کتاب «خاطرات عزت شاهی» حالا دیگر برای بسیاری و حتی همه مخاطبان کتاب شناخته شده است.کتابی که در چاپ های نخست خیلی زود کمیاب و هم در میان مسئولان و هم اهالی فکر و اندیشه و نیز در میان مخاطبان عام کتاب از آن استقبال خوبی شد . این استقبال تا آنجا پیش رفت که در زمانی به عنوان پرمخاطب ترین کتاب فارسی زبان در خارج از ایران نام برده شد. همین استقبال خوب از «خاطرات عزت شاهی» بود که آن را به عنوان کتاب برگزیده در جشنواره آثار با موضوع انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) مطرح کردو این کتاب را تا چاپ چهاردهم پیش برد. حالا در آغاز دهه چهارم انقلاب، این کتاب در بخش ویژه کتاب سال جمهوری اسلامی و در بخش سی سال کتاب انقلاب اسلامی عنوان کتاب سال را به خود اختصاص داد. محسن کاظمی ؛ نویسنده این کتاب متولد سال 48در تهران فارغ التحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه علامهطباطبایی است. رشته ای که او به آن علاقه چندانی نشان نداد و از همین رو و نیز به خاطر علاقه به تاریخ و مسائل اجتماعی به همان سمت هم کشیده شد. تا کنون کتابهای متعددی از کاظمی منتشر شده است.کتاب هایی همچون «یادداشتهای سفر شهید صیاد شیرازی» ، «خاطرات جواد منصوری »، «خاطرات احمد احمد»، «خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ) »، «خاطرات عزت شاهی»، «شبهای بیمهتاب» و کتاب « نوشتم تا بماند » که چندی پیش به خاطر آن رتبه اول دوازدهمین دوره کتاب سال دفاع مقدس را در بخش خاطرات خودنوشت به دست آورد.گفت و گوی زیر با این نویسنده به بهانه انتخاب کتاب «خاطرات عزت شاهی »به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی در بخش ویژه با موضوع سی سال کتاب انقلاب اسلامی انجام شده است.
*اگر موافق هستید از آغاز کارتان در حوزه تاریخ شفاهی و همکاریتان با دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری شروع کنیم.
همکاری من با دفتر ادبیات انقلاب اسلامی بهصورت ناپیوسته از سال 72 شروع شد، ولی بهصورت پیوسته از سال 78تماموقت در خدمت این دفتر هستم. دفتر ادبیات انقلاب پیرامون موضوعات انقلاب اسلامی و اتفاقات و حوادث آن کار میکند. این دفتر بخشهای مختلفی دارد. یکی از بخشهای این دفتر واحد " تاریخ شفاهی" است. رسالت اصلی این واحد بازگویی هنرمندانه مسائل و موضوعات نظری و تاریخی انقلاب است، نه بیان صرفا تاریخی وقایع. از همین روست که تا کنون کتاب های قابل توجه و پرطرفدار در اختیار مخاطبان قرار داده است. محصولات این واحد متفاوت از کتابهایی هستند که صرفا خاطره یا تاریخ را روایت میکنند. اینجا وقایع تاریخ در عین امانتداری کامل ممزوج با هنر و ادبیات میشوند.هر کدام از کتابهای منتشر شده در این بخش، سالها وقت و هزینه بردهاند. یک داستاننویس، یک رمان را شاید مدت زیادی در ذهن دارد و میپروراند و سرانجام بسته به پیچیدگی و ساده بودن موضوع و ایده، آن را ظرف شش ماه تا یک سال مینویسد. اما کار ما اینطور نیست. به طور مثال خاطرات آقای عزت شاهی در سال 58، ضبط شده بود و قریب 40 ساعت نوار گفتوگواز از آن موجود بود که درسال 1379 در اختیار ماقرار گرفت . من به مدت 6سال نا پیوسته (یا 4 سال پیوسته) روی آن کار کردم ؛ مصاحبه های جدید و تکمیلی، یادداشت برداری ، فهرست نویسی، عنوان برداری ،فیش برداری،تحقیق در3000 سند، جستجوهای میدانی ، مصاحبه با همرزمان ودیگر زندانیان سیاسی شاهی،تحقیق وتتبع در تمامی کتب مرتبط وجرایدو نشریات وقت و تدوین و... پاره ای از مراحلی است که در آفرینش این اثر درشماراست.این نوع کتابها پروسه و فرآیند خاص خود را دارند. به لحاظ سبک و نوع کار، سبک منحصر بهفردی دارند. روش کارما «تاریخ شفاهی»است.در این روش، مصاحبهگر، تدوینگر منفعل نبوده؛ بلکه فعال است.حضورش در کتاب محسوس است.از زمان انتخاب سوژه تا بعد از چاپ، نویسنده این نوع کتابها، متصل به تمام مراحل است. به همین جهت است که برای تدوین کتاب آقای عزت شاهی 4 سال پیوسته وقت صرف شده است.
* به پر مخاطب بودن کتاب های دفتر ادبیات انقلاب اسلامی اشاره کردید و خب همه می دانیم یکی از پر مخاطب ترین کتاب ها در حوزه تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی کتاب خاطرات عزت شاهی است به عنوان نویسنده کتاب، علت پرمخاطب بودن آن را چه میدانید؟
خواندن تاریخ با زبان صرف تاریخ و یا زبان کرنولوژیک برای بسیاری کسل کننده است انتشار خاطرات صرف با گرایش مستندنگاری نیز فاقد جذابیتهای لازم است.من نه دراین کتاب بلکه در غالب کتابهایم و اول بار در خاطرات جواد منصوری کوشیدم سبکی را پدید بیاورم که امروزه از آن به سبک خاطرات تدوینی یاد می شود.در این روش بدون دخل و تصرف درمحتوا و در عین وفا داری به متن اصلی روایت؛ جابجائی هایی وسیع در کلمات، جملات، سطرها، پارگرافها و صفحات متون خاطره میدهم. به عبارتی با مواد و مصالح موجود و با بهره مندی از یک مهندسی و معماری خوب سعی در ایجاد پیوستگی،انسجام وموضوع بندی قابل قبول می کنم. و با پژوهشهای بسیار وسیع وارائه اطلاعات وداده های نو در پانوشتها و پیوستهای کتاب به زیبائی وغنای آن می افزایم از به کار گیری کلمات مغلغ و پیچیده پرهیز می کنم وبا نثری ساده و روان آن را به دست مخاطب می رسانم. درتمام مراحل تدوین به فکر مخاطبم هستم تا وقت او را هدرندهم به شعور ، فهم و وقت اوبسیار احترام میگذارم ، نمی خواهم با ارائه اطلاعات غلط و اغراق آمیز به او خیانت کنم می خواهم اعتماد آنها را همیشه با خودداشته باشم.وقتی یک کتاب با سبک و سیاق نو نوشته و منتشر شود، برق شادی را در چشم مخاطب، میتوان دید. ما از دور دستهای ایران هم ایمیل و نامه داشتهایم. کسانی که کتاب را خواندهاند ، لذت بردهاند و حتی بعضیها برای آقای عزت شاهی قصیده سرودهاند.اینها همه حکایت از ناشناخته بودن ابعاد مختلف انقلاب دارد. حرفهای راوی کتاب ، حرفهای تازهای نیست؛ اینها همه در تاریخ آمده است ولی تا به حال کسی نیامده برای جوانان این حرفها را بگوید. به همین دلیل بین نسلها گسستگی ایجاد شده است،آن هم به خاطر نبود چنین جنسها و مواد تاریخی. حتی بعضی از جوانها میگویند ما انقلاب را با بیان این کتاب شناختیم. ما بعد از خواندن این کتاب، حساب انقلاب را از انقلابیون و نیز با کسانی که در مسند حکومت هستند، جدا میکنیم . عشق و علاقهی ما به انقلاب، چیزی دیگر است که با این کتاب احیا شده است. دیگر آنها پاره ای اشتباهات مسئولان را به حساب انقلاب نمی گذارند.هدف آقای عزت شاهی اصلاح امور بوده است. ایشان غیر از این، دلیلی برای بازگو کردن خاطرات نداشتند. یادم میآید که آن اوایل راضی به گفتوگو نبودند. ولی بعد از این که کتابهایی از افراد دیگر، چاپ شد و بیرون آمد و ایشان انحرافاتی در آن کتابها دیدند، در صدد برآمدند که خاطراتشان را بازگو کنند. مطالب این کتاب برای خوشآمد و بدآمد کسی نیست، تمام گروهها بدون حب وبغض مورد نقد و بررسی قرار گرفتند. و کتاب هم مورد استقبال مردم قرار گرفته است .
*فکر می کنید چرا کتاب برنده جایزه کتاب سال شد؟
این را باید از داوران پرسید. اما به نظر من این کتاب چند ویژگی داردکه شایدبی تاثیر در این انتخاب نبوده است؛ 1- روایت اصیل و ناب و صادقانه آقای عزت شاهی (محتوا). 2-غنای تحقیق و پژوش که پشتوانه علی کتاب است و آن را لبا لب از اطلاعات وداده هایی درخصوص تحولات و وقایع سه دهه ؛چهل، پنجاه و شصت کرده است. به طوری که این کتاب با اینکه ژانرخاطره است اما در سال 1385 توانست رتبه دوم پژوهش علوم انسانی را به دست بیاورد. 3-مستند بودن آن. 4-نثر ساده وروان آن 5- تدوین منسجم و قرص ومحکم آن 6-ساختار قابل قبول
*گفتید که صرفا بیان تاریخی وقایع را در نظر ندارید و آن را با هنر و ادبیات هم ممزوج می کنید . در اینجا این سؤال پیش می آید که تا چه اندازه به اصل خاطرات وفادار ماندهاید؟
من کاملاًً به محتوای روایت و خاطره وفادارم. شاید رمز موفقیت هم همین است. چون در عین وفاداری، سلیقه مخاطب را میشناسم و میچشم و بر اساس آن سلیقه، این غذا را میپزم و در اختیار مخاطب قرار می دهم.آشپزهای مختلف از یک مادهی غذایی، غذاهای متعدد و مختلفی تهیه میکنند. کار ما هم شبیه همین است. ما در آن مواد و منابع و محتوا، به هیچ وجه دخل و تصرف نمیکنیم و دست نمیبریم، چرا که رسالت تاریخی هم داریم. ولی سعی میکنیم بدون قضاوت و ارزشگذاری اتفاقات را گویا کنیم و اطلاعات و دادهها را شیرینتر و در قالب هنری در اختیار مخاطب قرار دهیم. به عنوان یک محقق و نویسنده، من نیز صاحب رأی و نظر هستم. من رأی و نظر و قضاوت خودم را در مقدمهی کتاب برای مخاطب بازگو میکنم.
*یک سوال شاید خصوصی، دوست دارید خاطرات چه کسی را بنویسید؟
دوست دارم نویسنده انقلاب باشم. چون هم در حوزه دفاع مقدس کتاب نوشتهام و هم در حوزه قبل از انقلاب، ولی دوست دارم نویسنده انقلاب باشم. من با موضوع انقلاب کار میکنم ولی لزوما خاطره نمینویسم، تحقیقات میدانی، بررسی مکتوبات و... هم میتواند در حوزه کار من قرار بگیرد. به دلیل خلاء محقق و نویسنده در زمینه انقلاب، دوست دارم در این زمینه کار کنم. به همین دلیل برای جلوگیری از پراکنده کاری دوست دارم در همین زمینه کار کنم و با تجربهتر و صاحب تخصص بیشتری شوم. اما به طور خاص دوست دارم روزی خاطرات استاد محمود فرشچیان یگانه هنرمندنقاش معاصر جهان با آن روحیات الهی و عرفانی اشرا بنویسم. چراکه وقتی کاری را شروع می کنم غرق درآن می شوم ومی خواهم به این طریق لمحه ای از زندگی او رادربیابم.
منبع: سایت انتشارات سوره مهر
http://www.iricap.com/dialogcontent.asp?id=114