمیآورد. [سال 58 بود. ]میبینید سلطه ی امریکا که بالاتر از همه است، چه کار میکند!؟ بر این سلطه باش و هر چه دلت میخواهد، بگو!» اِن و اون کرد؛ گوشی را گذاشتم و تا آخر هم سراغ او نرفتیم. البته او بعدها - یعنی این سالهای اخیر - آمد که دیگر اجلِ محتومْ مهلتش نداد و به آن دنیا رفت.» 3

این نکته که روشنفکران مدعی آزادی خواهی، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پا پس کشیدند و از نقش آفرینی در یکی از نقاط عطف تاریخ ایران خودداری کردند بارها با این مثال مورد اشاره و استناد رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفته است. اما انتشار این دو نوع اظهارنظر رهبر معظم انقلاب نشان از واقع گرایی عمیقی در نظام اندیشه و فرهنگ معظم له دارد. انتقاد تلخ بی نام از کم لطفی شاعری توانگر باعث نشده که ارزش های شعری و ادبی او نادیده گرفته شود.

اما از سوی دیگر مهدی اخوان ثالث در روزهای بعد از انقلاب هم هرازگاه یاد دوست قدیمی اش آقای خامنه ئی می کرد. ارتباطی که اگر دو سویه نمی بود قطعا ادامه نمی یافت و تا آنجا نمی رسید که پیکر شاعر پیشکسوت در مقبرة الشعرای آرامگاه فردوسی تدفین شود. اخوان با اینکه توصیه ی آیت الله خامنه ای را نپذیرفته بود اما توصیه ها و سفارش هایی در مورد برخی از دوستان شاعر و نویسنده اش داشت که به واسطه برای ایشان می فرستاد. از این میان قطعه شعر اخوانیه ای که اخوان برای حسین منزوی و خطاب به حضرت آقای خامنه ئی نوشت جالب ترین نمونه است:

امام جمعه ی تهران، جناب خامنه ای                      

کسی که این ورق آرد حسین منزوی است

حسین منزوی از شاعران زنجانی ست                   

جوان و فاضل و صاحب قریحه ای قوی است

چکد ز لطف و تری آب از غزل هایش                                  

به شور نیز گهی چو جناب مولوی است

و بعد میگوید:

سه چهار بیت از او موقع ورود امام                               

سرود گشته و طومار آن نه منطوی است

امام گشت چو بیمار، او سرود دعا                    

که چاپ گشت و مجله ی سروش محتوی است

کتاب «حنجره ی زخمی تغزل» او

هنوز رشک چه بسیار کهنه ای، نوی است

و چند بیت بعدتر ادامه می دهد که:

الا که لطف خود از این جوان دریغ مدار                            

ثواب اخروی اینجا ، اگر نه دنیوی است

جوان شاعر صاحبدل وطنخواهی ست                 

نه تودگی و نه غربی ، نه خویشِ پهلوی است

اما انتشار این سند تازه حاوی ارزش هایی است که جای آن دارد اخوان شناسان و متخصصان شعر نو و تاریخ ادبیات دستمایه طرح و تبیین قرار دهند. یادداشتی که اخوان د52 سال پیش نوشته است و آنچنان که در متنش هم نوشته در بدو آشنایی او با رهبر انقلاب بوده است نشان از فعالیتهای ادبی رهبر انقلاب در سالهای اقامت در مشهد و شرکت در مجامع ادبی این شهر است. همین سند و همین ارتباط صمیمانه خود گویای آن است که نقدهای صریح و اشارات راهبردی آیت الله خامنه ای به موضوع روشنفکری و نقد عملکرد تاریخی آنها نه از تحلیل کتابخانه ای و «شناخت از دور» که حاکی از شناختی مبتنی بر ارتباط و تعامل مستقیم با آنها دارد.

انتشار معنادار این سند تاریخی از سوی دفتر حفظ و نشر آثار معظم له در حالی اتفاق می افتد که از حجم عظیم اسناد و مدارکی از این دست هنوز اطلاع دقیقی در دست نیست. از سوی دیگر انتشار این یادداشت این گمانه را به وجود می آورد که در آستانه سالگرد درگذشت مهدی اخوان ثالث به اذن و اطلاع معظم له چنین سندی منتشر شده باشد. که اگر غیر از این هم باشد از ارزش موضوع این سند چیزی کم نمی کند.

در پایان یک سوال مهم باقی می ماند که با توجه به حجم وسیع اسناد و یادداشت های تاریخی از این دست آیا جامعه فرهنگی، نخبگان و افکار عمومی باز هم شاهد انتشار زوایای ارتباطی رهبر معظم انقلاب اسلامی با چهره های هنر و ادبیات ایران خواهد بود؟

کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
اخبار مرتبط
محصولات مرتبط