loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

اصلاح الگوی مصرف فرهنگ

یک‌ماه از سال گذشت و تب‌ و تاب نظرات و برداشت‌ها و بخشنامه‌های متاثر از "شعار سال" تقریبا فروکش کرد، در این میان متاسفانه _ این قید به مظلومیت فرهنگ در کشورمان اشاره دارد _ مسئولان فرهنگی یا در خاموشی به سر بردند و یا آنها هم طرح‌های اقتصادی(!) ارائه کردند که مثلا در مصرف اقلام فرهنگی و بوروکراسی اداری باید "صرفه‌جویی" شود! گذشته از اینکه باید گفت وقت مسئولان فرهنگی ما بدون طرح و برنامه‌ی کارشناسی، هر روز بیشتر از گذشته در جلسات بی‌مصرف مالی و اداری و گاه حل و فصل‌های شخصی، هدر می‌رود؛ این نکته را هم باید اضافه کرد که "اصلاح، الگو و مصرف" هر سه واژگانی از خانواده‌ی "فرهنگ" هستند و نه اقتصاد و سیاست و جامعه و بر همین مبنا هم، "سخنرانی و مقاله و بخشنامه"‌ی صرف در این زمینه، نوعی حرکت در بن‌بست است!

در واقع اگر این شعار تبدیل به "باور فرهنگی" شود؛ دیگر در حرکت به سمت و سوی آینده کشور نیاز به "پیوست فرهنگی" نداریم. چرا که فرهنگ را ریشه و مادر سایر حوزه‌ها می‌دانیم و مصوبات را ابتدا از دریچه‌ی فرهنگ می‌گذرانیم و بعد پیوست‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به آن می‌زنیم؛ این نخستین خطای آشکار مسئولان در سال نو بود که پنداشتند امسال یک سال اقتصادی است؛ اما در زمینه‌ی نام‌گذاری سال و از دریچه‌ی ذهن نویسنده، دو نکته اصلی وجود دارد:

یکم؛ امسال، بدون تردید یک سال فرهنگی است و دستگاه‌های فرهنگی در صدر توجه و تاکید رهبری قرار دارند. چرا که هیچ اصلاحی در 350 روز _ به جز 15روز تعطیلی ابتدای سال! _ نهادینه نمی‌شود، شاید به یک رفتار روزمزه و فصلی تبدیل شود و تا پایان سال قبض‌های برق و تلفنی را به دفتر بیلان کاری مسئولان برساند؛ که در مقایسه با سال‌های گذشته، لبخندی مدیریتی بر لبشان بنشاند، اما این رفتار یک رفتار زودگذر و بی‌دوام است.

به عبارتی اگر قبول داشته‌باشیم که "الگو" بر مبنای بخشنامه و دستورالعمل و مصاحبه‌ی مدیران در بین مردم _ مسئولان هم بخشی از مردم هستند _ به یک فرهنگ تبدیل نمی‌‌شود، این مشکل پیش نمی‌آید. مثال بارز و ملموس این حرف، انواع جشنواره‌های مد لباس در کشور است؛ و اینکه هیچگاه آنچه روی سن نمایش داده می‌شود، در بین مردم نیست. چرا که اولا آن لباس به نمایش درآمده یا در بازار نیست و یا با قیمتی نجومی در اختیار برخی از طبقات مردم قرار می‌گیرد و ثانیا از آنجا که با طبع و خواست "گروه هدف" مطابقت ندارد _ کار غیر کارشناسی _ همواره در حد همان نمایش سالانه و بعد هم گزارش تصویری در رسانه‌ها مختوم می‌شود. چون بازار لباس و مد چیز دیگری است که فرسنگ‌ها با اندیشه‌ی طراحان عزیز و لباس‌هاشان فاصله دارد!

"ویترین" هیچگاه نماد واقعی از یک فرهنگ نیست چه بسا در داخل اتفاقات دیگری بیافتد که از پشت ویترین به چشم نیاید؛ پس برخورد با شعار امسال هم باید از معبر فرهنگ‌سازی آن هم نه به شیوه‌ی کنونی "جلسات بسیار و خروجی اندک" بلکه به رسم تصمیم‌های عملیاتی انجام شود. همین‌جا یک گریز کوچک به نام‌گذاری سال و یکی از راه‌های تحقق اهداف آن می‌زنم و آن هم یافتن "گلوگاه‌های مصرف‌زا" در کشور است تا با اصلاح آن خود به خود برخی رفتارهای هنجارشده در کشور اصلاح شود؛ مثل همان 15روز تعطیلی ابتدای سال.

دوم؛ نکته‌ی مهم‌تر اینکه مسئولان فرهنگی _ که باید با فکر و مطالعه، سایر مسئولان را هم با خود همراه کنند و نه اینکه با موج سخنان عجولانه و گاه غیرکارشناسی آنان همراه شوند _ اصلاح را به معنای "صرفه‌جویی" حساب‌کرده(!) و در ادبیات رسانه‌ای و مدیریتی خود به کار بردند. در کدام لغت‌نامه و فرهنگ واژگانی اصلاح در برابر صرفه‌جویی آمده است؟! این تعبیر چگونه وارد گفتار مسئولان شده است؟
"اصلاح" به معنای صرفه‌جویی نیست بلکه "اصلاح الگوی فرهنگی و یا اصلاح الگوی مطالعه" دست بر قضا بر "مصرف" پایه‌گذاری شده است. روشن‌تر بگویم، امسال باید سال جهش به سمت گسترش کتاب‌خوانی و جایگزینی کتاب و اقلام فرهنگی در سبد خرید خانواده باشد. امسال باید سال حرکت به سمت فرهنگی‌تر شدن جامعه‌ی جوان کشور باشد و صدالبته این با صرفه‌جویی همخوانی ندارد! (البته صرفه جویی در تولید برخی آثار سفارشی و بازاری و بی‌مصرف شدیدا توصیه می‌شود.) همچنانی که باید در برخی مقوله‌های غیر فرهنگی مانند برنامه‌ی غدایی، "مصرف" لبنیات و ماهی و سبزیجات به عنوان الگو ارائه شود که منافاتی هم با اصلاح ندارد، چرا که این "مصرف" نوعی مصرف هدفمند و کارشناسی است و عین "اصلاح" است که در مقابل مصرف نوشابه و چربی و فست‌فود قرار می‌گیرد.

تغییر الگوی مطالعه و افزایش ساعات آن در مدارس، توجه ویژه به تولید و توزیع آثار فرهنگی، افزایش کتابخانه‌ها و تجهیز با کتاب‌های به روز و متنوع، استفاده از اوقات مرده‌ی مردم در قطار، مترو و اتوبوس، تصحیح الگوی خرید و مصرف زیرزمینی اقلام فرهنگی و جایگزینی آن با آثار فاخر و ارزان و در دسترس و... همه و همه در همین یک واژه‌ی "اصلاح" گنجانده شده است که متاسفانه هنوز به فکر و سخن مسئولان فرهنگی نرسیده و صدالبته که 11ماه از سال باقیست. با این همه و با توجه به آغاز دهه‌ی چهارم انقلاب، امسال را به عنوان سررشته حرکت به سمت تحقق شعار این دهه، باید سال "شورای عالی انقلاب فرهنگی، رسانه ملی، وزارت فرهنگ، وزارت علوم، وزارت آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات اسلامی، شورای فرهنگ عمومی، حوزه‌های علمیه، پژوهشکده‌ها و پژوهشگاه‌های فرهنگی و علمی و برخی دیگر از نهادهای فرهنگی" دانست.

شکی نیست که امسال باید با هدف‌گذاری فرهنگی و البته طراحی نقشه‌ای بلندمدت به پایان برسد تا اصلاح الگوی مصرف در کشور، ریشه‌یابی و پایه‌گذاری شود و برای تحقق در سال‌های بعد برنامه‌ریزی. برای کشوری که افق 1404 اش نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود، "حرکت" رمز رسیدن است؛ آن‌هم نه روی کاغذ که گفت: روی آفتاب به مولاناست؛ چرا که روی مولانا به آفتاب است...

محسن حدادی
منبع: کتاب نیوز

دوشنبه 14 اردیبهشت 1388
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
اخبار مرتبط
محصولات مرتبط