loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

کار فرهنگی؛ جهاد فرهنگی ما در این دوره (بخش دوم)

اشاره: این سخنان گزیده و ویراسته مباحثی است که یکی از فعالان فرهنگی، در آغازین روزهای سال 1390، در جمع کارشناسان موسسه مطالعات تکنولوژی رسام و برخی فعالان بسیج دانشجویی بابل ایراد شده است و ناظر به فعالیت‏های جمعی، رویکردها و گستره فعالیت در زمینه‏های اقتصادی، فرهنگی، علمی و آموزشی و همچنین انتقال تجربیات فرهنگی و تشکیلاتی است.
****
ادامه از بخش اول

■ برنامه‏های مشترک با مراکز جبهه فرهنگی
اما درباره الزامات اجرایی مراکز مورد نظر مثلاً حوزه هنری یا دفتر مطالعات جبهه فرهنگی یا...، این را باید با مسئولان آن مراکز در تهران یا قم صحبت بکنید و به توافق برسید. اما بدانید که راحت می‏توانید در زمینه برگزاری دوره‏های آموزشی و چند کار مشترک به توافق برسید. زمینه‎های کاری شما با دفتر مطالعات زیاد است. من فقط مواردی از آنها برمی‏شمارم:
1ـ دوره خبرنگاری،
2ـ دوره روزنامه‏نگاری،
3ـ دوره مستندسازی،
4ـ نمایشگاه عکس،
5ـ نمایشگاه کاریکاتور،
6ـ نمایشگاه پوستر و طراحی،
7ـ دوره آشنایی با اندیشه‏های امام(ره) و رهبر معظم انقلاب و دیگر دوره‏های آموزشی و معرفتی،
8ـ تاریخ شفاهی دفاع مقدس،
9ـ ثبت تاریخ شفاهی مساجد فعال و انقلابیون استان،
10ـ تاریخ شفاهی هنرمندان و نویسندگان انقلاب،
11ـ پیگیری رهنمودها و منویات رهبر معظم انقلاب درباره استان،
12ـ تهیه مستند در زمینه نوآوری‏های اقتصادی، کشاورزی و صنعتی استان،
و دهها مورد دیگر.
از بعد دیگری، شما باید توان اجرایی خودتان را در نظر بگیرید. قرار هم نیست یک دفعه مانند دفتر مرکزی یا شعبه خراسان یا آذربایجان شرقی، پروژه‏های مختلفی بردارید. شاید خودتان به این نتیجه برسید که ما فعلاً در راستای فعالیت‏های دفتر، سه تا نیرو داریم و فقط یکی دو تا پروژه با آنها ـ یا هر مرکز دیگری که مدنظرتان است ـ شروع می‏کنیم. بعد به مرور زمان، فعالیت و فعالان‏تان را افزایش می‏دهید.

■ فرصت در استان زیاد است
از این نکته غافل نشوید که پتانسیل در منطقه بسیار زیاد هست. شما فقط باید این پتانسیل‏ها را کشف کنید. البته کشف پتانسیل‏ها و ظرفیت‏ها و افراد، یک هنر هست و هر کسی چنین هنری ندارد. مرحوم کاظمی آشتیانی، رئیس فقید پژوهشکده رویان، چنین هنری داشت. شاید ایشان از لحاظ علمی، یک نخبه علمی جدی و درجه یک محسوب نمی‏شد، ولی یک نخبه‏یاب و استعدادشناس خوبی بود. آدم مدیری بود، مدیری توانا و قابل.

■ از عنایات خدا در هنگام کار غافل نشوید
یک مسأله دیگر هم به شما بگویم که خداوند برخی از دریچه‏ها را هنگام کار و اجرا، به روی آدم باز می‏کند. «والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا». وقتی ما اهل جهاد باشیم و در صحنه حاضر باشیم، خداوند راههایش را به ما می‏شناساند. پس از عنایات خدا در هنگام کار و فعالیت، غافل نشوید. از سویی دیگر، خیلی از استعدادها و افراد، زمانی که کار شما در استان جدی می‏شود، خودشان را به شما معرفی می‏کنند. متأسفانه بعضی‏ها چنین روحیه‏ای دارند؛ یعنی روحیه شروع کاری ندارند اما آدم‏هایی هستند که وسط کار اضافه می‏شوند. شاید به همین خاطر است شروع کار، به اندازه نصف کار ارزش و اهمیت دارد. پس شروع آگاهانه کار و فعالیت خیلی مهم است.

■ تغییر فضاهای فرهنگی با برافراشتن عَلَم
همین که عَلَم جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی (هم در حوزه اندیشه و عمل با رویکرد عدالت‏خواهانه و اسلام ناب) و چنین نگاهی در استان برافراشته شود، خیلی از فضاهای فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی استان تغییر خواهد یافت. هم چنان که خود حضور دولت احمدی‏نژاد و استقامتش در دولت نهم، باعث شکل‏گیری عرصه‏های جدید برای فعالیت و شکسته شدن جبهه‏گیری‎های قدیمی و شکل‏گیری جبهه‏های جدید شد. در فضای دانشجویی هم نفس حضور جنبش عدالت‏خواه، معادلات خیلی از تشکل‏های دانشجویی را عوض کرد و می‏بینیم که بسیج، انجمن اسلامی‏ها، جامعه اسلامی‏ها نسبت به قبل، انقلابی‏تر و فعال‏تر و عدالت‏خواهانه‏تر شدند. خودش یک موج و گفتمان جدید را در بین تشکل‏های دانشجویی و حتی اساتید دانشگاه‏ها ایجاد کرد. ماهنامه سوره با رویکرد عدالت‏خواهانه‏اش همین طور. لذا وقتی شما هم همین کار را شروع کنید، فضاهای فرهنگی تغییرات محسوسی خواهند کرد. متأسفانه مشکل ما این است که کسی گفتمان فرهنگ انقلابی و جبهه فرهنگی را در استان به صورت همه جانبه بلند نکرد، و هر موقع هم کسی آن را به صورت موقتی و مقطعی در دوره ای بلند کرد، خودش در استان و منطقه تاثیر گذار شد. پس نفس بلند کردن این عَلَم خیلی مهم است.
یادم هست که با جمعی از دوستان شورای مرکزی جنبش عدالت‏خواه دانشجویی، خدمت استاد رحیم‏پور ازغدی رسیدیم. ایشان به ما ـ با این مضمون ـ گفتند: «به جای اینکه در این دانشگاه و آن دانشگاه، شعبه بزنید و تشکل ایجاد کنید، اولویت اول‏تان این باشد که عَلَم عدالت‏خواهی را خوب نگه دارید، به موقع اعتراض و انتقاد کنید. عدالت‎خواهی کنید. بلند نگه داشتن عَلَم عدالت‏خواهی توسط نیروهای حزب‏اللهی و مذهبی خیلی مهم است».

■ مطالعه آثار اساتید جبهه فرهنگی انقلاب
حالا که بحث از استاد رحیم‏پور ازغدی شد بد نیست که اشاره بکنم که ما متأسفانه از ایشان درست و حسابی استفاده نمی‏کنیم و همین که تلویزیون هفته‏ای یک یا دوبار سخنرانی‏اش را پخش می‏کند، قانع شدیم و الآن خود ما فعالان فرهنگی یا بسیجی، گوش نمی‏دهیم. غالباً می‏گوییم که ایشان حرف جدیدی ندارد! واقعاً تاسف‏آور است. ایشان حرف‏های تازه بسیاری دارد، همچنان که جبهه فرهنگ و فکر انقلاب حرفهای بسیاری دارد. هنوز خیلی از جاها، بحث‏های ایشان و نگاه جبهه فرهنگی انقلاب نرفته است. خیلی از مباحث ایشان به دست مخاطبان اصلی‏اش نرسیده است. ایشان 12 تا کتاب و بیش از 260 تا سخنرانی دارند که ما متأسفانه، غالب آنها را نخوانده‏ایم و نشنیدیم. حداکثر سه چهارتا کتاب‏شان را دیده‏ایم: «محمد(ص) پیامبری برای همیشه»، «علی(ع) و شهر بی‏آرمان»، «حسین(ع) عقل سرخ» و «مهدی(عج) ده انقلاب در یک انقلاب». خوب بقیه کتاب‏هایش چی؟ برخی از کتاب‏هایش اخیراً به چاپ بیست و چهارم رسیده است، اما هنوز قابل مقایسه با تجدیدچاپهای آن جبهه مقابل ما نیست. یادم هست که کتاب‏های اکبر گنجی در مدت دو سه سال، بیست و هشت بار تجدیدچاپ شد. با این که کتاب‏های ایشان از لحاظ محتوایی و بعد اسلامی، قابل مقایسه با کتاب‏های استاد رحیم‏پور نیستند و فقط ژورنالیستی هستند. آثار بقیه نویسندگان و اساتید جبهه فرهنگی انقلاب نیز همین طوری مانده‏اند و خوب توزیع نشدند. حالا در این میان کتاب‏های چند نفر مانند آقای امیرخانی و آقای سید مهدی شجاعی چند بار تجدیدچاپ شده است، اما آثار بقیه اساتید چطور؟ از اساتید این جبهه بگذریم. کتاب‏ها و مباحث امام(ره) رهبر معظم انقلاب هم مورد توجه جدی ما نیستند. اولاً چند کتاب و چند درصد از آثار رهبران انقلاب را خوانده‏ایم؟ فقط چند تا کتاب محدود رهبر معظم انقلاب مانند «مطلع عشق» (درباره ازدواج) چندین بار تجدیدچاپ شده است اما بقیه‏اش چی؟ کتاب‏های امام(ره) هم همین طور.

* البته اینجا دوستان ما در دانشگاه امام صادق(ع) و جاهای دیگر که قبلاً با هم دوره آموزشی غرب‏شناسی (طرح صراط حمید) را برگزار کردیم، دوره مطالعاتی آثار شهید مطهری را با حاج آقای نیکزاد شروع کردند. استقبال اولیه از این کلاس‏ها خوب بود، ولی به مرور زمان شرکت‏کنندگانش کمتر شدند. لذا برخی از کارها، بین ما جواب نمی‏دهد.

نه! این گونه نیست. هر چیز جای خودش را دارد. مشکل ما این است که فکر می‏کنیم همه مخاطبان ما دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) یا طلبه حوزه‏های علمیه هستند و برای همین برنامه‏هایی را برای شروع یا ادامه کار در نظر می‏گیریم که آن جذابیت‏ها را افراد مذهبی معمولی ندارند. لذا ما باید مخاطبان و روحیات آنها را خوب بشناسیم. چه بسا لازم باشد برای شروع یا ادامه کار، از مطالعه رمان و داستان یا کتاب شعر، پخش فیلم و مستند یا حتی دیدار و بازدید با یک عالم یا منطقه، کوهنوردی یا اردو استفاده کنیم. ما خودمان را در قالب‎ها نباید محدود کنیم، آنها ابزارها و وسایل کار ما هستند تا مخاطبان خسته نشوند. پس از مدتی درمی‏یابیم که عده‏ای از مخاطبان، علاقه به موضوعات هنری یا فکری دارند و برای تک تک آن دسته‏ها، باید برنامه‏ریزی جدی کنیم.
همین روزها اتفاقی فیلم «ناسپاس» را دیدم. بازیگرانی چون پوریا پورسرخ و الناز شاکردوست و... در آن بازی می‏کردند. هم اسم گول زننده و هم بازیگران مشهور. ماجرای «گاو بنی‏اسرائیل» را به صورت فیلم سینمایی در آوردند که حدود 30 ـ 20 آیه از قرآن را به خود اختصاص داده است. تهیه کننده یا سفارش دهنده‏اش، شبکه جهانی سحر بود. با این انتظاراتی که از فیلم دینی داریم فاصله دارد و با اینکه محتوایش دینی است، پرداخت عاشقانه خیلی ضایعی دارد که می‏توانست بهتر از این ساخته شود. اما بد یا خوب، فیلمی است که ساخته شده است که اندکی می‏تواند برای مخاطبان مذهبی متوسط و معمولی ما جالب باشد. می خواهم بگویم فرصتها را دریابید. در فقدان امکانات و محصولات فرهنگی مناسب، حتی باید از ظرفیت‏ این نوع فیلمها هم استفاده کنیم.
فیلم دیگر، «گفتگو با سایه» به کارگردانی خسرو سینایی است که درباره زندگی و فعالیت‏های صادق هدایت است که توصیه می‏کنم حتماً ببینید. این فیلم زوایای ناگفته‏ و حقایق بسیاری از زندگی و افکار صادق هدایت، نویسنده مشهور و بُت نویسندگان غرب‏زده کشور، را بیان می‏کند. محقق این فیلم هم آقای حبیب احمدزاده، نویسنده متعهد و توانای ادبیات انقلاب و دفاع مقدس است که کتاب‏های «داستان شهرهای جنگی» و رمان «شطرنج با ماشین قیامت» را نوشته است و انتشارات سوره مهر آنها را منتشر کرده است. لذا باید از این نوع ظرفیت‏ها و قالب‏های جذاب و جدید هم استفاده کنیم. می‏توان یک لیست بیست یا سی تایی فیلم سینمایی یا مستند را تهیه کرد و برای جوانان و نوجوانان یا مخاطبان تشکلی ما پخش کرد. الآن با وجود فقدان فیلم‏های خوب، خیلی از این نوع فیلم‏ها هم بین ما ناشناخته مانده‏اند. ما باید از این فیلم‏ها و مستندها استفاده کنیم که پخش و نقد آنها، در راستای کار و اهداف ما هم هست.

■ تجربه جدید فعالان حزب‏اللهی
الآن حدود یک دهه است که نسل جوان و انقلابی کشور دارد سبک جدیدی از زندگی و شغل را تجربه می‏کند. سبک جدیدی از زندگی، شغل، کار و خلاصه تجربه جدیدی از فعالیت‏های فکری و فرهنگی، که نمونه‏هایش «شبکه تحلیلگران تکنولوژی ایران»(ایتان)، «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی»، «موسسه فرهنگی‏ ـ نرم‏افزاری آرمان» یا «موسسه کتاب آفتاب» مشهد، «موسسه عصر کتاب» تهران، «موسسه کتاب فردا» قم، «موسسه کتاب آسمان» سبزوار و... از آن جمله‏اند که فعالیت‏های مستقل از فضاهای اداری مصطلح و رایج را شروع کردند؛ یعنی غالباً خودشان تصمیم می‏گیرند که به چه مسائلی بپردازند. غالباً خودشان تصمیم می‏گیرند موضوعات مورد علاقه خودشان را پیگیری ‏کنند و توانستند نشان بدهند که می‏توان مستقل از فعالیت‏های دولتی، کار فکری یا فرهنگی و هنری انجام داد. این نوع تجربه، در حال حاضر در حال تکرار و گسترش و عمق است، تکثیر می‏شود و نقاط ضعف و کاستی‏هایش را می‏پوشاند.
الآن شما در استان مازندران، جزو پیشروان این سبک و تجربه هستید و اگر بتوانید دوام بیاورید و موفق شوید کارتان را گسترش بدهید و روی پای خود بایستید، برای نسل جدید در منطقه، الگو می‏شوید.

■ باید الگوهای عملی را نشان دهیم
متأسفانه مشکل ما این است که در زمینه‏های مختلف، الگوی عینی و ملموس نداریم. نه اینکه نداشته باشیم، بلکه نتوانسته‏ایم افراد الگوی خودمان را خوب به نسل‏های دیگر معرفی کنیم. مثلاً کسی که مهندسی برق یا عمران خوانده است، الگوی زندگی امروزش را واقعاً نمی‏داند کیست؟ ممکن است شهید چمران را به عنوان الگو بداند، اما هنوز اطمینان خاطر ندارد که اگر دکتر چمران امروز زنده بود، چه کار می‏کرد و در چه حوزه‏هایی ورود پیدا می‏کرد؟ لذا معرفی و شناساندن الگوهای عملی برای جامعه امروز بسیار ضروری است. پس شما با استقامت و پایداری در کار خودتان، حفظ استقلال، روحیه و غیر اداری خودتان می‏توانید برای آیندگان، راه طی شده باشید. البته تعبیر «راه طی شده»، از سید شهیدان اهل قلم، شهید آوینی(ره) است.

■ در کارمان جدی باشیم
خلاصه، خودتان را دست کم نگیرید و در کارتان جدی باشید. فضای تهران را با فضای خودتان مقایسه نکنید. الآن مراکز ایتان تهران با معاونت علمی و دقتر فناوری‏های نهاد ریاست جمهوری یا وزارت‏خانه‏های دیگر همکاری می‏کنند و خیالشان تا حدی از جهت مالی، جمع است. شرایط شما با آنها فرق می‏کند و سختی‏های کار شما در شهرستانها، قطعاً بیشتر است. پس باید تلاش‏تان را بیشتر کنید. پارسال سال «همت مضاعف، کار مضاعف» بود و امسال «جهاد اقتصادی». یعنی چه؟ رهبر معظم انقلاب که همین طوری نمی‏آیند بگویند «سال جهاد اقتصادی». ایشان دارند فرهنگ‏سازی می‏کنند و راهکارها را برای رسیدن به چشم‏اندازها و افق‏های مطلوب حکومت اسلامی، نشان می‏دهند. عدالت‏خواهی، ساده‏زیستی، مبارزه با مفاسد، پاسخگویی مسئولان و از سویی دانشگاه اسلامی، تمدن اسلامی، جنبش نرم‏افزاری، تحول در علوم انسانی و دیگر رویکردها و سیاست‏گذاری‏های رهبر معظم انقلاب همه اینها نشان می‏دهند که یک فکری پشت سر این نامگذاری‏ها و سیاست‏گذاری‏هاست اما ما چه کار می‏کنیم؟ آیا توجه و دقت کافی به این رویکردها داریم؟ غالباً نه! ما به تکرار شعارهای امسال بسنده می‏کنیم. خوب ما باید ببنیم که برای جهاد اقتصادی چه کار باید بکنیم؟ برای جهاد علمی و فکری و فرهنگی و معرفتی چه باید بکنیم؟ باید تلاش‏مان را در این راستا، افزون کنیم.

■ باید بتوانیم فعالیت‏ها را مستقل و مردمی انجام بدهیم
به نظرم، فعالیت‏های فرهنگی ما باید به گونه‏ای باشد که بتوانیم مستقل شویم و از سویی، به فعالیت‏های مردمی و غیردولتی دامن بزنیم. با دیگر مراکز و پایگاههای جبهه فرهنگ و فکر انقلاب، مرتبط و تا حد توان، همکاری و همسویی داشته باشیم. شاید در مرحله اول، رویکردمان توزیع درست محصولات فکری و فرهنگی باشد اما بعد از یک دوره‏ای، باید به تولید فرهنگی توجه بکنیم و برای توزیع آنها، از حمایت و نظارت و پشتیبانی موسسات و ادارات در تهران و مناطق دیگر استفاده کنیم.
مزایا و اهداف پیشنهادی هم برای چنین همکاری‏ها و ارتباطات این خواهد بود که شما می‏توانید فعالیت‏های بنیادی و ماندگاری را در استان رقم بزنید. فعالیت‏های اقتصادی، فرهنگی و هنری متناسب با فرهنگ انقلاب را در استان سازماندهی بکنید. یک پایگاه جدی در استان برای گفتمان انقلاب ایجاد کنید، نه این که پایگاه‏هایی نباشند. بلکه الآن پایگاه‏ها و مراکزی هستند مانند موسسه اشراق حاج آقای مویدی، موسسه حدیث مهتاب بابل یا جاهای دیگر، اما هیچ کدام در زمینه فرهنگی و هنری و حتی آموزش هنر انقلاب، به آن معنا، فعالیت جدی نمی‏کنند و آنها بیشتر در زمینه معارف اسلامی یا توزیع محصولات فرهنگی فعالیت می‏کنند. از یک طرفی ضروری است که این نگاه (جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی) هر چه زودتر در استان معرفی شود و پتانسیل‏های استان در این زمینه‏ها شناسایی شود. متأسفانه خیلی از استعدادها، به علت تعلل مسئولین و ادارات یا نگاه‏های تک بُعدی دیگر دوستان، از بین رفتند. نیروسازی و آموزش نیروهای توانمند و انقلابی هم یکی از اهداف این پیشنهادم این است که می‏تواند خلاءهای موجود در منطقه را پر کند. لذا روی این پیشنهادات فکر کنید.

* نسبت فعالیت‏های موسسه ما با دفتر مطالعات جبهه فرهنگی یا دیگر مراکز فرهنگی چگونه باید باشد؟

در این زمینه خودتان باید تصمیم بگیرید. من الآن دقیقاً توانمندی‏ها و حوزه فعالیت‏های شما را نمی‏دانم. لذا نمی‏توانم نظرات دقیقی بدهم. اما می‏گویم که از فرصت‏های مختلف مراکز فرهنگی کشور استفاده کنید که می‏تواند برای شما و دیگر مجموعه‏های فکری ـ فرهنگی شهرستان‏ها کمک بسیاری باشد و به تقویت و گسترش گفتمان انقلاب کمک کند. حداقل اینکه نیروهای فکری و فرهنگی کارآمدی در استان و منطقه تربیت می‏شود. سعی کنید با آنها ارتباط داشته باشید، همکاری کنید و اما بنای‏تان برای این باشد که خودتان مستقل باشید. نه تنها دفتر مطالعات، بلکه هر مجموعه دیگری تلاش می‏کند که زیر مجموعه‏هایش یا همکارانش در استان‏ها و مناطق دیگر، مستقل باشند اما مرتبط و همکار باشند و همان رویکردهای گفتمان انقلاب را در منطقه خودشان، در عرصه فرهنگ، کشاورزی یا صنعتی، بومی یا پیگیری کنند. رمز ماندگاری و تأثیرگذاری در استان همین است. از طرف دیگر، نهادهای دولتی و رسمی نشان دادند چون غالباً دارای این نگاه جبهه فرهنگی یا نگاه تربیتی به تشکل‏های زیرمجموعه نیستند، نمی‏توانند تأثیرگذاری‏های جدی در منطقه داشته باشند. لذا می‏بینید مسئولان مذهبی و حزب‏اللهی در استان‏ها و شهرستان‏ها مسئولیت می‏گیرند ولی فضای فرهنگی تغییرات چندانی نمی‏کند.
الآن با روی کار آمدن دولت اصولگرا و عدالت‏محور در کشور، ما در عرصه فرهنگی و هنری حداقل باید در هر استانی، ده نویسنده، ده خبرنگار، ده مستندساز، ده شاعر و... تربیت کرده بودیم و با نگاه انقلابی ده کتاب، ده مجموعه شعر، ده موسسه، ده مستند و فیلم در هر استانی می‏داشتیم که متأسفانه نداریم. این ضعف ماست. در زمانی هم که بودجه و امکانات هست، ما کار اساسی نمی‏کنیم، لذا به راحتی فرصت‏ها را از دست می‏دهیم، فرصتی که ممکن است دیگر برای ما تکرار نشود و ما حسرت چنین روزهایی را بخوریم.

■ توجهات و پیشنهادات پایانی
1ـ نیروهای خودتان را به چند دسته تقسیم بکنید: الف. نیروهای رسمی، ب. نیروهای پیمانی و قراردادی و ج. نیروهای کارآموز، کسانی که برای آشنایی و کسب تجربه به شما مراجعه می‏کنند و شما می‏توانید با حق‏الزحمه کار دانشجویی از آنها استفاده کنید.
2ـ در دوره‏های مختلف آموزشی ـ معرفتی که در کشور برگزار می‏شود، حضور مستمر و موثر داشته باشید. نیروهای جدید خودتان را به این دوره‏ها بفرستید تا بیشتر با فضا آشنا شوند، کار یاد بگیرند و هم این که بتوانند به مجموعه شما کمک کنند.
3ـ حتماً روزنامه‏نگاری، خبرنویسی و نامه‏نگاری را یاد بگیرید، البته به آن قناعت نکنید. با این آموزش، توانمندی خودتان را افزایش می‏دهید و در هر جایی که رفتید می‏توانید اثرات مثبت بر جای بگذارید.
4ـ آرشیو و کتابخانه قوی و مجهز متناسب با فعالیت های خودتان داشته باشید. خیلی از طرح ها و ایده ها از دل همین آرشیو و کتابخانه قوی در می آید یا این که تجربیات دیگران در زمینه های کاری خودتان ثبت شده است.
5ـ روی راههای اجرایی فرمایشات رهبر معظم انقلاب، فکر کنید. آنهایی که خودتان می‏توانید، محلی کنید. اگر مسئولان می‏توانند انجام بدهند به اطلاع آنها برسانید. در قالب پیشنهاد، نامه، بیانیه یا مطالبه از مسئولین و... نگذارید این حرف‏های حکیمانه همین طوری روی زمین بماند. برای اجرایی شدنش فکر کنید و برنامه پیشنهاد بدهید و از مسئولان و متولیان امر مطالبه کنید.
6ـ با توجه به این که درباره توسعه استان چند سالی فعالیت کردید، یک نرم‏افزار برای توسعه استان طراحی کنید. داشتن تولیدات و محصولات برای دیگر مراکز برای موسسه شما ضروری است و حتی می‏تواند منبع درآمدی برای موسسه شما باشد. برای توزیع آن زیاد نگران نباشید و می‏توانید از پتانسیل مراکز توزیع در کشور استفاده کنید.
7ـ برای داشتن تربیون رسانه‏ای خودتان اقدام کنید. حداقل یک وبلاگ داشته باشید، اما وبلاگ بازی نکنید و غرق در اینترنت نشوید. علاوه بر این، از پتانسیل رسانه‏ها استفاده کنید. خیلی از مسائل و خواسته‏های شما را رسانه‏ها می‏توانند به عنوان یک مطالبه عمومی تبدیل کنند. شما معضلات و مشکلات کلان استان یا برنامه‏های جدی را به مطالبه عمومی رسانه‏ها تبدیل کنید. رسانه‏ها می‏توانند آن چیزی که دغدغه نیست را به عنوان دغدغه مطرح کنند و بلعکس. پس از ظرفیت رسانه‏ها در راستای تحقق مطالبات به حق مردم و فرصت‏های منطقه غافل نشوید. حتی برخی برنامه‏ها و پیشنهادهای خود را به صورت علنی مطرح کنید. آنها را رسانه‎ای کنید. برای ما مهم این است که مثلاً فلان کارها در راستای توسعه استان یا تعالی فرهنگی و آموزشی منطقه یا کشور صورت بگیرد. قرار نیست که حتماً خودمان هم مجری آن باشیم. البته صحبت در این زمینه بسیار هست. والسلام علیکم و رحمه‏الله و برکاته.

بخش دوم و پایانی

پنجشنبه 20 مرداد 1390
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
اخبار مرتبط
محصولات مرتبط