امروزه شبههافکنی دشمان اسلام و تشیع خصوصاً وهابیت با تمامی امکانات رسانهای در ابعاد مختلف در حال انجام است و روزبهروز بر هجم آنها افزوده میشود. هزاران وبسایت گمراهکننده و دهها شبکه تلویزیونی منحرف از جمله امکاناتی است که در اختیار این فرقه ضاله قرار دارد تا بهراحتی بتوانند با گمراه نمودن افکار عمومی جهان اسلام، تشیع را بهعنوانهای مختلف بهکفر و ارتداد محکوم کرده و چهره کریه خود را در پشت پرده تبلیغات دورغین خود پنهان نمایند. در هیمن رابطه خبرگزاری رسا گفتوگویی با حجت الاسلام سیدمحمد حسینی قزوینی، مدیر موسسه تحقیقاتی ولیعصر(عج) انجام داده است که از حضور شما خوانندگان محترم پاتوق کتاب میگذرد.
* بهنظر میرسد وهابیت در زمان کنونی تا آنجا که میتواند برای هجمه بهتشیع از تمامیامکانات رسانهای خود استفاده میکند.
کاملاً درست است. امروز مسأله هجمه بر فرهنگ شیعه و زیر سؤال بردن مبانی اعتقادی شیعه، از مباحث روز جهان معاصر است. وهابیت امروزه حدود سیهزار عنوان کتاب و مقالۀ ضدشیعی را در عرصۀ اینترنت بهنمایش گذاشته است، حال آنکه بنده با توجه بهاینکه 25سال در این حوزه سابقه فعالیت دارم و از همان روزهای اولی که اینترنت وارد حوزه شد با آن سر و کار داشتهام، بررسیهای زیادی نمودم تا ببینم آمار سایتهای شیعه، چقدر است؟ حتی با برخی مراکزی که منحصراً در این زمینه کار میکنند ارتباط داشتیم، نتیجه این که تمام سایتهای شیعه - داخل و خارج از کشور- بهمرز پنج هزار مورد نمیرسد، اما در مقابل فکر میکنید چند سایت وهابی ضدشیعه فعالیت میکند.
* قاعدتاً باید تعداد آنها زیاد باشد.
حدود چهلهزار سایت وهابی، ضدشیعه فعالیت میکنند. در عرصه ماهواره نیز متأسفانه آمار همینگونه است. در آماری که بنده دارم بیش پنجاه ماهوارۀ فعال وهابیت، شبانه روز ضدشیعه شایعهپراکنی و شبههافکنی میکنند. از همین امارات متحده عربی گرفته تا ماهوارههای خود عربستان سعودی مانند شبکه المجد و شبکه أقرأ مصر و المستقله لندن و اخیراً هم شبکههای ماهوارهای ضدانقلابها در لسآنجلس که به کمک تفکر وهابیت برخاستهاند و برنامههای کذایی ضدنظام جمهوری اسلامی را کم کرده و بههجمه علیه شیعه پرداختهاند. اگر از طریق ماهواره یا اینترنت، بهشبکههای ماهوارهای که حتی بهزبان فارسی علیه شیعه شبههافکنی میکنند نگاه کنید، حقیقت این مطلب روشن میشود.
* ظاهراً شیعیان هم باید شبکههای ماهوارهای متعددی داشته باشند.
بله،شبکههایی هست، اما عمدتاً بهمسائل سیاسی میپردازند و اگر پاسخگویی هم داشته باشند، در حاشیه برنامههایشان قرار دارد. البته در برابر این همۀ ماهوارههایی که روزانه همانند قارچ از زمین میروید آیا ما در عرصۀ بینالمللی پنج ماهوارهای که بتواند پاسخگوی این شبهات باشد، داریم؟ خیر، نداریم.
چندی پیش ماهوارههای بهنام«اهلالبیت» توسط یکی از علمای بزرگ عراق راهاندازی شد، دو سه ماه هم بهپاسخگویی بهشبهات پرداخت. این ماهواره از امارات متحده پخش میشد. آنچه که بنده شنیدم، گفتهاند که در طول یک ماه حدود 600 هزار شکایت از طرف وهابیت و اهلسنت برای آنها آمد. وقتی یک ماهواره، یک ماه از اهلبیت(ع) دفاع و پاسخگویی میکند آنها اینچنین در صحنه حاضراند و صدها هزار شکایت ارائه میدهند، ولی خودشان شبانه روز توسط ماهوارهها بهمقدسات شیعه جسارت و علناً بهائمه(ع) توهین میکنند و از عبارات رکیک در ماهواره استفاده مینمایند متأسفانه کوچکترین عکسالعملی از این طرف دیده نمیشود.
* فعالیت وهابیت در عرصه نشر کتاب را چگونه میبینید؟
در عرصۀ نشر کافی است که بهآمارهای بنده توجه کنید تا بدانید که چه وضعیتی حاکم است. آماری که مجلۀ میقات -وابسته بهسازمان حج - منتشر کرد فقط در یک سال در ایام حج، عربستان سعودی ده میلیون و 586 هزار جلد کتاب بهبیست زبان زنده دنیا در اختیار زائران بیتالله الحرام قرار داد. بنده چند سال قبل که بهمکه مشرف شدم در روز دوازده ذیالحجه، یک روزنامه کوچکی بهزبان فارسی در چادرهای ایرانی پخش میکردند و بنده با خودم آوردم. در آنجا از زبان وزیر ارشاد عربستان آمده بود: ما در بیست روز اول ایام حج، ده میلیون جزوه و سیدی و نوار کاست در اختیار زائران بیتالله الحرام بهصورت رایگان قرار دادیم.
* عمده مطالبی که در این جزوات و سیدیها عنوان میشود چیست؟
غالب این جزوات و سیدیها دارای مطالب ضدشیعه است. گویا امروز برای آنها هیچ مسألهای مهمتر و اساسیتر از اینکه فرهنگ شیعه را زیر سؤال ببرند، نیست. با اینکه اینهمه پاسخ توسط بزرگان داده میشود و بهدستشان میرسد، ولی بدون توجه بهاین پاسخها بهکارشان ادامه میدهند.
* آیا تا کنون فرصتی دست داده است تا با سران وهابیت بهگفتوگو بنشینید؟
بنده چندی پیش که بهمکه مشرف شدم اگر اشتباه نکنم در روز26 شعبان با شیخ احمدالغامدی-رئیس هیئت امر بهمعروف و نهیازمنکر مکه- دیداری یک ساعته داشتم. ایشان با اینکه در مقایسه با سایر وهابیت آدم نیمه منصفی است و بهتر از آنان است گفت: آیا شما نمیخواهید دست از اعتقاد بهتحریف قرآن بردارید؟ تا کی میخواهید عایشه را مورد تهمت قرار بدهید و نسبت زنا بهاو بدهید؟ آیا نمیخواهید این عقیده بهعصمت و علم بهغیب ائمه(ع) را کنار بگذارید؟ وقتی برخی از اهلسنت ایران به اینجا میآیند و با بنده صحبت میکنند میگویند: در تلویزیون ایران، عکس سگ و الاغ را میکشند و نام عمر و ابوبکر را در داخل تصویر سگ و الاغ مینویسند. این چه وضعی است که شما شیعیان در ایران دارید؟
* جواب حضرتعالی بهایشان چه بود؟
بنده مقداری با ایشان صحبت کردم و گفتم بحث تحریف قرآن، تکلیفش روشن است و بزرگان ما از زمانهای گذشته در این زمینه حرف زدهاند و عبارات را برایش خواندم. گفتم: حضرت آیت الله العظمیخوئی(ره) میگوید: «القول بالتحریف قول بخرافة و خیال.» آیا این برای شما کافی نیست؟! گفتم: امام خمینی(ره) میگوید: هیچ صاحب عقل و خِردی، تصور تحریف قرآن را در ذهنش نمیگذراند. قدمای ما مانند علامه حلی(ره) میگویند: بحث تحریف قرآن، زیر سؤال بردن تنها معجزه نبی مکرم(ص) است. در مورد عایشه هم گفتم: از این مراجع و بزرگان ما کدام یک نسبت ناروا بهاو دادهاند؟ بزرگان شما مانند ناصرالدین البانی - که از او بهبخاری دوران یاد میکنید و بنباز، مفتی عربستان سعودی در مورد او گفته باید او را امام الحدیث بنامیم - صراحتاً در کتابهایش نوشته است: امکان فحشاء در میان زنان پیامبر اکرم(ص) بعید نیست، ولی شما نمیتوانید یک فقیه و عالم شیعی را پیدا کنید که در این پانزده قرن، معتقد بهفساد اخلاقی زنان پیامبر اکرم (ص) باشد. در مورد تلویزیون ایران هم گفتم: جناب شیخ! بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بهخاطر رعایت حال اهلسنت حتی برای یک بار، زیارت عاشورا ازصداوسیما پخش نشده است، آن وقت شما میگویید که عکس سگ و الاغ را میکشند و داخل آن نام عمر و ابوبکر را مینویسند؟! کسانی که این اخبار را بهشما میدهند، افراد مغرضی هستند. شما شبههای نداشته باشید که اینها، کذّاب و افتراء زننده هستند.
* آیا ایشان سؤال دیگری را هم مطرح کردند؟
بله، ایشان گفت چرا شما معتقدید که ائمه(ع) علم بهغیب دارند؟ این غلوّ است، درحالی که قرآن میگوید:«وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَایَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ... »(انعام/59) گفتم مورد خوبی را بیان کردید. آقای ابنتیمیه در کتاب مجموعۀ فتاوای خود میگوید: بسیاری از صحابه و تابعین، دارای علم بهغیب بودند. حتی ابنقیم جوزیه- شاگرد ابنتیمیه ـ میگوید: استاد ما – ابنتیمیه- دارای علم بهغیب بود و بارها نسبت بهآینده خود من، پیشگویی کرد و مطابق با واقع درآمد و در قضیه حملۀ مغول ایشان پیشگوییهایی کرد. ما بهاو گفتیم: با این قاطعیت، پیشگویی نکن. گفت: آنچه که میگویم در لوحمحفوظ نوشته شده است. چطور امام شما از لوحمحفوظ خبرمیدهد، ولی اگر ما این چنین مطالبی را بهائمه(ع) که قرآن بهطهارت آنها گواهی داده و قرآن، امیرالمومنین(ع) را نفس پیامبر اکرم (ص) شمرده است، نسبت دادیم، غلوّ و شرک است و قتل شیعه واجب است؟! گفت: اینها در کجا نوشته شده است؟ من هم آدرس منابع را بهاو نشان دادم.
* واکنش ایشان در مقابل این حقایق چه بود؟
ایشان گفتند چرا این مطالب را بزرگان و مراجع شما نمینویسند و منتشر نمیکنند؟ گفتم: اگر مراجع ما بنویسند، شما اجازۀ ورود این مطالب را بهعربستان سعودی میدهید؟ گفت: اگر مراجع عظام ملی و حکومتی شما این مواردی را که من گفتم، بنویسند، متعهد و ملتزم میشوم که اینها را داخل عربستان سعودی با هزینه خودم، چاپ و منتشر کنم. بنده هم این مطالب را خدمت برخی از مراجع عظام تقلید - مخصوصاً حضرت آیت الله العظمیمکارم شیرازی که در این زمینه اهتمام بیشتری دارد- بیان کردم. ایشان گفتند: آنچه را که شما بنویسید، ما جواب میدهیم وعملاً هم مینویسیم، ولی آیا اگر ما نوشتیم، آنها ملتزم میشوند و تعهد میدهند دست از این کارها بردارند؟ اگر مراجع ما نوشتند که ما معتقد بهتحریف قرآن نیستیم، آیا حاضر میشوند این کتابها و جزوات و سیدیهایی که در رابطه با تحریف قرآن شیعه مینویسند و منتشر میکنند، کنار بگذارند؟
* حوزههای ما در برابر چنین اوضاعی چه تکلیفی دارند؟
ما باید بدانیم که الآن در چه موقعیتی هستیم و تکلیفمان چیست؟ رسالت یک طلبۀ امروزی و سرباز حضرت ولیعصر(عج) غیر از رسالت طلبۀ بیستسال گذشته است. خصوصاً با توجه بهپیروزی انقلاب اسلامی ایران که فرهنگ شیعه، هرروز مرزها را فتح میکند و بهگوش افرادی که اصلاً با واژۀ شیعه آشنا نبودند، میرسد. همچنین با توجه بهرویکرد گستردهای که توسط جوانان و تحصیلکردهها و پژوهشگران بهطرف مکتب شیعه حاصل میشود و این سیل عظیم شبهاتی که – در عکسالعمل بهگسترش فرهنگ شیعه در عرصه بینالملل است و توسط وهابیت صورت میگیرد، تکلیف ما غیر از تکلیف سالیان گذشته است.
* چه اندازه از فعالیت وهابیت بهدوران بعد از انقلاب اسلامی بر میگردد؟
بنده، این آمار مربوط به6 سال قبل را در اکثر تألیفاتم آوردهام که در یکی از مراکز پژوهشی حوزه علمیه قم - مرکز أبحاث عقائدیه- که زیر نظر حضرت آیت الله العظمی سیستانی است، بعد از انقلاب اسلامی، کتابهای ضدشیعه در داخل و خارج از کشور جمعآوری کردهاند و توانستهاند حدود پنج هزار کتاب ضدشیعه را که توسط وهابیت یا کسانی که خطوط وهابیت را پیروی میکنند، تهیه کنند. بررسی این کتابها نشان میدهد 75% این کتابها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نوشته شده است. مسؤول این مرکز میگوید: در طول سالِهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، حدود سه برابر این چهارده قرن، علیه شیعه کتاب نوشته شده است.
* آیا اقداماتی هم برای جوابگویی از اینگونه شبهات اندیشیده شد؟
بله، در همین رابطه تعدادی از محققان توانمند انتخاب شدند و شبهات آنها را بیرون آوردند و موضوعبندی کردند و حدود هشت هزار شبهه در 600 عنوان مطرح شد. چند نسخه از این را چاپ کردند و در اختیار تعدادی از مراجع و بزرگان قرار دادند. بنده در اجلاسیه اساتید سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم، عرض کردم که هشت هزار شبهه را پاسخ دادن، کار یک یا دو یا ده محقق و یک یا دو یا ده مؤسسه نیست و نیاز بهبسیج همگانی دارد و باید اساتید حوزههای علمیه و دانشگاههای شیعه در سراسر جهان وارد شوند و بهاین شبهات جواب بدهند. بر فرض که از این تعداد، حدود 7500 شبهه، تکراری یا بیاساس است، ولی 500 شبهه اساسی است که باید بنشینیم و بهاینها جواب بدهیم.
* آیا آمار دقیقی از گرایش جوانان وهابی به مذهب تشیع ارائه شده است؟
ما آمارهایی داریم که نشان میدهد در دو دهه اخیر، شاید پنج هزار برابر این پانزده قرن جوانان اهلسنت و وهابیت بهطرف مذهب شیعه کشیده شدهاند. بنده عباراتی را از شخصیتهای برجسته وهابیت برای شما میخوانم تا بدانید که رهبرهای وهابیت و آنهایی که قلم بهدست هستند و در خط مقدم جبهه بر ضدشیعه کار میکنند، از این گستره فرهنگ شیعه بهوحشت افتادهاند. آقای دکتر غنیمان از اساتید دانشگاه مدینه و ریاض میگوید: وهابیها یقین پیدا کردهاند که تنها مذهبی که در آینده بسیار نزدیک، همه اهلسنت و وهابیت را بهطرف خودش جذب میکند، مذهب شیعه إثناعشری است. آقای شیخ ربیعبنمحمد از شخصیتهای علمی سعودی میگوید: آنچه باعث فزونى و شگفتى من گردیده، این است که گروهى از برادران وهابى ما که برخى از فرزندان شخصیتهاى علمى در مصر هستند و برخی هم از دانشجویانی هستند که مدتها در جلسات علمى ما شرکت مىکردند و برخى از برادرانى که ما بهآنان خوشبین بودیم، اخیراً بهسراغ مکتب تشیع رفتهاند. بهتازگی هم غوغایی توسط آقای قرضاوی، رئیس هیئت علمای اسلامی جهان راهاندازی شد و هجمههایی ضدشیعه مطرح کرد که شیعه بدعتگذار است و میلیاردها دلار هزینه و نیروهای ورزیده تربیت میکند تا بهکشورهای اسلامی بفرستد. شیعه را کافر نمیدانیم، ولی بدعتگذار میدانیم و ... .
* پس گسترش تشیع در بین جوانان وهابی و سنی بسیار جدی است.
بله، آقای شیخ محمد مَغراوى از نویسندگان بزرگ عربستان سعودی میگوید: با گسترش مذهب تشیع در میان جوانهاى مشرق زمین، بیم آن دارم که این فرهنگ در میان جوانهاى مغرب زمین نیز گسترده شود.
شیخ مجدی محمدعلى محمد، نویسنده برجسته وهابى سخن جالبى دارد او مىگوید: یکى از جوانهاى اهلسنت، حیرت زده نزد من آمد. وقتى علت حیرت او را جویا شدم، دریافتم که دست یکى از شیعیان بهوى رسیده است و با فرهنگ شیعه آشنا شده و این جوان سنى، تصور کرده است که شیعیان، ملائکۀ رحمت و شیر بیشۀ حق مىباشند.
* حضور تشیع در عرصه بینالمللی برای دفاع از حقانیت خود چگونه است؟
بنده اینجا باید مطلبی را خدمت شما عرض کنم که ما اعتراف میکنیم در عرصۀ بینالمللی، حضور فعالی برای معرفی فرهنگ شیعه نداریم. تعبیری را امام رضا(ع) دارند که میفرماید: «اذا عرف الناس محاسن کلامنا، لاتبعونا.» ولی ما نتوانستیم این زیباییها را در عرصه بینالمللی در اختیار جهانیان قرار دهیم و اگر همین قضیه مطرح شود، بنده معتقدم که جوانان اهلسنت و وهابیت، فوج فوج بهطرف فرهنگ شیعه سرازیر میشوند.
* یکی از مواردی که در این چند مدت وهابیت روی آن مانور داده است بحث شهادت حضرت زهرا(س) است، چرا؟
بنده چندی قبل در شبکه ماهوارهای المستقله، پیرامون شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) مناظرهای داشتم. یکی از بحثهای روز عرصههای اینترنتی و ماهوارهای، همانطور که فرمودید در این دو سه سال اخیر، بحث شهادت حضرت فاطمه زهراء(س) است. حتی امام جمعه زاهدان، رسماً در نماز جمعه خود، اعلام کرد: بهخداوندی خدا قسم! بهأسماء بزرگ إلهی قسم! آنچه که شیعیان در رابطه با شهادت فاطمه زهرا(س) و خلیفه اول و دوم میگویند، تماماً دروغ است. کسی نیست که بهایشان بگوید که اینجا محل قسم خوردن نیست، اگردلیلی داری، اقامه کن. سخنان کوبنده و قاطعی که شیعه داشته یا کتابهای خودتان مانند کتاب آقای جوینی که ذهبی از او بهامام تعبیر میکند که مملو از مطالبی است که هجوم بهخانه وحی و جسارت بهحضرت صدیقه طاهره(س) و شکستن پهلوی ایشان، را تأیید میکند.
* چه انگیزهای باعث شد در مناظره شبکه المستقله شرکت کنید؟
تقریباً چند جلسه از مناظره گذشته بود که یکی از طلبههای نجف وارد بحث شد و آنگونه که باید، نتوانست از فرهنگ فاطمی دفاع کند و مطالب ضعیفی را ارائه داد و چند نفر از وهابیت که آنجا بودند، القاء شبهه میکردند. نزدیک بود که مطالب بهجاهای باریک کشیده شود که حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی با بنده تماس گرفتند و فرمودند که در این مناظره شرکت کنم و بنده هم حدود سه جلسه وارد بحث شدم. چند روایت از کتب اهلسنت را خواندم و آن روایات را بررسی سندی کردم که در این روایت راوی کسی است که بزرگان رجالی شما او را توثیق کردهاند و روایت صحیح است که اینها بهخانه حضرت صدیقه طاهره(س) هجوم بردند و ایشان را مورد تهدید قرار دادند و طبق روایت فرائد السمطین جوینی که ذهبی او را توثیق میکند و از او بهامام تعبیر میکند قضیه هجوم بهخانه حضرت فاطمه زهرا(س) و شکستن پهلوی ایشان و سقط جنین و شهادت ایشان را از نبی مکرم(ص) نقل کرده است. بحثهای ما سه شب ادامه داشت. اینها در برابر احادیثی که از کتابهای خودشان آوردیم، حتی یک مورد هم نتوانستند اشکال وارد کنند.
* بازتاب بحثهای شما در جوامع اسلامی چگونه بود؟
بعد از اینکه بحث ما تمام شد، دو روز بعد یکی از دوستان بهما زنگ زدند که تعدادی از جوانان از دوبی بهقم آمدهاند میخواهند شما را ببینند. در هر صورت پیش ما آمدند وگفتند: ما بحثهای شما را در شبکه المستقله شنیدیم و احساس کردیم که شیعه، حرف برای گفتن دارد. هم صحبتهای شما را شنیدیم و هم صحبتهای آقایان وهابی که در آنجا بودند. سؤالاتی داریم که فقط بههمین خاطر بهایران آمدهایم و هیچ کار دیگری نداشتیم. سؤالاتشان را جواب دادم. آنها هم رسماً بهمذهب شیعه مشرف شدند. یکی از آنها گفت: پدر من که از علمای طراز اول یکی از کشورهای اسلامی است و حوزه علمیه دارد و یکی از سخنوران و خطبای زبردست آن کشور است، اگر دو ساعت با شما صحبت کند، قطعاً مذهب شیعه را میپذیرد و اگر او شیعه شود، شاید صدها هزار نفر از جوانان آن کشور بهمذهب شیعه مشرف شوند. لذا تقاضایی که از شما دارم این است که دعوت نامهای برای پدرم بفرستید تا او بهقم بیاید و چند ساعت با شما صحبت کند. بنده هم گفتم با موقعیتی که دارم، از این کارها نمیکنم، ولی اگر خود ایشان بهقم تشریف بیاورند، ما از ایشان پذیرائی میکنیم و احترام هم میگذاریم، نه دو ساعت، اگر بیست ساعت هم بخواهد، با ایشان صحبت خواهیم کرد.
* جهان اسلام تا چه اندازه از مذهب تشیع توقع روشنگری و پاسخگویی را دارد؟
بهنظر من اگر ما بتوانیم در عرصۀ بینالملل، خوب و زیبا فرهنگ شیعه را مطرح کنیم موفقیت بزرگی بهدست آوردهایم. امروزه جوامع علمی دنیا تشنۀ فرهنگ اهلبیت عصمت و طهارت(ع) هستند. با همین برنامهای که دو سه سال است در شبکه ماهوارهای«سلام» داریم اگر چه خیلی هم راضی نیستم، چون خیلی بهتر از این میتوان کار کرد، اما خدا شاهد است که هر هفته از داخل و خارج کشور، افرادی زنگ میزنند، یا با سؤال یا بدون سؤال کردن رسماً تشیع خودشان را اعلام میکنند. موارد زیادی داشتیم از لندن و آلمان و کانادا و کشورهای دیگر که تماس میگیرند یا ایمیل میزنند بهسایت ما و تشکر میکنند و میگویند که بحثهای شما باعث شد که ما با فرهنگ شیعه آشنا شدیم و اظهار لطف و تشکر میکنند.
* آیا در حال حاضر آمار کسانی که بهمذهب تشیع مشرف شدهاند موجود است؟
چندی پیش که خدمت یکی از مراجع عظام تقلید بودم و ایشان خیلی اصرار میکرد آمار کسانی را که شیعه میشوند را یاد داشت کنید تا اگر خواستیم روزی ارائه دهیم، آمار داشته باشیم. بنده هم گفتم که آمار همه آنها را داریم که چه کسانی از طریق ایمیل و چه کسانی که از طریق تلفن با ما تماس میگیرند. حتی در یکی از استانهای شرقی کشور، یک روز حدود 25 نفر از جوانان آمدند قم و گفتند که بحثهای شما را در رابطه با اهل بیت(ع) شنیدیم و تأسف میخوریم که چرا علمای ما این مطالب را برای ما مطرح نمیکنند و رسماً تشیع خود را اعلام کردند و هم اکنون هم مرتباً با ما در تماس هستند و جزوه و سیدی میگیرند.
* پس بهنظر میرسد تعصب بسیاری از جوانان وهابی و سنی بهخاطر اطلاعات غلطی است که بهآنها داده میشود، از بین رفته است؟
کاملاً درست است. روزی شخصی از شهر سقز بهما زنگ زد و گفت: ما این بحثهای شما را میشنیدیم و مسخره میکردیم و میگفتیم که این آخوندهای شیعه، از این بلوفها زیاد میزنند. من خودم فارغ التحصیل فلان دانشگاه هستم و همسرم هم تحصیل کرده است و دبیر است. چند روزی این مباحث شما را پیگیری کردیم بههمسرم گفتم: این آدرسهایی که ایشان از کتابهای ما میدهد، نگاه کنیم تا حداقل برای ما ثابت شود که علمای شیعه دروغ میگویند. اما وقتی چند مورد را مراجعه کردیم دیدیم همه درست است. حدود سه ماه صحبتهای شما را بررسی میکردیم و با کتابهای خودمان که آدرس میدادید، تطبیق میدادیم و در نهایت من و همسرم بهاین نتیجه رسیدیم که مذهب شیعه، حق است. اگر اجازه بدهید، بهقم بیاییم و بهدست یکی از مراجع عظام تقلید، شیعه شویم، ولی یک خواهش از شما داریم که نام من در شناسنامهام، عمر است فقط یک نامهای از حوزه علمیه قم بهاداره ثبت احوال استانمان بدهید تا نام خود را عوض کنم و بهاسم یکی از ائمه(ع) مبدّل کنیم.
* آیا هدف شما این است که جوانان وهابی وسنی را شیعه نمایید؟
خیر، این چنین نیست. هدف ما از این برنامهها، این نیست که جوانان اهلسنت را شیعه کنیم یا از سنی شدن جوانان شیعه جلوگیری کنیم. هدف ما تبیین حقائق و اثبات حقانیت اهلبیت(ع) و اتمام حجت است. اگر ما بهاین هدف رسیدیم، این نتیجهای است که شنونده بهآن رسیده است. ولی از اینکه یک نفر از حق بُریده و از نور جدا شود، برای ما مایۀ تأسف است. یا اگر یک نفر بهنور میپیوندد، مایۀ خوشحالی ماست، ولی هدف ما این نیست. هدف ما چیز دیگری است و میخواهیم با بازگو کردن تاریخ پنهان، حقائق پشت پرده را بیان کنیم که در این چهارده قرن، نگذاشتند بهمردم برسد. ما دنبال این هستیم که این حلقههای مفقوده تاریخ را که در کتابها ثبت شده، ولی بزرگان شما از کنار آنها عبور میکنند و فاکتور میگیرند، آنها را بیان کنیم.
* با تشکر از این که دراین گفتگو شرکت فرمودید.