loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

روایت مادر شهیدان جنیدی را در کتاب «مگر چشم تو دریاست !» بخوانید

انتشارات مرتبط : شهید کاظمی

نویسندگان مرتبط : جواد کلاته عربی

«مگر چشم تو دریاست!» روایت مادر شهیدان جنیدی، اثر خالق «راهی به مجنون» توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.

یکشنبه 12 آبان 1398

به گزارش پاتوق کتاب فردا به نقل از خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، «مگر چشم تو دریاست!» روایت مادر شهیدان جنیدی، اثر خالق «راهی به مجنون» توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.

بر اساس این گزارش، این کتاب که زندگی شهیدان محمد، عبدالحمید، نصرالله و رضا جنیدی را از زبان مادر روایت می کند، به قلم جواد کلاته عربی نگاشته شده است.

شهیدان جنیدی در خانواده ای مجاهد و روحانی متولد می شوند. پدر شهدا پس از سال ها تحصیل و تدریس در حوزه علمیه قم در سال ۱۳۵۴ به زادگاهش شهرستان پیشوا بازمی گردد. ایشان پس از انقلاب به پیشنهاد آیت الله محمدی گیلانی و با حکم امام خمینی به امامت جمعه شهرستان رودسر منصوب می شود و بعد از رحلت امام هم با حکم مقام معظم رهبری تا پایان عمرش در سال ۱۳۷۷ در این سنگر مقدس خدمت می کند. نصرالله، نخستین شهید خانواده جنیدی در سال ۱۳۵۹ در جبهه آبادان به شهادت می رسد.

نصرالله جنیدی عضو ستاد جنگ های نامنظم شهید چمران بود. رضا، کوچک ترین پسر خانواده، از بسیج رودسر به جبهه غرب اعزام می رود و در همان اعزام اول به شهادت می رسد. ضدانقلاب با آگاهی از اینکه او فرزند امام جمعه است، بر سر تبادل پیکر او از نیروهای ایرانی طلب پول می کند، اما با مخالفت پدر و مادر شهید روبه رو می شود. محمد، سومین شهید و پسر ارشد خانواده، به عنوان بسیجی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) در عملیات خیبر در حالی به شهادت می رسد که برادرش عبدالحمید، ناظر شهادتش است و نمی تواند پیکر برادرش را به عقب برگرداند. در نهایت، عبدالحمید هم پس از سال ها تحمل جراحت های جنگ، در سال ۱۳۷۹ به جمع برادران شهیدش می پیوندد.

بخش هایی از متن این کتاب، به فعالیت های حاج آقا جنیدی، حاج خانم جنیدی، دامادها و عروس های این خانواده مجاهد در پشت جبهه می پردازد. همچنین، بخش هایی از متن کتاب نیز شامل روایت هایی از چهار بازدید مقام معظم رهبری از بیت شهیدان جنیدی است.

در بخشی از این کتاب درباره روزهای آخر عمر شهید عبدالحمید جنیدی می خوانیم:

توی آخرین دست نوشته اش در همان سررسید خیلی بدخط نوشته: «بسم الله الرحمن الرحیم. اصلاً نمی توانم دیگر از امروز حرف بزنم. شاید به مغزم فشار بیاورم و [بتوانم] از دلم حرف بزنم. امروز ۲۶/۶/۷۹ یعنی نزدیک سالگرد شهدا که از...» دوسه کلمه هم نوشته که معلوم نیست چه است، اما مشخص است آخرین جمله هایی که می خواسته بنویسد، ناتمام مانده و انگار دیگر نتوانسته حتی حرف های دلش را هم بنویسد. خدا می داند توی دلش چه می گذشته آن لحظه. سررسید را که نگاه می کردم، صفحهٔ قبل از این مطلب آخری، شعری را ناقص نوشته بود که کاملش را از بچه ها پرسیدم؛ «شکست عهد من و گفت هرچه بود گذشت، به گریه گفتمش آری ولی چه زود گذشت. بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید، بهار رفت و تو رفتی و هرچه بود گذشت

کتاب مگر چشم تو دریاست روایت مادر شهیدان جنیدی می باشد که به قلم توانای جواد کلاته عربی در قطع رقعی و ۲۷۰ صفحه به رشته تحریر در آمده و همزمان با ایام سیزده آبان توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.

برای خرید اینترنتی این کتاب از سایت پاتوق کتاب فردا اینجا را کلیک نمایید.

کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
اخبار مرتبط
محصولات مرتبط