حسین خندقآبادی، دبیر مجموعه «سنتگرایان» گفت: قرار است مجموعه سنتگرایان در قالب 15 جلد از سوی انتشارات حکمت منتشر شود که تاکنون چهار عنوان منتشر شده و دیگر عناوین آن در دست ترجمه، ویرایش و چاپ اند.
وی از «جهانشناسی سنتی و علم جدید» اثر تیتوس بورکهارت با ترجمه حسن آذرکار، «کیمیا: علم جهان، علم جان» از همان نویسنده با ترجمه گلناز رعدی آذرخشی و پروین فرامرزی، «نگرشی به مشرب باطنی اسلام و آیین دائو» نوشته رنه گنون با ترجمه دل آرا قهرمان و «بحران دنیای متجدد» اثر رنه گنون با ترجمه حسن عزیزی، به عنوان چهار عنوان منتشر شده این مجموعه نام برد.
خندقآبادی، دلیل انتشار این مجموعه را آشنایی بیشتر علاقمندان با جریان سنتگرایی از طریق این کتاب ها عنوان کرد و افزود: آثاری که قبلا دراین باره در زبان فارسی وجود داشت، پراکنده بود و نیز کارهایی که تاکنون منتشر شده، دارای اولویت نبوده اند و متاسفانه برخی هم ترجمه خوبی نداشته و دوباره ترجمه شده اند، مانند کتاب بحران دنیای متجدد.این کتاب را عزیزی از انگلیسی به فارسی برگردانده و محمود بینایمطلق آن را با متن فرانسه مقابله کرده است.
وی خاطرنشان کرد: این جریان که در آمریکا بیشتر به سنتگرایی و در فرانسه به حکمت جاویدان معروف است ، شامل افرادی میشود که معتقدند،" ما سخنانی حکمی داریم که از آغاز تاریخ بشریت بوده و میتوان آنها را دینی به معنای وحیانی کلمه در نظر گرفت که پس از این نیز وجود خواهند داشت." این افراد موضوعات دیگر را نسبت به نزدیک یا دور بودن به این اندیشه میسنجند. یعنی از نظر آنها ما چیزی از خودمان نداریم و اصلاً نمیتوانیم داشته باشیم. اینکه ما چیز جدیدی بگوییم، مبنای مدرن دارد و یک آدم سنتی هرگز چنین چیزی نمیگوید. یک سنتگرا همیشه به چیزهایی غیر بشری قائل است که به صورتهای مختلفی ظهور کرده اند.
خندقآبادی تأکید کرد: سنتگرایان کاملاً با ابداع مخالفند. در عالم سنتگرایی همیشه روابط استاد - شاگردی وجود داشته. آنها به ابداع قائل نیستند بلکه از کشف سخن میگویند.
دبیر مجموعه سنتگرایان درباره تاریخچه شکلگیری این جریان نیز توضیح داد: این جریان در قرن نوزدهم با گنون شروع شد. گنون بیشتر در زمینههای فلسفی و در درگیری با جریانات مختلف معنویتگرا در فرانسه مثل جریانات تئوسوفی یا فراماسونری و... مباحث خود را مطرح کرد.
به گفته وی، پس از گنون، کومارا سوامی، در زمینه هنر سنتگرایان بیشتر تحقیق و سپس شووان در زمینه دینشناسی کار کرد. بعد از آنها هم بورکهارت، لینگز، سید حسین نصر و... در این حوزه فعالیت کردهاند. از دیگر ایرانیانی که در این زمینه فعالند، می توان دکتر محمود بینایمطلق، دکتر غلامرضا اعوانی، دکتر هادی شریفی و دکتر بابک عالیخانی را نام برد.
خندقآبادی در پاسخ به این سؤال که چرا این افراد از واژه سنت استفاده میکنند نه دین؟ گفت: چون مباحث آنها، هم شامل دین میشود و مهمترین ادیان دنیا را در بر می گیرد، مانند دین اسلام، مسیحیت،بودا، هندو ... ،هم شامل سنتهای افلاطونی و هرمسی است. آنها به حقایقی قائلند که منشأ غیر بشری دارند و در ادوار مختلف تاریخ بشر ظهور و بروز متفاوتی داشتهاند و گاه کمرنگتر و گاه پر رنگتر بوده اند.
وی افزود: آنها به نوعی تکثرگرایی دینی خاصی قائلند و برای توجیه سخنان خود مثل صوفیه از باطن ادیان، سخن میگویند، یعنی از مبادی و مبانی مشترکی که در باطن ادیان وجود دارد، هرچند در شریعت و ظاهر با هم اختلاف دارند. بنابراین سنتگرایان نظریه تکثرگرایی خاصی دارند که همه ادیان مهم را معتبر میداند.
خندقآبادی مهمترین نظریه سنتگرایان را وحدت متعالی ادیان میداند که در کتاب شووان آمده است. وی گفت: مارتین لینگز مثال معروفی دارد، او میگوید افراد در ادیان مختلف مثل آدمهاییاند که پای کوه ایستادهاند و هرچه بالاتر میروند، به هم نزدیکتر میشوند تا در نوک کوه به هم میرسند.
وی افزود: در واقع نقطه پایین کوه، حکم شریعت و بالای کوه حکم باطن ادیان را دارد و مسیری هم که طی میشود، طریقت آن است. افراد باید در یک مسیر و سنت مشخصی قرار داشته باشند و نمیتوان گفت، من کمی از اسلام و کمی از مسحیت را انتخاب میکنم . باید در یک مسیر باشند و بیشتر در آن عمیق شوند تا به نقطه مشترک برسند. در نتیجه سنتگرایان هیچ اصراری به تغییر دین ندارند. سنتگرایان در ادیان عمیق میشوند نه اینکه از ادیان فرا بروند. این فرارفتن بیشتر با جریانهای معنویتگرای مدرن همخوان است و سنتگرایان با چنین چیزهایی بهطور شدید مخالفند. یک سنتگرای مسلمان، همیشه مسلمان باقی میماند و به شریعت قائل است اما عمیقتر میشود و هرگز مثلاً یک مسیحی را نفی نمیکند. این یکی از ویژگیهای این جریان است که سنتهای اصیل دیگر را انکار نمیکنند.
خندقآبادی مخالفت سنتگرایان با تلفیق را از دیگر ویژگیهای مهم این جریان عنوان کرد و افزود: تلفیق، سازگاری آنها را به هم میزند. به یقین در اسلام مجموعه احکامی وجود دارد که در مسیحیت نیست و شاید گاهی این احکام مخالف یکدیگر باشند. نمیشود شما یک چیز را از اسلام و چیزی را از مسیحیت بگیرید زیرا شاید با هم سازگار نباشند؛ تلفیق اینها موجب میشود، انجام شریعت کمرنگ شود، هر یک از اینها با تاریخچه خودشان تجلی پیدا کردهاند.
دبیر مجموعه سنتگرایان با اشاره به اینکه سنتگرایان به شریعت ادیان به عنوان یک ابزار نگاه میکنند، گفت: سنتگرایان هرگز در اصول، اجتهاد جدی نمیکنند، در حالی که بعضی از جریانات روشنفکر یا نوگرا این کار را میکنند و سنتگرایان بهطور کامل با اینها مخالفند.
وی افزود:سنت گرایان ،بعضی از تفاسیر رایج ، مثلا تثلیث را نمیپذیرند و تفسیری را از آن ارائه میکنند که با آموزههای باطنیشان هماهنگ باشد. یعنی سنتگرایان تفسیرهای خودشان را بر مبانی سنتی بنا میکنند و با مبانی مدرن مخالفند و از ورود به بازی مدرن اجتناب میکنند.
خندق آبادی از همین مخالفت سنتگرایان با جریانات مدرن به عنوان یکی دیگر از ویژگیهای مهم این جریان نام برد و گفت: بهطور مثال سنتگرایان با تفسیر یونگ با اینکه کاملاً دینی تلقی میشود، مخالفند چون مبنای آن مدرن است. آن ها قائل به سنت جاویدان، وحدت متعالی ادیان و بعد باطنیاند.
وی با بیان این که مبنای سنتگرایان به مبنای عرفان بسیار نزدیک است ،اظهار داشت: بسیاری از سخنان آنها با توجه به شرایط روز، کاملاً عارفانه است.البته، چند موضوع وجود دارد که آنها را از عرفا جدا میکند؛ یکی از آنها توجه به ادیان دیگر است. مثلاً مباحث اسلامی را با اصطلاحات هندی بیان میکنند چون کاملاً آن را معتبر میدانند. البته به تفاوت دو فضا توجه دارند اما نقاط اشتراک را هم در نظر می گیرند.
خندقآبادی در پاسخ به این سؤال که چرا سنتگرایی را بیشتر به نام افراد میشناسند تا مؤلفههای اصلی این جریان؟ گفت: مهمترین دلیل این است، کتابهایی که تفکر آن ها را در حوزههای مختلف نشان دهد،نداشتهاند یا حداقل اینگونه آثار به فارسی در دسترس نبوده است.
وی با اشاره به اینکه نوع نوشتن افرادی که در این جریان قرار دارند، سنتی و به یک معنا شرقی است، گفت: آنها در آثارشان مطالب دیگری هم میگویند، اما هیچ مطلب جداگانهای درباره سنتگرایی نداشتهاند؛ مواردی هم وجود دارد که بیشتر توسط شاگردانشان نوشته شده و به همین دلیل است که این جریان را به اشخاص و کتابهای مهمشان میشناسند.
دبیر مجموعه سنتگرایان در ادامه افزود: ما در انتشارات حکمت در حال ترجمه دو کتاب مهم درباره این جریانیم و خود سنتگرایان هم آن را تأیید کردهاند.
وی یکی از این دو کتاب را، کتاب «سنتگرایی» نوشته اولد میدو عنوان کرد و گفت: کار ترجمه آن تمام شده و در مرحله ویراستاری است. البته بیشتر مطالب کتاب میدو ، درباره شووان است.
کتاب دیگری که خندقآبادی از آن نام برد، کتاب «سنت یگانه» اثر کویین است که در واقع رساله دکترای وی زیر نظر میرچیا الیاده به شمار میرود. تأکید این کتاب بیشتر روی کومارا سوامی و گنون است.
خندقآبادی تأکید کرد: کتاب اول بیشتر به جنبههای فکری سنتگرایان توجه دارد و کتاب دوم بیشتر جنبههای تاریخی را بررسی میکند.
وی بهترین کتابی که در حال حاضر میتواند جریان سنتگرایی را نشان دهد، کتاب «معرفت معنویت» سید حسین نصر دانست.وی شاگرد شووان بوده و کاملاً به جریان سنتگرایی اعتقاد دارد.
خندقآبادی در پایان از کتاب «فاس، شهر اسلام» اثر بورکهارت به عنوان یکی دیگر از کتابهایی نام برد که در قالب مجموعه سنتگرایان منتشر خواهد شد. فاس ،یکی از شهرهای سنتی مراکش است. بورکهارت، نماینده یونسکو در ترمیم و نگهداری شهر فاس،بوده و در این شهر زندگی کرده و علوم اسلامی را هم در آنجا آموخته است. این کتاب مراحل پایانی چاپ را میگذراند و به زودی منتشر خواهد شد.
کتب منتشر شده زیر از این انتشارات در فروشگاههای دفتر نشر معارف وسایت پاتوق کتاب موجود و قابل تهیه است:
•در سراشیبی به سوی گومورا ، لیبرالیسم مدرن و افول آمریکا
•دین و نظام طبیعت
•زندگینامه پیامبر اسلام محمد (ص)
•مفتاح الفلاح ، در ادعیه و اعمال شب و روز
•نگرشی به مشرب باطنی اسلام و آیین دائو
•هستی در اندیشه فیلسوفان
•کتاب آه: بازخوانی مقتل حسین ابن علی علیهما السلام