یک نویسنده افغان با بیان این که در افغانستان به معنای واقعی کلمه ناشر وجود ندارد گفت: کتابها اغلب از سوی مدارس چاپ میشوند و بیشتر در میان دانشآموزان همان مدرسه توزیع میشود زیرا در این کشور سیستم توزیع وجود ندارد.
محمدحسین محمدی، نویسنده در گفتوگو با خبرنگار باشگاه خبری فارس «توانا» در خصوص تعداد کتابهای منتشر شده خود، اظهار داشت: تاکنون 4 کتاب یا عناوین «انجیرهای سرخ مزار»، «تو هیچ گپ نزن»، «از یاد رفتن» و کتاب «تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان» از من منتشر شده که چاپ نخست کتاب «انجیرهای سرخ مزار» در سال 83 منتشر شد و هماکنون چاپ چهارم آن وارد بازار میشود، مجموعه «تو هیچ گپ نزن» نیز چاپ نخست آن در سال 88 به بازار عرضه شد.
وی با اشاره به رُمان کوتاه «از یاد رفتن» افزود: این اثر در سال 86 چاپ شد، همچنین جلد نخست کتاب «تاریخ تحلیلی داستاننویسی افغانستان» که در نمایشگاه بیست و دوم کتاب تهران در سال گذشته منتشر و از سوی نشر چشمه روانه بازار کتاب شد.
وی با بیان اینکه کتاب «فرهنگ داستاننویسی افغانستان» در سال 85 توسط نشر «شهاب ثاقب» به بازار کتاب عرضه شد، اضافه کرد: 2 کتاب «دختر آفتاب و دیو سیاه» برای نوجوانان در سال 84 و مجموعه شعر «یک آسمان گنجشک» در سال 81 توسط کانون پروش و فکری کودکان و نوجوانان وارد بازار شد.
* داستان «15سال قبل» نخستین داستان کوتاه افغانستان است
محمدی در خصوص کتابهای منتشر شده خود در کشور افغانستان، ادامه داد: مجموعه داستانی با عنوان «خوشهها و ملخ» برای مخاطب نوجوانان در سال 86 تا 87 و کتاب «افسانه بود و نبود بودگار بود» که یک مجموعه 4 جلدی از افسانههای افغانستان میباشد در کشور افغانستان منتشر شده است.
این شاعر افغان افزود: از دیگر کتابهای منتشر شده من در افغانستان میتوان به «غُچی غُچی بهار شد» و مجموعه ترانههای افغانی که در تیر سال 89 در شهر هرات افغانستان برای کودکان چاپ شده است، اشاره کرد.
این نویسنده گفت: هماکنون به دلیل ارائه دفاعیه پایاننامه تحصیلی به دانشگاه از نوشتن دوری کردم، اما تلاش میکنم جلد دوم «تاریخ تحلیلی و داستاننویسی افغانستان» را به پایان برسانم.
وی در خصوص جلد اول کتاب «تاریخ تحلیلی و داستاننویسی افغانستان»، اضافه کرد: این کتاب به شکل داستان معاصر نوشته شده است، محتوای این اثر از نخستین داستانی که در ادبیات معاصر افغانستان وجود دارد آغاز و تا پایان سال 57 شمسی را در بر می گیرد.
محمدی داستان «15 سال قبل» را نخستین داستان کوتاه افغانستان دانست و تصریح کرد: نخستین داستانواره افغانستان «جهاد اکبر» به قلم مولوی محمدحسین پنجابی در سال 1298 شمسی در این کشور منتشر شده، این کتاب یک رمان تاریخی است که به جنگهای افغانستان و انگلیس یا جنگهای استقلال افغانستان میپردازد.
* بسیاری از واژههای فارسی در کشور ایران به فراموشی سپرده شده است
وی درباره بکاربردن زبان افغانی در آثارش ادامه داد: زبان به کار برده شده در داستانهای بنده فارسی است، زیرا زبان افغانستان، زبان فارسی است.
محمدی با بیان اینکه ساختار و واژگان زبان افغانی با زبان فارسی کمی متفاوت است، اضافه کرد: زبان فارسی که در ایران است به نوعی به روز شده است و با ورود تکنولوژی در ایران، واژهسازی در زبان فارسی صورت گرفته است.
این نویسنده با بیان اینکه زبان فارسی در ایران پیشرفت کرده و برخی از کلمات آن دچار تغییر و تحول شده، افزود: به دلیل عدم ورود تکنولوژی، زندگی مدرن و تعداد بیسوادان در کشور افغانستان، زبان این کشور تغییر و تحول اساسی نداشته است.
محمدی تحول در زبان فارسی را در کشور ایران مثبت ندانست و گفت: بسیاری از واژههای خوب زبان فارسی در کشور ایران به فراموشی سپرده شده است و امروز از آن کلمات استفاده نمیشود بلکه بیشتر از واژه بیگانه استفاده میشود.
وی با بیان اینکه زبان فارسی در افغانستان قدمت و اصلیت خود را حفظ کرده است، اضافه کرد: این زبان در کشور افغانستان کمتر دچار هجوم زبانهای بیگانه شده است.
محمدی زادگاه زبان فارسی را در افغانستان دانست و ادامه داد: یک دانشجو و دانشآموز افغانستانی با متون کهن فارسی اگر مواجه شود خیلی دچار مشکل نخواهد شد به دلیل اینکه واژههایی که تاریخ بیهقی و کتابهای ثنایی غزنوی به کار برده شده است هنوز در بین مردم عامی افغانستان نیز استفاده میشود.
* بیشتر واژههایی که امروز در افغانستان بکار میرود ریشه فارسی دارند
این نویسنده در خصوص برخی از واژهها و کلمات بکار برده شده در زبان فارسی افغانستان گفت: کلمه موزه در زبان فارسی ایران به معنی جایست که میراث فرهنگی و آثار باستانی در آن نگهداری میشود، اما در زبان فارسی کشور افغانستان، چکمه به این معنی است.
وی اضافه کرد: بیشتر واژههایی که امروزه در افغانستان از آن استفاده میشود ریشه فارسی دارند و مردم بیسواد هم از آن واژهها استفاده میکنند، اما اگر در ایران واژهای با عنوان «چکمه» عنوان شود همه تصورشان به کفش جلب میشود و معنی اصیلی آن را فقط فردی که دانشجوی ادبیات است میتواند درک کند و معنی آن را بفهمد.
محمدی ادامه داد: برخی از تغییر و تحولات در زبان فارسی ایران مثبت نبود و ضربههایی نیز به آن وارد کرده است، اما در برخی از مواقع این تغییرات به نفع زبان بود.
وی در خصوص زبان فارسی بکار برده شده در آثارش افزود: واژههای بکار رفته در آثار بنده بیشتر فارسی است و تمام واژهها بین عامه مردم افغانستان استفاده میشود، چون داستانها بیشتر در بستر اجتماعی اتفاق میافتد.
این نویسنده با بیان اینکه واژه زبان ترکی و هندی وارد زبان فارسی افغانستان شده است، گفت: در زبان فارسی افغانستان برخلاف زبان فارسی ایران، زبان ترکی و هندی وارد شده است و شاید برخی از کلماتی که در کتابهای بنده ذکر شده است واژههای ترکی و هندی باشند، این هم به دلیل آن است که برخی از ساکنان کشور افغانستان ترکزبان و اُزبک هستند و داد و ستد مردم افغانستان با این قوم زیاد است به همین دلیل واژه زبان ترکی وارد زبان فارسی شده است.
وی رفت و آمد مردم افغانستان را به کشور هند بیشتر از کشورهای دیگر دانست و اضافه کرد: به دلیل این رفت و آمدها، زبان هندی وارد زبان فارسی افغانستان شده، همانطور که واژگان زبان فارسی وارد زبان هندی شده است.
* نویسندگان افغانی در کشورشان کمتر با چاپ و نشر کتاب مواجه هستند
وی در خصوص ویژگیهای آثار خود اضافه کرد: مردم باید نسبت به آثارم اظهارنظر کنند، داستانهایی که از بنده در کشور افغانستان چاپ شده است توسط مدیر یک دبیرستان خصوصی منتشر شده، زیرا در این کشور انتشارات وجود ندارد.
وی دلیل توجه برخی از مدیران مدارس کشور افغانستان به چاپ کتاب را اهمیت آنها به فرهنگ کتاب و کتابخوانی دانست و ادامه داد: هماکنون در افغانستان به معنای واقعی کلمه ناشر نداریم مثلأ ناشر بنده در کشور ایران نشر چشمه است، اما در افغانستان چنین ناشری نیست و نویسنده بیشتر با چاپخانه روبرو است نه ناشر؛ یعنی هزینه چاپ، نشر و توزیع کتاب به عهده خود نویسنده است.
این نویسنده کتاب بیان کرد: در افغانستان بنگاه انتشارات وجود دارد، اما وقتی که وارد آن میشویم میبینیم که انتشارات نیست بلکه بیشتر به چاپخانه شبیه است به همین دلیل نویسندگان افغانی در کشورشان کمتر با چاپ و نشر کتاب مواجه هستند.
وی اضافه کرد: کتابهایی که در کشور افغانستان منتشر میشود از سوی مدیران مدارس، انجمن و مراکز خصوصی منتشر میشود و این نهادها در راستای فعالیتهای خود کتابهایی را منتشر میکنند.
محمدی ادامه داد: کتابهایی که در مدارس چاپ میشوند بیشتر در میان دانشآموزان همان مدرسه توزیع میشود و خارج از آن کمتر، زیرا در این کشور سیستم توزیع وجود ندارد.
* تعداد علاقمندان به کتاب در افغانستان بسیار کم است
این نویسنده کتاب با بیان اینکه فرهنگ کتاب و کتابخوانی در بین مردم کشور افغانستان بسیار پائین است، ابراز داشت: حدود یکصد نسخه از کتاب «انجیرهای سرخ مزار» که از سوی انتشارات نشر چشمه منتشر شد، به افغانستان فرستاده شده، این در حالی است که 6 هزار نسخه در ایران و 500 نسخه در افغانستان عرضه شده است.
وی تعداد علاقمندان به کتاب را در افغانستان بسیار کم دانست و ادامه داد: اگر هم در این کشور ناشری وجود داشته باشد به سختی کار میکند، زیرا حداکثر تیراژ کتاب در این کشور یک هزار نسخه است و این تیراژ کاملا توزیع و پخش نمیشود و حتی به دست خواننده هم نمیرسد.
محمدی در خصوص جایگاه ادبیات داستانی در افغانستان بیان کرد: کتابهایی که در ایران منتشر میشود به افغانستان نیز فرستاده میشود به همین دلیل بسیاری از نویسندگان این افغان، با نویسندگان ایرانی اشنا هستند.