حجتالاسلام محمدباقر معرفت، معتقد است که آیتالله معرفت با تربیت شاگردان بسیاری در حوزه علوم قرآنی، توانست زمینهساز جنبش و حرکت اجتماعی به سمت جامعهای قرآنی باشد.
حجتالاسلام و المسلمین محمدباقر معرفت، فرزند آیتالله معرفت، در گفتوگو خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، در مورد شخصیت این عالم شیعی در مباحث سیاسی ـ اجتماعی گفت: بنده به خاطر دارم زمانی که قصد نوسازی منزل پدر را داشتیم، همراه پدر برای خرید لوازمی به مغازهای رفتیم که صاحبان مغازه افرادی ضد انقلاب بودند؛ لذا تا دیدند که دو روحانی در مغازه آمدهاند. شروع به تهمت و افترا و نقد کردند به نحوی که اگر بنده تنها در آنجا میبودم به احتمال قوی با آنها درگیر میشدم، ولی مرحوم پدر با سکوت تمام حرفهای آنها را گوش کرد و در آخر که صحبتها بیربط آنها تمام شد، با آرامش خاصی گفتند: «انشاءالله همه چیز درست میشود»، تا آنها این جمله را شنیدند گویا آب روی سر آنها ریخته شد و خاموش شدند و در ادمه پدر گفتند: «من اطمینان دارم که همه چیز وفق مراد همه شیعیان و بچه شیعهها خواهد شد».
وی افزود: این خیلی مهم است که در بحرانها انسان بتواند خود را کنترل کند و با جملاتی جو را ملتهب نکند و مخاطب را به آرامش بازگرداند. همچنین به خاطر دارم که عدهای روحانی به منزل آمدند و از روند حوزه بسیار گله داشتند و معتقد بودند که اگر فضای حوزه تغییر نکند، حوزه از همپاشیده میشود. که مرحوم پدر نیز با آرامش و اطمینان خاصی گفتند که «بنده بسیار اطمینان دارم که حوزه به بالاترین مقامهای علمی میرسد و در حال تربیت جوانهایی هستیم که حوزه در آینده نتیجه خود را نشان خواهد داد»؛ لذا به دانشجویان و طلاب بسیار امیدوار بود.
این مدرس حوزه علمیه قم اظهار کرد: شاگردپروری آیتالله معرفت به نحوی بود که زمانی دانشجویان و طلاب علوم قرآنی به همراه پدرم به دیدار مقام معظم رهبری رفتند و ایشان میفرماید که چند نفر حاضران شاگردان شما هستند؟ که دیده شد بالاتفاق همه شاگرد پدرم هستند؛ لذا این شاگردپروری پدرم زمینهساز حرکت اجتماعی بوده است.
این محقق خاطرنشان کرد: خاطره دیگری را برایتان بگویم که نشان از حساسیت پدر به جامعه بود؛ زمانی ایشان در ابتدای کوچه متوجه شد که فرد مسنی به جوانی که صدای آهنگ حرامی را از ماشین خود بلند کرده بود، لعن و نفرین میکرد که پدرم به او گفت: «نباید بچه شیعه را لعن کرد، بلکه باید برای او دعا کرد تا هدایت شود و همچنین راهنماییاش کن تا دیگر این آهنگ را نگذارد»، این دید مثبت پدرم به جوانان شیعه بود! و همان «ما رأیت الا جمیلا» است که حضرت زینب(س) در اوج بحران، دارای آرامش روحی بالایی بود که پدرم هم اینگونه بود؛ لذا در اوج بحرانها کافی بود که 5 دقیقه فقط کنار و همراهشان باشید، که ثمره آن، انتقال آرامش بود.
وی در پاسخ به این سؤال که با توجه به اینکه آیتالله معرفت، طلایهدار تحول در علوم قرآنی بود، آیا به مباحث تحول در سیستم درسی حوزه نیز قائل بود و کار و فعالیت خاصی انجام میداد؟، عنوان کرد: مرحوم پدرم در جلسه درس خارج فقهی که در منزل داشت، به صورت سامرایی جلسه را اداره میکرد؛ یعنی شما اگر وارد جلسه میشدید اصلا متوجه نمیشدید که درباره چه موضوعی در حال گفتمان هستند؛ چرا که موضوع واحد نبود و هر یک از شاگردان رفتهاند روی موضوعی تحقیق کردهاند، اما در چارچوب خاصی؛ مثلا کتاب صلاة؛ بدینگونه که هر یک، فرعی را به دست میگرفتند و پدرم مدیریت چالشها را داشت و میانرشتهای بحث میکرد.
این محقق علوم اسلامی افزود: با شیوه سنتی تدریس حوزوی مخالف نبود و آنها را نفی نمیکرد، ولی معتقد بود که فردی که در حال تدریس موضوع واحدی است، نباید خود را در آن موضوع جامد کند، بلکه باید از این چارچوب خود را خارج کند و بالاتر برود؛ لذا میگفت که نگذارید فقط یک نفر سخن بگوید و مابقی گوش کنند.
محمدباقر معرفت تأکید کرد: پدرم با نگاه و توجه به گذشته، قائل به تغییر و تحول در حوزه علمیه بود، ولی با احترام به سنت و گذشتگان، خود نیز نظر خاصی در تحول در نظام درسی حوزه داشت؛ مثلا معتقد بود که اگر درس خارج فقه با حضور شاگردان کثیری اجرا شود، نتیجه مناسبی ندارد و کلاس پرورشی و تحقیقی نیست، بلکه صرف درس دادن است. گرچه از افتخارهاست که درس آیتالله خویی، آخوند خراسانی، نائینی شاگردان زیادی وجود داشته است، ولی پدرم معتقد بود که این روش امروزه کارآمد نیست و باید محدویتهایی را ایجاد کرد و تخصصیتر با فقه برخورد شود و کلاسها با حضور شاگردان کمتری برگزار شود.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا درس خارج فقه و اصول آیتالله معرفت با توجه به اینکه وی قرآنپژوه بود، تفاوت داشت؟ گفت: پدرم در درسها محور را قرآن میگذاشت و میخواست بحث را از طریق قرآن پرورش دهد؛ لذا در درس و بحث ابتدا به سراغ قرآن و سپس حدیث و در مرحله بعد به سراغ امور و مسائل دیگر میرفت.
این مدرس حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: مثلا در اینکه آیا مرجع میتواند از اهل سنت باشد ابتدا به آیه شریفه: «وَمَا کُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدًا» تمسک میکرد؛ چرا که «مضل» به معنای گمراه است؛ لذا چون آنها پیروی امیرالمؤمنین(ع) نکردهاند و حرف پیامبر خدا(ص) را گوش نکردهاند، «مضل» هستند و لذا کسی «مضل» است و راه خود را گم کرده است، نمیتواند «عضد» و بازوی توانا و مرجع ما باشد.
این فرزند آیتالله معرفت افزود: یکی از دغدغههای مهم پدرم این بود که چرا در حوزه و فقه به قرآن کمتر اهمیت داده میشود، که آیتالله جوادی نیز اخیرا برای قرآنپژوهان سخن گفتند که تا حوزه قرآنی نشود، کشور اصلا قرآنی نمیشود؛ لذا گاه متأسفانه دیده میشود که افرادی له سخنان برخی از بزرگان همچون آخوند خراسانی اهمیت بالایی میدهند، اما به پژوهشهای قرآن اهمیت نمیدهند.
وی در مورد اهمیت پژوهشهای قرآنی در کشور گفت: برای یک فوتبالیست گاه 400 میلیون هزینه میکنند و اتفاقا رفتارش به فرهنگ کشور ضربه زده است، ما نمیگوییم برای پژوهشهای قرآنی 400 میلیون،بلکه 40 ملیون هزینه کنید، اما افرادی مثل پدرم به این امر واقف بودند و هیچگاه حواله دیگری نکردند و خود مشغول به کار شدند و هیچگاه با سفارش تحقیق نمیکرد، بلکه خودجوش تحقیق میکرد و کاری را به عهده دیگران نمیانداخت.
انتقادپذیری عاملی مهم در پیشرفت علمی آیتالله معرفت بود
حجتالاسلام اسعدی با بیان اینکه آیتالله معرفت آثار خود را حرف آخر تلقی نمیکرد و گامی در مسیر پیشبرد علم میدانست، گفت: وی انتقاد بر آثارش را میپذیرفت و به ویرایش و اصلاح کتاب خود میپرداخت برای نمونه مسئله نسخ را در کتاب التمهید بازبینی کرد.
حجتالاسلام و المسلمین «محمد اسعدی»، عضو هیئت علمی گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، ضمن بیان این مطلب درباره آیتالله معرفت، گفت: با توجه به اینکه چند ترمی را در خدمت آیتالله معرفت حضور داشتم و از بیانات و مباحثش استفاده کردم و شاگرد مستقیم وی بودم، نکاتی در مورد شخصیت علمی و اخلاقی آیتالله معرفت هست که فکر میکنم در جامعه علمی برای اساتید و دانشجویان قابل توجه باشد.
وی افزود: یکی از نکات شخصیتی آیتالله معرفت بحث آزاداندیشی است که امروزه هم مورد نیاز جامعه علمی است؛ فارغ از برداشتهای ناقص یا غلطی که از موضوع آزاداندیشی میشود. در شخصیت آیتالله معرفت نقاطی قابل توجه است که فکر میکنم رویکرد درست درباره آزاداندیشی را به ما نشان میدهد.
اسعدی اظهارکرد: با توجه به اینکه آیتالله معرفت عالم سنتی حوزه بود و در حد اجتهاد مراحل را طی کرده بود، اما در حصار محدودی از معلومات حوزوی گرفتار نشد و سعی کرد که فکرش را به صورت باز دنبال کند و تفکر و تعمق داشته باشد؛ در حوزه فقهی، تفسیری و بعضی از مسائل اجتماعی.
این محقق و مدرس حوزه و دانشگاه تصریح کرد: استاد معرفت تعلق به هیچ جریان و حزب خاصی نداشت، در عین حال با متفکران جریانهای مختلف سنتی و روشنفکری دوست بود و ارتباط فکری داشت، حتی این ارتباط اختصاص به محیطهای حوزوی نداشت و محیطهای دانشگاهی را هم یکی از عرصههای فکری و علمی خویش تلقی میکرد و به صورت فعال در دانشگاهها حضور پیدا میکرد.
وی تقریبگروی را از صفات بارز آیتالله معرفت دانست و گفت: یکی دیگر از عناوینی که میشود در باب شخصیت آیتالله معرفت عنوان کرد، بحث تقریبگروی است. در حوزه مباحث اسلامی یکی از نیازهای بسیار عمده روز ما تقریبگروی است، به این معنا که علما و دانشمندان به نسبت فرقهها و مذاهب مختلف اسلامی توجه داشته باشند.
اسعدی در ادامه سخنانش اظهارکرد: آیتالله معرفت از جمله علمای برجستهای است که اگر بخواهیم مشابه کارش را از زوایه تقریبگروی در نظر بگیریم، کارش مشابه طبرسی در مجمعالبیان در حوزه تفسیر است. اگر مجمعالبیان را بررسی و ملاحظه کنیم، مرحوم طبرسی آگاه و آشنا به آرای مختلف مذاهب اسلامی از سنیها، صحابه و دیگران بود. آیتالله معرفت در حوزه تفسیر و علوم قرآن این رویکرد را دنبال کرد که رمز موفقیت وی هم همین بود و این عاملی شد برای اینکه آثارش ماندگار شود.
حجتالاسلام اسعدی، شاگردپروری را از صفات بارز آیتالله معرفت دانست و در اینباره تشریح کرد: نکته سوم درباره شخصت آیتالله معرفت شاگردپروردی بود. شاگردپروری طبیعتا در حوزه اخلاق استادی میگنجد و آیتالله معرفت این صفت را داشت. در طول مدتی که در خدمت وی بودم، کاملا این حس ملموس بود که دسترسی به ایشان کاملا به راحتی امکانپذیر بود؛ یعنی بر خلاف بعضی از اساتیدی که عمدتا در دانشگاهها دانشجویان با آنها برخورد میکنند و فقط در کلاس درس میشود از آنها استفاده کرد، آیتالله معرفت ساعات مختلفی را در خارج از درس به راحتی برای شاگردان اختصاص میداد، در مسجد و حتی در منزل به اشکالات و سؤالات دانشجویان و طلبهها اهمیت میداد.
وی افزود: بارها حتی بعد از جلسات پرسش و پاسخ با سؤال کنندگان صحبت میکرد و از افرادی که سؤالات خوبی مطرح میکردند، تقدیر میکرد. بعضی از اساتید هستند که فارغ از بحث درس و استاد و شاگردی فقط در قالب درسهای رسمی پاسخگوی دانشجویان و طلبهها هستند، اما آیتالله معرفت فارغ از این چارچوب پاسخگوی سؤالات بود و تشویق کننده محققانی بود که به وی مراجعه داشتند.
اسعدی، تواضع علمی را صفت بارز آیتالله معرفت عنوان و درباره آن گفت: عنوان چهارم شخصیت آیتالله معرفت تواضع علمی و عملیاش بود، به لحظ اخلاقی افرادی که به نوعی به وی نزدیکتر بودند، بهتر میتوانند در اینباره توضیح دهند، اما آن چیزی که برای بنده قابل توجه است این بود که آیتالله معرفت نسبت به مسائل علمی، فروتنی خاصی داشت و از اینکه پاسخگوی سؤالات معمولی دانشجویان و طلاب پایههای پایین باشد، ابایی نداشت و به طور جدی وارد گفتوگو میشد. روحیه طلبگی و حوزوی خاص خودش را داشت که با مردم کوچه و بازار نشست و برخواست داشت و به مسجد میرفت و پاسخگوی سؤالات جزئی مردم و دانشجویان بود.
این محقق و مدرس در پایان سخنانش گفت: در ارتباط با تواضع علمی نکته جالب این است که آیتالله معرفت آثار خودش را در واقع حرف آخر تلقی نمیکرد و گامی در مسیر پیشبرد علم میدانست؛ لذا گاه نقدهایی را بر آثارش میپذیرفت و به ویرایش و اصلاح کتاب خود میپرداخت. نمونه آن را میتوان در مسئله نسخ مشاهده کرد که در اواخر حیاتش کتاب التمهید را بازبینی کرد و بعضی از مسائل علمی را با جسارت و شهامت تمام بازبینی کرد، از جمله مسئله استعمال لفظ در اکثر از معنا را.
از آیت الله معرفت کتاب «ولایت فقیه» در فروشگاههای دفتر نشر معارف و سایت پاتوق کتاب موجود و قابل تهیه است.