یعقوب توکلی، جریانشناس تاریخی و استاد دانشگاه شهید بهشتی در رشته تاریخ سیاسی اسلام در گفتوگوی تفصیلی با خبرگزاری فارس افزود: این درست نیست که پیامبر (ص) در روز عید غدیر خم، در معرفی علی (ع) به عنوان ولی، آن گونه رفتار کرده است که تعداد زیادی مفهوم آن را ندانستهاند و منظور از خطبه پیامبر (ص) را تنها در دوست داشتن امام علی (ع) فهمیدهاند.
* پیامبر (ص) از مبالغه و نقصان به دور است
وی افزود: اگر به قرآن رجوع کنیم، خواهیم دید که خداوند در کتاب خودش شهادت داده است که پیامبر (ص) سخنی از روی هوی و هوس و بیهوده به زبان نمیآورد. علاوه بر آن، پیامبر (ص) حرفی را به لغو بیان نمیکند و البته غلو هم نمیکند و برای گفتن امری که در آن میتوان به زبان ساده و با واژههای روان و بدون مقدمات متأخر و متقدم صحبت کرد، فضا سازی نمیکند. بنابراین روح دعوت ایشان حساب شده و دقیق است و آنچه که از زبان وی برمیآید، مجموعهای است از احکام و فرامین و بیانهای کاملاً معتبر که لازمالاجرا هستند. پس نمیتوان واژههای بیان شده توسط پیامبر را به هر شکل دیگری تفسیر و ترجمه کرد.
توکلی ادامه داد: بعد از حجةالوداع و هنگام بازگشت به مدینةالنبی، پیامبر (ص) دستور دادند تا تمام کاروانها در محل غدیر خم جمع شوند و پس از مخاطب قرار دادن بیش از 120 هزار نفر، جانشین خود را به مسلمانان معرفی کرد. اگر تنها میخواست بگوید که من علی (ع) را دوست دارم و شما هم او را دوست داشته باشید، شرایطی این چنین را درخواست نمیکرد و میتوانست در جمعهای کوچکتر و بین اصحاب خود آن را مطرح کند.
* صراحت پیامبر (ص) در معرفی امام و ولی امت اسلامی
این پژوهشگر دینی در پاسخ به این سئوال که آیا پیامبر (ص) به صراحت جایگاه و نقش علی (ع) را بعد از دوران رحلت خود بیان کرد، گفت: بله، پیامبر این کار را روی جهاز شتران و از جایگاهی که همه او را میدیدند و صدایش را میشنیدند، بیان کرد. وی در روز غدیر در خطبهاش گفت که خدایا! دوست بدار کسی را که علی (ع) را دوست بدارد. خدایا ذلیل کن کسی را که با علی (ع) مخالفت کند و خدایا هر کسی را یاری کن که علی (ع) را یاری کند. همه این واژهها واژههای سیاسی، امری و حکومتی هستند. حال آیا میشود، تصور کرد که پیامبر (ص) تنها برای اعلام مودت و دوستی با علی (ع) این سخنان را بیان کند؟! اگر چنین کاری انجام دهد، باید غلو کرده باشد. در این صورت کار پیامبر هم غلو است و هم لغو، در حالی که طبق آیات قرآن، پیامبر (ص) از هر دوی این اتهامات مبراست. چون پیامبر (ص) از روی هوی و هوس سخن نمیگوید و حرف او لفو و غلو نیست، نباید این برداشت را از «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» کنیم که میخواست دوستی با علی (ع) را مطرح کند. طرح بحث جانشینی علی (ع) از سوی پیامبر (ص) در موضع غلو نیست، بلکه در موضع بیان یک مسأله بسیار اساسی است.
* بیعت خلفای اول و دوم با علی (ع) در غدیر خم
استاد دانشگاه شهید بهشتی تأکید کرد: اینکه پیامبر (ص) اهل غلو و مبالغه نبودند، برای همه ما محرز است. در تاریخ، نمونههای اثباتی دیگری در ارتباط با حقانیت جانشینی علی (ع) از سوی پیامبر(ص) وجود دارد. اتفاقا میخواهم به کسانی که معتقدند پیامبر تنها دوستی علی (ع) را و نه خلافت و امامتش را در خطبه بلند غدیر سفارش کرده، بگویم؛ چرا خلفای اول و دوم و باقی اصحاب پیامبر (ص) و حتی تمام 120 هزار مسلمان حاضر در غدیر خم با علی (ع) بیعت کردند؟ اگر افراد حاضر در واقعه غدیر خم از واژه «مولی» دوستی را برداشت کردند، چرا با علی (ع) دست بیعت دادند تا پیرو او در امور مسلمین باشند؟ بعد از بیعت همه بیان کردند که شما (امام علی (ع)) امروز فرمانده و امیر ما و همه مسلمین شدید. در حالی که اعلام دوستی بیعت نمیخواهد. در واقع، بیعت در ازای یک عقد قرارداد اجتماعی بسیار مهم و حساس است و حتی رهبران مخالف امامت و خلافت علی (ع) در غدیر خم در حضور پیامبر اسلام (ص) با وی بیعت کردند. بنابراین اگر ما چنین تعبیری را بخواهیم به پیامبر (ص) نسبت دهیم، هم قائل به غلو در عمل پیامبر (ص) شدیم و هم قائل به غلو خلفای اول و دوم و تمام مسلمانان حاضر در غدیر خم. بنابراین این برداشت نوعی فرار به جلوست و چون میخواهند آنچه را که بعد از رحلت پیامبر (ص) اتفاق افتاده، مشروع جلوه دهند، مفهوم واژه «مولی» را تغییر میدهند.
* ایجاد خلل در موضوع ولایت با تغییر واژهها ممکن نیست
توکلی تأکید کرد: این تغییر واژه، خللی در جایگاه امامت و ولایت در اسلام ایجاد نمیکند. در حقیقت ایجاد تغییر در یک معنا و مفهوم و ایجاد توجه برای یک عمل نمیتواند جایگاه این مسأله را از لحاظ تاریخی و حتی شرعی و کلامی تغییر دهد. ما معتقد نیستیم که نفس وقوع عملی بر خلاف اراده پیامبر (ص) از سوی برخی از اصحاب و نفس اینکه این صحابه مرتکب این عمل شدهاند، باعث مشروعیت شود؛ بلکه معتقد هستیم که خلافت و امامت امیرالمؤمنین در آن زمان مشروع بوده و همگان از او تبعیت کردند، اما شرایط تاریخ و تحولات پس از رحلت پیامبر (ص) به گونهای رقم خورد که برخی نتوانستند امامت علی (ع) را تحمل کنند. پس تاریخ را به گونهای دیگر نوشتند و بخشی از صداها را در این میان ناشنیده گرفتند.
نویسنده فرهنگنامه هفت جلدی جاودانههای تاریخ در ادامه گفت: به اعتقاد شیعه، پیامبر (ص) آنقدر هوشمندی و عقلانیت و درک عمیق از فضای سیاسی جامعه خودش را داشت که برای خود جانشین انتخاب و تعیین کند. در سالهای پس از پیامبر (ص) خلیفه اول برای خودش جانشین انتخاب کرد و به فکر آینده مسلمانان بود و خلیفه دوم نیز شورایی تعیین کرد و ساختار آن را به گونهای چید که از دل این شورا خلیفه سوم بیرون بیاید و جامعه اسلامی بدون خلیفه نماند. حال چگونه است که پیامبر با آن همه هوشمندی و درایت و فهمی که نسبت به جهان اسلام و تغییرات در آن داشت، متوجه این امر حساس و مهم نبود و اسلام را بدون سرپرست رها کرد؟ اگر بخواهیم این نکته را بپذیریم، باید اتهام نقصان دیگری به پیامبر (ص) وارد کنیم. ولی هیچ عقل و منطقی نمیپذیرد که پیامبر (ص) جانشین خود را معرفی نکند.
توکلی افزود: دهها روایت دیگر هم در کتب اسلامی شیعه و سنی وجود دارد که واقعه اعلام علی (ع) به عنوان امیرالمؤمنین توسط پیامبر (ص) را اثبات میکند. اما برخی مسلمانان به این امر گردن ننهادند و از آن استنکاف کردند. با این حال در حالت طبیعی بر امام هرجی نیست که بخواهد مخالفان خود را بالاجبار به اطاعت از خود وارد کند.
* وهابیت، خطری بزرگتر برای اهل تسنن
این محقق در ادامه با اشاره به تلاش وهابیت برای محو واقعه غدیر از تاریخ اسلام گفت: ابتدا باید بگویم که جریان وهابیت از جریان تسنن جداست. حتی میتوان گفت که خطر وهابیت بیش از تشیع، مذهب تسنن را تهدید میکند. وهابیت در حال حاضر در حال جایگزین شدن کلام، مشی و سلوک تسنن است و اصرار دارد که خودش را به عنوان اسلام تسنن جا بیندازد و جای آنها را بگیرد. تهدید تسنن توسط وهابیت به این دلیل است که خواه ناخواه این فرقه بخشی از جامعه تسنن است و این فرصت را دارد که مدعی تمام جامعه تسنن در جهان اسلام باشد و سنیهای غیروهابی را به لحاظ ادبیات تاریخی، کلامی و دینی در موضع اقلیت قرار دهد، اما اینطور نیست که بتواند هویت شیعی را مورد مخاطره قرار دهد.
توکلی افزود: البته این واقعیت وجود دارد که وهابیت در حوزه مباحث تاریخی با بغض شدیدتر و با جدیت به هدفگذاری برای محو آثار تشیع تلاش میکند. در حال حاضر تسنن به سکویی برای پرتاپ اندیشههای وهابی و گسترش آن تبدیل شده است. برای جلوگیری از خطرات بعدی این فرقه برای اسلام، هم تشیع و هم تسنن باید این عضو نامتجانس را در موضع انفعال قرار دهند.
* توجه به ظرفیتهای شیعه برای گسترش فرهنگ ولایت
توکلی همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا ظرفیت کافی در تشیع وجود دارد که بخواهد با تألیفات گسترده حقانیت غدیر خم را اثبات کند، گفت: شیعه در ادبیات تاریخی و روایی خود ظرفیت طرح موضوع غدیر خم را دارد. با این حال این خود ما هستیم که کمکاری میکنیم. مرحوم علامه امینی سالها پیش کتاب ارزشمند الغدیر را نوشت، اما متأسفانه هنوز بخش اعظمی از جامعه علمی ما با الغدیر آشنا نیستند و شاید بسیاری از طلاب و روحانیون ما الغدیر را مورد مطالعه قرار ندادهاند. همچنین نویسندگان و محققان ما و کسانی که در حوزههای مختلف فرهنگ فعالند، به جای اینکه بیایند کاری کنند که نبضشان با نبض امام علی (ع) و با نبض روایات غدیر بزند، به داستانها و خلق آثار سبک و بیمحتوا پرداختهاند. استنباط آنها این است که آثار معنوی مورد استقبال قرار نمیگیرد، در حالی که کتاب معنوی «کشتی پهلو شکسته» نوشته سیدمهدی شجاعی بیش از 40 بار تجدید چاپ شده است.
وی افزود: باید در نظر داشته باشیم که کتابها و نوشتههای ما سند اعمال ما در قیامت خواهند بود. این جمله معروف از مرحوم سیدحسن حسینی است که گفته بود: «من میخواهم کتاب «گنجشک و جبرئیل» را به عنوان عمل صالح خود در قیامت عرضه کنم» ما هم باید ببینیم که چیزی را به عنوان عمل صالح میخواهیم خدمت امیرالمؤمنین، پیامبر اعظم (ص) و خدا ببریم. حتی اگر نگاه مادی داشته باشیم میتوانیم با تألیف و انتشار کتب مربوط به ائمه اطهار (ع) کتابمان را به تعداد قابل توجهی به فروش برسانیم. خب جای تأسف بسیار است که برخی کتابهای ارزشمند، پرتیراژ و پرفروش پیرامون زندگی امام علی (ع) افراد سنی مذهب و حتی مسیحی لبنانی نگارش کردهاند. ما در حوزه متون حرف بسیاری برای گفتن داریم.
جریانشناس تاریخی با اشاره به این موضوع که ظرفیت طرح غدیر در ادبیات ما کاملاً موجود و بالفعل است، اظهار کرد: در این خصوص میتوان به نمونههایی مانند دانشنامه امام علی (ع)، تفسیر نهج البلاغه ابن ابی الحدید، و یا کتاب ارزشمند المراجعات اشاره کرد که همگی توسط گروهها و یا افراد شیعی نگارش شدهاند. هرکدام از این کتابها جذابیتهایی دارند که نمیتوان آنها را به اتمام نرسانده، رها کرد.
وی تأکید کرد: این ظرفیت موجود است و ما نباید به دنبال ایجاد ظرفیتهای جدید باشیم، بلکه باید از پتانسیل موجود استفاده کنیم. ما در رسانهها و نشریات معرفی کتاب میآییم و کتابهای دم دستی و درامهای عاشقانه را معرفی میکنیم. نتیجهاش این میشود که اکثر دختران جوان بیش از یکصد رمان عاشقانه مطالعه کردهاند و دیگران نیز آشنایی چندانی با کتابهای مذهبی ندارند. این مسایل باعث میشود که چون اطلاعاتی کسب نکردهایم، هنگام طرح شبهه از سوی شخصی، نمیتوانیم عقایدمان را به صورت علمی بیان کنیم.
این کارشناس علوم سیاسی ادامه داد: همین الآن موج گسترده ادبیات وهابی به طور جدی وارد ایران شده و آنقدر که آنها علیه ما مینویسند، ما درباره خودمان نمینویسیم. در این باره حدیثی از امام علی (ع) خطاب به سربازانش است که فرموده: «سربازی که میخوابد، این طور نیست که دیگران هم بخوابند» پس باید تلاش بیشتری در این خصوص انجام دهیم.
* گسترش بصیرت دینی لازمه فعالیتهای دینی است
توکلی همچنین به ظرفیت ایجاد بصیرت دینی در جامعه اشاره و تصریح کرد: هر امر مشروع و درستی که توجه ما را به واقعه غدیر و امیرالمؤمنین بیشتر کند، میتواند در این مسیر به کار آید. رسانهها در این مواقع به طور طبیعی در سطح حرکت میکنند و کمتر وارد عمق قضایا میشوند. مثلاً در یک برنامه 30 دقیقهای تلویزیون، یک دانشمند مسایل مذهبی تنها در حدود 15 دقیقه فرصت بیان عقاید شیعی را دارد. در اینجا رسانه تنها دسترسی ایجاد میکند و یک استاد، کتاب یا ایده جدید را به جامعه معرفی میکند که کار مؤثری است، اما اینکه آیا همه آن ایده و ذهنیت را میتوان به جامعه منتقل کرد یا نه، پاسخ منفی است.
وی تأکید کرد: به هر حال، یادآوری مسایل مهم و روزهای سرنوشتساز شیعی کاری است که همه ما انجام میدهیم. مثلا برگزاری جشن عروسی در اعیاد بزرگ اسلامی و شیعی و حتی عزاداری برای سیدالشهدا و مشرف شدن به زیارت عتبات عالیات. اگر ما این کار را نکنیم یقین بدانید که وهابیون آن را از متون تاریخ پاک خواهند کرد، اما از آن طرف باید مراقب باشیم که از تعبیرها و واژهها به درستی استفاده کنیم. یعنی اشعار سطح پایین نسازیم و مدح غلط نگوییم. برای این کار باید هم وسعت مطالعه و دانش خود را افزایش دهیم و هم اینکه تابع نظر روحانیون باشیم.
توکلی در پایان گفت: باید توجه کنیم که رفتار ما خدشهای به حیثیت ائمه (ع) وارد نکند و فرصتی باشد برای رسیدن به حالتی که در آن ولایت و دوستی علی (ع) معنا شود.
یعقوب توکلی در سال 1346 در آمل به دنیا آمد. تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی علوم سیاسی ادامه داد، ولی تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد در رشته روابط بینالملل نیمه کاره رها کرد.
وی دارای سطح چهار تحصیلات حوزوی است و تاکنون بیش از 20 اثر علمی و پژوهشی در موضوعات مختلف اسلام، تاریخ اسلام وتاریخ سیاسی اسلام تالیف کرده است. توکلی هم اکنون در دانشگاه شهید بهشتی تاریخ سیاسی اسلام تدریس میکند.