متن کامل گفتگوی مجمع عالی حکمت اسلامی با استاد معظم محمد مهدی مهندسی درباره حکیم و عارف الهی حضرت آیت الله انصاری شیرازی به مناسبت تجلیل از مقام شامخ ایشان / خرداد 89
* همانگونه که استحضار دارید انشاءالله چهارشنبه 19 خرداد 1389، دومین گردهمایی اساتید علوم عقلی از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار میشود، از برنامههایی هم که برای دومین گردهمایی تدارک دیده شده تجلیل از مقام علمی حکیم متالّه و استاد بزرگوار حضرت آیت الله حاج شیخ یحیی انصاری شیرازی است.
×× با توجه به اینکه جامعه علمی ما خیلی از ابعاد شخصیتی ایشان در تمام جوانب اطلاع کافی ندارند از محضر حضرتعالی استدعا داریم که در خصوص زندگی علمی ایشان مطالبی را بیان بفرمایید.
استاد مهندسی: بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.
البته بنده قبل از اینکه شروع کنم باید از حضرت ایشان عذرخواهی داشته باشم. به لحاظ اینکه کسی که در جایگاه معرفی میخواهد قرار بگیرد اگر اعرف و اجلی نباشد حداقل تناسبی را باید داشته باشد و بنده این قابلیت و تناسب را در خود نمیبینم امّا اطاعت امر شما عزیزان را میکنم انشاءالله که مرضی خدای متعال واقع شود.
حضرت استاد آیت الله انصاری شیرازی به طور کلی و در مجموع، ابعاد مختلفی دارند. بعضیها در فضاهای علمی محض عمل میکنند، بعضی از چهرهها و شخصیتها بیشتر حیثیتهای اجتماعی دارند، بعضی شاخصهی سیاسی در آنها قویتر است، و بعضی هم حضورهای سیاسی دارند اما حضرت استاد در همه زمینهها و همه ابعاد حضور مؤثر، کارآمد و سازندهای در طول عمرشان داشتهاند.
در ارتباط با زندگی علمی بعد از اینکه ایشان از نوادگان داراب برای تحصیل به حوزه علمیة شیراز میآیند، با توجه به جوّ حاکم بر حوزههای شیراز در آن زمان که با علوم عقلی فلسفه و عرفان مخالفتهای شدیدی داشتند، اما به لحاظ ذوق شدید و ذوق زیادی که حضرت استاد داشتند ایشان مکرّر میفرمودند که در چه شرایط سختی ما بعضی از کتابهای فلسفی یا عرفانی را مطالعه میکردیم و بعضاً وقتی در حجره قرار میگرفتیم اگر یک نفر از این افراد میآمد داخل حجره ما باید به سرعت این کتابها را ضبط میکردیم.
میفرمودند مثنوی را یکی از روحانیون به نسبت بزرگ، با انبر میخواست جابجا کند یعنی تا این اندازه حساسیت وجود داشت. حالا در چنین وضعیتی در نظر بگیرید یک نفر میخواهد بیاید مشغول فلسفه و عرفان شود، چه ویژگی و چگونه حقطلبی باید در وجودش باشد که تحت تأثیر شرایط جو غالب قرار نگیرد.
بعد از آنجا ایشان وارد حوزه علمیه قم میشوند و از محضر اساتید بزرگوار از جمله دو چهره برجسته و شاخص علم و عمل بهرهمند میشوند:
یکی از آنها حضرت علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه بودند که مدت سیسال حضرت استاد در محضر علامه طباطبایی بوده و درسهای مختلفی از قبیل اسفار، الهیات شفا و منطق شفا، برهان شفا و همچنین تمهید القواعد ابن ترکه اصفهانی که اولین کتاب عرفانی در سیر کلاسیک مباحث عرفانی است و مصباح الانس را میخوانند.
البته با توجه به این نکته لازم است دانسته شود که علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه دو نوع شاگرد و دو شیوه تدریس داشتند به حسب آنچه بارها استاد حضرت آیت الله انصاری شیرازی میفرمود یکسری بحثهای فلسفه را در فضاهای عمومی داشتند و خیلی از چهرهها، شخصیتها و شاگردها شرکت میکردند و از محضر ایشان بهرهمند میشدند. اما یک سبک به اصطلاح محدودتر و مخفیانهای در ارتباط با برخی از مباحثی که همه کس نمیتوانند حلّش کنند، هضمش کنند، جهاز هاضمه علمی هر کسی قدرت هضم و تحلیلش را ندارد اینها را در جلسات خصوصی تدریس میکردند.
حضرت استاد انصاری میفرمود اسفار وقتی به جلد نهم و مباحث معاد رسید، علامه درس را به صورت عمومی تعطیل کردند و تبدیل کردند در محدوده چند نفر، از جمله حضرت آیتالله انصاری، حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله و حضرت آیتالله حسن زاده آملی حفظه الله، حضرت آیتالله ابراهیم امینی و جمعی در این حد، و به گونهای مرحوم علامه محدودیت قائل میشود که برخی از شاگردان مرحوم علامه طباطبایی، گمانشان بر این بوده که علامه جلد نهم اسفار را تدریس نمیکند به دلیل آنکه معاد با آن نوع نگاه صدرایی را قبول ندارد. و الآن هستند از چهرهها و شخصیتهای برجستهای که قبلاً در فضای فلسفی از شاگردان علامه بودند و چون علامه آنها را در جلسات خصوصی معاد شرکت نمیداده، تصویر آنها از مطلب این بوده که علامه، معاد ملاصدرا را قبول ندارد لذا میگویند علامه تا بحث معاد تدریس کرد و بعد درس را تعطیل کرد در حالیکه اینچنین نیست، بلکه علامه این درس را در جلسات خصوصی تدریس میکردند.
بحث تمهید القواعد را در جلسات خصوصی، شبهای پنجشنبه و جمعه تدریس داشتند که حضرت استاد آیت الله انصاری شیرازی از شرکت کنندگان در این محفل و مجلس بودند و علامه طباطبایی به لحاظ آن نگاه درستی که در شاگردپروری داشتند، که بالاخره همه کس ظرفیت شنیدن و هضم و حلّ هر مطلبی را ندارد به طور ویژه گزینش و انتخاب میکردند لذا بحث تمهید القواعد در جلسات خصوصی بوده است.
بحث دیگر که حضرت استاد آیت الله انصاری شیرازی در محضر علامه طباطبایی بودند روایات بحارالانوار بود که مدتها مرحوم علامه، بحارالانوار تدریس میکردند و ایشان هم در آن محفل و مجلس حضور داشتند.
خارج فلسفه را که مرحوم علامه مدتی بیان میفرمود حضرت استاد انصاری حفظه الله در آن بحث هم شرکت داشتند.
حضرت علامه ارتباط عاطفی و ارتباط خیلی لطیف و زیبا و صمیمی و نزدیکی با ایشان داشتند که باید به طور جداگانه بحثش کرد.
بیش از شصت هفتاد بار علامه طباطبایی به منزل ایشان میرود. جلساتی را که به صورت چرخشی برای درس تمهید القواعد در شبهای پنجشنبه بوده به صورت چرخشی منزل شرکت کنندگان انجام میگرفته لذا مکرر علامه طباطبایی منزل حضرت استاد میرفتند.
چهره برجسته و شاخص دیگری که حضرت استاد انصاری حفظه الله در محضر ایشان کسب علم کردند، حضرت امام خمینی(ره) بود.
قریب ده سال در فقه و اصول امام شرکت میکردند و جالب مسأله امام شناسی ایشان است. الآن اگر کسی از امام حرف بزند چندان هنر نیست، چرا که در عرصههای گوناگون، شخصیت امام مطرح و شناخته شده اما آن اوایل و ابتدای کار، خیلی دقت میخواهد، تیزبینی میخواهد، حقیقت بینی و حقیقت شناسی میخواهد. اگر در آن فضا که شخصیت امام(ره) فراگیر و همگانی نشده، کسی دلبسته و وابسته و پیرو باشد، شاخص بالایی است. چنین افرادی که درک واقعیتشان بالاست، حقیقت را خوب میفهمند، لازم نیست مساله خیلی باز شود بعد به آن برسند.
حضرت استاد آیت الله انصاری شیرازی اینطور بود که از همان ابتدای طرح شخصیت امام، در جلساتشان حضور داشتند. وقتی که محدوده درسی امام از جهت کمیّت، قابل توجه هم نبوده ایشان یکی از شاگردهای آن درس بودند. ایشان از این دو استاد بزرگوار کسب فیض در بخشهای مختلف داشتند.
دوران علمی حضرت استاد آیت الله انصاری شیرازی یک بخشش بخش تدرّس و تحصیل در مکتب این بزرگان و بخش عظیمی از عمر ایشان اختصاص پیدا میکند به تدریسهایی که داشتهاند.
ایشان علاوه بر تدریس در علوم مقدماتی و ادبیات و امثال اینها از کتابهای فقه و اصول، رسائل و مکاسب را تدریس داشتند و در علوم عقلی کلام و فلسفه و عرفان تدریس میکردند؛ شرح تجرید را ایشان تدریس داشتند، شرح منظومه؛ منطق و حکمتش را، چندین دوره شرح اشارات، اسفار را یک دوره کامل تدریس کردند.
در عرفان تمهید القواعد، شرح فصوص و مصباح الانس را من البدو الی الختم تدریس داشتند و یک نکتهای که در کنار اینها به عنوان حُسن ختام این بخش اشاره کنم ذوق شعری و طبع بسیار قوی و غنی عرفانی ایشان در بحث اشعار است و اشعار زیادی را با محتواهای بسیار زیبا و عالی سرودهاند اما متأسفانه جمع آوری نشده و بر اساس آن ذوق و سلیقه فردی و شخصی که ایشان دارد خیلی بنای بر طرح شخصیت نیست حتی در این حدش هم خود ایشان دنبالش نبوده که اشعار را جمع کند اما بالاخره این بخش هم به طور خیلی خوب و فراگیر در وجود ایشان هست.
ادامه دارد...