شرکت کنندگان در آیین بزرگداشت علامه طباطبایی وی را نماد استقامت، فلسفه، حکمت، دین، سختکوشی و اعتدال دانستند.
به گزارش خبرگزاری رسا، مراسم بزرگداشت علامه طباطبایی با حضور خانواده مرحوم علامه طباطبایی و خانواده آیتالله قدوسی برگزار شد.
در این نشست، شاگردان علامه از جمله غلامحسین ابراهیمی دینانی، استاد فلسفه دانشگاه تهران، حجتالاسلام احمد احمدی مدیر گروه فلسفه دانشگاه تهران و آیتالله محمدعلی گرامی استاد حوزه علمیه قم سخنرانی کردند.
همچنین رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم و حجتالاسلام مصطفی محقق داماد استاد فلسفه در این نشست حضور داشتند که به ایراد سخن درباره این عالم ربانی پرداختند.
علامه به جز عاشورا در تمام سال مشغول پژوهش بود
فرزند ارشد علامه طباطبایی با اشاره به اینکه درس مرحوم پدر بسیار فشرده و پرمحتوا بود، گفت: علامه به جز روز عاشورا در تمام ایام سال مشغول پژوهش و آموزش بود.
سیدعبدالباقی طباطبایی، فرزند مرحوم علامه طباطبایی در ابتدای این مراسم با اشاره به اینکه مرحوم پدرش در سال 1281 شمسی در محله کبود تبریز به دنیا آمد، گفت: متاسفانه علامه طباطبایی در سالهای کودکی پدر و مادر خود را از دست داد و توسط خدمتکاران که از خیلی پیشتر در منزل پدری خدمت میکردند، بزرگ شد.
فرزند علامه طباطبایی تصریح کرد: به گفته مرحوم پدرم، وی در دوران جوانی خیلی از درس معلم سرخانه خیلی لذت نمیبرد که موجب اعتراض معلم وی شده و او تحت تاثیر این اعتراض به راز و نیاز با خدا میپردازد، و از خداوند میخواهد که شوق درس را در وجود او بیندازد.
وی ادامه داد: بعد از چند صباحی همینطور میشود؛ طوری که علامه میگفت آنچنان اشتیاق درس خواندن در من افتاد که تا پاسی از شب به مطالعه میپرداختم.
عبدالباقی طباطبایی با بیان اینکه علامه در سال 1302 همسری اختیار میکند، افزود: وی 2 سال بعد یعنی در سال 1304 به همراه همسر و برادر خود برای ادامه تحصیل به نجف میرود که در آنجا با آقاسیدعلی قاضی آشنا میشود و تا 10 سال قاضی به تربیت وی در سیر و سلوک میپردازد.
وی خاطرنشان کرد: در سال 1314 وقتی رضا شاه صدور ارز از کشور را ممنوع میکند، به دنبال آن ارسال پول از ایران برای علامه غیرممکن شد، و در این زمان بود که علامه دچار مشکل بسیار میشود و به گفته خودش، مجبور به فروش تمام اثاثیه منزل شد و در نهایت به تبریز باز میگردد.
او با بیان اینکه علامه بعد از بازگشت از تبریز به خاطر مخروبه شدن املاک پدری مجبور به بازسازی آنها میشود، افزود: مرحوم پدرم، حدود 10 سال از عمر خود را صرف بازسازی املاک و باغهای پدری میکند که از این دوران به عنوان دوران بطالت یاد میکند، چرا که کمترین یافتههای علمی در این دوران برای او شکل گرفت.
فرزند ارشد علامه طباطبایی اظهار داشت: پدر در سال 1324 در سفری که به قم و مشهد میرود در راه از حوزه علمیه قم دیدن میکند و اظهار علاقهمندی برای حضور در حوزه علمیه قم موجب شد تا در اسفند همان سال به قم عزیمت و تا پایان عمر در آنجا اقامت کند.
طباطبایی ادامه داد: علامه در قم ابتدا به تدریس فقه و اصول پرداخت، اما به فاصله کوتاهی متوجه شد که زمینه فقه و اصول در این شهر بالاست و بر خلاف آن دروس تفسیر قرآن و فلسفه ضعیف تدریس میشد. به همین دلیل شرح دروس خود را تغییر داد و مشغول به تدریس فلسفه و تفسیر در قم شد.
وی گفت: مرحوم پدر بسیار فشرده و پرمحتوا درس میگفت و هیچ گاه حاضر نمیشد با بلندگو صحبت کند و به جز روز عاشورا در تمام ایام سال مشغول پژوهش و آموزش بود.
جلسات علامه با «هانری کربن» تلاقی اندیشههای شرق و غرب بود
غلامحسین ابراهیمی دینانی با اشاره به برخی جلسات علامه طباطبایی با هانری کربن، اسلامشناس فرانسوی گفت: آن جلسات به نظر میرسد تلاقی واقعی تفکر شرق و غرب بود که در نوع خودش بینظیر بود.
ابراهیمی دینانی که یکی از شاگردان نزدیک علامه طباطبایی بود با اشاره به اینکه علامه فیلسوف بزرگ قرن ما و حکیم عالی مقامی بود، گفت: پیش از من، درباره زهد، عبادت و عرفان او سخن بسیار گفته شد و من میخواهم درباره شناخت زمان که مهمترین مسئله بشر است، صحبت کنم.
وی تصریح کرد: شناخت زمان نه به این معنی که ما در قرن 21 هستیم، بلکه شناخت روح زمان که کمتر کسی از آن آگاهی دارد و به جرات میتوان گفت، علامه تنها کسی بود که زمان را به درستی میشناخت.
این استاد گروه فلسفه دانشگاه تهران با اشاره به اینکه علامه از تبریز به نجف و از آنجا به قم که هر سه شهر مذهبی و سنتی هستند، میرود، افزود: با توجه به حضور دائمی علامه در شهرهای مذهبی و سنتی اما با تمام زهد و تواضعش در مقایسه با اندیشمندان، متفکران و فیلسوفان عصر خود آزاد اندیشتر بود چون روح زمان را میشناخت.
وی با تاکید بر اینکه آزاداندیشی علامه به خاطر شناخت درستش از زمان بود، اظهار داشت: درباره درس فقه و اصول او میتوان به جرئت گفت، از هیچ کدام از فقهای دوران خود کمتر نبود، اما همیشه با تواضعش نگذاشت که این آثارش به چاپ برسد.
نویسنده کتاب فیلسوفان یهودی و یک مسأله بزرگ تصریح کرد: علامه همچنین در شرایطی فلسفه در قم را تدریس کرد که بزرگانی مثل مرحوم شاهآبادی، آقامیرزا آشتیانی و میرزا علی اکبر مدرس یزدی به خاطر تدریس فلسفه از قم خارج شدند.
ابراهیمی دینانی ادامه داد: اما علامه با شناخت دقیق از حوزه و صرف نظر از تندرویی چندین سال فلسفه را در قم تدریس کرد و شاگردان بسیاری را پرورش داد.
نویسنده کتاب خواجه نصیر، فیلسوف گفتوگو افزود: علامه علاوه بر دروسی که در قم میداد مجالس شبانهای به صورت دورهای برای برخی از شاگردان ویژه خود برگزار میکرد و من تمام افتخارات زندگیام توفیق حضور در این کلاسهای شبانه بوده است.
وی تصریح کرد: علامه طباطبایی همچنین جلساتی را در تهران و در زمانی که هانری کربن و برخی از اساتید دانشگاه تهران جمع میشدند، برقرار میکرد که آن جلسات به نظر میرسد تلاقی واقعی تفکر شرق و غرب بود و در نوع خودش بینظیر بود.
استقامت بالای علامه یکی از مهمترین ویژگیهای او بود
یک شاگرد علامه طباطبایی گفت: با فشارهای زیادی که به تدریس فلسفه و تفسیر به علامه طباطبایی میشد، اگر استقامت بالای او نبود، نمیتوانست درس، تفسیر و فلسفه خود را ادامه دهد.
آیتالله محمدعلی گرامی، گفت: شخصیت انسانها یک منش ذاتی و منشی اعتباری و اجتماعی دارد و اگرچه اعتباریات هم به نوعی به ذاتیات برمیگردد، اما به هر حال آنها هم ارزش دارد.
وی تأکید کرد: علامه طباطبایی هم از یک منش ذاتی و اجتماعی برخوردار بود و مهمتر از آن از شخصیت و عزتی، که دارای منش ذاتی بود تشکیل شده بود.
این استاد حوزه علمیه قم با بیان اینکه دنیا عالم تضادهاست، افزود: اما در این عالم متضاد کمتر کسی میتواند راه درست را به خوبی انتخاب کند و علامه از کسانی بود که این راه را شناخته و به نوعی تضادها را در خود به خوبی داشت.
گرامی تصریح کرد: این استاد فرزانه خصوصیاتی مثل تواضع، محبت به خدا و خلق او، صفا و صمیمیت را به وضوح در خود داشت، اما ویژگی مهم او استقامتش بود که در کمتر کسی به این شکل وجود داشت.
این شاگرد علامه طباطبایی گفت: علامه در قم، تدریس خود را با فقه و اصول آغاز میکند، اما پس از مدتی احساس کرد که رنگ فلسفه و تفسیر در این شهر بیرونق است. به همین دلیل به سراغ تدریس این رشته میرود.
وی اظهار داشت: اگر استقامت بالای علامه طباطبایی نبود، نمیتوانست درس، تفسیر و فلسفه خود را ادامه دهد، چرا که فشارهای زیاد که از اطراف به آیتالله بروجردی میآوردند، موجب شد علامه طباطبایی را متقاعد کند که درس اسفار ملاصدرا را رها کند و به تدریس شفای ابن سینا بپردازد.
این استاد تفسیر، فقه و فلسفه گفت: عمده فشارها و اشکالاتی که در آن زمان به مرحوم طباطبایی میگرفتند، این بود که او از مرحله واقعی تفسیر خارج شده و اینکه اساساً تفسیر قرآن به عهده امامان است، اما با تمام این فشارها علامه حدود 20 سال به تفسیر قرآن و تدوین المیزان پرداخت.
گرامی با بیان اینکه علامه انسانی آزاداندیش بود که با سعه صدر فراوان، سخن و انتقادات را میپذیرفت، افزود: او استقامتی همراه با صفا، صمیمیت و عشق ذاتی به مبدأ و خلق مبدأ داشت که در شخصیت او جمع شده بود.
وی گفت: علامه در تفسیر به مسأله مهم فلسفی با عنوان لایتناهی بودن آدم از زمان و مکان یاد میکند.
گرامی با بیان اینکه علامه روحیات همراه با معنویت، واقعیت، عشق نسبت به ذات خدا در خود داشت، خاطرنشان کرد: به نظر میرسید تمام این صفات و عادات در علامه به مبدأ خلق مربوط میشد.
اخلاق و عرفان از نگاه علامه به هم پیوسته است
مدیر گروه فلسفه دانشگاه تهران با اشاره به اینکه برای علامه طباطبایی اخلاق و عرفان به هم پیوسته بود، گفت: او اعتقاد داشت به دلیل کامل بودن فقه در میان فقها، فیلسوفان اسلامی کمتر به این بحث پرداختهاند.
حجتالاسلام احمد احمدی، گفت: جهات مختلفی در اندیشه و اخلاقیات علامه طباطبایی وجود داشت، اما اخلاق وی از مهمترین ویژگیهایی بود که بسیاری را مجذوب خود میکرد.
وی تصریح کرد: علامه در جلد اول المیزان به زبان عربی بحث زیبایی در اخلاق بیان میکند و درخت اخلاق را در یک صفحه، که در آن سه مکتب را ذکر کرده، تدوین میکند.
این مدیر گروه فلسفه دانشگاه تهران افزود: اما علامه در ذیل این مکاتب یک مکتب توحیدی را عنوان میکند و میگوید، یک اخلاق دیگری وجود دارد که از آن به عنوان اخلاق توحیدی یاد میشود؛ به این معنی که آدمی هیچ نمیبیند و کاری نمیکند، جز برای خداوند.
وی اظهار داشت: اخلاقیات بسیاری وجود دارد که دشوارترین آن اخلاق کانت است که میگوید هیچ کاری نباید به اجبار انجام شود، بلکه باید آن را تکلیف دانست و به آن تن داد.
این نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: اما علامه طباطبایی پا بر جای نایافتنی میگذارد و در تمام مباحث فلسفی خود بر کمال آدمی تأکید میکند.
احمدی نپرداختن بحث اخلاق یا حکمت علمی از نظر علامه طباطبایی را در نزد فیلسوفان اسلامی به دلیل کامل بودن فقه در این بحث دانست و گفت: برای مرحوم طباطبایی، اخلاق و عرفان به هم پیوسته بود و او اعتقاد داشت عارف کسی است که تمام کارش برای خدا باشد و تأکید میکرد باید از راه عرفان اسلام را عرضه کند.
رئیس تدوین کتب اسلامی سمت افزود: آنچه من در طول 20 سال معاشرتم با علامه یافتم، کشتن غضب در وجود خود بود. او هیچ گاه در طول تدریس عصبانی و خشمگین نمیشد و همیشه آرام تدریس میکرد.
احمدی در پایان خاطرنشان کرد: من در طول عمر خود کمتر کسی را دیدم که اینقدر معتقد، فیلسوف و شیفته اهل بیت (ع) باشد.
علامه طباطبایی فلسفه، حکمت، معرفت و دین را در خود داشت
رئیس فرهنگستان علوم با بیان این که استقامت و عاشقی از ویژگی مهم علامه بود، گفت: او همچنین تمام فلسفه، حکمت، معرفت و دین را یک جا در خود داشت.
رضا داوری اردکانی، گفت: اگر ما مرحوم طباطبایی را علامه خطاب میکنیم به خاطر احترام نیست بلکه او به واقع یک مرد حکیم اخلاقی، دینی و موجب معنویت زمان خود بود و هست.
وی با اشاره به برخی جسارات که در اوایل انقلاب به علامه طباطبایی شده بود، افزود: بیادبی به ساحت بزرگانی چون علامه نه تنها موجب کوچکی این بزرگان اندیشه نمیشود بلکه موجب تحقیر آن فرد است.
رئیس فرهنگستان علوم در ادامه به اولین دیدار خود با علامه اشاره کرد و اظهار داشت: 50 سال پیش اولین بار در کلاس درس علامه طباطبایی در مسجد سلماس قم حاضر شدم و بعد از جلسه از وی خواستم که به صورت خصوصی با او صحبت کنم که صراحت طبع زندگی و عدم تکلف و تملق او بسیار مرا مجذوب کرد.
این استاد فلسفه غرب با اشاره به این که ما دو علم داریم که یکی جیبی و کیفی است و دیگری علم تحقق ما است، افزود: علامه طباطبایی دارای علم تحقق بود که موجب تعالی علم بشریت میشد.
داوری اردکانی ادامه داد: استقامت و عاشقی از ویژگی مهم علامه بود و به همین دلیل ترس از چیزی نداشت و فلسفه، حکمت، معرفت و دین را یک جا در خود داشت.
وی خاطرنشان کرد: بر اساس فرضی که فلسفه اسلامی با فلسفه یونان تفاوت دارد طرحی را مطرح کردهام که فلسفه اسلامی مسیری است که در آن فلسفه اشراق، مشاء، تصوف و یا همان عرفان و کلام با هم جمع میشود.
این فیلسوف ادامه داد: در این مسیر از فارابی که طرح مطلب از طرف اوست آغاز کردهام و به پیشرفتی در این طرح نرسیدم مگر زمانی که به علامه طباطبایی رسیدم.
داوری گفت: علامه مثل تمام فیلسوفان دیگر ما ملاصدرایی است اما وی ملاصدرایی خاصی بود.
وی در پایان با اشاره به اینکه علامه طباطبایی جمع تمام حکمت و نظر فلسفی بود خاطرنشان کرد: ملاصدرا جمع عقل و نقل را نشان میدهد اما علامه این جمع را بسیار ساده فهم مطرح میکند که وقتی به زندگی او نگاه میکنیم میبینیم نظر و عمل با هم جمع شده است که از ابداعات زیبایی این اندیشمند بزرگ اسلامی و ایرانی است.
علامه طباطبایی معتقد بود مکتب اسلامی اعتدال است
حجتالاسلام مصطفی محقق داماد، گفت: علامه طباطبایی در المیزان معتقد بود یک مکتب از یونان باستان در میان فلاسفه وجود دارد و آن اعتدال است.
وی ادامه داد: حتی خواجه طوسی در اخلاق ناصری نظر جدیدی ندارد و شاید اولین کسی که به اخلاق اسلامی توجه کرده غزالی و بعد از او فیض کاشانی است.
این استاد فلسفه تصریح کرد: این اندیشمند بزرگ معتقد بود مکتب اسلامی همین اعتدال است که در کنار آن مکتب انبیاء وجود دارد.
محقق داماد با بیان اینکه انبیاء مردم را به آخرت وعده دادهاند که کار خوب انجام دهید به بهشت و کار بد کنید به جهنم میروید، افزود: اما علامه میگوید قرآن مکتب جدیدتری دارد که آن حب است یعنی محبت محور گوهر اخلاق اسلامی است که این جدیدترین ابداع علامه طباطبایی است.
وی اظهار داشت: نظر علامه طباطبایی بر این است که گوهر اصیل تربیت اسلامی محبت و عشق به خداوند است که این عشق به خدا بشر را تربیت میکند و میسازد.
به گزارش فارس، محقق داماد در پایان با اشاره به این که در روایات ما هم بر تاکید دین به عشق و محبت اشاره شده، خاطر نشان کرد: به نظر میرسد یکی از مهمترین چیزهایی که در مراسم نکوداشتهای علامه میتوان یادگرفت همین نکته و تاکید او به محوری بودن محبت در دین است.
آثار مکتوب زیر از این نویسنده و متفکر برجسته جهان اسلام در فروشگاههای دفتر نشر معارف و سایت پاتوق کتاب موجود و قابل تهیه است:
•آغاز فلسفه (ترجمه بدایة الحکمه)
•اصول فلسفه رئالیسم
•اصول فلسفه و روش رئالیسم ج1
•اصول فلسفه و روش رئالیسم ج2
•اصول فلسفه و روش رئالیسم ج3
•اصول فلسفه و روش رئالیسم ج4
•اصول فلسفه و روش رئالیسم ج5
•انسان از آغاز تا انجام
•بررسی اسلامی ج1
•بررسی های اسلامی ج2
•تعالیم اسلام
•رسائل توحیدی (توحید ذاتی، اسماء حسنی، افعال الهی، وسائط فیض میان خدا و عالم مادی)
•رسالت تشیع در دنیای امروز
•روابط اجتماعی در اسلام به ضمیمه چند رساله دیگر
•شیعه
•شیعه در اسلام
•قرآن در اسلام
•مجموعه رسائل ج1
•مجموعه رسائل ج2
•نهایت فلسفه (ترجمه نهایة الحکمه)
•ولایت نامه