حجت الاسلام نقوی: وارد دوران نقره‌ای صدور انقلاب شده‌ایم

حجت الاسلام سید جواد نقوی از جمله طلاب خارجی و اساتید حوزه علمیه قم است که نفس امام خمینی او را به ایران کشید و از او یک انقلابی ساخت. خودش می‌گوید طلاب خارجی اگر خودشان خودجوش انقلابی نباشند، حوزه هم آنها را انقلابی بار نمی‌آورد و این از مسایل قابل تامل و البته تاسف بار است.
نقوی مسایل ایران را از نزدیک و کاملا با وسواس دنبال می‌کند و وقتی بحث‌های پس از انتخابات پیش آمد و دید هیچ کس به سئولات و نگرانی‌های میلیون‌ها دوستدار انقلاب در خارج از ایران توجهی ندارد، خودش دست به کار شد و در کتابی با عنوان «شکست کودتای مخملی در ایران» به زبان اردو و انگلیسی این حوادث و منشا آن را تشریح کرد؛ کتابی که حتی یک سپاس کوچک را هم از سوی مسئولان فرهنگی و سیاسی به دنبال نداشت.
بحث ما با حجت الاسلام نقوی بحث فراموش شده صدور انقلاب است. او با حسرت از این مسئله سخن می‌گوید و معتقد است ملتهای مسلمان، از جمله طلبکارانی هستند که حق خود را که همان صادر شدن اسلام ناب محمدی و انقلاب اسلامی به کشورشان است را مطالبه می‌کنند. انقلابی که به زعم او برخی مسئولان جلوی صدور آن را سد کردند.
او معتقد است امروز وارد دوران نقره‌ای صدور انقلاب شده‌ایم و اگر این فرصت هم از دست برود باز همان ضربه ای را خواهیم خورد که در زمان از دست دادن فرصت طلایی خوردیم.
گفتگوی تفصیلی فارس با حجت الاسلام سید جواد نقوی استاد پاکستانی حوزه‌علمیه‌قم را بخوانید:

* ابتدا خوب است از معرفی اولیه آغاز کنیم.
نقوی: بنده سید جواد نقوی و اهل پاکستان هستم. در سال 1979 و پس از اتمام دوره دبیرستان وارد حوزه علمیه در اسلام آباد شدم و بعد از آن به سرزمین انقلاب اسلامی یعنی جمهوری اسلامی ایران وارد شدم. در سال 1983 در حوزه علمیه قم به تحصیل مشغول شدم و آن وقت تاکنون در کنار تحصیل به تدریس هم می‌پردازم.

* زمانی که وارد حوزه علمیه شدید چقدر اخبار انقلاب را دنبال می‌کردید؟
نقوی: اصل ورود بنده به ایران با انگیزه انقلاب اسلامی بود و زمانی که من وارد حوزه علمیه قم شدم، 3 ماه بود که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسیده بود. البته شناخت بسیار دقیقی از انقلاب اسلامی نداشتم چون در آن منطقه‌ای که بنده در پاکستان زندگی می‌کردم شیعه در اقلیت بود و برخی از وهابیون افراطی نیز در آنجا زندگی‌ می‌کردند؛ همان منطقه ای که امروز در آن طالبان زندگی می‌کنند. یادم می‌آید که برادر بزرگم، اخبار رادیو بی‌بی‌سی را دنبال می‌کرد و من نیز کنار ایشان می‌نشستم و اخبار را گوش می‌دادم و به این شکل اخبار را پیگیری می‌کردم اما آن خبری که مرا متحول کرد آمدن امام (ره) از پاریس به تهران بود. چون نگران بودم که آیا امام با تهران خواهد آمد یا نه؟ کل جهان در هم ریخته بود. در حالی که هیچ شناختی از امام (ره) نداشتم اما این احساس در وجودم بود که امام (ره) شخصیتی است که جهان برای وی اهمیت خاصی قائل است. چون او یک عالم اسلام است و دنیا را تحت تاثیر خود قرار داده بود و برای هر مسلمانی این نکته شگفت انگیز بود. زمانی که انقلاب به پیروزی رسید انعکاس مثبتی در رسانه‌های پاکستان یافت و پیروزی انقلاب به همراه حضور امام خمینی (ره) که اسلام را در آن مقطع سرفراز کرده بود، سبب شد تا به حوزه علمیه وارد شوم و به شکل دقیقتر با انقلاب اسلامی آشنا شوم.

* این روحیاتی که می‌گویید مختص به خودتان بود و یا مردم پاکستان نیز همانند شما از پیروزی انقلاب و حضور امام (ره) خرسند بودند؟
نقوی: این روحیه و خوشحالی نه تنها برای ملت پاکستان بلکه برای تمامی مسلمانان اعم از شیعه و سنی خوشحال کننده بود. من به یاد دارم در دوران نوجوانی‌ام که همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی بود، علمای اهل تسنن برای رسیدن به امام (ره) و تبریک گفتن به ایشان، بی‌تابی می‌کردند. اما آنچه که به عنوان یک خاطره مهم از اهمیت پیروزی انقلاب اسلامی در ذهنم مسجم گشته این است که بعد از پیروزی رزمندگان اسلام در عملیات مرصاد و شکست دشمن در محفلی نشسته بودیم که اکثر حاضران از برادران و علمای اهل تسنن بودند که یکی از علمای اهل تسنن در جمع گفت که پیروزی ایران به رهبری امام خمینی (ره) در عملیات مرصاد برای ما ثابت کرد که امام (ره) به خلافت راشده رسیده است و به این شکل ارادت خود را نسبت به امام نشان داد. می دانید که خلافت راشده در نزد اهل سنت همانند امامت است.

* دولت پاکستان با این موج چگونه برخورد می‌کرد؟
نقوی: البته باید بگویم محبوبیت انقلاب اسلامی در ابتدای پیروزی، موجی بود که خود انقلابیون ایجاد کرده بودند. در آن زمان نه ایرانی وجود داشت و نه پاکستانی، افغانستانی و عراقی. بلکه تمام مسلمانان انقلاب را از آن خود می‌دانستند چون یقینا داشتند که انقلاب اسلامی، انقلاب جهان اسلام است نه انقلاب شیعه و سنی. این موج تا زمان جنگ تحمیلی ادامه داشت. اوایل جنگ بود که من در اسلام آباد بودم، در آن زمان مدرسه علمیه در پاکستان تعطیل شد و ما مجبور بودیم تا با ارتباط با سفارت ایران، آخرین اخبار را جویا شویم در حالی که سفارت نیز وضعیت خوبی نداشت و بسیار آشفته و بی برنامه بود. ما از سفیران جمهوری اسلامی ایران اخبار را می‌گرفتیم و سپس به زبان اردو ترجمه کرده و در اختیار مردم پاکستان قرار می‌دادیم. اما پلیس پاکستان با این کار ما مخالفت می‌کرد و حتی بنده را نیز به خاطر پخش اعلامیه در حمایت از انقلاب اسلامی مورد ضرب و شتم قرار داد. اوایل جنگ بود اما موج حمایت از انقلاب اسلامی همچنان در جهان اسلام خروشان بود تا اینکه رسانه‌های جهانی وابسته به استکبار در تلاش بودند که اینگونه القاء کنند که انقلاب اسلامی ایران، انقلاب شیعیان جهان است و ربطی به اهل تسنن ندارد. البته برخی از عرب‌ زبان‌ها نیز در این شیطنت شریک بود و علی الخصوص سعودی‌ها در این باره سهم بسیاری داشتند. ما در پاکستان دو نوع اهل تسنن داریم. یکی تفکر سنی سعودی و دیگری تفکر خلاف سعودی‌ها است. برخی مسئولان کشورهای اسلامی که وابسته به بیگانگان بودند هم صدا با استکبار در جهت القای انحصاری بودن انقلاب اسلامی برای شیعیان تلاش فراوانی کردند و این اولین قدم آنها علیه انقلاب اسلامی بود.

*حمایت مسلمانان جهان از انقلاب اسلامی در مقابل فتنه استکبار جهانی، از چه زمانی آغاز شد؟
نقوی: در سال 1982 بود که اجتماع بزرگ شیعیان پاکستان در اسلام آباد در حمایت از انقلاب اسلامی ایران به رهبری مرحوم جعفر حسین رخ داد. البته این اجتماع با این هدف صورت گرفت که ضیاء الحق حاکم وقت پاکستان در صدد بود که تا با فریب افکار عمومی سنی‌های حنفی را در پاکستان حاکم نافذ کند که علمای شیعه علیه این اقدام ضیاء الحق موضع گرفته و به خاطر این کار تظاهرات صد ها هزار نفری برگزار کردند. شیعیان به سمت وزارتخانه‌ها و ساختمان‌های دولتی پاکستان رفته و در آنجا تجمع اعتراض آمیز برگزار کردند. علت این اعتراض ضیا الحق بیشتر به این مسئله برمی‌گشت که از پیروزی انقلاب اسلامی 2 سال نگذشته بود که بر همین اساس ضیاء الحق احساس خطر کرد و فکر کرد که پیروزی انقلاب اسلامی به تجمع اعتراض آمیز شیعیان علیه حکومت پاکستان مربوط است در حالی که هیچ ربطی به هم نداشت و ای کاش که که ربط داشت. در حالی که در آن زمان ضیاء الحق بخشنامه‌ای را اجرایی کرده بود که بر اساس آن باید شیعیان نیز به بانک‌ها زکات می‌دادند و شیعیان خواستار این بودند که آنها از پرداخت زکات به بانک‌ها مستثنی شوند و اصلا بحث پیروزی انقلاب اسلامی در این تجمع دخیل نبود. اما رسانه های‌های بیگانه و سرویس‌‌های اطلاعاتی استکبار جهانی مکررا هشدار دادند که انقلاب اسلامی که در ایران رخ داد در پاکستان و توسط شیعیان رخ خواهد داد. از آن به بعد بود، که شیعه کشی در پاکستان رواج پیدا کرد و البته این سرآغازی بود تا اینکه پاکستان زیر نظر آمریکا و انگلستان اداره شود. آنها اقدامات بسیار جدی علیه انقلاب اسلامی ایران در پاکستان انجام دادند به طوری که نه تنها اهل تسنن، بلکه شیعیان را نیز نسبت به انقلاب اسلامی بد‌بین کردند. ابتدا اهل تسنن را با این روش که انقلاب اسلامی مختص شیعیان است از انقلاب جدا کرده و بعد از آن شیعیان را با القاء تفکرات غلط از انقلاب جدا کردند. حتی برخی از روحانیون شیعه پاکستانی در حالی که یقین داشتند امام خمینی(ره) از علمای برجسته شیعیان است به ایشان نیز بدبین شدند. با این حال علی رغم مسائل گفته شده می‌توان گفت هنوز هم ملت پاکستان بیشترین علاقه‌ را به انقلاب اسلامی دارد.

* شما می دانید که صدور انقلاب یکی از اهداف مهم امام (ره) و رهبری معظم انقلاب بوده و هست. به نظر شما مسئولان جمهوری اسلامی تا چه حد توانستند این مسئله را عملیاتی کنند؟
نقوی: این نکته بسیار مهمی بود که شما اشاره کزدید. ما اگر بخواهیم به بازخوانی بیانات امام خمینی (ره) بپردازیم و 10 دغدغه‌‌ بزرگ ایشان را نام ببریم می‌توانیم در ابتدا بگوییم که صدور انقلاب اولین دغدغه امام خمینی (ره) بود. امام خمینی (ره) چند محور را همواره تکرار و تاکید می‌کردند که بیداری و وحدت مسلمین، حکومت اسلامی بر پایه ولایت فقیه و صدور انقلاب از اهم آنها بود. خود امام(ره) در خصوص صدور انقلاب اقدامات زیادی انجام داده بود و همواره به رسانه‌ها و اهالی قلم تاکید می‌کرد که موضوع صدور انقلاب را پیگیری کنند. تا زمانی که امام خمینی (ره) در قید حیات بودند این دغدغه را همراه خود داشتند. البته از مسئولان وقت آن زمان شهید محمد منتظری دغدغه صدور انقلاب داشت.ایشان خیلی به فکر این موضوع بود و با برخی از شخصیت‌های انقلابی که معتقد بودند هنوز برای مطرح کردن صدور انقلاب بسیار زود است اختلاف نظر داشت. برخی از انقلابیون اوایل انقلاب معتقد بودند که شعار صدور انقلاب برای جمهوری اسلامی درد سر ساز است. آنها می‌گفتند که این شعار برای برخی سران عرب خوشایند نیست چون در صورت صدور انقلاب باید حاکمان کشورهای عربی از سمت خود برکنار شده و در آن کشورها انقلاب اسلامی رخ دهد. ضمن اینکه مخالفان صدور انقلاب دغدغه دیگری به جهت عصبانیت غرب از شعار صدور انقلاب نیز داشتند چون غربی‌ها آن زمان می‌گفتند شما اگر انقلاب کردید باید در جغرافیای خودتان بمانید و حق گسترش انقلاب را ندارید. البته مانع دیگر صدور انقلاب این بود که بعد از شهید منتظری کسانی مثل مهدی هاشمی سر کار آمدند که بیشترین لطمه را به صدور انقلاب زدند آنها از پذیرفتن شعار صدور انقلاب پرهیز نمی‌کردند اما در عمل معتقد به صدور انقلاب نبودند. اگر بخواهیم اشتباهات بنیادین و استراتژیک به وجود آمده بعد از انقلاب اسلامی را که به نظام جمهوری اسلامی ضربه زده را بشماریم باید به عدم توجه به صدور انقلاب اشاره کنیم.

* اساسا در خارج از ایران چقدر تقاضا برای انقلاب اسلامی وجود داشت؟
نقوی: با اطمینان می‌گویم که به طور صد در صد تقاضا برای انقلاب اسلامی وجود داشت و ملت‌ها آن زمان منتظر انقلاب اسلامی بودند. حقیقت این است که امروز ملت افغانستان و عراق از وضعیتشان ناراضی‌ و ناراحتند که چرا انقلاب اسلامی در آن زمانی که بهترین فرصت برای صدور انقلاب اسلامی به کشورشان فراهم بود این کار عملی نشد. حال اگر بگوییم که ایران با عراق در حال جنگ بود و نمی‌توانست انقلاب را به عراق صادر کند این سوال پیش می‌آید که چرا پاکستان که لحظه به لحظه منتظر انقلاب اسلامی بود، در رسیدن به انقلاب اسلامی ناکام ماند. پاکستان که با ایران مشکلی نداشت و ملت پاکستان با ملت ایران رابطه دوستانه ای داشتند و با اطمینان می‌گویم که در اوایل انقلاب و دروان طلائی صدور، مسئولان ایرانی هر کاری که دوست داشتند، چه در زمان ضیاء الحق و چه بعد از آن، می‌توانستند در پاکستان انجام دهند اما مسئولان ایرانی همانند برنامه هسته‌ای که داوطلبانه غنی سازی را متوقف کردند، داوطلبانه هم گفتند که نمی‌خواهیم انقلاب را به پاکستان صادر کنیم. برخی از آنها می‌گفتند که امام خمینی (ره) حرفی را زده و کسی نیست که این حرف را دنبال کند. در حالی که گرایش به انقلاب اسلامی، نه تنها در پاکستان، بلکه در هند و دیگر کشورهای اسلامی محسوس بود چرا که صدور انقلاب صدور یک فرهنگ و یک ایدئولوژی است.

* این دوره طلایی که می شد انقلاب را صادر کرد مربوط به چه زمانی است؟
نقوی: صدور انقلاب یک فرصت طلایی داشت و یک فرصت نقره ای نیز دارد. صدور طلایی آن 5 سال اول انقلاب بود که گذشت اما در این 5 سال جمهوری اسلامی مشکلات زیادی داشت که یکی از آنها جنگ تحمیلی و دیگری تفکر غلط برخی از مسئولان غیر انقلابی جمهوری اسلامی ایران بود و در نهایت اینکه در مقطعی در انقلاب اسلامی، مسئولان غیر انقلابی اعم از روحانی و غیر آن سر کار آمدند که هیچ دغدغه‌ای برای صدور انقلاب و خود انقلاب اسلامی نداشتند.

* آیا این وضعیت مدیران اکنون هم ادامه دارد؟
نقوی‌: طبیعی است؛ زمانی که دانشگاه در این وضعیت باشد مسئولانی که طبعا تربیت شده این دانشگاه هستند دغدغه در این باره ندارند مگر مواردی که غیر از این قاعده باشد. امام خمینی (ره) تاکید داشتند که مراقب باشید مبادا نامحرمان به بدنه انقلاب نفوذ کنند. البته در ادامه نیز مقام معظم رهبری با تعبیر خودی و غیر خودی به تاکیدات امام (ره) تاکید دوباره کردند اما تاکیدات امام (ره) و مقام معظم رهبری برای برخی‌ها هشدار نشد تا اینکه نامحرمان و غیر خودی‌ها وارد دانشگاه شدند و برخی از آنها با ورود به مسئولیت ها به انقلاب اسلامی خیانت کردند.

* موانع صدور انقلاب به همین عوامل محدود بوده است؟
نقوی: خیر؛ عوامل دیگری نیز از جمله تفکرات ناسیونالیستی و ملی گرایی مانع از صدور انقلاب می‌شود. اصالت ایرانی با محوریت ایران و تاکید بر این اصالت مانع از صدور بود. در حالی که امام می‌فرمود وطن ما اسلام است. زمانی که وطن ما اسلام باشد ما در امت اسلامی زندگی می‌کنیم اما اگر به اصالت ایرانی بودن تاکید شود ما در جزیره‌ای زندگی خواهیم کرد که با دیگر مسلمانان بیگانه خواهیم بود. بر همین اساس این سوال پیش می‌آید که مسلمانان آفریقایی، اروپایی و آسیایی که ایرانی‌ نیستند چه سهمی در انقلاب اسلامی دارند و آیا باید آنها خودشان را از انقلاب بیگانه بدانند و اگر آنها با انقلاب بیگانه هستند پس معنای صدور انقلاب چیست؟
در کتابی که با موضوع انقلاب مخملی به زبان انگلیسی و اردو نوشته ام، آورده‌ام که یکی از مسئولان قم که در جمع طلاب خارجی سخن می‌گفت در پاسخ به سوال یکی از طلبه‌ها در خصوص اغتشاشات اخیر گفت که بحث انتخابات مربوط به ایران است. در حالی که طلبه‌های خارجی که از رسانه‌های وابسته به استکبار مطالب گوناگونی را علیه انقلاب اسلامی شنیده بودند و نیاز بود که شبهات آنها بر طرف شود. این مقام مسئول گفت حوادث بعد از انتخابات به شما طلبه‌های خارجی چه ربطی دارد که بنده خطاب به وی گفتم اتفاقا بیشتر ربط به طلبه‌های خارجی دارد. چطور می‌شود حوادث بعد از انتخابات ایران به بی بی سی و سی ان ان مربوط است اما به مسلمانان حامی انقلاب اسلامی مربوط نیست؟ مشکل این است که برخی‌ها فکر می‌کنند که انقلاب اسلامی فقط ایرانی است در حالی که این انقلاب، اسلامی است و با تمام ملل دنیا در ارتباط است. باید گفتن «انقلاب ایرانی» ممنوع شود چون امام راحل همواره می‌گفت «انقلاب اسلامی» و ملت‌ها انقلاب اسلامی را از آن خود می‌دانند.

* هشدار شما به عوام بر می‌گردد یا منظورتان خواص است؟
نقوی: منظورم نخبگان درون انقلاب است چون کسانی که خودشان را انقلابی و مذهبی نمی‌دانند بحث‌شان با انقلابی‌ها جدا است. خودم از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران شنیدم که یکی از اساتید دانشگاه می‌گفت مشکل ما غرب نیست بلکه مشکل ما کشورهای عربی هستند که ما را به روز سیاه نشانده‌ و زبان ما را با زبان عربی مخلوط کردند. به نظر من این دسته از افراد با چنین تفکراتی انقلابی نیستند و مهم نیست که چه تفکری داشته باشند چون ملل جهان این افراد را انقلابی نمی‌دانند چون درون آرمان‌های امام (ره) نیستند.
یکی از روسای جمهور سابق ایران وقتی به نیویورک سفر کرد طی سخنرانی‌ای در جمع ایرانیان مقیم آمریکا منشور ملت ایران را شاهنامه و الگوی آنها را رستم معرفی می‌کند در حالی که منشور در نزد ملت ایران، قرآن کریم و الگوی آن حضرت امیر المومنین علی (ع) است و طبیعی است بعد از سخنان وی ملت‌های دنیا از ایران دل بکنند و اینگونه احساس کنند که انقلاب اسلامی که بنا به تاکیدات امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری به مستضعفان و مسلمانان جهان تعلق داشت فقط مختص ملت ایران است. اگر گوینده این سخنان به شعار و آرمان امام (ره) مبنی بر صدور انقلاب توجه داشت باید از مشترکات مسلمانان جهان سخن می‌گفت نه از مشترکات ملت ایران. اما این پایان کار نبود و برخی‌ دیگر‌ به صورت نظری این مسئله را دنبال کردند و در عمل نیز این کارها را از برخی‌ها مشاهده کردیم.

* مشکل خواص و موانع ایجاد شده توسط آنان بر سر راه صدور انقلاب به چه شکل‌های دیگری مطرح بود؟
نقوی: متاسفانه برخی انقلابیون مدعی خط امام(ره)، جدای از آرمان‌های ایشان برای خودشان ملاک‌های درست کردند. البته اینها از بزرگان انقلاب اسلامی هستند. امام (ره) همواره به ارتباط با ملت‌ها تاکید داشتند و معتقد بودند برای صدور انقلاب ارتباط با ملل جهان الزامی است. اما بعد از فوت امام (ره) برخی از مدعیان خط امام (ره) شیوه و معیار امام را تغییر داده و محوریت ارتباط با دولت‌ها را جایگزین ارتباط با ملت‌ها کردند.
البته ارتباط دیپلماتیک، دستگاه دیپلماسی وزارت خارجه با دیگر کشورها ضروری است و نمی‌توانیم منکر آن شویم اما مسئله این است که بنیانگذار کبیر انقلاب به هیچ کدام از دولت‌ها بها نمی‌داد و ملت‌ها را مهمتر از دولت‌ها می‌دانستند. به طور مثال در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی نزدیکی دولت جمهوری اسلامی به دولت سوریه بود و آقای حافظ اسد رئیس جمهور وقت سوریه بارها خواست با امام (ره) دیدار کند اما ایشان اهمیتی به دیدار با حافظ اسد نمی‌داد و تا زمانی که امام (ره) در قید حیات بود حافظ اسد به ایران نیامد. حافظ اسد به دنبال تشکیل کمیته میانجیگری برای جنگ ایران و عراق بود اما امام (ره) به وی و طرحش بها نمی‌داد. این تحلیل من است و باور دارم امام خمینی (ره) معتقد بود اکثریت حاکمان از ملت‌ها نیستند و ملت‌ها مخالف حاکمان هستند و این حاکمان بر ملت‌ها تحمیل شده‌اند اما دیری نگذشت که مدعیان خط امام معیار‌های امام خمینی را برای صدور انقلاب تغییر دادند و گفتند که باید اصل بر ارتباط دولت‌ها باشد، چون همه چیز دست دولت‌ها است و ملت‌ها نقشی در حاکمیت ندارند.

* به نظر شما بزرگترین آسیب ارتباط با دولت‌ها چه بوده است؟
نقوی: دولت‌های سابق اهمیت فراوانی به دولت هند می‌دادند در حالی که پرونده هسته‌ای ایران در سازمان ملل بررسی می‌شد با رای دولت هند این پرونده به شورای امنیت انتقال داده شد. با این حال ملت هند درباره ایران بار‌ها علیه دولت هند دست به تظاهرات زدند و با پلیس هند درگیر شدند چون ملت‌ هند خواهان سربلندی جمهوری اسلامی هستند اما دولت هند نشان داد که هیچ دغدغه‌ای برای ملت و دولت ایران قائل نیست. شما اگر در بین دولت‌ها جستجو کنید هیچ دولتی که خواهان ایران اسلامی باشد نمی‌یابید اما اگر به سراغ ملت‌ها بروید در دورترین نقاط قاره آفریقا افرادی را پیدا می‌کنید که حاضرند جان خود را فدای آرمان‌های امام خمینی (ره) کنند. البته این ملت‌ها، ایران اسلامی مبتنی بر انقلاب اسلامی را می‌خواهند نه انقلاب ایرانی را. باید مدعیان انقلاب ایرانی بدانند که آنها در نزد ملت دنیا هیچ محبوبیتی ندارند.
شما در هیچ جای جهان سراغ ندارید که ملتی به دنبال شخصیتی 22 کیلومتر پیاده روی کند اما زمانی که مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای در زمان ریاست جمهوری به پاکستان سفر کرده بود 22 کیلومتر مردم پاکستان پشت سر اتومبیل ایشان دویدند و اتومبیل آیت الله‌خامنه‌ای را روی دستان خود حمل کردند. در آن زمان ضیاء الحق حاکم وقت پاکستان به شدت عصبانی شد. امروز همین آقای احمدی نژاد در نزد ملت پاکستان به قهرمان جهان اسلام مشهور است؛ فرقی نمی‌کند شیعه یا سنی، همه او را دوست دارند. علمای اهل تسنن به خود من گفتند اگر رئیس جمهور مردی در جهان وجود دارد تنها احمدی نژاد است. امروز در محله‌های پاکستان عکس‌های امام (ره) مقام معظم رهبری، سید حسن نصر‌الله و احمدی نژاد به روی دیوارها خود نمایی می‌کند.

* بنظر شما اگر صدور انقلاب به صورت کامل رخ می‌داد چه اتفاقی در ابعاد مختلف در جهان رخ می داد؟
نقوی: امروز صدور انقلاب در لبنان و حتی سوریه به وسیله ملت‌ها صورت گرفته است. در حقیقت باید بگوییم لبنان و سوریه موجی از انقلاب را در جهان به راه انداخته‌اند و لبنان خاکریز انقلاب اسلامی شده است و این یک وجه محاسن صدور انقلاب به جهان بود و شما فکر کنید اگر این اتفاق در برخی از کشورهای عربی نیز رخ می‌داد و خاکریز انقلاب در داخل شهرهای‌ آن کشورها کشیده می‌شد، چه اتفاقی می‌افتاد.

* وضعیت کنونی صدور انقلاب را چگونگی ارزیابی می‌کنید؟ به نظر شما وظیفه دولت ایران در این خصوص چیست؟
نقوی: دولت به تنهایی قادر به صدور انقلاب نیست، نه تنها دولت آقای احمدی‌نژاد، بلکه هیچ دولتی به تنهایی توانایی صدور انقلاب را ندارد. اصلاً طبیعی نیست که دولت بخواهد خطاب به دولت دیگر از صدور انقلاب سخن بگوید و صدور انقلاب را برای آنها تشریح کند، چون هیچ دولتی موافق با صدور انقلاب نیست. اما دولت وظیفه دارد که مثلا از حوزه‌های علمیه که رسالت اصلی صدور انقلاب را بر عهده دارند، پشتیبانی کند. البته امیدواریم در دولت آقای احمدی‌نژاد این اتفاق عملی شود، چون اگر در این دولت در خصوص صدور انقلاب اقدامی نشود باید گفت نمی‌توان منتظر صدور انقلاب باشیم، دولت می‌تواند سفیران انقلابی را که کمتر پیدا می‌شوند، در کشورهای مختلف مستقر کند.

* منظورتان از اینکه سفیران انقلابی کمتر پیدا می‌شوند، چیست؟
نقوی: مثلاً ملت پاکستان در مراسمات مختلف عکس‌هایی از امام راحل و مقام معظم رهبری را در کوچه و خیابان‌ها چسبانده و اقدام به انتشار آن می‌کردند و می‌کنند. اما جالب اینجاست که سفیر جمهوری اسلامی ایران در یکی از دولت‌های قبل خطاب به ملت پاکستان گفته بود که این عکس چیست که شما روی دیوار‌ها زده‌اید. منشاء این عکس‌ها در ایران بوده است و امروز در ایران به پایان رسیده و شما به چسباندن آنها ادامه می‌دهید، چه ضرورتی دارد که عکس رهبری و امام را به در و دیوار می‌زنید.
حال باید گفت که چگونه می‌شود با این سفیران انقلاب را صادر کرد. با پول بیت‌المال ایران کتابی را چاپ کردند علیه ولایت فقیه، من کتابی را که علیه ولایت فقیه در سفارت‌های ایران چاپ شده در اختیار دارم و می‌توانم در اختیار افکار عمومی قرار دهم. سفیران ایران به روزنامه نگاران خارج از کشور پول دادند تا علیه ولایت فقیه مقاله بنویسند و بعدها بحث‌های انتخابی و انتصابی را در خصوص ولایت فقیه دوباره مطرح کنند. تعجب نکنید این ضربات به اسلام با پول بیت‌المال سفارت ایران زده شده است. حال چگونه می‌توان صدور انقلاب را به سفیر‌ها سپرد.

*تعداد زیادی از طلاب خارجی در حوزه‌های علمیه ایران تحصیل می‌کنند. به نظر شما آیا می‌توان از طریق این طلاب خارجی انقلاب را صادر کرد؟ وظیفه مسئولان حوزه علمیه در این خصوص چیست؟
نقوی: روحانیون جلودار انقلاب‌ هستند و وظیفه دارند انقلاب را به جهان صادر کنند. طلاب حوزه علمیه قم از جمله مدیران آنها در خصوص طلاب خارجی باید قوی‌تر عمل کنند و در خصوص تربیت آنها با طلاب ایرانی تفاوتی قائل نباشند، اما متاسفانه در این خصوص حوزه‌ علمیه موفق عمل نکرده است. البته طلاب خارجی به لحاظ کمی در حوزه‌های علمیه وضعیت خوبی دارند و به لحاظ کیفی نیز از تحصیلات عالی رتبه برخوردارند اما به لحاظ انقلابی بودن خلاهایی وجود دارد و این مشکل به مدیران حوزه‌های علمیه برمی‌گردد.

*پس انقلابیون خارج از کشور چگونه انقلابی شدند؟
نقوی: اگر شما طلبه ‌خارجی انقلابی پیدا کردید، مطمئن باشید که خود وی خودجوش انقلابی بوده است و این مربوط به حوزه‌های علمیه نبوده است.

* بهتر است کمی به مسائل روز بپردازیم. به نظر شما حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم ایران چه تاثیری در ملت‌های جهان گذاشته است؟
نقوی: اگر ما بخواهیم به حوادث بعد از انتخابات ایران بپردازیم، باید بگوییم که این حوادث می‌توانست همچون زلزله‌ای هر نظامی را در جهان واژگون کند. من در کتابی که با موضوع انقلاب مخملی نوشته‌ام، 10بحران بعد از انقلاب اسلامی را ذکر کرده‌ام، اما اگر بیشتر فکر کنیم می‌توانیم به 30 فتنه در طول 30 سال انقلاب اسلامی اشاره کنیم که هریک از آنها که می‌توانست خطرناک باشد. حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم بود. البته به نظر من این حوادث بعد از انتخابات علنی شد، اما قبل از انتخابات آغاز شده بود. از این نکته که غربی‌ها و دشمنان انقلاب اسلامی از تجربه 30 ساله خود در مبارزه با انقلاب اسلامی در اغتشاشات اخیر استفاده کردند نیز نمی‌توان چشم‌پوشی کرد. آنها دقیقا نقاط ضعف ملت و دولت ایران را شناخته بودند و روی آن سرمایه گذاری کرده بودند. غربی‌ها برای فروپاشی کشورهای مختلف روش‌های گوناگون را در پیش گرفته بودند. به طور مثال برای کره شمالی تنها راه دیپلماسی را تعریف کرده بودند اما برای افغانستان و عراق جنگ نظامی را اتخاذ کرده بودند. اما این را می‌دانند که اگر جنگ نظامی علیه ایران صورت بگیرد، ملت ایران متحد خواهد شد و در جنگ نظامی آنها را شکست خواهد داد، پس تصمیم گرفته‌اند با تجربه 30 ساله خود براندازی نرم و فروپاشی از درون را برای ملت ایران انتخاب کنند. در دولت ایران و در سیستم مدیریتی آن ضعف‌های مدیریتی وجود داشت و دارد و این ضعف‌ها سبب شد تا آنها با قدرت بیشتری وارد جنگ نرم علیه ایران شوند. آنها به گونه‌ای در جنگ نرم علیه ایران وارد شده‌اند تا اینکه مقام معظم رهبری فرمود ما پیش بینی چنین جنگی را می‌کردیم. اما انتظار نداشتیم تا برخی ‌خواص به عوامل آنها تبدیل شوند و این ضعف مدیریتی انکار ناپذیر در سیستم مدیریتی نظام جمهوری اسلامی ایران بود.

*مهم‌ترین ضعف سیستم مدیریتی مسئولان جمهوری اسلامی در این خصوص چه بود؟
نقوی: برخی از اساتید دانشگاه از روزنه‌ها استفاده کرده بودند و در حالی که غیرخودی بودند وارد دانشگاه شده و اساتید دانشجویان کشور شده بودند، طبیعی بود که این دانشجویان بعد از اخذ مدرک به مدیران این کشور تبدیل شوند. آنها به وسیله اساتید دانشگاه هدف خود را مبنی بر بدبینی مردم نسبت به نظام دنبال کردند و این خطر را مقام معظم رهبری نسبت به دانشجویان و اساتید دانشگاه گوشزد کردند.

* اصلاح سیستم مدیریتی چه ربطی می‌تواند با دوران نقره‌ای صدور انقلاب داشته باشد؟
نقوی: البته باید بگویم پیروزی آقای احمدی نژاد در انتخابات 84 شبیه معجزه بود و نشان می‌داد که ملت ایران کاملا هوشیار است و نسبت به وقایع جهانی تحلیل صحیح دارد. هیچ کس فکر نمی‌کرد ملت ایران بعد از آقای خاتمی، آقای احمدی نژاد را انتخاب کند یعنی تفکر حاکم بر کشور را به طور کامل تغییر دهد و این شعور بالای ملت ایران را نشان می‌داد. بنده بیشتر از حضور 85 درصدی مردم در پای صندوق‌های رای به پیروزی مجدد آقای احمدی نژاد می‌‌بالم و معتقدم که حتی اگر آقای احمدی نژاد با حضور 10 درصدی مردم در پای صندوق‌های رای هم پیروز می‌شد باز هم نشانگر این بود که ملت ایران به استمرار گفتمان امام خمینی(ره) معتقد است. بعد از پیروزی آقای احمدی نژاد غرب شیوه برخورد با ایران را تغییر داد و مطالعات جدیدی را در برنامه خود تعریف کرد.
ما نباید این گونه فکر کنیم که بعد از اتمام مشکلات و به مرور زمان انقلاب صادر خواهد شد. بلکه باید در این راه وارد عمل شده و کار کنیم و البته باید جلوی روزنه‌هایی را که منجر به ورود نامحرمان به بدنه سیستماتیک نظام می‌شود، بگیریم. چرا که این افراد با ورود به بدنه نظام اعتماد عمومی را به نظام سلب می‌کنند به عنوان مثال برخی از اساتید دانشگاه که از روزنه‌ها استفاده کرده و وارد بدنه دانشگاه شده‌اند در حالی که خودی نبوده‌اند گلوگاه انقلاب را گرفته‌اند و در حقیقت اساتید دانشگاه مدیران کشور هستند و اگر این ضعف برطرف نشود ضعف کلی کشور باقی خواهد ماند. همچنین برخی ضعف‌های شخصیتی که در برخی از خواص بوده و بعد از انتخابات نیز علنی شد باید برطرف شود. این ضعف‌ها که بیشتر ناشی از قدرت طلبی بود زمینه فضای بدبینی به نظام را فراهم کرد.

* به نظر شما ملت‌های مسلمان جهان از جمله ملت پاکستان منشاء اغتشاشات اخیر را در چه می‌دانند؟
نقوی: حقیقت این است که آنچه که در حوادث بعد از انتخابات واقعیت داشت در رسانه‌های پاکستان منعکس نمی‌شد و این رسانه‌ها نیز همصدا با رسانه‌های وابسته از جمله بی‌بی‌سی و ‌سی‌ان‌ا‌ن عمل کردند و این لطمه بزرگی به انقلاب اسلامی بود و به همین جهت بیشترین نگرانی را حوادث بعد از انتخابات برای ملت مسلمان منطقه به وجود آورد. چون ملت‌های منطقه از جمله ملت پاکستان برای حل مشکلات خود امید داشتند که روزی انقلاب اسلامی ایران بتواند مشکلات آنها را برطرف کند، اما زمانی که احساس کردند انقلاب اسلامی دچار چالش شده است، نگران آینده خود شدند. آنها امیدوار بودند روزی احمدی‌نژادی در پاکستان به وجود بیاید و مشکلات ملت‌ پاکستان را بر طرف کند. این تحلیل بنده نیست بلکه رسانه‌های پاکستان که اکثراً صاحبان آنها تحصیل کرده‌های غرب هستند، چنین تحلیلی دارند و معتقدند که نجات بخش پاکستان جز ادامه انقلاب اسلامی ممکن نیست.

* مردم پاکستان منشاء حوادث اخیر را خارجی می‌دانند؟
نقوی: بزرگترین مشکل در این خصوص این است که ملت پاکستان از رسانه‌های غربی در خصوص وضعیت ایران مطلع می‌شود و رسانه‌های خودشان نیز تحت تاثیر رسانه‌های غربی هستند. ما بعد از عملکرد شبکه‌های الجزیره و العربیه در حوادث پس از انتخابات ایران، مطمئن شدیم که این رسانه‌ها تحت‌تاثیر رسانه‌های غربی هستند و خلاء رسانه‌ای در پاکستان برای انعکاس واقعیت احساس ‌شد.

* شبکه‌های جهانی جمهوری اسلامی این خلاء را پر نکرده بودند؟
نقوی: در ابتدای تاسیس شبکه انگلیسی زبان ایران، مردم پاکستان بسیار خوشحال بودند که بعد از گذشت 29 سال از انقلاب اسلامی این شبکه می تواند واقعیت‌ها را از آخرین وضعیت ایران انعکاس دهد و به این خاطر به یکدیگر تبریک می‌گفتند. اما در مسئله انتخابات این شبکه به جای اینکه بگوید انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، از لفظ «انتخابات مغشوش» استفاده می‌کرد. مردم پاکستان می‌گفتند که ما نمی‌دانیم این شبکه برای جمهوری اسلامی ایران است یا برای عربستان و یا رژیم صهیونیستی، که این جای تاسف داشت. آنها به طور مداوم با ما تماس می‌گرفتند و می‌گفتند که این مسئله را به مسئولان عالی رتبه ایران انتقال دهید تا جلوی این شبکه را بگیرند. علی‌‌رغم اطمینان ملت پاکستان به این شبکه، بیشترین ابهامات را برای این ملت به وجود آورد. بزرگترین مشکلی که عملکرد ضعیف این شبکه به وجود آورده این است که مسئولان این شبکه حقوق بگیر هستند و هیچ دغدغه‌ای نسبت به انقلاب و نظام ندارند.

* اخبار‌های متعددی که از جمهوری اسلامی ایران مبنی بر افزایش توان نظامی و آزمایش موشک‌های پیشرفته در جهان منتشر می‌شود، چه تاثیری در ملت‌های مسلمان و مستضعف ملت‌های جهان دارد؟
نقوی: وقتی موفقیتی در ایران رخ می‌دهد و تصاویر آن را پوشش می‌دهند، ملت‌های مسلمان جهان از جمله ملت پاکستان این پیروزی‌ها را متعلق به خود دانسته و به یکدیگر تبریک می‌گویند. به عنوان مثال پرتاب ماهوار‌ه امید آنقدر برای ملت پاکستان خوشحال کننده بود که موجی از شادی را در پاکستان به راه انداخت. ملت پاکستان ملت رنج دیده است و طبیعی است که نگاه ملت رنج دیده با ملت مرفه متفاوت باشد. ملت رنج دیده پاکستان زمانی که می‌بیند مسئولان این کشور در مقابل غربی‌ها و آمریکا توانایی موضع گیری ندارند‌، اما در جایی کشور مسلمان دیگری هست که در مقابل غربی‌ها می‌ایستد، مغرور و خوشحال می‌شوند و حتی دیده‌ام که علما و نخبگان مسلمان پاکستان تصاویر شلیک موشک‌های ایران پس زمینه مانیتور‌های خود قرار داده‌اند.

*آقای نقوی از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید تشکر می‌کنیم. در پایان اگر صحبت خاصی دارید، بفرمائید.
نقوی: من هم از شما تشکر می‌کنم. آرزو دارم کل ملت‌های جهان از سلطه استکبار خارج شوند و زیر پرچم ولایت فقیه به وحدت برسند.

منبع: خبرگزاری فارس