کتاب «اندیشههای حقوقی شهید بهشتی» تالیف فرجالله هدایتنیا گنجی از سوی انتشارات کانون اندیشه جوان تجدید چاپ شد. این اثر، جمعآوری سخنان و دیدگاههای مرحوم شهید بهشتی در ارتباط با حقوق اساسی و دستهبندی آنهاست که به بررسی اندیشههای حقوقی وی میپردازد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، در جهان آفرینش همواره عدهای به دنیا میآیند، مدتی زندگی میکنند و سپس میمیرند و به فراموشی سپرده میشوند. در این میان، برخی به دلیل تاثیری که در جامعه ایجاد کردهاند، نامشان در تاریخ ثبت میشود و هیچگاه فراموش نخواهند شد، از جمله؛ سیاستمداران، دانشمندان، هنرمندان، ... و در یک کلام نوابغ.
ماندگاری نوابغ روزگار بهطور معمول مدیون آثاری است که از آنان بر جای میماند. حتی بعضی از آنان چنان میدرخشند که در میان نوابغ نیز نابغه میشوند و نامشان از حدود مرزهای جغرافیایی فراتر میرود و آن سوی مرزها نیز شناخته میشوند.
ایرانزمین نیز نوابغ بیشماری را به خود دیده است، نوابغی که نامشان در تاریخ ثبت شده است؛ اساطیر علم، مشاهیر ادب و دیگر شخصیتهای نامی. از جمله این اشخاص، آیتالله شهید دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی است. او به حق ستارهای درخشان در آسمان علم و عمل است. او نظریهپردازی بزرگ، پرهیزکاری اسوه، انقلابیای جسور و خطیبی تواناست.
بر اساس مطالب کتاب، شهید بهشتی در دوم آبان سال 1307 هجری شمسی در محله لومیان اصفهان در خانوادهای مذهبی و از پدری روحانی متولد شد و در هفت تیرماه سال 1360 در حادثه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری به همراه عدهای از یاران و همرزمانش به شهادت رسید. زندگی پر افتخار این عالم دینی از ابعاد مختلف قابل مطالعه است.
شهید بهشتی از حیث علمی، سوابق درخشانی دارد. او خود در این باره میگوید: «تحصیلاتم را دریک مکتبخانه در سن چهار سالگی آغاز کردم. خیلی سریع خواندن و نوشتن و خواندن قرآن را یاد گرفتم و در جمع خانواده به عنوان یک نوجوان تیزهوش شناخته شدم و شاید سرعت پیشرفت در یادگیری این برداشت را در خانواده به وجود آورده بود. تا اینکه قرار شد به دبستان بروم، دبستان دولتی "ثروت" در آن موقع که بعدها به نام 15 بهمن نامیده شد. وقتی آنجا رفتم، از من امتحان ورودی گرفتند و گفتند که باید به کلاس ششم بروم، ولی از نظر سن نمیتواند. بنابراین در کلاس چهارم پذیرفته شدم و تحصیلات دبستانی را در همانجا به پایان رساندم. در آن سال، در امتحان ششم ابتدایی شهر، نفر دوم شدم... از آنجا به دبیرستان سعدی رفتم. سال اول و دوم را در دبیرستان گذراندم... در سال 1321 تحصیلات دبیرستانی را رها کردم و به مدرسه صدر اصفهان رفتم برای ادامه تحصیل، ... از سال 1321 تا 1325 در اصفهان تحصیلات ادبیات عرب، منطق، کلام و سطوح فقه و اصول را با سرعت خواندم که این سرعت و پیشرفت موجب شده بود که حوزه آنجا با لطف فراوانی با من برخورد کند.»
شهید بهشتی در سال 1325 وارد حوزه علمیه قم شد و پس از تکمیل تحصیلات دوره سطوح، از سال 1326 در دروس خارج آن حوزه حاضر شد. در این مرحله در درس اساتید بزرگی مانند آیتالله محقق داماد، امام خمینی(ره)، آیتالله بروجردی، آیتالله سید محمدتقی خوانساری و آیتالله حجتکوه کمرهای حاضر شد و پلههای علم و اخلاق را یکی پس از دیگری طی کرد. همچنین علم فلسفه را از فیلسوف بزرگ مرحوم علامه طباطبایی فرا گرفت.
او از سال 1327 تصمیم گرفت تحصیلاتش را در زمینه علوم جدید نیز کامل کند. به همین دلیل پس از اخذ دیپلم، وارد دانشکده معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی فعلی) شد و دوره لیسانس را گذراند. در همین سالها زبان انگلیسی را نزد استادی خارجی فرا گرفت و دوره دکترای فلسفه و معقول را در سالهای 1335 تا 1338 با موفقیت به پایان رساند. شهید بهشتی توانست به بالاترین مدارج علمی در دو میدان علمی حوزه و دانشگاه دست یابد؛ اجتهاد حوزه و دکترای دانشگاه.
شهید بهشتی در طول حیات با برکت خود، هیچگاه از مبارزه با ظلم و بیعدالتی دستگاه حکومتی غافل نماند. او از هر فرصتی برای افشاگری استفاده میکرد. به همین دلیل ساواک برایش پرونده ویژهای تشکیل داد و بارها او را تحت تعقیب قرار داد. با این همه او به فعالیت مبارزاتی فردی قناعت نکرد و برای ایجاد هماهنگی بیشتر و متشکل کردن نیروها به فکر ایجاد تشکیلاتی نیمهمخفی برآمد و در این راست، حزب و تشکلی سیاسی را به کمک دیگر همرزمان خود به وجود آورد. وی همچنین در کلاسهای قرآنی که شرکتکنندگان آن به 400 تا 500 نفر هم میرسیدند، تفسیر قرآن میگفت که به دلیل ماهیت سیاسی این جلسات، از سوی ساواک بازداشت شد و همین امر، به تعطیلی جلسات فوق منجر شد.
شهید بهشتی در پیروزی انقلاب اسلامی سهم عمدهای داشت. پس از پیروزی انقلاب، از سوی امام خمینی(ره) به سمت ریاست دیوان عالی کشور منصوب شد و تا لحظه شهادت در این سمت باقی بود.
از شهید بهشتی آثار علمی ارزندهای اعم از کتاب، مقاله و سخنرانی بر جای مانده است. این آثار عبارتند از: خدا از دیدگاه قرآن، نماز چیست؟، بانکداری و قوانین عالی اسلام، یک قشر جدید در جامعه ما، روحانیت در اسلام؛ در میان مسلمین، مبارز پیروز، شناخت دین، نقش ایمان در زندگی انسان، شناخت، مالکیت و جاودانه تاریخ.
کتاب «اندیشههای حقوقی شهید بهشتی» در چهار فصل کلی تنظیم شده است. نخستین فصل با عنوان «قانون اساسی» نامگذاری شده است. در این فصل دیدگاههای شهید بهشتی راجع به قانون اساسی و ویژگیهای آن و نیز نقش او در تنظیم و تصویب قانون اساسی مورد بررسی قرار گرفته و دیدگاههای وی راجع به بعضی اصول قانون اساسی نیز در این فصل ارایه شده است.
«نظام(رژیم) سیاسی» در اندیشه شهید بهشتی، موضوع فصل دوم این مجموعه را تشکیل میدهد. در این فصل، دیدگاه وی درباره نظام سیاسی اسلام در عصر غیبت و رابطه آن با نظام جمهوری اسلامی مطالعه شده است.
سومین فصل این کتاب به «ولایت فقیه» اختصاص دارد. شرایط ولی فقیه، روش تعیین ولی فقیه، اختیارات ولی فقیه و رابطه آن با مرجعیت در این فصل بررسی میشوند.
چهارمین و آخرین فصل کتاب به «آزادیهای عمومی» میپردازد. در این فصل آزادی بیان (نشر افکار و عقاید)، آزادی مطبوعات، آزادی تحزب و تشکل و آزادی تجمعات و راهپیماییها مطالعه میشوند.
کتابهای قرآن کریم، نهجالبلاغه، مکاسب، لسانالعرب، مفردات الفاظالقرآن، بهشتی اینگونه بود، بررسی مبانی فکری آیتالله شهید دکتر بهشتی، تاریخ خلفا، ولایت فقیه، ربا، جاودانه تاریخ، ولایت مطلقه فقیه، صحیفه نور، قرداد اجتماعی، نظام ولایت فقیه، اقربالمورد، حقوق اسلامی، عروةالوثقی، فرهنگ حقوقی، روحالقوانین، المقنعة، بررسی فقهی - حقوقی شورای نگهبان و... از منابع و مآخذ مولف در تدوین این اثرند.
چاپ دوم کتاب «اندیشههای حقوقی شهید بهشتی» در شمارگان 2500 نسخه، 164 صفحه و بهای 21000 ریال راهی بازار نشر شد.