loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

نشست رجعت سرخ ستاره

نویسندگان مرتبط : یوسفعلی میرشکاک

نشست نقد و بررسی مجموعه شعر «رجعت سرخ ستاره» سروده علی معلم دامغانی عصر یکشنبه در محل کانون ادبی زمستان و با حضور علی معلم دامغانی، یوسفعلی میرشکاک، محمدرضا ترکی، محمدرضا تقی دخت و سعید بیابانکی برگزار شد.

استاد علی معلم: برای کوچ به دنیای دیجیتال باید شناسنامه‌‌مان را برداریم
علی معلم دامغانی گفت: امروز به جایی رسیده‌ایم که نقطه پایان است و دارد دنیای جدیدی پیش رویمان گشوده می‌شود که همین دنیای دیجیتال است و ما باید در این کوچ عزمی کنیم تا در منزل بعدی حرفی برای گفتن داشته باشیم.

در این جلسه معلم دامغانی با اشاره به صحبت‌های سخنرانان حاضر در نشست عنوان کرد: دوستان در اینجا بزرگواری را به نهایت رساندند، اما باید یک حقیقت را عرض کنم و آن اینکه من یک کشاورززاده و آخوندزاده هستم؛ کار شبانی کرده‌ام و نه تنها بلدم شیر بدوشم، بلکه می‌توانم یک گوسفند را بزایانم و در کار کشاورزی نیز وارد هستم.
وی با بیان اینکه مجموعه این خصوصیات در شعر من نمود پیدا کرده است، اضافه کرد: از طرف دیگر سلسله ارتباط خانواده من با کتاب هرگز قطع نشده بود و در کودکی پدر دستم را می‌گرفت و هرچه بلد بود به من یاد می‌داد، او بود که تمام قصه‌های شاهنامه و دیگر قصه‌ها را به من یاد داد و بعدها هرچه می‌خواندم به چیز جدیدی نمی‌رسیدم، چرا که همه چیز را پدرم گفته بود.
معلم همچنین اظهار کرد: پدرم حتی از رندی‌ها و بعضی مسائلی که گفتنی نیست نیز برای من باز گفت. به یاد دارم اولین بار که به دختری علاقه‌مند شدم به خانه نرفتم. روز بعد مرا با دوستانم دید، صدایم کرد و گفت می‌دانی یک پرنده کی لانه را ترک می‌کند؟ گفتم: نه گفت: وقتی که جفتی پیدا می‌کند.
وی افزود: ما باهم راه رفتیم و او خیلی چیزها برایم گفت؛ از جمله اینکه زن و مرد سایه همدیگر هستند، ولی خیلی نباید به هم نزدیک شوند چون اگر به طرف سایه‌ات رفتی او از تو دور می‌شود و گفت از این فرمول استفاده سوء نکن، اما بدان که این واقعیت دارد.
سراینده مجموعه شعر «رجعت سرخ ستاره» در ادامه با اشاره به فرهنگ اصیل و سرشار ایرانی تاکید کرد: متاسفانه سال‌هاست که ازرشمندی‌هایی این قوم ایرانی دارد، از آنها گرفته می‌شود و باید در این خصوص هوشیاری زیادی به خرج داد.
وی با اشاره به سخن‌سرای توس تاکید کرد: در سلسله اهل ادب، یک شاعر شیرین می‌شناسیم به نام فردوسی؛ یعنی همان کسی که در حکومت زمانه خود بیشترین کتک را خورد. این مرد با احساس یک انسان بومی و آشنا با طبیعت فهمید که کوچی اتقاق افتاده و دوره سلسله ساسانیان تمام شده و باید به فراموشی سپرده شود.
وی در ادامه توضیح داد: اگر همین الان اعلام کنند که باید تا دو روز دیگر تهران را ترک کنید و از اینجا بروید، قطعا سبک‌ترین‌ها و سنگین‌ترین‌ها را برای خود برمی‌دارید، سبک‌ترین‌ها چیزهایی است که قابل حمل است و سنگین‌ترین‌ها چیزهایی است که ارزشمندند.
وی افزود: شناسنامه را هیچ کس فراموش نمی‌کند که با خودش بردارد و خدا پدر فردوسی را بیامرزد که در کوچ از سلسله‌ پیش از خود این شناسنامه را برای ما برداشت.
معلم تصریح کرد: بعدها این کوچ بارها اتقاق افتاد و یک بار آن نیز در زمان حافظ رخ داد؛ شعر حافظ همه آن چیزهای ارزشمندی است که او با خود برداشته و به ما انتقال داده است؛ در واقع، شعر او شناسنامه دوران خودش است.
وی تاکید کرد: جهان در حال عبور است و مثل رودخانه‌ای که نمی‌دانیم سرچشمه آن کجاست، جاری است و ما دمی بر این رودخانه نشسته‌ایم یا از آن استفاده می‌کنیم و یا نمی‌کنیم، اما به هرحال امروز جمله‌ای تمام شده و نقطه پایان گذاشته شده است و رسیده‌ایم به سر خط؛ به دورانی تازه که همان دوران دیجیتال است و یک کوچ دیگر دارد اتفاق می‌افتد. باید عزمی کنیم و چیزهایی را برداریم که در منزل بعدی حرفی برای گفتن داشته باشیم.

میرشکاک: از زمان بیدل تاکنون شاعری به توانمندی علی معلم نداشته‌ایم
یوسفعلی میرشکاک با بیان اینکه علی معلم دامغانی منادی تفکر قومی در شعر است، عنوان کرد: به گمان من ما از زمان بیدل تاکنون شاعری به توانمندی وی نداشته‌ایم.

در این نشست یوسفعلی میرشکاک در سخنانی عنوان کرد: قبل از هر چیز باید پرسید شیوه معلم چیست، اما پیش از آن لازم است بگویم که این شکل از مثنوی که در اوزان بلند سخن سروده شده است و ما آن را در شعرهای معلم می‌بینیم در نیما هم دیده می‌شود و شهریار هم یک مثنوی به این سبک و روش دارد، اما چنگی به دل نمی‌زند و لطفی ندارد.
وی ادامه داد: همانطور که می‌دانید، علی معلم دامغانی جزو پهلوانان زورخانه بوده است، چنانکه شعر او هم شعری زورآوری است و در قالب مثنوی که معمول این بوده که به دو قافیه در یک بیت اکتفا کنند، او نوآوری‌های فراوانی داشته‌ و به خوبی هم از پس آن بر آمده است.
میرشکاک با اشاره به کتاب «رجعت سرخ ستاره» اضافه کرد: ما در این کتاب می‌بینیم که معلم این شیوه مثنوی گفتن را قبل از انقلاب شروع کرده‌ و آنچه از آن دوران باقی مانده خیلی بهتر از سروده‌های اوائل انقلاب او است.
وی با اشاره به تاثیر انقلاب بر آثار ادبی و فرهنگی یادآور شد: انگار با وقوع انقلاب در استاد معلم هم تزلزلی پیش آمد و او را به فکر واداشت که آیا می‌شود همچنان این راه را ادامه داد یا نه و به همین دلیل شعبده کلمات در شعرش پیش آمد.
این شاعر و طنزپرداز افزود: معلم عواطف را و نحوه برانگیختن عواطف را از سبک عراقی گرفته و پیچیدگی را از سبک هندی و نوآوری را از شعر نیما دریافت کرده است.
وی با ذکر خاطره‌ای گفت: زمانی حسین منزوی گلایه می‌کرد که علی معلم بیت مرا برداشته و اشاره هم نکرده است. من به شوخی به او گفتم: از آن همه مال مردم‌خوری که ایشان داشته یک بیت در این میانه چیزی نیست.
میرشکاک با اشاره به ویِژگی‌های منحصر به فرد شعر معلم تصریح کرد: شعر او به گونه‌ای است که پیرو نخواهد داشت و کسی نمی‌تواند آن را ادامه دهد، چرا که این ابیات مثل یک سمفونی ادامه پیدا می‌کند و تاکنون بسیاری خواسته‌اند از سبک او تقلید کنند، اما در وسط راه مانده‌اند.
نویسنده «فرامرز نامه» همچنین تاکید کرد: معلم وقتی یک فضا را می‌سازد، هنگامی که احساس می‌کند از آن دور شده دوباره بیت شاهد را می‌آورد، مانوری روی آن می‌دهد و دوباره سرودن را از سر می‌گیرد و اگر بخواهم شکل آن را ترسیم کنم، باید بگویم این شعر شبیه دوایر اقلیدسی و یا شمسه وسط قالی است.
شاعر «زخم بی بهبود» در ادامه خاطرنشان کرد: در شعر معلم به مرور این سالیان دیده‌ایم که علاوه بر همساز کردن توانمندی در تمام سبک‌ها بنا را بر قرابت استعمال گذاشته‌اند و این طور نیست که یک واژه را بیاورد و شعر را بشکند، بلکه کل کلماتی که به کار می‌برد عجیب هستند.
میرشکاک با تاکید بر خصلت تقلیدناپذیری شعر معلم تصریح کرد: زمانی مرحوم محمدرضا آقاسی می‌خواست مثنوی وزن بلند بگوید. من به او گفتم این کار را نکن چون سواد در این نوع شعر سرودن مهم است و باید اسطوره و تاریخ و علوم دیگر را کنار هم بگذاری و تو اینها را نداری.
نویسنده «دیپلمات نامه» تاکید کرد: به نظر من اگر انقلاب هم نمی‌شد باز معلم همین راه را ادامه می‌داد و باید بگویم که به اعتقاد من، شعر معلم آنقدرها هم که به نظر می‌رسد، پیچیده نیست، بلکه رمز دارد و باید توسط منتقدان بازگشایی شود.
وی با بیان اینکه معلم مثل فوتوریست‌ها مواد را جمع می‌کند و بعد، کار ساختن و سرودن را باهم انجام می‌دهد، افزود: شاعر می‌تواند با موسیقی و نقاشی خودش، خودش را برانگیزد، اما در این جهت شکل کار معلم با دیگران تفاوت دارد و مثل بقیه نیست که بنشیند و بسراید، بلکه شعر او در شرایط مختلف سروده و مونتاژ می‌شود.
وی افزود: تصمیم دارم از گفتن حرف‌های پراکنده درباره معلم پرهیز کنم و چیزی درباره شکل کار او بنویسم و نشان دهم که چه گفتن مهم نیست و چیزی که اهمیت دارد، چگونه گفتن است. مهم نیست که فلان واژه در شعر معلم مفهوم نمی‌شود، بلکه به نظر من چگونه گفتن او کافی است تا آن را قابل درک کند.
میرشکاک اضافه کرد: حقیقت این شعر روح قبیله‌ای این مردم است؛ معلم از همه بیشتر این مردم را می‌شناسد و اگر کسی ندای کل این قبایل باشد، ولو اینکه شعرش قابل فهم هم نباشد، باز کلیتش را این مردم فهم می‌کنند و با آن رابطه برقرار می‌کنند.
وی در پایان تاکید کرد: از روزگار مشروطه تا امروز داریم ذره ذره از هویت کهن خودمان فاصله می‌گیریم و یکی از کسانی که در شعر منادی تفکر قومی است، علی معلم است و باید اضافه کنم که از زمان بیدل تاکنون شاعری به توانمندی علی معلم نداشته‌ایم.

ترکی: دانشگاه‌های ما آمادگی درک شعر «علی معلم» را ندارند
محمدرضا ترکی با انتقاد از وضعیت نظام آموزش رسمی و دانشگاهی در ایران گفت: دانشکده‌های ادبیات ما هنوز با بیدل و خاقانی مشکل دارند و در این شرایط، طبیعی است که نتوانند به شعر معلم دامغانی نزدیک شوند و آن را درک کنند.

محمدرضا ترکی، استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران گفت: من بیشتر ویراستار هستم و شاید در این مقام بتوانم حرفی درباره علی معلم بگویم، اما ادراکی که آقای میرشکاک از او دارد، ادراک بی واسطه‌ای است، چون او «رجعت سرخ ستاره» را زیسته‌ است و قرائتی که از شعر معلم دارد قرائت متفاوتی است.
وی افزود: این قرائت، آموختنی نبوده و حاصل یک سلوک مشترک است. این است که ما گاهی اگر خواسته‌ایم لایه‌های زیرین‌تر شعر معلم را بدانیم، دست به دامن او شده‌ایم پس حق این است که صحبت‌های ایشان اساسی‌تر و مهم‌تر است.
ترکی با اشاره به وضعیت آموزش آکادمیک ادبیات در ایران خاطرنشان کرد: به نظرم می‌رسد که دانشگاه‌های ما هنوز آن شان را پیدا نکرده‌اند که به حوزه شعر معلم نزدیک بشوند و این به دلیل تفاوت گفتمانی است که وجود دارد.
وی ادامه داد: هنوز دانشکده‌های ادبیات ما با بیدل و خاقانی مشکل دارند و متوجه آن نمی‌شوند چون اساساً محافل علمی ما محیط بسته‌ای است که به شدت نیز اسیر مشهورات است.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: دانشگاه‌ها اگر هم با شعر معلم ارتباطی برقرار کنند در سطح است و کمتر برخورد کرده‌ایم که یک فارغ‌التحصیل ادبیات بتواند به درستی شعر معلم را از رو بخواند و حتی بعضی استادان هم از قرائت آن عاجز هستند و نمی‌توانند لایه‌های درونی‌تر و عمیق‌تر شعر معلم را درک کنند.
وی با تاکید بر ضرورت تحول در نظام آموزش دانشگاهی تصریح کرد: دانشکده‌های ما هنوز باید مسائل روزمره‌تری را طی کنند تا شاید روزی به این کمال برسند که بتوانند این شعر را تحلیل کنند و بفهمند، چرا که شعر معلم از نوع حکمت است و این نوع حکمت را کسانی می‌توانند درک کنند که اهل حکمت و شهود باشند.
وی همچنین تاکید کرد: یوسفعلی میرشکاک این روزها مشغول نوشتن کتابی درباره شعر معلم دامغانی است تا برای بیرون از مرزها ترجمه شود و شاید تقدیر این است که هنوز خودمان این شایستگی را پیدا نکرده‌ایم و مفاخر ما باید بیرون از مرزها معرفی شوند و بعد به گوش ما برسد و بفهمیم که چه اتفاقی افتاده افتاده و آنها چه بوده‌اند.
ترکی ادامه داد: استاد معلم خیلی درباره چاپ آثارش پروا دارد و حتما دلایلی برای خودش دارد و نمی‌خواهد جلوه‌ای بکنند. چاپ دوم کتاب «رجعت سرخ ستاره» هم به نحوی «دزدکی» منتشر شد و در واقع خود او چندان از انتشار مجدد کتاب خبر نداشت.
وی با اشاره وضعیت ادبیات معاصر فارسی عنوان کرد: شاعران بعد از انقلاب تلاش فراوانی کردند و آثار ارجمندی از خودشان به یادگار گذاشتند؛ در این تردیدی نیست و خیلی‌ها هم ماندگارند، اما چیزی به عنوان سبک در این دوره وجود ندارد.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: شاعران این دوره یا تحت تاثیر گذشتگان هستند یا تحت تاثیر معاصران و در مجموع، سبکی وجود ندارد، اما شاید تنها جایی که بشود رسما اعلام کرد سبکی وجود دارد که با این روزگار نیز همخوانی و مناسبت دارد، در شعرهای علی معلم باشد.
ترکی افزود: آن چیزی که به عنوان سبک دوران مشروطیت بود در شعر نیما تجلی پیدا کرد و در شاگردان او اشکال خود را ادامه داد و تکمیل شد، می‌خواهم بگویم سبک بلافاصله ایجاد نمی‌شود و باید اندیشه‌ها رسوخ کند و در جان و سخن شاعرانی زیرک خود را بنشاند و تجلی پیدا کند.
وی همچنین یادآورشد: آنچه برآمده از ادبیات انقلاب است شعر معلم است، او تربیت یافته دانشکده ادبیات نیست و به روش قدما ادبیات را آموخته و مشکل این شعر این است که سخت است و قابل تقلید و تکثیر نیست و کسانی که سعی کردند و می‌کنند، مثل او شعر بگویند، ناکام مانده‌اند.

منبع: خبرگزاری فارس

کتاب «رجعت سرخ ستاره» استاد معلم و کتابهای استاد یوسفعلی میرشکاک در فروشگاههای دفتر نشر معارف و سایت پاتوق کتاب موجود و قابل تهیه است.

سه‌شنبه 12 خرداد 1388
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
اخبار مرتبط
محصولات مرتبط