بعد از گذشت یک سال از پیدایش موج عظیم بیداری اسلامی، بررسی و نقد استراتژی دستگاه های فرهنگی کشور در ایجاد شوق و اشتیاق نسبت به آرمان بیداری اسلامی در ملتهای منطقه، از اینرو ضروری می باشد که در برخی از کشورهایی که نهال بیداری اسلامی در آنها به ثمر نشسته است، در مرحله تشکیل و تدوین الگوی حکومتی قرار دارند. در این میان جریان شناسی برخی گروه ها و جریانات میانه رو و یا همان "اسلامگرایان سکولار" که مصداق عینی آن در حکومت ترکیه نمود پیدا کرده و تبدیل به حربه ای استراتژیک برای انحراف در نهضت های منطقه از سوی غرب گشته است را با وحید جلیلی پژوهشگر فرهنگی و سیاسی به گفتگو نشسته ایم. پایگاه 598 در این گفتگو تلاش و همت دستگاه های فرهنگی جمهوری اسلامی در ارائه الگوی مورد تاکید مقام معظم رهبری تحت عنوان "مردم سالاری دینی" را در آستانه برگزاری همایش "نظریه بیداری اسلامی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(ه) و مقام معظم رهبری" تحلیل و تبیین نموده است که در ادامه می آید.
وحید جلیلی پژوهشگر سیاسی در نقد و مطالبه از دستگاه های فرهنگی کشور نسبت به ایجاد شور و اشتیاق به آرمان های امام خمینی (ره) در بیداری اسلامی بیان داشت: من نمیدانم سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی دارد چه کار میکند؟ اصلاً کجا هست؟ روی کاغذ این سازمان در صد و اندی کشور جهان نمایندگی دارد، رایزنی فرهنگی دارد، خوب در طول یکسالی که از بیداری اسلامی میگذرد اینها چه کار کرده اند؟ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی کارنامه خود را ارائه کند.
مطالبه عمومی جدی از دستگاههای فرهنگی
وی در راستای ایجاد مطالبه عمومی نسبت به افعال این نهاد های فرهنگی افزود: جا دارد که تشکلهای مردمی و حزب اللهی از تک تک این سازمان ها کارنامه بخواهند، مطالبهی جدی کنند حتی در صورت لزوم در مقابل این سازمان ها تحصن کنند که سازمان فرهنگ و ارتباطات یکسال است که از بیداری اسلامی میگذرد، شما چه کاری کردید؟ کدام شخصیت اسلامی را به جامعهی دینی ایران معرفی کردید؟ کدام یک از این جریانات را برای فضای دانشجویی ما، شفاف کردید؟ کدام جریان اطلاعاتی و یا امکان ارتباطی را برای اتصال ظرفیتهای عظیم انقلاب اسلامی به جریانات موجود در کشورهای منطقه ایجاد کردید؟
سپاه و نیروی قدس، یک تنه در میدان جنگ نرم
جلیلی در ادامه گفت: هر چه میشود میگویند، نیروی قدس. همه میگویند سپاه مشغول است. یعنی الآن سپاه دارد جایگزین کل نظام میشود و به عبارتی جور بقیه را می کشد، یعنی همهی دستگاه های نظام نشستند دست روی دست گذاشته اند و دارند تماشا میکنند!؟ می گویند در فضای رسانهای خبرگزاری فارس هست و سپاه چند خبرگزاری و روزنامه دارد. و آن دسته ای که اصالتاً مأموریت شان کار رسانهای بوده، نشستند دارند تماشا میکنند و بودجه های مفت می گیرند و خرج می کنند و باز می گویند سپاه هست. در فضای بین الملل هم باز می گوییم نیروی قدس هست، این وضعیت نمیدانم تا کجا میتواند ادامه پیدا کند...؟
مسئول دفتر مطالعات جبههٔ فرهنگی انقلاب اسلامی ضمن بیان عدم توانمندی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در استحصال کل این ظرفیت ها گفت: بالأخره سپاه سازمانی است که جنبهی نظامی آن پررنگ تر است و مأموریتهای خاص خود را دارد و نگاهها و رویکردهای خاص خود را دارد و معلوم هم نیست این رویکرد در همه جا جواب بدهد و بتواند جور همه را به دوش بکشد.
مشکل عمده بیداری اسلامی، حضور سازمان تبلیغات اسلامی در چانه زنی های سیاسی
وی ضمن انقاد شدید از رسانه ها، رایزنان فرهنگی و همچنین حضور سیاسی مسئولین سازمان تبلیغات اسلامی در چانه زنی های سیاسی و جبهه گیری های در انتخابات مجلس، بیان داشت: این بنظرم یک مشکل عمدهای است که وجود دارد و نباید جریان مطالبهی از این دستگاههایی که مأموریت اصلی آنها این مضوعات مغفول است را، ما رها کنیم، باید تک تک این سازمانها را فهرست کرد و از آنها کارنامه خواست تا آنها را، تحت فشار افکار عمومی قرار داد که شما چه کار کرده اید و در کجای پازل بیداری اسلامی قرار دارید؟
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی کم کاری می کند
سردبیر ماهنامه فرهنگی تحلیلی راه افزود: مثل این می ماند که سالها سرمایه گذاری بر ارتش داشته باشید، ارتش برای چیست؟ ارتش برای این است که روزی اگر جنگ اتفاق افتاد وارد جنگ شود و کشور را حفظ کند. اما روزی که جنگ شد بگوئید: ما از ارتش توقع جنگیدن نداریم یک عدهی دیگری بیایند بجنگند... الآن وضعیت در سازمان فرهنگ و ارتباطات هم یک چنین چیزی است یعنی اصلاً برای این تأسیس شده است که مسئله ای مثل بیداری اسلامی را به وجود بیاورد. حالا که کم کاری کردید و به وجود نیاوردید، حالا که به وجود آمده است بیائید تقویت کنید. این درست نیست که این کار نشود، و ما هم سکوت کنیم و هیچ چیزی نگوییم !
میلیاردها تومان تا کنون هزینه این سازمان شده است، دهها و صدها کارشناس دارد و صدها رایزن فرهنگی در کشورهای متعدد دنیا دارد، اما تا کنون یکی از اینها را ندیده ایم که یک بار در یک سال گذشته رسانه ها را دعوت کنند و از فضای تونس، مصر، یمن و ... بگویند! پس اینها چه کاره هستند؟ چه کاری باید بکنند؟
صداوسیما، سازمانفرهنگوارتباطات، وزارتارشاد، وزارتخارجه در اوج جنگنرم خوابیدهاند
جلیلی در تبیین چگونگی مطالبه عمومی گفت: باید به طور جدی از صدا و سیما، سازمان فرهنگ و ارتباطات، وزارت ارشاد، وزارت خارجه مطالبه کرد. یعنی در اوج جنگ نرم در عرصه بین الملل این ها خوابیده باشند و هیچ کسی هم سر این ها فریادی نکشد و نگوید که ما می دانیم که شما بی همتی می کنید و کم کاری می کنید؟
این فعال فرهنگی با اعتقاد به این موضوع که در کنار نقد و مطالبهی از دستگاه های فرهنگی، وظایف افراد را توصیف نمود و افزود: هر کسی هر چقدر که میتواند تلاش کند و محصول تولید کند، فضا فراهم کند، ارتباط ایجاد کند و اطلاعات بگیرد و توزیع کند. الآن در فضای اینترنت بالأخره فضای نسبتاً خوبی وجود دارد امکان ارتباط وجود دارد، تشکلهای مختلف دانشگاهی، حوزوی و رسانهای وجود دارد. این ها باید فعال شوند و تلاش کنند که اول از همه اطلاعات به دست بیاورند واطلاعات کم مان راجع به جهان اسلام را افزایش دهند.
مدیریت فرهنگی کشور اقدامی برای اتصال ظرفیتهای جهان اسلام به انقلاب نکرده است
وی ضمن انتقاد از صدا و سیما و نظام آموزشی کشور در عدم آگاهی عمومی جامعه نسبت به شناخت شخصیت های فرهنگی، رسانه ای و سیاسی جهان اسلام افزود: جوان ما روزنامه نگار نزدیک به انقلاب اسلامی در لبنان و یا در مصر و .. را نمی شناسد ولی به ذخیرههای رئال مادرید و بارسلونا و ... کاملاً شناخت دارد. در این فضای رسانهای و رهای مدیریت فرهنگی هیچ اقدام نهادینهی درستی برای اتصال ظرفیتهای جهان اسلام به انقلاب اسلامی و بالعکس صورت نگرفته، هر چه شده کارهای پراکندهی موردی و اتفاقی بوده است. در حالی که این یکی از اصول قانون اساسی ما است که طبق قانون اساسی دستگاه ها، موظف هستند که یک چنین کاری کنند، اصل یازده قانون اساسی است که میگوید به حکم آیهی کریمهی «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ» (انبیاء، 92) همهی مسلمانان یک امت هستند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود بر پایهی ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهند و کوشش به عمل بیاورند تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلامی را تحقق بخشند، چه تلاشی شده که ما به یک چنین سمتی برویم؟
دوجریان متحجر و متجدد اسلامی دو لبهی قیچی غرب هستند
وحید جلیلی در تحلیل جریانات متحجر و متجدد در کشورهای اسلامی گفت: این دو جریان دو لبهی قیچی غرب هستند، مشکلی که ما در طول صد سال اخیر در کشورهای اسلامی داشتیم این بوده، که فضای نخبگانی این کشورها، در سیطرهی جریانات متجدد و لائیک بوده است. وقتی در بسیاری از کشورهای اسلامی که میروید وضعیت این گونه است که در بغداد میبینید. هشتاد درصد مردم باحجاب هستند ولی فقط بیست درصد روزنامه نگارها با حجاب هستند یعنی هشتاد درصد روزنامه نگارها بی حجاب هستند، یعنی فضاهای آنها فضاهای لائیک و سکولار هستند، یک وضعیت غیر اسلامی رسانهای و نخبگانی تقریباً در همهی کشورهای جهان وجود دارد یعنی در حالی که تودههای مردم، مسلمان هستند و مؤمن هستند و در ابعاد سیاسی ضد آمریکایی و اسرائیلی هستند، به فضای نخبگانی، دانشگاهی، رسانهای و هنری این کشورها که مراجعه میکنید، می بینید که دقیقاً آمار بر عکس است.
وی در ادامه افزود: طوری برنامه ریزی شده است که در فضای سینمایی، روزنامه ای و دانشگاهی این کشورها اکثریت ملت حضور ندارند یعنی یک اقلیت روشنفکر، لائیک و سکولار این گونه فضاها را در دست دارند. حالا اتفاقی که افتاده است این است که یک وقت اصل اسلام را قبول ندارند یک وقت اسلام فردی، مثلاً حداکثر در حد خانوادهی افراد اعتقاد و التزام دارند. ولی در حوزهی اجتماعی و در حوزهی سیاسی، اسلام را انکار میکنند.
جلیلی در بیان مواجه غرب با این موضوع گفت: الآن غرب به این نتیجه رسیده که با توجه به این که ظرفیت توده ای که در طول صد سال تهاجم فرهنگی غرب به کشورهای اسلامی به انواع و اقسام مفاسدی که اینها تلاش کردهاند در جامعهی اسلامی به وجود بیاورند و ریشهی اسلام را از بین ببرند، دیدند این اتفاق نیافتاده و بعد از صد سال که شما هنوز وارد کشورهای اسلامی میشوید میبینید که ایمان و اعتقاد در این کشورها بسیار ریشه دار است و نتوانسته اند این باور ها را ریشه کن کنند، از آن طرف هم الگویی مثل جمهوری اسلامی وجود دارد.
الگوی سلفی و سکولاریستی، تدبیر غرب برای مهار الگوی انقلاب اسلامی
سردبی سابق ماهنامه سوره در مورد تدابیر غرب برای مهار الگوی انقلاب اسلامی گفت: تدبیر اولشان این بود که یک الگوی سلفی ارائه کنند مثل القاعده و بن لادن و ... که تا حدی هم در فضای جهانی تأثیرگذار بود و بالأخره توانست چهرهی اسلام را مشوش کند و با آن غوغای عظیمی که امپریالیزم رسانهای انجام داد، یعنی کاریکاتوری بود از اسلام انقلابی.
وی در تبیین فاز دوم غرب برای مهار الگوی انقلاب اسلامی افزود: در فاز بعدی، مدل تفریطی که در ترکیه نمود پیدا می کند. در جامعه ای که هم به حضور اسلام در جامعه اعتقاد دارد ولی در کمترین حد. مسلمان نماز و قرآن میخواند ولی با اسرائیل هم ارتباط دارند. بعضی اوقات هم یک بازی و نقش آفرینی ضد اسرائیلی هم از خودشان ممکن است در بیاورند تا دیگر ملتها را به همین راضی نمایند. این هم البته به نتیجهای نخواهد رسید.
وحید جلیلی در پایان این گفتگو در مورد پیچیدگی فتنه سکولاریسم در جهان اسلام افزود: این فتنه هم از فتنهی القاعده، فتنهی عمیق تری و زیرکانه تری است. یعنی ممکن است که تودههای منطقه را لااقل برای یک مدتی، از رسیدن به آن الگوی اسلام ناب دور کند، ولی در نهایت این هم محکوم به شکست است و نخواهد توانست چندان میدان دار شود. اما مشروط به اینکه این طرف، الگوی اسلام ناب، که امام راحل پرچمدار آن و احیاگر آن بوده، درست ارائه شود و تعدیل شود. اتفاقاً وقتی که غرب و ایادی آن یک مدل اسلام گرایی قلابی را به میدان میآورند، در مواجه با اسلام گرایی واقعی، ضعف ها و آسیب ها در مقایسهی با الگوی اسلام انقلابی و ناب، خیلی زود آشکار میشود و در چشم تودههای منطقه فرو میریزد.
منبع: وبلاگ آقای وحید جلیلی
http://vahid-jalili.blogfa.com/post-125.aspx
به نقل از پایگاه 598