یزدی نژاد داستان نویس، مترجم و شاعر در سال 1338 در قم بدنیا آمد. در سال 1357 از دانشسرای مقدماتی این شهر فارغ التحصیل شد و لیسانس و فوق لیسانس خود را در رشته زبان و ادبیات عرب به پایان رساند. وی مدرس دانشگاه و مدیر انتشارات خورشید باران است. از جمله فعالیت های فرهنگی یزدی نژاد به موارد زیر می توان اشاره کرد: مسوول ادبی کانون ادبی کانون شعرا و نویسندگان، مسوول گاهنامه ادبی پگاه، مشاور استاندار کردستان در امور بانوان، نماینده وزارت آموزش و پرورش در دفتر امور بانوان ریاست جمهوری و مدرس دانشکده علوم قرآنی. دو کتاب "خاکستر تمدن ها" و "پل" از وی برگزیده کشوری بوده است. یزدی نژاد تعدادی زیادی از کتابهای ادبی را ویراستاری نیز نموده است.
داستان کوتاه "همیشه چه زود دیر می شود" از یزدی نژاد در مجموعه داستان "سه شنبه عزیز" آمده است. این کتاب با پانزده داستان کوتاه از نویسندگان مختلف به کوشش راضیه تجار گردآوری شده است. پنج داستان این مجموعه به موضوع دفاع مقدس اختصاص دارد. از دیگر آثار اوست: داستان " من با تو بودم اما"، داستان کوتاه "کفشهایت کو؟"، داستان کوتاه "اوی من"، "گدازه ها، برداشتی از خطبه شقشقیه، نهج البلاغه"، "نمایه ی آفتاب: بازشناسی نهج البلاغه"، "ناتوی فرهنگی: مجموعه مقالات پژوهشگران بسیجی"،" مبانی اخلاق"، "پای درس استاد شهبازی: باز خوانی سلوک معنوی سردار شهید حاج محمود شهبازی)" در کتاب اخیر یزدی نژاد به بیان اخلاق اجتماعی، فرهنگی و عبادی شهید شهبازی پرداخته و در انتشاراتی که به مدیریت خود اداره می کند به چاپ سپرده است.
یزدی نژاد در داستان کوتاه "کفشهایت کو؟" موضوع داستان را از فبل از انقلاب با حوادث اجتماعی آغاز و با جریانات سیاسی در کوران انقلاب پیوند می دهد و به زمان دفاع مقدس می کشاند. همچنین در داستان کوتاه "اوی من" یک روایت تاریخی در قالب داستان و بر گرفته از زندگینامه است. نویسنده در این داستان در تلاش است تا تمامی ابعاد دفاع مقدس هشت ساله ملت ایران را تشریح کند.
داستان "پل" ترجمه زهرا یزدی نژاد ترجمه کتاب عربی "الجسر" نوشته محمد اسدی است. این کتاب بیانگر ماجرایی واقعی است و عجیب آن که نویسنده در آن عشق راستین اش را به تحریر در آورده است. شهید محمد الاسدی دانشجوی عراقی که از ستم رژیم بعث به ستوه آمده بود، به ایران آمده و به لشکر اسلام می پیوندد و سال ها بعد در حمله ی آمریکا به عراق به شهادت می رسد. این کتاب سرگذشت اوست در جبهه ایران علیه عراق. او در یکی از عملیات ها پلی را به نام الدوب رصد می کند. نویسنده در کنار این پل با رژیم بعث می جنگد و چنان عاشقانه با پل راز و نیاز می کند که گویی قصد دارد با دلدار خود به معراج برود. همچنین به شیوه ای ظریف و موشکافانه لحظات جانبازی همرزمان ایرانی اش را ترسیم می کند، به خصوص فرمانده شان، دقایقی که نمونه استوار ایمان و دلاوری است.
زهرا یزدینژاد نویسنده و مدیر انتشارات «خورشید باران» بیان داشت: این انتشارات با 60 عنوان کتاب چاپ اولی و تجدید چاپ در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران حضور به عمل میآورد.
وی اضافه کرد: کتاب «کاشانه …
ورود
به حساب کاربری
بازیابی رمز عبور
در صورتی که رمز عبور خود را فراموش کردهاید میتوانید
ایمیل و یا شماره تلفن همراه خود را وارد کنید تا کد تغییر پسورد برای شما ایمیل یا پیامک
شود
سمیه
باسلام من کتاب خاکسترتمدن ها رومیخواستم
13 آبان 1395