loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

کتاب «شهر خدا» پناهیان

نویسندگان مرتبط : علیرضا پناهیان

حجت الاسلام علیرضا پناهیان را بیشتر به عنوان سخنران شناخته شده است و احتمالا تا به حال متنی از وی دیده نشده اما به تازگی اولین کتاب وی از سوی انتشارات فرهنگ گستر منتشر شد.



چهارشنبه 3 شهریور 1389

به گزارش رجانیوز، این کتاب اگرچه سال گذشته نیز به شکلی محدودتر منتشر شده بود، اما این بار با فرمی زیباتر به چاپ رسیده است.

قرار است در آینده کتابهای بیشتری براساس تنظیم و تنسیق سخنرانی های استاد پناهیان به چاپ برسد که ظاهرا چیزی حدود 50 عنوان کتاب را دربر می گیرد.

فصل اول کتابی که پیش رو داریم به نثر او نوشته شده است؛ فصلی به نام آشنایی با شهر خدا که در واقع توصیف رمضان با زبانی شاعرانه است. این فصل از لحاظ اولین برخورد با نثر پناهیان (برای بیشتر مخاطبان) حایز اهمیت است. قلمی صمیمی که تلاش می کند آموزنده باشد و نوعی لطافت در ارتباط با خدا را به نمایش می گذارد.

مثلا در فقره ای می خوانید: «به هر حال اهالی این شهر از بس قیامت را باور دارند با آنکه کسی آنها را سرپا نگه نداشته است، گویی دائم ایستاده زندگی می کنند، و روز و شب ایام صیام را در قیام به سر می برند. همه خود به حساب خود می رسند...» یا «یکی از مشخصات مناجات هاشان در این شهر این است که هیچ گاه درست نمی فهمی، بالاخره از سر محبت خدا حرف می زنند و گریه می کنند یا از سر خوف و خشیت او است که ناله می کنند. با آنکه از او می ترسند، هیچ گاه از او فرار نمی کنند. و با اینکه همیشه به سمت او می روند و به او هم می رسند، اما این رسیدن هیچ گاه به پایان نمی رسد.»

با اندکی درنگ در این فقرات در می یابیم که آیات و احادیث متفاوت در پشت جمله ها نهفته بی آنکه قول معصوم یا کلام کتاب الله ظاهرا در کار باشد. این شیوه در سراسر فصل وجود دارد و بدان غنای خوبی بخشیده.
کتاب سپس حاصل جمع آوری و تنقیح چند سخنرانی است که در6 فصل سامان یافته و در 300 صفحه گنجانده شده است، فصول عبارتند از: اذن ورود، روش های تربیتی رمضان، زکات روح، گوهر اخلاص، میوه حکمت، و شاید تقوا.

هر فصل به نوبه خود به بحثهای مرتبط تقسیم می شود که از ابتدای کتاب قدم به قدم مخاطب را با ماه مبارک و رموز آن آشنا می کند. به گونه ای که می توان آن را به نوعی آداب الصیام خواند. چیزی که عملی و البته معرفتی است. هر چند بسیاری از مخاطبان احتمالی کتاب مومنینی هستند که به روزه و شناخت آن اهتمام دارند اما در این اثر نکات تازه ای خواهند یافت که حاصل تحقیقات و مداقات فراوانی است که به زبانی ساده در اختیار قرار گرفته است.

به هر حال پناهیان را به عنوان سخنرانی مسلط می شناسند. با این اثر شاید بتوان گفت او همچنین نویسنده ای چیره دست است. علیرضا پناهیان در سالهای گذشته هرچه بیشتر از یک خطیب محافل دانشجویی به سوی یک تئوریسین فرهنگی حرکت کرده است و مکتوب و منظم شدن ایده های شفاهی او، می تواند به این روند دامن بزند.

فهرست و نمایه آیات و روایات در پایان کتاب و مخصوصا موضوع بحث ها که در حاشیه هر صفحه نشان دهنده موضوعات مورد بحث همان صفحه است از بهترین تمهیداتی شمرده می شود که در این کتاب اندیشیده شده است، زیرا به این ترتیب یافتن یا باز یافتن مطلب مورد نظر آسان شده بهره بردن از کتاب سهولت می یابد. این اثر را موسسه چاپ و نشر فرهنگ گستر به بازار آورده است.


بخش هائی از کتاب را با هم میخوانیم:

این رسول خداست که ندا میدهد: آی مردم، شهر خدا با (دستانی پر از) برکت و رحمت و مغفرت به شما رو کرده است...

شهرها همه در ظرف مکان جای ندارند. خداوند مهربان در عالم شهری دارد، که در ظرف زمان قرار یافته است. شهر خدا که در زمانی معلوم و با گنجایشی نا محدود، همه ساله محل اقامت مهمانان خدای بزرگ میشود، همان خانه ی ملکوتی خداست و ضیافت خانه ی ملک پادشاهی پروردگار رحمان است، که با عظمت بی نظیری، مانند قلعه ای با برج و باروهای بلند بر روی تپه ای از باغستان بهشت بنا شده است. شهری که در آن این بار ملائکه به دور ساکنان خانه ی خدا طواف میکنند، و برای پذیرایی از مهمانان خدا محرم می شوند...

نگهبانان شهر، شیطان و قبیله اش را که به آدم حسادت کرده بودند، به این مهمانی بزرگ راه نمیدهند، تا اهالی شهر در خلوتی بی مانند، با خدای خود تنها بمانند، و در نهایت آسودگی از شر شیاطین با آرامش تمام در آغوش پر مهر خداوند پناه بگیرند. محافظان شهر، روز و شب از تک تک ساکنان مراقبت می کنند و با انوار خود هر گونه کدورت و کراهتی را از آنان می زدایند.

در بیرون شهر پیداست که ملائک دستان ابلیس را بسته اند و دشمنان انسان را از تازیانه های خود خسته اند. بی هیچ مزاحمتی از مهمانان خدا محافظت می کنند و تا بارگاه نورانی پروردگار در تمام مسیرها مهمانان را همراهی می نمایند...

بعضی ها طبق معمول با خدا فاصله ای ندارند. ولی بعضی ها چند کوچه آن طرف تر همسایه ی خدا هستند. به هر حال در درون همه ی خانه ها، همیشه و بیش از همه ی اوقات دنیا، حضور خدا احساس می شود. دست ها را به سوی خدا دراز می کنند، ولی خدا را نزدیکتر از همیشه در آغوش مناجات خود می یابند و مدهوش ملاقاتش میشوند...

در شهر خدا به مهمان ها وعده داده شده است که اگر تا شام لب به آب و نان نزنند و جسم خود را از طعام و شراب خالی نگه دارند، خداوند جان آنان را از جام خود سیراب می کند و از جانب خود سیرشان می گرداند. ایشان هم، حاضرند از گرسنگی و تشنگی بمیرند، اما جای خوان خدا را در جانشان خالی نگاه دارند، تا هنگامه ی تحقق وعده ی الهی را در اوج ضعف جسمانی روزه داری خود تجربه نمایند. گویا از نور او نیرو می گیرند و از سیر به سوی او سیراب می گردند.

تنها در این شهر می شود حقیقت دنیا را دید و شیرینی آخرت را چشید. آدم قبل از ورود به این شهر، باور نمی کند که زندگی بدون دست آلودن به دنیا چگونه می تواند این همه دلچسب باشد. تازه آنجا می شود فهمید در زندگی هر چه از دنیا بهره مند شوی، کمتر از لذت حیات برخوردار میشوی. از حداقل خورد و خوراک گذشتن، تو را قوی می کند و دنیا را ضعیف و حقیر. در این شهر می شود دید که دنیا چگونه اسیر آدمی است و هرگز نمی تواند بر او سلطه یابد.

باید روی ماه رمضان را بوسید و گل نازنین وجودش را بویید. باید شب وجود را با نور او روشن کرد و در مهتابی نورش راه های آسمان را پیدا کرد. باید با وضو وارد شهر خدا شد و با تمام وجود به خاکش سجود کرد. شهر خدا را باید مانند خانه ی خدا گرامی داشت و برای ورود به آن باید محرم شد. شهر پر مهری که مهد معرفت است و ماه خوب رویان عالم.

این کتاب در فروشگاههای دفتر نشر معارف و سایت پاتوق کتاب موجود و قابل تهیه است.

کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
اخبار مرتبط
محصولات مرتبط