مراسم رونمایی از کتاب بابا نظر با حضور شخصیتهای فرهنگی و همرزمان شهید محمدحسن نظرنژاد در حوزه هنری برگزار شد. سخنرانان این جلسه درباره شخصیت این شهید و کتاب بابانظر صحبت کردند.
به گزارش خبرنگار فارس، روز گذشته مراسم رونمایی از کتاب بابا نظر ، خاطرات شهید محمدحسن نظر نژاد، در حوزه هنری برگزار شد.
در این مراسم حسن بنیانیان،رییس حوزه هنری،محمدباقر قالیباف شهردار تهران و همسنگر و همرزم شهید نظرنژاد، سردار رحیم صفوی، فرمانده سابق سپاه پاسداران ، حجت الاسلام والمسملین سید مهدی خاموشی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی و مرتضی سرهنگی رییس دفتر ادبیات و مقاومت سوره مهر برگزار شد.
*خاطرات دفاع مقدس راه برونرفت از مشکلات کنونی است
حسن بنیانیان در این مراسم گفت: بعضیها کار خوبی میکنند اما عمق و اثر بخشی کارخوبشان را نمیدانند. چاپ خاطرات جانبازان جنگ و فرماندهان آن از آن دست کارهای خوبی است که عمق آن برای دست اندر کاراناش مشخص نیست. همه آنهایی که مصاحبه میکنند، خاطرات را نقل می کنند،در کار تدوین و چاپ این خاطرات هستند و حتی کسانی که تلاش میکنند کتاب به دست مردم برسد و اهل قلمی که مخاطب را تحریک میکنند،کتاب را بخوانند. همه کار خیلی ارزشمندی میکنند.
رییس حوزه هنری افزود:من از آقای سرهنگی خواهش میکنم از این پس روی عمق و اثر بخشی کتاب و خاطرات دفاع مقدس بیشتر کار کنند و تاثیری که شخصیتهای مختلف از یک کتاب میپذیرند و یا نوشتهها درباره آن کتاب، خودش کتابی شود.
وی همچنین با تبیین اهمیت فرهنگ سازی و تمدن سازی اسلامی، آن را تنها راه برون رفت از مشکلاتی که دست به گریبانش هستیم، خواند و گفت:فرهنگ در ذهن و رفتار و اعتقاد آدمهاست و وقتی عینیت خارجی پیدا میکند تمدن ساز میشود. در دوران دفاع مقدس، یک سری آدمهای پاک به جبهه میرفتند که خدا و اعتقاد به قیامت اساس اعتقاد و تفکرشان بود و در رفتارشان نمودار میشد. سلسله مراتب در جبهه هم بر اساس ایمان و درستی و راستگویی بود. جوان شانزده سالهای به جنگ میرفت و 2 سال بعد عارف به خانه برمیگشت.
بنیانیان افزود: امروز هنر تمدن سازی در این کتابها نهفته است. الان حرکت خوبی شروع شده است. راه تمدن سازی دور نیست و ما با علمی کردن این خاطرات ارزشمند، میتوانیم راه حلهای نجات بشری را از آنها استخراج کنیم.
*کتاب بابانظر با واقعیتهای جنگ منطبق است
سردار رحیم صفوی هم در این مراسم گفت:دیروز کتاب بابانظر به دستم رسید و بیش از نیم از آن را نیمه شب مطالعه کردم. این کتاب با واقعیتهای جنگ تطابق داشت. غلو در آن وجود ندارد و حقیقت جنگ همینهایی است که گفته شده.
وی افزود: ویراستار این کتاب کار هنرمندانهای انجام داده است منتها ایرادی که در این کتاب دیده میشود این است که در نام مکانها غلط املایی دیده میشود. مثلا اسم رودخانهها و بعضی قرارگاهها و پاسگاهها اشکال املایی داشت. من امیدوارم این کتاب مانند کتاب خاکهای نرم کوشک مورد استقبال زیاد قرار گیرد. خاکهای نرم کوشک فرودین امسال به چاپ 74 رسیده بود و کتابی که به دست من رسید 251 هزارمین نسخه از آن کتاب بود. امیدوارم این کتاب هم مورد استقبال قرار گیرد.
رحیم صفوی در ادامه مراسم به بیان خاطره اولین دیدارش با شهید محمد حسن نظر نژاد پرداخت و گفت: من اولین بار ایشان را همراه با شهید رستمی در پایگاه منتظران شهادت دیدم. این دو عزیز در ستاد خراسان بودند. هر دو هیکلهای ورزشکاری داشتند و کشتی گیر بودند. شهید نظر نژاد به نظرم یک مقدار اخمو آمد!
وی افزود: در عملیات بستان این بزگوار را بیشتر دیدم. فرمانده دلاوری بود. بیشتر با قالیباف و قائانی به قرارگاه میآمدند. آنچه که در خاطراتش هست، واقعیت جنگ است. ما که افتخار داشتیم کنار بابانظرها بودیم. اینها گوی سبقت را از امثال من و قالیباف ربودند.
سردار صفوی گفت: امیدوارم دفتر ادبیات و هنر مقاومت به غیر از کارهایی که در حوزه دفاع مقدس انجام میشود متناسب با مسائل جدید مثل مواجه با جنگ و قدرت نرم قدم بردارد. اهل قلم و جوانان باید مفاهیم قدرت و جنگ نرم را بشناسند.
وی در تبیین قدرت نرم افزود: قدرت نرم به جای آنکه مردم را مجبور به انجام کاری کند، همکاری جماعتی را در راستای اهدافش جلب میکند و این کار در قالب شکل دهی به علایق و سلیقههای فرهنگی انجام میشود. دفتر ادبیات و هنر دفاع مقدس خودش را به روز کند.
*قالیباف: من در جبهه لرزیدم ولی شهید نظرنژاد نلرزید
محمد باقر قالیباف در این مراسم به ذکر خاطرههایی از شهید نظرنژاد پرداخت و گفت: من ابتدای جنگ شهید نظر نژاد را نمی شناختم تا اینکه با این شهید و عدهای دیگر از شهیدان سپاه را در عملیات سپاه در کوهسنگی دیدم. علاوه بر این طیف که تقریبا همگی شهید شدند گروه دیگری هم در سپاه بودند که بچههای دانشگاهی واهل قلم و به قول خودشان ایدئولوژیک سپاه بودند و با این گروه که برخاسته از متن مردم بودند، فرق میکردند.
وی افزود: پس از مدتی در سپاه تصمیم گرفتند افرادی مثل بابانظر را که سواد زیادی نداشتند از سپاه بیرون کنند. اما وقتی صحبتهای شفاهی اثر نداد، روزی اسم نظر نژاد و عده ای دیگر را به نگهبانی چسباندند تا دیگر اینها را راه ندهند. شهید نظر نژاد هم آن روز با سر و صدای زیادی سراغ مسئول پرسونلی رفت. او را از زمین بلند کرد و به دیوار چسباند. می خواست بگوید ایدئولوژی، بلد نبود! گفت سر تفنگ من یا سر خودکار و چی چیولوژی تو! من به عشق امام آمدم. من از تو شغل خواستم؟ من از تو حقوق خواستم؟ به تو چه ربطی دارد. بعد او را روی زمین رها کرد و همه فهمیدند که نمی توانند عذرش را بخواهند.
قالیباف گفت:من تحت امر نظرنژاد بود.ماهها فرمانده من بود.توی جبهه به من میگفتند تندی و پس گردنی میزنی. اما من هم اولین پس گردنیام را از بابانظر قبل از عملیات سوسنگرد خوردم! این شهید در تدبیر و تحلیل جنگ بی نظیر بود. هرچه اوضاع سختتر میشد عمق درایشتش بیشتر میشد. علتش هم شجاعت و شهادت طلبیاش بود. من در صحنههای زیادی لرزیدم و او نلرزید. ما هیچ وقت حتی در اوج سختی و خون و آتش او را در اضطراب ندیدم.
وی درباره کتاب اظهار داشت: من دو نوبت این کتاب را تورق کردم اما عمیق نخواندهام. اما در این کتاب هم خاطراتش را کامل نگفته است.
قالیباف دوباره گریزی به خاطراتش با بابانظر زد و درباره دیدارش با او 30 ساعت قبل از شهادتش گفت:آن موقع مسئول عملیات کردستان بود و می خواست اشنویه برود.آمد پیش من. شروع به گله کرد که وضع الان مثل اوایل جنگ شده است. دوباره همان چی چیولوژیها حاکم شدند. حتی توی محیط سپاه هم صفا و صمیمیت اول نیست. بعد از من گله کرد که شما ما را رها کردید و رفتید تهران و بعد شروع کرد به های های گریه کردن. بعد رو به خدا کرد و گفت اینها بنده تو هستند از این بعد با تو حرف میزنم. بندههای تو که در جنگ نبودند به اسم جنگ حرف زدند و آنچه پسندیده نبود با بچههای جنگ شد. خدا تو چرا با من اینجوری کردی؟ خدا من برات کم گذاشتم؟ بود جایی که بترسم و بلرزم؟ جایی دیدی که توپ و ترکشی باشد و من بنشینم؟ بندههای خدا با من بد کردند تو چرا؟ خانواده و بچههایم چه خیری از من دیدند؟ شهادت حق من نیست؟ تا کی منو امتحان میکنی؟ خدایا من دارم به عدالت تو شک می کنم.ما خواستیم آرامش کنیم اما گفت من با خدا حرف میزنم و با شما بندهها کاری ندارم. گفت خدایا اگر منو دوست داری منو ببر. نپسند گوشه پیاده رو بیفتم.
بعد صدای اذان بلند شد و کلاه من را اشتباهی برداشت و رفت. تا اینکه فردا شبش خبر شهادتش را بهم دادند.
شهردار تهران با بیان این خاطره در ادامه این طور نتیجه گرفت که امروز آن کسانی که روزهای جنگ مرد جنگ نبودند و در صف نامردها ایستاده بودند، امروز جلودار فرهنگ جنگ و جبهه شدهاند.
وی همچینی راه برون رفت از مشکلات کنونی جامعه را بازگشت به فرهنگ بسیجی خواند و گفت: نظر نژاد تنها گوشهای از خاطراتش را گفته این شهید تاریخ عظیمی دارد و از اولین روزهای جنگ در کردستان بود. ما باید کاری کنیم این فرهنگ بدون دستخوردگی بماند و در صحنه مدیریت جامعه آن را پیاده کنیم. چون منطبق با فطرت آدمها هست همه را با هر سلیقه و گرایشی تحت تاثیر قرار میدهد.
*حسین کامل به امام حسین(ع) میگفت تو حسینی منم حسینم، بجنگ تا بجنگیم!
مرتضی سرهنگی در این مراسم گفت: سربازهای زمان جنگ پیر میشوند. اما ما با نوشتن و منتشر کردن خاطرههایشان آنها را تا ابد جوان 20 ساله نگه میداریم. ادبیات جنگ در دنیا جوان مانده و در کشور ما هم باید جوان بماند.
وی برای تیین اهمیت نوشتن خاطرههای جنگ و کمکی که این خاطره نویسیها به نتیجه گیری تاریخی میکنند چند نمونه ازخاطرات میخاییل رمضان، بدل صدام را بیان کرد و افزود: میخاییل رمضان 3جلد از خاطراتش را نوشت و ما ترجمه این کتابها را در یک جلد منتشر کردیم.
او در کتابش نقل میکند که روزی ایرانیها حمله سختی به ما کردند و تلفات زیادی دادیم. ناراحتیام را به صدام گفتم . صدام گفت تمام ارتش ایران شیعه است.نیمی از ارتش ما هم شیعه هستند. اینها هم را میکشند و هر دو به جهنم میروند.
رییس دفتر ادبیات و مقاومت سوره مهر اشارهای به منشور حکومتی صدام کرد که در 8 بند برای پسرش نوشته بود و گفت: از این 8 بند 4 بند برای نابودی شیعیان است. پسر دومش گفت این کار غیر ممکن است و صدام جواب داد من غیر ممکن را ممکن و شیعه را از زمین محو میکنم. در همین خاطرهها آمده که حسین کامل، داماد صدام و مسئول قیام کربلا روی تانکها نوشته بود لاشیعه بعد الیوم.بعد حرم امام حسین را به توپ میبندد و میگوید تو حسینی منم حسینم. بجنگ تا بجنگیم!
سرهنگی گفت: اینها همه سند است. خواننده آن اتفاقها را میخواند و اتفاقهای بعد را هم میبیند. اول جنگ هم میدانستند که باید با سند حرف زد. مثلا وقتی عراقیها خرمشهر را اشغال کرده بودند روی دیواری نوشته بودند آمدهایم تا بمانیم. بهروز مردادی برای آن دیوار محافظ و نگهبان گذاشت تا به عنوان سند بماند و همه دنیا ازش عکس بگیرند تا مبادا رزمندهها از روی احساسات آن را خراب کنند. دانشجویی مثل مرادی آن روزها میفهمید که باید با سند حرف بزند اما رسانههای ما امروز با تبلیغ حرف میزنند و تبلیغ با مبالغه همراه است. ما امروز این اضافه وزن تبلیغاتی را هر روز روی دکههای روزنامه فروشی و بر تیتر روزنامهها میبینم.
وی اظهار داشت: ما تا خرخره بدهکاریم . بدهکار بچههای گمنامی که تازه یکی از آنها را شناختیم؛ بابا نظر.استان خراسان یکی از منابع غنی ادبیات جنگ است و باید بیشتر به آن پرداخته شود.
سرهنگی درپایان به خوانده شدن و در دسترس بودن کتابهای خاطره جنگ اشاره کرد و از توزیع کتاب دا با کمک شهرداری و آموزش و پروش میان معلمان شهر تهران خبر داد.
*بچههای جنگ نمونه انسان کامل بودند
حجت الاسلام والمسملین سید مهدی خاموشی آخرین سخنران مراسم رونمایی از کتاب بابا نظر گفت:من این کتاب را 3 روزه خواندم و بعد مقداری آن را ویراستاری کردم. زمان جنگ نوجوان بودم و در رفتار این رزمندهها دقیق میشدم. ما در جنگ، مردان مردی را دیدیم که خیلی مرد بودند! آنها نسخه انسان کامل بودند خدا هم میگوید بعد از شهید، من جانشین او در خانهاش هستم هرکه آنها را خوشحال کند مرا خوشحال کرده است.
وی در ادامه با اشاره به کتاب عین الحیات علامه مجلسی که شرح وصیت پیامبر به ابوذر است، خواندن آن را برای شناختن انسان کامل به همه توصیه کرد و افزود: ما درباره انسان کامل نباید دنبال تصوراتمان برویم و این توصیهها نسخه انسان کامل را نشانمیدهد. بچههای جنگ هم نمونه انسان کامل بودند. فرق جبهه و شهر این بود که در جبهه با مرگ بازی میکردند و توی شهر برای ماندن تلاش میکنند برای همین به شهر آمدن برای بچههای جبهه سخت بود. نتیجه کتاب بابانظر هم این است که انسان کامل میلش یه آخرت است نه دنیا.
خاموشی گفت: بابانظر نقل میکند چون چشمش را از دست داده بود دکتر گفته بود که نباید گریه کند. بابانظر هم روزی برای درمان به تهران میآید اما هوایی میشود و به قم می رود.میگوید یک دل سیر سر دعای کمیل گریه کردم و بعدش چشمم حسابی عفونت کرد!
رئیس سازمان تبلیغات اسلامی هم راه حل شدن مشکلات کنونی جامعه را رجوع به خاطرات شهیدان و فرهنگ شهادت و جبهه دانست.
در پایان مراسم رونمایی از کتاب بابانظر از همسر و فرزندان شهید محمدحسن نظرنژاد، سیدحسن بیضایی مصاحبهگر کتاب بابانظر و مصطفی رحیمی تدوین گر این کتاب توسط سخنرانان جلسه تقدیر شد.