loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

کتابی که به علاقه مندان سینمایی زاویه دید می دهد

انتخاب زاویه دید در کار سینماگر به اندازه انتخاب واژه در کار نویسنده از اهمیتی اساسی برخوردار است. زاویه است که درام، هیجان و تعلیق ایجاد می کند. با یک زاویه خوب داستان را با اختصار بیشتری می توان بیان کرد. این کتاب نحوه انتخاب بهترین زاویه دید برای فیلم سازی را به شما آموزش می دهد.

یکشنبه 21 دی 1393

هر چند این روزها نسل تازه نفسی که وارد عرصه فیلمسازی شده اند از همان بدو حضورشان در مسیر ساختارشکنی و خرق عادت پیش می روند، اما اشراف و تسلط بر اسلوب و شاخصه های کلاسیک فیلمسازی از اصول مهم برای هر خالق اثری محسوب می شود. کتاب «چگونه فیلم داستانی بسازیم» نوشته آرتور. آل. گسکیل و دیوید ا. انگلندر برای علاقه مندان فیلم سازی در دهه 60 یک مجموعه ساده و مفید از روند فیلم سازی کلاسیک تلقی می شد. در فرصتی کوتاه بخش هایی از این کتاب خاطره انگیز را زیر ذره بین بردیم.

*در امتداد تداوم
ساحت علّی و معلولی که در فیلم های داستانی به عنوان اسلوب اصلی روایت مورد نظر مؤلفان و خالقان اثر سینمایی قرار می گیرد، با شاخصه تداوم و پیوستگی نماها به بلوغ و تکامل می رسد. در فصل ابتدایی «چگونه فیلم داستانی بسازیم نویسندگان کتاب گوشزد می کنند: «یک فیلم سینمایی فراتر از مجموعه ای از تصاویر به حرکت در آمده است. فیلم سینمایی مجموعه ای از نماهای منسجم است که روابط میان نماها، یک داستان را به گونه ای روان و منطقی بیان می کنند. این گونه بیان را می توان از طریق فن تداوم تصویری در سینما خلق کرد. فصل، واحد بنیادی تداوم است و دارای سه عنصر اساسی و مهم است. این سه عنصر نمای دور، نمای متوسط و نمای نزدیک، به سه مرحله ای که طی آن، چشم انسان ناآگاهانه حرکات و موضوعات را می نگرد مربوط می شود».

ایجاد حس تداوم در جلوی دوربین با حرکت بازیگران و زاویه دیدی که خالق اثر گزینش می کند معنا و مفهوم خود را انتقال می دهد. در فصل چهارم کتاب می خوانیم: «لازمه تداوم خوب، جریان روان و بی وقفه حرکت از هر نما به نمای بعد است. اگر در حرکت بازیگران بین نماهای مختلف وقفه های ناگهانی وجود داشته باشد، از نظر بینندگان اثر، روانی حرکت از میان خواهد رفت. حرکت پرشی از نظر چشم بیننده – و حیثیت شما به عنوان سینماگر و پیوندگر – موضوعی ناپسند است. درمان این مشکل تداخل است. در تعریف این اصطلاح جدید باید بگوییم که تداخل، فیلم برداری مجدد از حرکت انتهایی صحنه قبلی در ابتدای نمای جدید است. گاه گاهی در مواقعی که در صحنه ای عمومی، فعالیت های گوناگونی در جریان است می توان از تداخل ها صرف نظر کرد. زیرا بیننده در تماشای این گونه صحنه ها آن قدر سرگرم تماشای فعالیت های گوناگون همزمان است که متوجه عدم تطبیق حرکت در میان نماها نمی شود».

*تنوع با همراهی تدبر
نبض تماشاگر به واقع دست خود خالق اثر است. زاویه دیدی که وی برای تماشاگر برای پیگیری رخدادها در مراحل و فصول مختلف گزینش می کند، در همراهی بیننده مؤثر است. مؤلفان کتاب در صفحه 54 متذکر شده اند: «چرا در هر نمای جدید این قدر باید نسبت به اندازه و زاویه نما حساس باشیم؟ دو دلیل وجود دارد. دلیل اول اینکه با این کار ساده همواره این امکان را ایجاد می کنید که پرش را در حرکت از نظر بیننده مخفی کنید. چرا که توجه بیننده در این گونه مواقع به حالت جدید و متفاوتی که تغییر اندازه نما ایجاد کرده جلب می شود و از این رو متوجه حرکت پرشی نمی شود. دلیل دوم به دلیل تنوع است. در قاعده عمومی ارائه تنوع تصویری یک وظیفه اصلی و اساسی محسوب می شود.»

زاویه دید فیلمساز روزنه ورود به رخدادهای فیلم است. از این منظرگاه مخاطب فراز و نشیب های درام را رصد می کند. در فصل هفتم کتاب می خوانیم: «زاویه جزئی اساسی از سبک سینماگر را تشکیل می دهد. انتخاب زاویه در کار سینماگر به اندازه انتخاب واژه در کار نویسنده از اهمیتی اساسی برخوردار است. زاویه است که درام، هیجان و تعلیق ایجاد می کند. با یک زاویه خوب داستان را با اختصار بیشتری می توان بیان کرد تا با استفاده از نماهای متوالی که از زاویه خوبی فیلم برداری نشده باشند. زاویه معمولی دید انسان، زاویه ای مستقیم و در ارتفاع چشم انسان عادی است اما چشم در زندگی روزمره حرکت می کند و همواره مواضع بی شمار و متنوعی را اختیار می کند.

زاویه دوربین می تواند توجه و واکنش بیننده را نسبت به فیلم تا حد قابل ملاحظه ای کنترل کند. می توانید با زاویه دوربین بر آنچه می خواهید به بیننده نشان دهید و شیوه ارائه آن، تاکید گذارید. زاویه بندی هوشیارانه دوربین به شما امکان می دهد که پس زمینه و پیش زمینه را کنترل کرده و هرگونه ویژگی موضوع را که حواس بیننده را پرت می کند از تصویر حذف کنید.»

*گذر و زیرگذرهای تداومی
مخاطب با اهرم شخصیت هایی که مقابل دوربین پرسه می زنند، مسیر حرکتی آن ها را رصد می کند. مؤلفان کتاب معتقدند: «ورود و خروج مشخص افراد در فیلم نکته ای مهم است. موضوع باید به روشنی از ورای کادر وارد صحنه شود، در موقع خروج هم باید به روشنی از صحنه خارج شود. در غیر این صورت، بیننده دچار شگفت زدگی و سر درگمی خواهد شد. پاره ای از تمهیدات تصویری در سینما در بردارنده مفاهیم قطعی ورود و خروج است. البته سینماگر یا پیوند گر معمولاً از این ها به عنوان تمهیدات انتقالی میان فصول استفاده می کند. این تمهیدات عبارت تند از پدید آمدن، ناپدیدشدن، چرخش محو و روبش. همواره باید در نظر داشت این اثرات در درجه نخست برای ایجاد انتقال میان فصول به کار می رود. مفاهیم ورود و خروج مطلقاً کارکرد ثانویه آن ها محسوب می شوند. نمی توان این گونه اثرات را جایگزین کامل مفاهیم ورود و خروج کرد.»

بخشی از هنر سینماگر با ابزارهایی که در اختیار دارد در مسیر پرورش موضوع تبیین و تعریف می شود. نویسندگان در فصل 11 کتاب گوشزد می کنند: «از طریق پرورش موضوع می توان توجه و دقت در بیننده فیلم نسبت به آن چه می بیند به وجود آورد، آن را کنترل کرد و سرعت بخشید. یادتان باشد در زندگی واقعی چشم نمی تواند چنین دقت و توجهی به رویدادها داشته باشد. چشم در زندگی واقعی خیلی زود احساس خستگی می کند. چشم اصولاً به چیزی که برای نخستین بار می بیند، با توجه و دقت می نگرد، اما وقتی موضوع توجه ملال آور و تکراری شد، چشم هم به زودی در جستجوی چیزی تازه به اطراف می نگرد. بیرون سالن سینما، چشم انسان میان صحنه های بسیار عادی و پیش پا افتاده ای که هر لحظه روز با آن ها سروکار دارد، دائماً در حال انتخاب کردن است.»

بهره وری از اسلوب و شاخصه های تداوم تصویری از اسرار فیلم سازی موفق است. مؤلفان کتاب «چگونه فیلم داستانی بسازیم» در فصل نهایی موضوع تداوم تصویری را این گونه جمع بندی می کنند: «هر بیننده ای که فیلم بد و خوب دیده باشد خواه و ناخواه به تداوم تصویری حساسیت خواهد داشت. البته چنین بیننده ای ممکن است خود از این امر آگاه نباشد. حتی ممکن است این واژه به گوشش هم نخورده باشد، اما این ناآگاهی تأثیری در نتیجه کار ندارد، چرا که بی تردید تداوم تصویری اثر خود را بر او باقی می گذارد. وقتی چنین بیننده ای به دیدن فیلم می رود، تداوم تصویری را در فیلم از پیش، مسلم فرض می کند. او می داند که به هر حال فیلم قاعدتاً باید از صحنه ای به صحنه دیگر، از فصلی به فصل دیگر و از نقطه اوجی به نقطه اوج دیگر جاری شود.»

*واژگان عامه پسند
انتشارات عکس معاصر سه دهه پیش کتاب «چگونه فیلم داستانی بسازیم» را در سه هزار نسخه منتشر کرد. طراحی جلد کتاب را داریوش شریف آبادی سر و سامان داده است. آرتور. آل. گسکیل و دیوید ا. انگلندر موضوعات متنوع کتاب را در 14 فصل پوشش داده اند. مسعود مدنی مترجم کتاب بخش واژگان فنی فارسی – انگلیسی و انگلیسی – فارسی را ضمیمه انتهای کتاب کرده است. دوستداران کتاب های سینمایی 30 سال پیش به اندازه 300 ریال برای خرید این کتاب تئوریک ولخرجی می کردند.

کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
اخبار مرتبط
محصولات مرتبط