کتاب «زن در نگاه روشنفکران» نوشته زهرا تشکری است که از سوی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران منتشر شده است.
از سالهای آغازین نهضت مشروطه در ایران، که تحت تأثیر اندیشههای فمینیستی و گفتمان حاکم بر جوامع غربی، حوزه مباحث زنان در کشور ما نیز گشوده شد و گفت و گو درباره مسائل و مشکلات زنان، در جلسه ها، انجمن ها، جمعیت ها، روزنامهها و مجلههای زنانه آغاز گردید، ر.ک: محمد حسین خسرو پناه، هدفها ومبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، ص 147 ـ 256 تا امروز که به مدد پیروزی انقلاب اسلامی، فضای گستردهای برای طرح مباحث زنان در کشور ما فراهم شده است، رویکردها و دیدگاههای مختلفی در سه زمینه تحلیل و تبیین شخصیت و حقوق زن، ریشه یابی مسائل و مشکلات زنان و سیاست گذاری و برنامه ریزی برای حل مسائل و مشکلات آنان شکل گرفته است. رویکردها و دیدگاههایی که گاه مشکل میتوان میان آنها توافق و هماهنگی ایجاد کرد.
در دهههای اخیر، نویسندگان و پژوهش گران متعددی به تحلیل و ریشه یابی این رویکردها و دیدگاهها پرداخته و تقسیم بندیهای متفاوتی نیز از آنها ارائه دادهاند. نخستین بار در اواسط دهه چهل، استاد شهید مرتضی مطهری به هنگام نگارش مقالاتی که در آنها به نقد دیدگاه طرفداران تغییر مقررات قانون مدنی در زمینه حقوق خانواده میپرداخت، این مجموعه مقالات، در طول سالهای 1345 تا 1346 در مجله زن روز منتشر شد و در سال 1353 به عنوان نظام حقوق زن در اسلام به صورت کتاب انتشار یافت.
دیدگاهها و رویکردهایی را که در آن زمان، در زمینه تحلیل مسائل اجتماعی به طور عام و مسائل زنان به طور خاص وجود داشت، به دو دسته «جامدها» و «جاهلها» تقسیم و آنها را این گونه توصیف کرد: «جامد از هر چه نو است، متنفر است و جز با کهنه خو نمی گیرد و جاهل هر پدیده نوظهوری را به نام مقتضیات زمان، به نام تجدد و ترقی موجه میشمارد. جامد هر تازهای را فساد و انحراف میخواند و جاهل همه را یک جا به حساب تمدن و توسعه علم و دانش میگذارد.» استاد مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص 96 در دهههای بعد، نویسندگان دیگری، از دیدگاهها و رویکردهایی که در آثار استاد شهید نقد و بررسی شده بودند، با عنوان «تحجرگرایی» و «تجددمآبی» یاد کردند.**ر. ک: سید ضیاء مرتضوی، «زنان و خروج از برزخ تجدد و تحجر»، روزنامه انتخاب، ش 166، 8/8/1377
برخی از نویسندگان نیز جریانهای مختلفی را که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با هدف دفاع از حقوق زنان ایران شکل گرفتند، به سه جریان سیاسی، سکولار(غیردینی) و دینی(اعم از تجدیدنظرطلب و اصول گرا) تقسیم کردند. ر.ک: ابراهیم شفیعی سروستانی، جریان شناسی دفاع از حقوق زنان در ایران برخی دیگر نیز با تمرکز بر دیدگاههای مطرح شده از سوی اندیشمندان مسلمان، رویکردهای مهم در حوزه مطالعات زنان را شامل سه رویکرد سنت گرایی، تجددگرایی و تمدن گرایی دانستند. ر.ک محمد تقی سبحانی، الگوی جامع شخصیت زن مسلمان، ص 13 ـ 14 در هر حال، به نظر میرسد که شناخت دقیق رویکردها و دیدگاههایی که به ویژه در سالهای اخیر، در زمینه تحلیل مباحث زنان یا دفاع از حقوق آنان در کشور، شکل گرفته، برای رسیدن به الگویی جامع که به دور از هرگونه افراط و تفریط و بر اساس موازین اسلامی، به ارائه راهکار برای حل مسائل و مشکلات گوناگون زنان ایران اسلامی، در حوزههای مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بپردازد، ضرورتی انکارناپذیر است و قطعا آثاری که در این زمینه تدوین میشوند بسیار مغتنم و ارزشمند خواهند بود. البته مشروط بر آن که از سر انصاف و با نگاهی جامع و عمیق به بررسی این موضوع پرداخته باشند.
کتاب زن در نگاه روشنفکران از جمله آثار ارزشمندی است که در سالهای اخیردر زمینه بررسی یکی از رویکردهای موجود در حوزه مباحث زنان به رشته تحریر در آمده است. نویسنده کتاب یاد شده، در پیش گفتار آن، کتاب را این گونه توصیف میکند: «اثر حاضر پیش درآمدی برشناخت مسائل زنان از دریچه نگاه روشنفکران، به ویژه از دیدگاه روشنفکران دینی ایران است. تا آن جا که میدانیم، تا کنون هیچ اثر مستقلی در این باره نگارش نیافته است و اساسا گفتمان روشنفکر دینی در این باب، از سابقه و پیشینه چندانی برخوردار نیست.
نکات زیر، رویکرد نویسنده را در این پژوهش آشکار میسازد:
اول، با پیدایش دوران جدید غرب، جریانی به نام «روشنفکری» ظهور کرد و به تدریج در دیگر نقاط جهان نیز شکل گرفت. میتوان چالش میان دین و تجدد را از مهم ترین پیامدهای حضور روشنفکران در کشورهای اسلامی به شمار آورد. چالش میان دین و تجدد در ایران نیز عمیق ترین چالش فرهنگی است که سابقه آن به سده پیشین باز میگردد. این نزاع، که در دهههای اخیر به اوج خود رسیده است، تضادها و تعاملات گستردهای را در میان روشنفکران و اندیشمندان مسلمان به وجود آورده و دیدگاههای متعدد و متنوعی را در باب رابطه دین و ابعاد گوناگون حیات فردی و اجتماعی مطرح ساخته است. مباحث و مسائل زنان، همواره در عرصه این چالشها حضوری چشمگیر داشته است. در نگاه روشنفکران، وضعیت زنان، از مهم ترین شاخصههای بسط مدرنیته و معیار آزمون رشد و توسعه در هر کشور است. به هر روی، با توجه به اهمیت و گسترش روز افزون مسائل و مباحث زنان در ایران، بررسی و شناخت عناصر فکری و اندیشههای روشنفکران، به عنوان حاملان اصلی فرهنگ مدرن، جایگاه ویژهای دارد.
دوم، مسأله شناسی و آسیب شناسی زنان در ایران و ارائه راهکارهایی برای حل آن، مهم ترین دل مشغولی همه کسانی است که برای ارتقای وضعیت زنان میکوشند، هر چند انگارهها و انگیزههایی متفاوت دارند. به دیگر سخن، نقش ویژه زنان در سرنوشت جامعه بشری سبب شده است تا این قشر، همواره در کانون توجه جریانات فکری قرار گرفته و جامعه زنان، هر روز با تفسیری نو از جایگاه، الگو و آرمانهای خویش روبه رو شوند، گاه تفسیری مطابق با واقع و حقیقت، گاه تفسیری شیء مآبانه، گاه تفسیری زن گرایانه و مردستیز و غیره. تردیدی نیست که رسالت امروز زن مسلمان، شناخت موشکافانه این تفسیرها، برای رسیدن به تفسیری ناب و حقیقی است. بازشناسی و تحلیل دیدگاههای روشنفکران در ایران به عنوان یکی از جریانهایی که خود را از مدعیان جدی مسائل زنان میداند، میتواند ما را در دست یابی به تحلیل واقعی و ارائه رویکردی درست در این عرصه یاری دهد.
سوم، رسوخ اندیشهها و ارزشهای مدرنیته در لایههای مختلف فرهنگ کشور، مرزهای اندیشه ناب دینی و غیر آن را چنان در هم آمیخته که پدیده بحران هویت فرهنگی را در پی داشته است. بدیهی است که خروج از این بحران، بدون تفکیک اساسی و اصولی فرهنگ و آموزههای اسلامی، از دیگر مؤلفههای فرهنگی، امکان پذیر نیست. بنابراین، از یک سو باید چارچوبها و مبانی دینی را به خوبی شناخت و از سوی دیگر، به بازشناسی عناصر و مبانی فکری بیگانه همت گماشت. روشنفکران در بسیاری از جوامع، نقش هشدار دهندگی والهام بخشی را برای سیاستمداران و اندیشمندان داشتهاند؛ اما به علت خاستگاه فکری و ارزشی آنان، که ریشه در فرهنگ غرب دارد، عملاٌ عامل انتقال اندیشهها و ارزشهای بیگانه بودهاند. نوشتار حاضر، تا حدودی میتواند زمینه بازشناسی عناصر و فرهنگ مدرنیته را در حوزه مباحث زنان فراهم آورد.
چهارم، شناخت جامع و اصولی جریان روشنفکری قطعا باید با دو رویکرد تاریخی و فکری انجام پذیرد؛ یعنی در کنار بازشناسی عناصر و بنیانهای فکری، تحولات تاریخی و بستر رویش این جریان نیز نیازمند بررسی است. از آن جا که پرداختن به هر دو رویکرد، مجالی گسترده میطلبد، این نوشتار، تنها باگذری کوتاه بر جریان روشنفکری در غرب و ایران، به تبیین مبانی فکری و دیدگاههای رایج این جریان، درباره مسائل زنان پرداخته تا شاید گامی در جهت شناخت عمیق تر و همه جانبه تر این جریان و تحلیل مسائل زنان از دیدگاه آنان برداشته باشد.
پنجم، تحلیل و نقد و ارزیابی مواضع و دیدگاههای روشنفکران در زمینه مسائل زنان، نیازمند بررسی همه جانبه، گسترده و کارشناسانه است. این نوشتار، تنها به نقد و تحلیل موارد مهم و کلیدی دیدگاههای آنان پرداخته و تنها دریچهای را به سوی بازاندیشی و بازنگری در مبانی فکری روشنفکران میگشاید و به آن بخش از مبانی نظری روشنفکران اشاره دارد که به گونهای با مسائل زنان درآمیخته و بر تبیین و تفسیر آنها تأثیر میگذارد.
کتاب زن در نگاه روشنفکران، در سه بخش به شرح زیر سامان یافته است: 1. پیشینه روشنفکری در مسائل زنان. 2. مبانی نظری روشنفکران در مسائل زنان. 3. مسائل زنان از چشم انداز روشنفکران. پیشینه روشنفکری در مسائل زنان: نویسنده در این بخش، پس از اشاره به پیشینه جریان روشنفکری در مغرب زمین، تاریخ پیدایش و تحول روشنفکری در ایران را به طور گذرا بررسی کرده و به بیان گرایشهای روشنفکری در مسائل زنان پرداخته است. در ادامه این بخش، شاهد مباحثی چون بازشناسی مفهوم روشنفکری، روشنفکری دینی و غیر دینی، نگاهی به بنیانهای فلسفی مدرنیسم هستیم که به نظر نمی رسد ارتباطی منطقی با مباحث پیشین داشته باشد.پس از این عناوین، عناوین دیگری چون علل طرح مسائل زنان از سوی روشنفکران ایرانی و برخوردهای روشنفکران با مسائل زنان جلب توجه میکند. مبانی نظری روشنفکران در مسائل زنان: در این بخش، که محوری ترین بخشهای کتاب است، مبانی روش شناختی، دین شناختی و فلسفی روشنفکران در برخورد با مسائل زنان بررسی شده است. نویسنده در پایان این بخش مینویسد: «اگر چه در بخش مبانی نظری، به ویژه مبانی روش شناختی، بیش تر به بنیانهای فکری روشنفکران دینی پرداختیم، اما ناگفته پیدا است که خاستگاه و پایگاه فکری روشنفکران غیر دینی، در بسیاری از مبانی، با روشنفکران دینی فاصله چندانی ندارد». مسائل زنان از چشم انداز روشنفکران: نویسنده در این بخش، کوشیده است با بهره گیری از آثار روشنفکران وطنی، اعم از کسانی که در داخل کشور، مشغول فعالیتند و کسانی که در آن سوی مرزها در دفاع از حقوق زنان ایران سخن میگویند یا قلم میزنند، تصویر نسبتاً جامعی از دیدگاه این جماعت، در سه زمینه مسائل «فرهنگی، آموزشی، تربیتی»، مسائل «سیاسی، اجتماعی، اقتصادی» و مسائل «فقهی، حقوقی» ارائه دهد.
در پایان کتاب نیز نویسنده با عنوان «سخن پایانی» به جمع بندی مباحث مطرح شده در بخشهای کتاب و نتیجه گیری از آنها پرداخته است. در بخشی از سخن پایانی، آمده است: در یک ارزیابی اجمالی میتوان مهمترین ویژگیهای کتاب یاد شده را به این شرح برشمرد: 1. تلاش در جهت نشان دادن تأثیر مبانی نظری روشنفکران در تحلیل و بررسی مسائل زنان. 2. تتبع فراوان در آثار روشنفکران، با هدف به دست آوردن دیدگاههای آنان در زمینه مهم ترین مسائل زنان. مجموعه این ویژگیها کتاب حاضر را به اثری ارزشمند و قابل استفاده تبدیل کرده است.
اما مهم ترین نکاتی که میتوان به عنوان نقاط ضعف کتاب، به آنها اشاره کرد، عبارتند از: 1. بررسی شتابزده تاریخچه روشنفکری در ایران و سیر تحولی که این جریان، پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی داشته است. 2. عدم تبیین دقیق آن دسته از بنیادهای فلسفی و مبانی نظری، که روشنفکران ایرانی، تحت تأثیر اندیشه جدید حاکم در غرب، از همان سالهای آغازین جریان روشنفکری در ایران، اندیشه آنها را پذیرا شدند. 3. نبود ارتباط منطقی و مناسب میان برخی از سر فصلهای بخش اول کتاب .
منبع: مجله حوراء، شماره 3
به نقل از سایت دفتر مطالعات و تحقیقات زنان حوزه علمیه قم