به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، در جهانی که ما در آن زندگی میکنیم، هر روز اتفاقات و حوادث بیشماری رخ میدهد. تخریب و آبادانی، جنگ و صلح، بلایای طبیعی، استثمار و استعمار، شکست و پیروزی و ... هر یک از این اتفاقات براساس نظمی است که خدای سبحان برای اداره نظام خلقت پیشبینی کرده است که از آن به سنتهای الهی تعبیر میشود. آنچه که سرنوشت دولتها، ملتها و افراد گوناگون را از یکدیگر متمایز میکند، نوع نگرش آنها و نیز نوع برخوردشان با سنتهای الهی است. بسیاری از ما این جمله معروف «تاریخ تکرار میشود» را بارها و بارها شنیدهایم، بدون آن که توجه داشته باشیم که این تاریخ نیست که تکرار میشود، بلکه آن چه تکرار شده، عملکرد ملتهاست که چگونه خود را مشمول سنتی از سنتهای الهی کردهاند.
توصیه قرآن کریم و اولیای دین به سیر در زمین و مطالعه تاریخ، برای تفنن و سرگرمی نیست بلکه هدف عبرتگیری و افزایش سطح بصیرت جامعه است تا راه موفقیت و سعادت جوامع قبلی را دنبال کرده و از مسیرهایی که سبب انحراف و لغزش آنها شده، خود را برحذر داریم. چرا که پروردگار عالم با هیچ قوم و ملت و دولتی پیوند دوستی نبسته و به نفع آنها وارد عمل نخواهد شد مگر آنکه خودشان شرایط دریافت رحمت الهی را فراهم آورند: «انالله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم (رعد،11)».
از اینرو، امیر مؤمنان علی(ع) کسی را با بصیرت میداند که بشنود و بیندیشد، نگاه کند و ببیند، از عبرتها بهره گیرد، آنگاه راههای روشنی را بپیماید و بدین تربیت از افتادن در پرتگاهها دوری کند.
افزایش بصیرت جامعه و عبرتگیری از تاریخ، نکتهای است که مورد توجه جدی مقام معظم رهبری بوده است: «این که من در طول چند سال گذشته همیشه بر روی بصیرت تأکید کردهام، به خاطر این است که یک ملتی که بصیرت دارد، وقتی مجموعه جوانان یک کشور بصیرت دارند، وقتی آگاهانه حرکت میکنند و قدم بر میدارند، همه تیغهای دشمن در مقابل آنها کند میشود. بصیرت این است. وقتی بصیرت بود، غبارآلودگی فتنه نمیتواند آنها را گمراه کند، آنها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نبود، انسان ولو با نیت خوب، گاهی در راه بد قدم میگذارد. شما در جبهه جنگ اگر راه را بلد نباشید، اگر نقشهخوانی بلد نباشید، اگر قطبنما در اختیار نداشته باشید، یک وقت نگاه میکنید میبینید در محاصره دشمن قرار گرفتهاید؛ راه را عوضی آمدهاید، دشمن بر شما مسلط میشود. این قطبنما همان بصیرت است.»
تاکید معظمله بر بصیرت از این نظر است که اساس یک نظام اسلامی را بصیرت شکل میدهد همانطور که در آغاز تشکیل حکومت اسلامی توسط پیامبر عظیمالشان اسلام(ص)، خداوند متعال مسیر حرکت را بر مدار بصیرت به پیامبر(ص) خود و پیروان او نشان میدهد: «قل هذه سبیلی الیالله علی بصیرة انا و من اتبعنی (یوسف،108)».
شرایط فتنهانگیز زمان ما و مخلوط شدن حق و باطل با یکدیگر بهگونهای است که تشخیص حق را برای مردم ـبهویژه عوامـ دشوار ساخته و بیبصیرتی عوام و دنیا طلبی خواص میتواند تکرار حوادث تلخ صدر اسلام را در پی داشته باشد. از اینرو لازمه رسیدن به ابعاد بصیرت، نگاه عمیق و دوباره ما به تاریخ است، آنگونه که حق از باطل آشکار شود. مسلما در تاریخ اسلام، پرعبرتترین و درسآموزترین حادثه، عاشورا بوده است. شاید اگر در آن زمانه وانفسا، مردمانی آگاه و با بصیرت میزیستند، و خط مشی اسلام محمدی را فراموش نمیکردند، فریاد یاری جویی امام حسین(ع) بیپاسخ نمیماند. اگر مسلمانان صدر اسلام، زراندوزی، پست و مقام، ترس و در یک کلام دنیا طلبی خود را بر مسیر هدایت حضرت محمد، عدالت علی، حق جویی حسن و ظلم ستیزی حسین(علیهمالسلام) ترجیح نمیدانند، امروز تاریخ بشریت شرمگین از ریخته شدن خون خدا بر زمین نبود.
اما راهی را که امام حسین(ع) در زمان خویش برگزید نمونه آشکار و حقیقی بصیرت است. بصیرت امام در شناخت هدف و وسیله، شناخت دشمن، شناخت موانع راه و شناخت راههای از میان برداشتن این موانع، منجر شد تا برای انجام یک تکلیف بزرگ الهی قیام کند و به حرکتی دست زند که تا پیش از او کسی به آن اقدام نکرده بود. بصیرت حسین(ع) آنجا بود که شهادت را نه وسیلهای برای تکلیف، بلکه پاداشی از سوی پروردگار دانست تا حق را از پس ابر باطل بیرون آورد و امروز این بصیرت بزرگ، حسین(ع) است که قطبنمای حکومت اسلامی ما و ملت ما خواهد بود. و بیشک اگر از آن غافل شویم، عاشورای دیگری تکرار میشود. بنابراین از نگاه رهبر انقلاب، کسب آگاهی و بصیرت برای یک ملت و بهویژه قشر دانشجو که افسران جوان جنگ نرم محسوب میشوند، اولین وظیفه قلمداد میشود.
در این مجال بخشی از اندیشههای ناب مقام معظم رهبری را در باب قیام امام حسین(ع) و عبرتهایی که میتوان از این حادثه بر گرفت، مطالعه میکنید. از آنجا که مطالب ارائه شده توسط معظم له در قالب سخنرانی و طی چندین سال و در حضور مخاطبان گوناگون صورت گرفته است، با حفظ محتوا و رعایت امانت، ویرایش مختصری در برخی عبارات و الفاظ صورت گرفته است. باشد که این تاریخ درسی برای جلوگیری از تکرار دوباره عاشورا در عصر ما باشد.
این اثر در چهار گفتار سامان یافته است: تحلیلی نو از ماهیت و هدف قیام حسینی، آنگاه که حسینبن علیها به مسلخ میروند! (عبرتهای عاشورا "1")، وقتی معیارها از دست رفت! (عبرتهای عاشورا "2")، تکرار عاشورا؛ پیش چشم انقلاب (عبرتهای عاشورا "3").
کتاب «حسین(ع) چه میخواست بگوید؟» در 107 صفحه و از سوی موسسه علمی، فرهنگی بصیرت منتشر شده است.