سید سعید موسوی

موسوی متولد سال 1342 در خرمشهر است. دارای لیسانس زبان ادبیات فرانسه و در خصوص ادبیات پایداری صاحب تعدادی داستان و خاطره نویسی می باشد. وی مسئول ادبیات کنگره سرداران شهید خراسان، کارشناس ادبی بنیاد شهید خراسان و به مدت نه سال مسئول برگزارکننده کلاسهای نقد داستانی حوزه هنری خراسان بوده است و رتبه دوم در یازدهمین دوره انتخابی کتاب دفاع مقدس در بخش جنگ و زندگینامه را بدست آورده است.

از جمله کتب او عبارتند از: "بازگشت از تاریکی"، "نبرد آل واتان"، "بخواب ابولفضل"، "سه آرزو"، "شیوا"، "نبرد امرودک"، "پیشتازان"، "چهار فصل عشق"، "پشت دیوارهای شهر"، "به مرگ بگویید بیاید" و "جاودانه های تاریخ ".

"پشت دیوارهای شهر"روایتی است از روزهای آغازین جنگ در منطقه ی جنوب که راوی (سید سعید موسوی) از هجوم نیروهای بعثی به ویژه از ویرانی و دربدری و از غربت و هراس دوری از خرمشهر و مانند آن سخن می گوید. کتاب"به مرگ بگویید بیاید" روایتی داستان گونه از زندگی روحانی شهید عبدالکریم هاشمی نژاد است که شرحی از فعالیت های اجتماعی ـ سیاسی و زندگی خصوصی و نحوه شهادت ایشان را در بر می گیرد.

مجموعه ی "فرهنگنامه جاودانه های تاریخ: زندگینامه فرماندهان شهید استان خراسان" مشتمل است بر زندگی نامه ی 106 تن از فرماندهان شهید استان خراسان. سبک نگارش این زندگی نامه ها به شیوه ی فرهنگ نامه (الفبایی) و دربرگیرنده ی زندگی نامه ی اجتماعی فرهنگی سیاسی جهادی و تبیین اندیشه ها و آثار سرداران شهیدی است که سمتی بالاتر از معاونت گردان داشته اند. از ان جمله است: سید هاشم آراسته، علی اصغر اسدی، ابراهیم امیرعباسی، حسن باقری، بهمن پارسا، احمد ترشیزی، علیرضا خاکپور، رمضان داوودی، سید احمد رحیمی، مختار غفوری و علی اصغر همتی.

در کتاب "عکس پشه ای" زنی پسر خود (سعیدو) را در مدرسه ثبت نام می کند. او پسری شرور است و تمایل ندارد. معلم سعیدو موفق می شود او را به مدرسه علاقمند کند. سعیدو هربار که به درس معلم گوش می دهد به منزل رفته و سعی دارد چیزهایی را که آموخته عملا اجرا کند. مدتی می گذرد تا این که وی یک تور ماهیگیری تهیه کرده و به کنار دریا می رود تا ماهی بگیرد. دوبار این کار را انجام می دهد ولی نتیجه ای نمی گیرد تا این که بار دیگر راه حل جدیدی برای ماهیگیری به ذهنش می رسد.

داستان "سعیدا" ، داستان عشق به شهر و دیار خود است. داستان اشغال خرمشهر است که به واسطه آن جوانی عراقی نیز در این گیرودار شهید می شود و در بین شهدای ایرانی به خاکسپرده می شود. داستان خانواده ها و مردم خرمشهر که در تلاطم امواج جنگ هر کدام به سمتی کشیده می شوند. سعیدا نام دختری خرمشهری است که راوی قصه نیز می باشد.