24 آبان سالروز درگذشت علامه طباطبایی، عارف، فیلسوف و مفسر بزرگ قرآن است، مردی که پس از 81 سال مجاهدت، علم اندوزی و تربیت شاگردان بلند آوازه در سال 1360 از میان ما رفت.
علامه سید محمدحسین طباطبایی در آخرین روز ماه ذیحجه سال 1321 هـجری قمری در شاد آباد تبریز دیده به جهان گشود اما در همان سنین کودکی در 5 سالگی مادر و در 9 سالگی پدر را از دست داد و سرپرستی او و برادرش محمدحسن به عهده مردی که وصی پدرش بود، افتاد.
اجداد علامه طباطبایی از طرف پدر از اولاد حضرت امام حسن مجتبی (ع) و از اولاد ابراهیم بن اسماعیل دیباج هستند و از طرف مادر اولاد حضرت امام حسین (ع) هستند.
او به مکتبخانه رفت و در آنجا علاوه بر یادگیری قرآن به فراگیری کتابهای گلستان، بوستان و مثنوی و نیزآموزش خوشنویسی زیر نظر میرزا علینقی خطاط پرداخت و پس از آن برای ادامه تحصیل به مدرسه طالبیه تبریز رفت و آموزشهای لازم را در خصوص ادبیات عرب، فقه و دانشهای اسلامی فراگرفت.
*عنایت خدایی
علامه طباطبایی درباره دوران تحصیلش نوشته است "در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این رو هر چه میخواندم نمیفهمیدم و چهار سال به همین نحو گذراندم؛ پس از آن یک باره عنایت خدایی دامنگیرم شده عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال، حس کردم به طوری که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریباً هفده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش کرده و تلخ و شیرین حوادث در برابر میپنداشتم. بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم. در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی، به حداقل ضروری قناعت کرده باقی را به مطالعه میپرداختم.
بسیار میشد به ویژه در بهار و تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه میگذرانیدم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه میکردم و اگر اشکالی پیش میآمد با هر خودکشی بود حل میکردم و وقتی که به درس حضور مییافتم از آنچه استاد میگفت قبلا روشن بودم و هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم.
او در سال 1304 به همراه برادرش به نجف اشرف مشرف شدند و نزد استادان برجستهای همچون مرحوم آیتالله نائینی و مرحوم آیتالله اصفهانی و مرحوم سید حسن بادکوبهای و آیتالله سید علی آقا قاضی طباطبایی، فقه و اصول، فلسفه و معارف الهیه و سیر و سلوک و مجاهدات نفسانیه را آموختند به طوری که در مدتی که در نجف مشغول تحصیل بود در سن 33 سالگی از آیتالله نائینی اجازه اجتهاد داشت.
پس از آن به سبب تنگی معیشت و نرسیدن مقرری که از ملک زراعیشان در تبریز به دست میآمد مجبور به مراجعت به ایران شدند و ده سال در قریه شادآباد تبریز به زراعت و کشاورزی پرداختند.
هنگامی که به نجف اشرف رفت از امیرالمومنین علی (ع) استمداد طلبید. سیدعلی آقای قاضی نزدش آمد و به او گفت شما به حضرت علی (ع) عرض حال کردید. ایشان مرا فرستادهاند. از این پس، هفتهای دو جلسه با هم خواهیم داشت. اخلاصت را بیشتر کن و برای خدا درس بخوان، زبانت را هم بیشتر مراقبت نما.
علامه در این خصوص میگوید "سال 1314 بر اثر اختلال وضع معاش ناگزیر به زادگاه اصلی خود تبریز برگشتم و ده سال و خردهای در آن سامان به سربردم که حقاً باید این دوره را در زندگی خود دوره خسارت روحی بشمارم، زیرا در اثر گرفتاری ضروری به فلاحت از تدریس و تفکر علمی جز مقداری بسیار ناچیز باز مانده بودم و پیوسته با یک شکنجه درونی به سر میبردم ".
فرزندش سید عبدالباقی طباطبایی نیز درباره آن دوران از زندگی پدر میگوید " خوب به یاد دارم که مرحوم پدرم دائماً و در تمام طول سال مشغول فعالیت بود و کارکردن ایشان در فصل سرما در حین ریزش باران و برفهای موسمی در حالی که چتر به دست گرفته یا پوستین بدوش داشت امری عادی تلقی میگردید، در مدت ده سال بعد از مراجعت علامه از نجف به روستای شادآباد و بهدنبال فعالیتهای مستمر ایشان قناتها لایروبی و باغهای مخروبه تجدید خاک و اصلاح درخت شده و در عین حال چند باغ جدید، احداث گردید و یک ساختمان ییلاقی هم در داخل روستا جهت سکونت تابستانی خانواده ساخته شد و در محل زیرزمین خانه حمامی به سبک امروزی بنا کرد ".
*عزیمت به قم
در سال 1325هجری شمسی به قم هجرت کرد و در یک اتاق اجارهای در کوچه یخچال قاضی ساکن شدند و تا آخر عمر در قم سکونت داشتند.
علامه طباطبایی در ابتدای ورودشان به قم به قاضی معروف بودند زیرا از سلسله سادات طباطبایی بودند و خود ایشان ترجیح دادند که به طباطبایی معروف شوند.
یکی از امتیازات و ویژگیهای شخصیتی علامه طباطبایی این بود که دارای استقلال فکری و روح واقعگرایی بود که همواره حقیقت را بر عوامل دیگر مقدم میداشت و با دیدی انتقادی به گفته بزرگان مینگریست و حقیقت و واقعیت را فدای عظمت استاد یا دانشمندان دیگر نمی کرد البته انتقاد از دیگران را نه از روی تحقیر و اهانت بلکه با تعظیم و احترام و تقدیر از افکار آنها انجام میداد.
بدین جهت به اندیشههای حکما و عرفای سلف احترام میگذاشت و هنگامی که در محضرش سخن از اقامه برهان بر اصول معارف قرآنی عنوان میشد، می فرمودند "اینها را ملاصدرا به ما یاد داده است ".
*شاگردان استاد، فرهیختگان زمان
شهید آیت الله دکتر محمد مفتح، آیت اللهمحمد محمدی گیلانی، سید محمد حسینی بهشتی، سید جلال الدین آشتیانی، سید محمدحسین حسینی طهرانی، غلامحسین ابراهیمی دینانی، ابراهیم امینی، عبدالله جوادی آملی، حسن حسنزاده آملی، علی میانجی، محمد جواد باهنر، عباس ایزدی، مرتضی مطهری، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، محمدتقی مصباح یزدی، امام موسی صدر، ناصر مکارم شیرازی، حسن نوری همدانی، حسین نوری همدانی و دکتر سید یحیی یثربی تنها برخی از شاگردان روشنفکر و فرهیخته آیتالله علامه طباطبایی هستند که از باده علم و معرفت استاد سیراب شدند.
کمتر کسی است که با تفسیر شریف المیزان این نسخه شفابخش روح و جان آشنا نباشد و با خواندن آن پی به مقام علمی و معنوی علامه نبرده باشد.
سید محمدحسین طباطبایی به راستی یکی از دانشمندان معاصر قرن ماست که هرچه میگذرد درجه علمی و معنویاش بیشتر نمایان میشود.
هنوز جلسات مباحثه وی با پرفسور هانری کربن که دکتر سید حسین نصر و بسیاری دیگر در آن حضور داشتند و یا جلساتی که در تهران برگزار میشد و افرادی نظیر داریوش شایگان در آن حاضر بودند از خاطر شاگردان علامه بیرون نرفته است و بسیاری از آثار پرفروغ وی مانند شیعه در اسلام، قرآن در اسلام، وحی یا شعور مرموز، اسلام و انسان معاصر، حکومت در اسلام، سنن النبی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، بدایة الحکمة، نهایة الحکمة، علی و فلسفه الهی، خلاصه تعالیم اسلامی و رساله در حکومت اسلامی از منابع علمی دانشجویان و دانشگاهیان به شمار میآید.
پی ریزی شیوه نوینی از تفسیر، اشاعه تفکر فلسفی و تعقلی در میان بسیاری از فضلا و دانشمندان، کوشش در تفهیم مسائل فلسفی و ملموسساختن بسیاری از مسائل پیچیده آن، کوشش در نشر آثار اهل بیت(ع) و دعوت جدی به مطالعه و بررسی آثار و احادیثی که از آنها به یادگار مانده است، جمع میان مفاهیم قرآنی با آنچه که در اختیار خاندان رسالت وارد شده است، اشاعه فکر شیعی در خارج از جهان اسلام از طریق مکاتبه ها و مصاحبه ها، حل بسیاری از اخبار مشکل و پیچیده از طریق حاشیه زدن و تعلیق، اشاعه طریق سیر و سلوک در میان افراد مستعد که 100درصد با اصول اسلامی مطابق است، تربیت و پرورش شخصیتهای علمی و فکری که بسیاری از آنان جزو اساتید و صاحبان فکر و قلم هستند و تألیفات گرانبها اعم از مطبوع و غیر مطبوع را میتوان عصاره خدمات آیتالله علامه طباطبایی دانست.
*امام خمینی (ره): همجواری شما برای ما مغتنم است
امام خمینی (ره) درباره علامه طباطبایی میفرماید "آقای طباطبایی مرد بزرگی است و حفظ ایشان با این مقام علمی لازم است ". همچنین ایشان در اوایل انقلاب خطاب به علامه طباطبایی فرموده بودند "همجواری شما برای ما مغتنم است ".
استاد مطهری نیز درباره تفسیرالمیزان ایشان میگوید " کتاب تفسیر المیزان، یکی از بهترین تفاسیری است که برای قرآن نوشته شده است؛ من می توانم ادعا کنم بهترین تفسیری است که در میان شیعه و سنی از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است ".
از جنبههای تبحر فوقالعاده علامه عنایت و اهتمام خاص به تفسیر، توجیه و احیاناً نقد و بررسی پارهای از احادیث است، ایشان تهذیب کتب و فنون حدیثی را با دیدی عالمانه و محققانه ضرورتی اجتناب ناپذیر میدانسته است و در آثار پرمایه خود براساس سنجشهای اصولی در خصوص روایات به اظهار نظر پرداخته و در تفسیر شریف المیزان حدود صد جلد کتاب حدیث را مورد مداقه و بررسی قرار داده و از آنها حدیث نقل کرده است.
* دیگر بر نمیگردم
عبدالباقی طباطبایی فرزند علامه نقل میکند، روزهای آخرزندگی علامه کسی از ایشان پرسید: در چه مقامی هستید؟ فرموده بودند " مقام تکلم "، که فرد میگوید: با چه کسی؟ ایشان میفرمایند " با حق ".
آخرین باری که حالشان بد شد و راهی بیمارستان شده بودند، به همسر خود گفتند " من دیگر بر نمیگردم ".
هفت، هشت روز مانده به رحلت علامه، ایشان هیچ جوابی به هیچ کس نمی داد و سخن نمی گفت، فقط زیر لب زمزمه می کرد "لا اله الا الله "
حالات این عارف فرزانه در اواخر عمرگرانبهایش دگرگون شده و مراقبه ایشان شدید شده بود و این بیت حافظ را میخواندند و یک ساعت میگریستند " کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش، کی روی؟ ره زکه پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟ ".
مرحوم آیت الله کشمیری فرموده بودند "شب وفات علامه طباطبائی در خواب دیدم که حضرت امام رضا (ع) در گذشتهاند و ایشان را تشییع جنازه میکنند؛ صبح، خواب خود را چنین تعبیر کردم که یکی از بزرگان از دنیا خواهد رفت و در پی آن، خبر آوردند که آیت الله طباطبایی درگذشت ".
علامه طباطبایی در روزهای پایانی عمر شریفشان غیر از خواص، از شاگردان کسی را به ملاقات نپذیرفتند، حال ایشان روز به روز سختتر میشد تا اینکه ایشان را در قم، به بیمارستان انتقال دادند.
قریب یک هفته در بیمارستان بستری میشوند و دو روز آخر کاملاً بیهوش بودند، تا در صبح یکشنبه 18 ماه محرم الحرام، 1402 هـ.ق سه ساعت به ظهر مانده به سرای ابدی هجرت کردند و فردای آن روز آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی (ره) بر پیکر مطهر ایشان نمازخواندند و در بالا سر قبر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شدند.
آثار مکتوب زیر از این نویسنده و متفکر برجسته جهان اسلام در فروشگاههای دفتر نشر معارف و سایت پاتوق کتاب موجود و قابل تهیه است:
•آغاز فلسفه (ترجمه بدایة الحکمه)
•اصول فلسفه رئالیسم
•اصول فلسفه و روش رئالیسم ج1
•اصول فلسفه و روش رئالیسم ج2
•اصول فلسفه و روش رئالیسم ج3
•اصول فلسفه و روش رئالیسم ج4
•اصول فلسفه و روش رئالیسم ج5
•انسان از آغاز تا انجام
•بررسی اسلامی ج1
•بررسی های اسلامی ج2
•تعالیم اسلام
•رسائل توحیدی (توحید ذاتی، اسماء حسنی، افعال الهی، وسائط فیض میان خدا و عالم مادی)
•رسالت تشیع در دنیای امروز
•روابط اجتماعی در اسلام به ضمیمه چند رساله دیگر
•شیعه
•شیعه در اسلام
•قرآن در اسلام
•مجموعه رسائل ج1
•مجموعه رسائل ج2
•نهایت فلسفه (ترجمه نهایة الحکمه)
•ولایت نامه