پرسش و پاسخ در حلقه جمعی از فعالان فرهنگی انقلاب اسلامی، اردوگاه ابوذر همدان، 5/8/1398
* چگونه از این همایش نهایت استفاده ببریم؟
-ببنید، مهمترین مطلب این است که شما با هم ارتباط برقرار کنید و از تجارب همدیگر استفاده کنید. همهی شما در محیطهایی مشابه کار فرهنگی انجام میدهند. استاندار خراسان جنوبی که از آسمان نیفتاده است، فردی است مانند استاندار لرستان. پس همه فعالان فرهنگی با مشکلاتی که شما با آن درگیرید اشنایند. از همدیگر سوال کنید و از تجربیات هم استفاده کنید. اصلاً از مهمترین دلایل برگزاری چنین نشستی هم همین است. اصلا شما فرض کنید هیچ سخنرانی دعوت نشده است. هر کدام از شماها یک کار موفق انجام دادهاید دیگر، همان را به بقیه هم منتقل کنید. جوری باشد که وقتی به شهر خود باز میگردید، چندین الگوی موفق کار فرهنگی در زمینههای مختلف با خود داشته باشید.
* چرا کارهای فرهنگی ما همهاش تدافعی است؟ منتظریم دشمن حملهای بکند، بعد ما در دفاع از آرمانهای خود کار فرهنگی انجام بدهیم.
-نه اینطور نیست که شما میگوید. کار غیر تدافعی هم زیاد شده، اما ما قدرشان را نداسته و آنها را ندیدهاییم .
* مسؤلانی که گلوگاههای فرهنگی کشور را در اختیار دارند، همسو با آرمانهای جمهوری اسلامی حرکت نمیکنند. و تا این باشد، ما هر چه هم که کار فرهنگی بکنیم، همه کارهای خواهند بود خُرد و کم اثر. آیا نباید جهتگیری خود را عوض کنیم و برویم به سمت تربیت مدیران فرهنگی.
-اینکه در کشور کلی نهاد فرهنگی وجود دارد، از وزارت ارشاد و سازمان تبلغات تا حوزه هنری و صدا و سیما؛ پس کارهای فرهنگی محلی و منطقهای تعطیل! صحیح نیست. این صورت مسأله است، و مستقیماً جوابش این نمیشود که کارهای کوچک را تعطیل کنیم. نمیشود از چنین مسألهای به چنین پاسخی رسید. باید به این مسأله فکر کرد. به اینکه چطور میتوان روی مدیران کلان فرهنگی اثرگذار بود. اینکه میگویید مدیر فرهنگی تربیت کنیم که همین جوری نمیشود. این مدیر فرهنگی باید یک تجربه کوچک در مدیریت مجموعههای کوچک فرهنگی مثل مسجد را داشته باشد یا نه. از لُپلپ که نمیشود مدیر درآورد. اگر بشود فقط یکبار میشود!(خنده جمعیت) الزاما کسی که کار فرهنگی کوچک میکند به این معنا نیست که دید کلان ندارد. گفت: «جهانی فکری کنید، منطقهای عمل کنید» مقام معظم رهبری، در دورهای که هدفشان تشکیل حکومت اسلامی بود، چگونه عمل میکردند. بروید مسجد امام حسن را در مشهد ببیند، حدود پنجاه متر است! آقا در همان محیط کار فرهنگی میکردند. نگاه کلان داشتند، اما در همان محیط کوچک کار میکردند. الان بیشتر مدیران انقلابی ما، از پروشیافتگان همان دورهاند.
* آیا قبول دارید که با صدا سیما باید در بیفتیم؟ نظرتان درباره شبکه خصوصی چیست؟
-امروز در مصاحبهای گفتم که آقای ضرغامی عوض اینکه از آوارههای ضدانقلاب بترسد، باید از این بترسد که بچههای حزباللهی بروند و شبکه ماهوارهای بزنند. بعد خواهند دید که چند نفر تلویزیون میبیند و چند نفر ماهواره حزباللهی را. اما به نظرم باید در خود صدا و سیما بتوانیم برنامه بسازیم. و این را هم بگوییم که مقداری زیادی از این بحث به ضعف ما برمیگردد. که در این جبهه نیروی متخصص کم داریم. این نشستها باید به این کمک بکند که جبهه فرهنگی قدرتمند شود.
****
وحید جلیلی متولد: 1352 در مشهد مقدس است که تحصیلات وی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) است. مسئولیت های وی سردبیر روزنامه ابرار، مجلات سوره، راه و مسئول دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی بوده است.
وی در سال هفتاد وارد دانشگاه امام صادق شد. و در رشته معارف اسلامی و اقتصاد در مقطع کارشناسی ارشد از این دانشگاه فارغ التحصیل شد.
او کار مطبوعاتی را از دوران دانشجویی و در نشریه تفکر بسیجی، نشریه داخلی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) آغاز کرد و در سال ۷۵ به مجله نیستان رفت و در آنجا با سید مهدی شجاعی نویسنده و روزنامهنگار ایرانی همکار بود.
وی در سال 76 عنوان بهترین مقاله نویس فرهنگی کشور را برای نوشتن مقاله ای با عنوان "چه نباید کرد؟" در نشریه نیستان کسب کرد. سید مهدی شجاعی در آخرین شماره ماهنامه نیستان در مورد حضور وی در تحریریه نیستان نوشته است «حضور جلیلی حال و هوای دیگری به تحریریه نشریه بخشید.»
او پس از توقیف ماهنامه نیستان به روزنامه ابرار رفت و در سال ۸۱ سردبیر روزنامه ابرار شد. جلیلی پس از ابرار به حوزه هنری رفت و از اواخر سال 81 سردبیری ماهنامه سوره را بر عهده گرفت و تا شماره 30 در دوره جدید، نشریه را اداره کرد. مجله ای که پیشتر سید مرتضی آوینی عهده دار سردبیری آن بود.
علیرضا قزوه دربارهی وحید جلیلی گفته است: «وحید جلیلی برایمان همانقدر عزیز و دوست داشتنی ست که آوینی شهید.»
جلیلی تا سال ۸۵ هدایتگر مجله سوره بود. اما در اواخر همین سال، او و همکاران اش در تحریریه ی چهارم سوره، به دلیل اختلاف با شیوه ی مدیریت وقت حوزه هنری و سازمان تبلیغات اسلامی (حسن بنیانیان و حجت الاسلام خاموشی)از سوره اخراج شدند.
دلیل اصلی اخراج که به خودتوقیفی سوره نیز انجامید سرمقاله ای بود که جلیلی با عنوان "انقلاب فرهنگی منهای فرهنگ انقلابی!" نوشته بود که این مقاله بعدا در ویژه نامه "انقلاب" راه در اسفند 85 منتشر شد.
پس از این اخراج، وی و همکاران اخراج شده اش، دفتر مطالعات جبههٔ فرهنگی انقلاب اسلامی را پایه گذاری کردند. انتشار مجلهٔ راه، با همکاری تحریریه سوره چهارم، ثمره ی این دفتر است.