کتاب «ساختار انقلابهای علمی» نوشته تامس کوهن با ترجمه سعید زیباکلام، به وسیله سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت) انتشار یافت.
کتاب «ساختار انقلابهای علمی» نوشته تامس کوهن با ترجمه سعید زیباکلام، به وسیله سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت) انتشار یافت.
تامس کوهن در مقدمه کتاب درباره نگارش این کتاب نوشته است:
«این کتاب نخستین گزارش کامل منتشرشده طرحی است که طراحی اولیه آن به پانزده سال پیش بر میگردد. در آن زمان من دانشجوی تحصیلات تکمیلی در رشته فیزیک نظری و تقریباً در مراحل پایانی نگارش رسالهام بودم. مشارکت خوشیُمن من در یک درس دانشگاهی آزمایشی، به منظور آموزش علوم فیزیکی به دانشجویان غیررشتههای علوم طبیعی، نخستین باب آشناییام را با تاریخ علم فراهم ساخت. در کمال شگفتی، آشنایی من با شیوة عمل علمی و نظریات علمی منسوخ، برخی از تلقیهای بنیانیام را دربارة ماهیت علم و دلایل موفقیت ویژة آن بهطور مبنایی با تردید مواجه ساخت.
این تلقیها تا حدودی حاصل آموزشهای علمی و تا حدودی ناشی از تعلق غیرحرفهای بود که از دیرباز به فلسفه علم داشتم. صرفنظر از میزان سودمندی آموزشی و مقبولیت انتزاعی تلقیهای مذکور، میان آنها و ماجرایی که پژوهشهای تاریخی نشان میداد هیچ سازگاری وجود نداشت. با این وصف، تلقیهای مذکور برای بسیاری از بحثهای مربوط به علم، اساسی بوده و هستند. بنابراین بهنظر میرسید که کاوش درباره ناکامی آنها در بیان حقیقتِ امر، کاملاً بجا و شایسته است.
در آن سالها، وقت زیادی از من صرف کاوش در حوزههایی میشد که نسبت آشکاری با تاریخ علم نداشتند، امّا تحقیقات جدید در این حوزهها معضلاتی را آشکار میکنند، شبیه آنچه تاریخ به من مینمایاند. پانوشتی که تصادفاً بدان برخوردم مرا متوجه آزمایشهایی کرد که به مدد آنها ژان پیاژه، هم جهانهای مختلف کودک در حال رشد را تشریح میکند و هم فرایند انتقال از یکی به دیگری را. یکی از همکارانم مرا بر آن داشت مقالاتی را در حوزة روانشناسی ادراک، بهویژه مقالات روانشناسان گشتالتی، بخوانم. همکار دیگری نظریهپردازیهای وُرفدرباب تأثیر زبان بر جهانبینی را به من معرفی کرد. و کواین معماهای فلسفی تمایز تحلیلی تألیفی را برایم گشود. این گونه کاوشهای تصادفی و بیضابطه است که جامعة پژوهشگران امکان آن را فراهم میکند، و تنها بهواسطة آن بود که من توانستم با رسالة تقریباً ناشناختة لودویک فِلِکآشنا شوم. رسالهای که پیشاپیش بسیاری از اندیشههای مرا بیان کرده بود.اثر فِلِک به همراه اظهارنظر یکی از پژوهشگران جوان، فرانسیس ساتن، توجه مرا به لزوم طرح این اندیشهها در عرصة جامعهشناسی جامعة علمی جلب کرد. اگرچه خوانندگان با اشارات معدودی به این آثار یا گفتگوها در کتاب مواجه خواهند شد، لیکن دین من به آنها بیش از آن چیزی است که بتوانم بازگویم یا ارزیابی کنم.
دعوت به سخنرانی برای مؤسسة لوئلدر بوستن در آخرین سال کاوشم بهعنوان پژوهشگر جوان، برای نخستین بار این امکان را برایم فراهم کرد تا تلقی کماکان در حال تغییر و تحول خود را از علم در معرض نقد و ارزیابی قرار دهم. حاصل آن دعوت، مجموعهای از هشت سخنرانی بود که تحت عنوان "در جستجوی نظریة فیزیکی" در مارس 1951 ایراد شد. در سال بعد، تدریس تاریخ علم را شروع کردم. مشکلات تدریس در حوزهای که هرگز بهطور منظم در آن حوزه مطالعه نداشتم در حدود یک دهه مجال اندکی برایم باقی گذاشت تا به تفصیل صریح اندیشههایی بپردازم که در ابتدا مرا به این وادی کشانده بودند. با این وصف، خوشبختانه آن اندیشهها منشأ رویکرد ضمنی من و نیز برخی مسائل ساختاری در بسیاری از تدریسهای پیشرفتهترم شدند. بنابراین، من باید از دانشجویانم برای درسهای ارزشمندی که گرفتهام تشکر کنم، درسهایی هم دربارة مقبولیت اندیشههایم و هم دربارة فنون مناسب برای ابلاغ مؤثّر آنها. همان رویکرد و مسائل ساختاری به اکثر پژوهشهای عمدتاً تاریخی و ظاهراً متنوع من، که پس ازپایان دورة پژوهشگریام منتشر کردهام، وحدت بخشیدهاند. برخی از آن پژوهشها به نقش عمدهای که نوعی از مابعدالطبیعه در پژوهشهای نوآورانة علمی ایفا میکند، میپردازند. برخی دیگر، نحوة انباشت و پذیرش مبانی آزمایشی نظریة جدید از سوی دانشمندان متعهد به نظریة ناسازگار قبلی را بررسی میکنند. آنها ضمناً، به توصیف نوعی تحول میپردازند که من آن را در ذیل، "ظهور" یک نظریة جدید یا اکتشاف نامیدهام. گذشته از اینها، موقعیتهای کاری دیگری از این قبیل نیز وجود دارند.
مرحلة پایانی تحول این کتاب با دعوتی برای گذراندن سال تحصیلی 19581959 در مرکز مطالعات پیشرفته در علوم رفتاری آغاز شد، جایی که بار دیگر توانستم بهطور بیوقفه بر روی مسائل مطرحشده در این کتاب تمرکز کنم. حتّی مهمتر از این تمرکز، حضور یکساله در جامعهای عمدتاً مرکب از عالمان علوم اجتماعی بود که مرا با مسائل پیشبینیناشدهای دربارة تفاوتهای میان جامعه دانشمندان علوم اجتماعی و جامعة دانشمندان علوم طبیعی که در میان آنها آموزش دیده بودم مواجه کرد. بهویژه، من از تعدد و دامنة تعارضات آشکار میان عالمان اجتماعی دربار? ماهیت مسائل و روشهای مُجاز علمی شگفتزده شده بودم. هم تاریخ و هم آشنایی مستقیم من با علوم طبیعی این تردید را در من ایجاد کرد که پژوهشگران علوم طبیعی، در مقایسه با همتایان خود در علوم اجتماعی، پاسخهای محکمتر و بادوامتری به چنین سؤالهایی دارند. با این وصف، کار و کاوش در ستارهشناسی، فیزیک، شیمی، یا زیستشناسی بهنحوی است که معمولاً مناقش? شایع بر سر مبانی را، که امروزه فیالمثل میان روانشناسان یا جامعهشناسان وجود دارد، ایجاد نمیکند. تلاش برای کشف منشأ این اختلاف مرا بر آن داشت تا نقش آنچه را که از آن پس "پارادایم" خواندهام، بشناسم. مقصود من از پارادایم، دستاوردهای علمیای است که عموماً پذیرفته شدهاند و برای مدتی مسائل و راهحلهای الگو را در اختیار جامعهای از کاوشگران قرار میدهند. به محض اینکه این قطعه از پازل من در جای خود قرار گرفت، پیشنویس این کتاب بهسرعت تهیه شد.»
انتشارات سمت کتاب «ساختار انقلابهای علمی» را در 292 صفحه با قیمت 3650 تومان منتشر کرده است.
از دکتر سعید زیباکلام کتابهای «چیستی علم»، «خلاف جریان» و «معرفت شناسی علوم اجتماعی » در فروشگاههای دفتر نشر معارف و سایت پاتوق کتاب موجود و قابل تهیه است.