loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

رضا امیرخانی: هر کس خاطراتش را می نویسد نگاه تعالی خواه و توسعه گرا دارد

نویسندگان مرتبط : رضا امیرخانی | عماد افروغ

مراسم رونمایی از کتاب جدید دکتر عماد افروغ با حضور علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی، رضا امیر خانی نویسنده، مهدی قزلی نویسنده و جمعی از نویسندگان و فعالین فرهنگی در خانه مهر رضا (ع) برگزار شد.

سه‌شنبه 6 شهریور 1397

به گزارش پاتوق کتاب فردا به نقل از پایگاه خبری سوره مهر، رضا امیرخانی از نویسندگان کشورمان در این مراسم گفت: سوال نخست این است؛ شخصیت اول خاطرات آقای افروغ کیست؟ آیا خود آقای افروغ هستند؟ خانواده ایشان؟ همسر و فرزندان؟ اگر از من بپرسید شخصیت اول کتاب کیست، بدون شک «لفور» (محلی در سواد کوه واقع در شمال کشور) می گویم. مهم ترین کسی که از او چیزی می آموزیم لفور است. آنچه در این کتاب می آموزیم از لفور است و باید به او احترام بگذاریم.

امیرخانی با اشاره به اینکه اولین مرتبه ای است که آقای دکتر افروغ را از نزدیک زیارت می کنم، گفت: تمام نکات موجود در کتاب نشان می دهد لفور شخصیت اول کتاب است، اصل تغییر و جایی که بازنمایی شخصیت پنهان دکتر است در لفور بوده و هم اینکه لفور کلبه هایدگر و کهفی که هر پیامبری برای اینکه بین مردم باشد به آن نیاز دارد، است.

وی توضیح داد: لفور نکته دیگری هم دارد، همه علمای ما در فصول مختلف سال ییلاق و قشلاق داشتند اما چرا ما اینها را فراموش کرده ایم؟

نویسنده کتاب «رهش» بیان کرد: ما امروز در جامعه مانور تجمل داریم، نوکیسه گانی هستند که مانور تجمل می دهند، هرچند سال ها رزمایش زهد برگزار کردیم، ولی در کنار آن امروز فرزندانشان مانور تجمل می دهند، از این منظر لفور مهم است و جلوی رزمایش زهد و تجمل را گرفته است و حتی نوه اش هم روزی مانور تجملانه برگزار نمی کند. بنابراین تا آقای دکتر با من تماس گرفتند پذیرفتم در این مراسم شرکت کنم.

نویسنده رمان «منِ او» توضیح داد: من خاطرات را می نویسم. در این مملکت افرادی که این کار را می کنند حتماً افراد محترمی هستند، برای اینکه در کشوری زندگی می کنیم که خاطرات ثبت نمی شود، اما خاطرات کمک می کند دوباره تکرار نکنیم. به نظرم هر کس خاطره می نویسد نگاه تعالی خواه و توسعه گرا دارد.

امیرخانی گفت: نگاه تعالی خواه یعنی محاسبه نفس در خاطرات وجود دارد و نگاه توسعه گرا یعنی محاسبه اجتماعی وجود دارد و برای کسی که خاطره می نویسد این دو نگاه پدید می آید. مهمترین مسایل تاریخی ما ثبت خاطرات نشده است.

وی ضمن اشاره به گفت و گو خود با یکی از مسئولان سازمان انرژی هسته ای گفت: با یکی از مسئولان هسته ای صحبت می کردم و به او گفتم تاریخ شما را خائن می شناسد اگر خاطره هایتان را ننویسید. خاطره نوشتن شما با ثبت جلسات متفاوت است، اما بسیاری از مسئولان فکر می کنند اگر مستندنگاری از جلسات در کارشان باشد تمام است. اما توضیحات خود فرد از ماجرا بسیار ارزشمند است و باعث می شود خائن تلقی نشود.

وی گفت: ۲۵ سال است خاطره می نویسم. در این مدت چیزهایی را اضافه کردم و حتی در مورد میزان کالری مصرفی بدنم، میزان وزنم و... همه چیز را ثبت می کنم و پس از گذشت زمان از روی آن درمی یابم که چقدر مفید است، ولی هرگز به انتشار خاطراتم در زمان حیاتم فکر نکردم. شاید این خاطرات برای ورثه من پس از مرگم نانی باشد.

وی گفت: آنچه فکر می کنم را در خاطراتم می نویسم چون می دانم منتشر نخواهد شد.

امیرخانی با بیان اینکه خاطرات نیاز به گذشت زمان دارد، گفت: برایتان خاطره ای از یک مرجع تقلید که خاطره هایش را ثبت می کردم تعریف می کنم. این مرجع عالیقدر مدتی را در زندان قزل حصار به دلیل فعالیت های انقلابی به سر برده بود. به ایشان گفتم این بخش مهم است. ایشان فرمودند من در زندان راحت بودم و مشکلی نداشتم. حتی یک قرآن شخصی داشتم که با خودم به داخل سلول می بردم و بلافاصله قرآن را به بنده نشان دادند. هنگام نظاره قرآن به یکی از صفحات آن برخوردم که چند عدد لاتین در آن صفحه ثبت شده بود. پرسیدم آن اعداد لاتین چیست، فرمودند زندان راحتی بود و این اعداد موج قرائت قاریان مصری در رادیوست که من نوشتم. با گفتن این سخنان ۴ جلسه به گفتن خاطرات همین اعداد لاتین گذشت.

امیرخانی توضیح داد: مطمئن باشید ۱۰ تا ۲۰ سال بعد اگر خاطرات خوانده شود موضوعاتی روشن خواهد شد. اما یک سوال شاید مطرح شود و آن اینکه چرا هر جلسه ای که آقای افروغ دعوت کنند من خواهم رفت؟ چون ایشان حقی بر گردن جامعه دارند. برای من کسانی مثل حجت الاسلام زائری ، علی مطهری، آدم هایی که شاید ربطی در ظاهر به هم نداشته باشیم، اما در دوره ای از بحران ها خود را در آیینه نگاه کردند، ارزیابی از خود داشتند و بعد از گروه و اجتماع ارزیابی دادند مهم هستند. این دنیاگریزی کار مهم و انقلابی بود و این افراد انقلابی بوده و در ذهنم انقلابی تر شدند. این گروه برای من فارغ از نوشته و کارشان ارزش ویژه ای دارند.

در این مراسم رونمایی ابتدا نویسندگان و فعالان فرهنگی به ایراد سخن پرداخته و پس از آن عماد افروغ اظهار داشت: احساس می کنم هدفی که از این جلسه داشتم حاصل شد چرا که می خواستم برای بحث های بعدی سرنخ هایی حاصل شود.

وی افزود: من هر زمان که دلم می گیرد می نویسم، این نوشتن باعث می شود اعجاز صورت گیرد و از آن دل گرفتگی خارج شوم. در زمان نوشتن فکر نمی کردم کتاب را چاپ کنم. ما انقلاب را یک گفتمان می دانیم و با آن ایده به نقد سیاست ها و رفتارها رسیدم. معتقدم اگر نقد نبود معلوم نبود چه می شد. نقد مربوط به قدرت مدنی است. اگر ما نقد و گفتمان نداشته باشیم باید به نقد مقابل تن دهیم.

افروغ با بیان اینکه طرح این مسایل دو قطبی بودن نیست بلکه بحث امنیت تضاد است گفت: توصیه می کنم خطبه 186 نهج البلاغه را بخوانید .

این مولف در پایان با بیان اینکه اگر لفور را نداشتم دق می کردم توضیح داد: روز آخرت نامه اعمال را مرور می کنند، من زحمت خدا را کم کردم. امیدوارم خدا از این باب پاداش مضاعفی به من بدهد.

کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
اخبار مرتبط
محصولات مرتبط