loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

داوری اردکانی: من همچنان منتقد تجددم

نویسندگان مرتبط : رضا داوری اردکانی

رئیس فرهنگستان علوم با تأکید بر اینکه علم در دوره جدید عین پژوهش است و اصل جامعه جدید پیشرفت است که آن هم با پژوهش میسر می‌شود، یادآور شد: جامعه بدون معنویت دوام نمی‌آورد.

به گزارش خبرنگار مهر، در ادامه سلسله نشستهای درباره علم که از سوی کانون اندیشه جوان برگزار می‌شود، دکتر رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم، درباره علم و سیاستگذاریهای علمی و آموزشی کشور سخن گفت.

رئیس فرهنگستان علوم اظهار داشت : علم و پژوهش باید از آن دست اموری باشند که به از روی طبع صورت می‌گیرد. وقتی جامعه‌ای علم را طلب می‌کند دیگر نمی‌پرسد چرا باید علم را طلب کرد یا مشکل طلب علم چیست. اما امروز این سؤال را می‌پرسیم. ظاهراً باید مشکلی پیش آمده باشد که این سؤال پرسیده می‌شود.

وی افزود: شاید جامعه‌شناسان این حرف مرا نپسندند و من هم نمی‌خواهم دو چیز تشبیه شده به هم را یکی بگیرم اما هر جامعه‌ای مثل یک ارگانیسم است که باید دارای اجزای هماهنگی باشد. هر چند چون جامعه بزرگ است ما ظرافت آن را درک نمی‌کنیم.

این استاد فلسفه یادآور شد: اگر چیزی در جامعه در جای خود قرار نگرفته باشد آن وقت همه نظرها متوجه آن می‌شود، چنانکه وقتی کسی بیمار می‌شود، تمام فکر و ذکرش متوجه عضو بیمار می‌شود.

وی با اشاره به اینکه مرکز توجه نیاکان ما علم بوده است، افزود: ‌این طلب نزد نیاکان ما از درون بوده است. اگر طلب از درون نباشد اتفاقی نمی‌افتد. اما چه طلبی پیدا شد که نیاکان ما به چین و هند و یونان رفتند و همه علوم زمانه خود را فرا گرفتند؟

داوری با تأکید بر اینکه ما در دوره جدید، علم اروپایی را با طلب نگرفتیم، گفت: آن زمان که نیاکان ما علم را گرفتند فایده نمی‌خواستند اما این بار ما در واقع علم نمی خواستیم، بلکه اسلحه و توپ و صنایع و ساعت و پارچه و ابزار و وسایل زندگی و به طور کلی کالای تکنیکی‌ که اروپا ساخته بود نظر ما را جلب کرده بود.

وی افزود: اولین توجهات در این رابطه از عصر صفویه آغاز شد و این توجه زمانی آشکارتر شد که جنگ ایران و روس شکل گرفت. در این جنگ این توجه به وجود آمد که روسها چیزی دارند و دارای تعلیمات و امکاناتی هستند که ما آنها را نداریم. اما باید توجه داشت که مسئله عباس میرزا طلب علم نبود. سؤال وی این بود که شما چه ترجیحی بر ما دارید و چه چیزهایی دارید که ما نداریم؟

داوری در ادامه به اعزام افرادی به اروپا برای یادگیری تکنیکهای آن زمان اشاره کرد و گفت: این در حالی بود که تا دهه‌ها کسی برای فراگرفتن علوم انسانی به اروپا نرفت. پس از مدتی امیرکبیر به فکر افتاد به جای اینکه محصل به خارج فرستاده شود علم را به ایران بیاورد. در نتیجه وی مدرسه دارالفنون را تأسیس کرد.

وی سپس با طرح یک سؤال سخنانش را ادامه داد: این چه سری است که ما در دوره اول علمی خودمان از کوچک و ساده شروع کردیم و به تدریج پیش رفتیم و به کمال رسیدیم، در حالیکه در دوره جدید با وضع بالنسبه خوب شروع کردیم اما به تدریج تنزل پیدا کردیم تا جایی که بعضی از مؤسسات ما تعطیل شدند مثل دارالفنون و مدرسه علوم سیاسی و...؟

داوری در پاسخ به این سؤال گفت: در حقیقت ما برای آن چیزهایی که طلب می‌کردیم فکر نکرده بودیم و به بنیادش نیندیشیده بودیم. ما نمی‌دانستیم که چگونه باید به مقصود برسیم و هرگز به این فکر نکردیم که ممکن است شکست بخوریم. ما دارالفنون را تقریباً در یک زمان با عثمانیها و ژاپنیها تأسیس کردیم اما دارالفنون ما و عثمانیها به دانشگاه تبدیل نشد در حالی که این اتفاق در ژاپن افتاد.

وی تصریح کرد: در واقع باید پرسید که آیا وسایلی که ما در اختیار داریم متناسب با مقاصد ما هست یا نه؟ در واقع کار ما در تأسیس مدارس، آموزشهای خاصی مثل مهندسی، داروسازی و مانند آن بود که البته مفید بود اما علم جدید مادام که در حال آموزش است جامعه را ثابت نگه می‌دارد در حالی که علم در دوره جدید عین پژوهش است.

استاد فلسفه دانشگاه تهران با اشاره به اینکه اصل جامعه جدید پیشرفت است که آن هم با پژوهش میسر می‌شود، افزود: در واقع اصل مدارس ما آموزش بود. البته پژوهش بدون آموزش میسر نمی‌شود اما تاریخ آموزش ما خیلی طولانی شده است. ما در طی تمام این دوره جدید آموزشگاه علوم داشتیم و نه پژوهشگاه.

داوری سپس به نهضتهای آزادی‌بخشی پرداخت که امیدوار بودند با رسیدن به استقلال به سرعت راه توسعه را طی کنند. وی ادامه داد: البته قسمت اول این آرزو بر آورده شد و کشورهای مستعمره استقلال پیدا کردند اما در واقع استعمار نو به وجود آمد. آنچه مردم این کشورها می‌گفتند این بود که ما می‌خواهیم همه آن چیزهایی را داشته باشیم که کشورهای غربی دارند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: غربی شدن از نظر من یعنی مثل اروپا شدن. اما خیلی زود معلوم شد داشتن چیزهایی که غربیها دارند خیلی هم آسان نیست. اما وقتی مردمی دری را می‌زنند و باز نمی‌شود باید بپرسند که چرا این در باز نمی‌شود.

داوری تأکید کرد: علم و تکنولوژی چندان اهمیت دارد که هیچ کشوری نمی‌تواند از آن صرف‌نظر کند. توسعه با علم صورت می‌گیرد و کسانی که در پی توسعه‌ هستند باید علم داشته باشند. اما باید توجه داشت که علم هم با پژوهش میسر می‌شود.

وی افزود: از دانشمند نباید توقع داشت که به تاریخ و شرایط پیشرفت علم بپردازد. این کار، کار مجموعه‌ای از دانشمندان و اهل نظر و عمل است. یعنی کسانی که صاحب فضیلت عملی هستند و می‌دانند "کِی" و "کجا"، "چه باید کرد".

رئیس فرهنگستان علوم با اشاره به اینکه چند سال پیش مقاله‌ای نوشت و در آن تأکید کرد که تعداد مقالات نشانه پیشرفت علم نیست، تأکید کرد: به صرف اینکه تعداد مقالات افزایش پیدا کرده است علم پیشرفت نمی‌کند، چرا که کتابها و مقالات تکراری، بی‌محتوا و مانند آن کم نیست.

داوری تصریح کرد: من با انتشار مجلات علمی پژوهشی مخالفتی ندارم اما الزام به اینکه مقاله، باید در مجله علمی پژوهشی منتشر شود، همانطور که ممکن است اثرات خوبی داشته باشد، نکاتی منفی نیز در پی دارد. اما اگر کسانی بتوانند از تکلفاتی که مقررات برای آنها فراهم می‌کند رها شوند آنگاه نتایج خوبی حاصل می‌شود.

وی با تأکید بر اینکه مقاله حاصل پژوهش است، گفت: پژوهش نیز خود حاصل روندی صبورانه و طولانی است. علم با عجله سازگار نیست. از سوی دیگر ما بی‌تردید در تکنولوژی مشکلاتی داریم. صنایعی داریم که نوپا هستند. این صنایع باید راه بیفتند و برای این کار باید پژوهش انجام شود. اما اگر مقالات و پژوهشهای ما حاصل یک مسئله نباشد ما راه به جایی نخواهیم برد.

استاد فلسفه دانشگاه تهران یادآور شد: جامعه جدید و پیشرفته، بدون علم جدید حاصل نمی‌شود. این علم، علم قدرت است نه به این معنا که هرکس آن را داشته باشد صاحب قدرت خواهد بود. علم پاستور است که بهداشت را بنیان گذاشت. گذشتگان علم داشتند و با آن زندگی می‌کردند اما هم‌اکنون علم بر طبیعت استیلا پیدا می‌کند و با آن می‌توان به حاکم شدن بر موجودات رسید.

مؤلف "سیاست، تاریخ؛ تفکر" افزود: در زمانه ما سیاست بی علم متصور نیست. این دو به هم پیوسته‌اند. معنی این حرف این نیست که سیاست از علم استفاده می‌کند. علم در واقع به سیاست و قدرت سیاسی کمک می‌کند. این اتحاد اگر اتحادی بی‌تکلف باشد به نتیجه می‌رسد اما اگر تکلف وجود داشته باشد سیاست از عهده آن بر نمی‌آید و نمی‌تواند جهت علم را معین کند، گرچه شاید بتواند جهت پژوهشها را تعیین کند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه با اشاره به اینکه علوم انسانی در حیث علمیت خود هیچ تفاوتی با علوم دیگر ندارد، ‌گفت: اگر ما نمی‌توانیم به مکانیک و فیزیک تحکم کنیم، بنابراین به علوم انسانی هم نمی‌توانیم تحکم کنیم. اینکه من توسعه بخواهم اما به جای علم اقتصاد و جامعه‌شناسی موجود، علوم دیگری بخواهم، توسعه ممکن نخواهد شد.

داوری در پایان گفت: من همچنان منتقد تجددم و معتقدم جامعه بدون معنویت دوام نمی‌آورد. اما جامعه معنوی و سالم باید با خواست و نیت ما متحقق شود که البته این خواست و نیت ما و این تحقق با علم اجتماعی ممکن می‌شود. نه باید افراط کرد و نه تفریط؛ نه اینکه بگوییم غرب، غروب حقیقت است و نه اینکه معتقد باشیم هر چه غرب می‌گوید درست است و چون و چرایی در آن نمی‌توان کرد. آنها به مسائل خود پاسخ داده‌اند و ما هم باید چنین کنیم.

جمعه 14 خرداد 1389
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
اخبار مرتبط
محصولات مرتبط