loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

هندسه معرفتی دکتر رضا داوری

نویسندگان مرتبط : رضا داوری اردکانی | عبدالحسین خسروپناه

حمد و ثنای سرمدی مخصوص خدای لایزال احدی است که همیشگی بر جهان هستی تجلی می کند و آدمیان را نیز از مواهبش بهره مند می سازد. دانشمندان و فرهیختگان علوم یکی از مظاهر الهی اند که به لحاظ هستی شناسی، همانند سایر موجودات، عین الربط الی الله هستند و نسبت به سایر وجودات رابط، به هویت ازلی، قرب بیشتری دارند. بی شک تکریم عالمان و دانشمندان، ارزش نهادن به مظاهر قریب حضرت حق اند و پاداش معنوی آن، غیرقابل شمارش است. البته نباید تکریم و تجلیل از تحلیل اندیشه ها محروم شود و باید برای بسط توسعه علمی بدان رو آورد و هر فرهیخته یی می داند وقتی به تحلیلش می پردازند به او حرمت می نهند.

دکتر رضا داوری اردکانی (1312) در سال های تدریس و تحقیق و مسوولیت های دولتی و علمی، همچون ریاست فرهنگستان علوم و عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی، خدمات و حسنات فراوانی برای این مرز و بوم انجام داده است. دکتر داوری، مدت ها به همراه جمعی دیگر در محفل علمی دکتر فردید شرکت می کرد و از مکتب فردیدی بهره فراوان برده است. وی با روش فلسفی در تالیفاتش از جمله «فلسفه چیست؟»، «انقلاب اسلامی و وضع کنونی عالم»، «فلسفه و انسان معاصر»، «فلسفه معاصر ایران»، «شمه یی از غرب زدگی ما» «فلسفه و بحران غرب» و «مبانی نظری تمدن غربی» به تبیین و تحلیل غرب پرداخته است به گونه یی که می توان گفت گوهر معرفتی داوری، تحلیل غرب است. به نظر داوری، غرب تنها یک حقیقت سیاسی نیست بلکه یک مجموعه و کلیت و جوهر واحدی است. وی مشکل اساسی غرب را در این می داند که غرب به اندازه رشد علم و تکنولوژی در معنویت رشد نکرده است. علم جدید در آغاز به دنبال تصرف در طبیعت به نفع بشر بود ولی حالا دیگر به مصلحت بشر نمی اندیشد و این توسعه، سبب شده کشور های غیرغربی با طی کردن مرحله بهت و سکوت و مرحله اعجاب و تقلید به مرحله بحران و سرگردانی برسند. وی بر این نکته تاکید می کند که؛ مهم این است که بدانیم گرفتن علوم و فنون شرایطی دارد و کسانی که بدون توجه به شرایط، آن را طلب کنند به آن نمی رسند، یعنی علوم و فنون در هر شرایطی پدید نمی آید و بسط نمی یابد و بیرون از زمان و تاریخ نیست. به نظر وی غرب در یک وقت تاریخی ظهور کرد و به آخرین مرحله خود یعنی مطلق شدن علم و تکنولوژی رسیده است که تقدیر آدمی به تکنولوژی پیوسته است. غرب از دیدگاه استاد داوری، عبارت است از غروب حقیقت قدسی و ظهور بشری که خود را مالک همه چیز می داند تا آنجا که حتی با اثبات خدا نمی خواهد به عبودیت و طاعت الهی بپردازد. وی این ادعا را هم دارد که باید در برابر غرب به ساختن هویت اسلامی پرداخت. اومانیسم یا اصالت بشر در غرب به نظر او تنها یک نظریه نیست بلکه مبنای همه فلسفه ها و تئوری ها و علوم جدید است. به هر حال، استاد داوری به تجزیه و هرس کردن غرب باور نداشته و غرب را به جهت فاصله گرفتن از متافیزیک سرزنش می کند. داوری، در یک جا میان دین و توسعه تنافی قائل است و در جای دیگر آنها را دو مقوله مستقل و از هم جدا می داند که قابل قیاس با یکدیگر نیستند و بر این باور است که نباید زبان علم با زبان دین را مقایسه کرد زیرا احکام علم از سنخ قواعد دین نیستند. دکتر داوری با هر دو دوره ارتباط جهان اسلام با غرب مخالف است هم دوره ارتباط جهان اسلام با یونان و هم دوره علم و تکنولوژیکی. وی با روشنفکران نیز مخالفت کرده و می گوید اگر اینها به فلسفه بپردازند، فلسفه را مبتذل کرده و آن را در خدمت سیاست و ایدئولوژی قرار می دهند زیرا آنها در سودای قدرت هستند و به علم و عمل کاری ندارند. حال آیا این دیدگاه در باب غرب و علم و اسلام و فلسفه پذیرفتنی است یا نه؟ و آیا برای مخاطبان در پارادایم های گوناگون، فهمیدنی است یا نه؟ آیا گفتمان داوری، غیر از رویکرد سلبی، نتایج ایجابی هم به ارمغان می آورد؟ آیا دکتر داوری با علم شناسی و غرب شناسی خویش می تواند مشکلات تولید علم و نهضت نرم افزاری را حل کند یا حداقل نسخه یی برای آن صادر کند؟ و مبانی نقشه جامع علمی کشور و رویکرد نظام جمهوری اسلامی ایران به علم و فناوری را روشن سازد؟ اگر غرب یکپارچه را باید نقد کرد، پس نهادهایی مانند فرهنگستان علوم و وزارت علوم و فناوری را چگونه می توان اداره کرد؟ و در یک کلام، این گفتمان برای توسعه کشور چه تدبیر ایجابی دارد؟ آیا علم و دانش، مرز و جغرافیا و زمان و مکان می شناسد؟ آیا روش شناسی علم توان کشف واقع را ندارد؟ آیا عینیت واقع نمایی و بین الاذهانی نظریه های علمی را نمی پذیرد؟ آیا معرفت شناسی گفتمان دکتر داوری رئالیستی است یا ایده آلیستی؟ آیا هرمنوتیک فلسفی هایدگر و گادامر را می پذیرد یا خیر؟

اگر جواب مثبت است آیا مشکلات نسبی گرایی معرفتی و هرمنوتیکی را می تواند حل کند یا آن را منحل می سازد؟ آیا به نظر این مدل فلسفی با توسعه دین و مذهب، تولید و توسعه علم جدیدی فراهم نمی آید؟ چرا نمی توان فرهنگ غرب را از علم و تکنولوژی آن جدا ساخت؟ چگونه می توان ایرانیانی که سال ها با فرهنگ ایرانی و اسلامی و غربی زندگی کرده اند به فرهنگ نانوشته دیگری تغییر داد؟ و ده ها سوال دیگری که بسیار علاقه مندیم تا به تفصیل از زبان این دانشمند فرهیخته و چهره ماندگار کشور بشنویم. نگارنده، چندین بار از معظم له خواستم تا با حضور در جلسه و گپ دوستانه یی در جمع فرهیختگان حوزه علمیه قم، مطالب و دیدگاه های خود را روشن سازد و به این گونه پرسش ها پاسخ دهد ولی مشغله های استاد تاکنون به او اجازه حضور نداده است (البته هنوز هم دوستان منتظرند) و تا این اتفاق نیفتد، تاثیرگذاری اندیشه، محدود و مبهم خواهد بود. البته برخی از این پرسش ها در نگاشته یی مطرح شد و استاد داوری، لطف و بنده نوازی کرده و پاسخ کوتاهی مرقوم فرموده و نگارنده را بهره مند ساختند ولی برای طلبه جویای حقیقت، گرچه قطره های آب سیراب کننده است ولی یافتن مروارید، غواصی در اقیانوس را می طلبد. به نظر می رسد استاد داوری در این دوره زندگی باید مجموعه آثار خود را منظم سازد و اگر تمایل یا قبول داشته باشد به صورت هندسه معرفتی در آورد. در پایان، تندرستی و بالندگی و سرفرازی این استاد فرهیخته کشور را از حضرت حق تعالی خواستارم و امیدوارم در سایه توجهات ولی و مولایش امام زمان(عج) قرار گیرد و همیشه و بیش از گذشته به مملکت علمی و فلسفی خدمت کند.

منابع:
1- فلسفه در بحران، انتشارات امیرکبیر، 1373، صص 19-17
2- انقلاب اسلامی و وضع کنونی عالم، انتشارات مرکز فرهنگی علامه طباطبایی، تهران، 1363، ص56
3- میعادگاه کجاست؟ کار و توسعه، سال اول، شماره اول، 1369، صص37-35
4- انسان و جهان صص132 ـ 125، ما و راه دشوار تجدد صص 212 ـ 110 و10ـ 8، فرهنگ، خرد و آزادی، ص152- 107، انقلاب اسلامی و وضع کنونی عالم ص46.

منبع: روزنامه اعتماد/ ویژه نامه دکتر رضا داوری
www.etemaad.ir/Released/87-10-03/181.htm

شنبه 13 تیر 1388
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
اخبار مرتبط
محصولات مرتبط