جعفریان نویسنده خاطرات داستانی سرداران سپاه اسلام و در حوزه ادب پایداری قلم زده است. از جمله آثار اوست: "پوتینهای واکس خورده"، "آیت الله طالقانی"، آبی تر از آبی: قصه های زندگی امام خمینی (س)"، "مسافر شمالی ترین قله: براساس زندگی سردار شهید محمد حسن فایده" و "در کنار دریا: خاطرات سردار شهید حاج مهدی طیاری فرمانده گردان 419 لشکر 41 ثارالله".
در کتاب "آبی تر از آبی"، گوشه هایی از زندگی امام خمینی(س)، در قالب داستان بازآفرینی شده است. این داستان که با طرح های سیاه و سپید همراه است به شرح زندگی امام از پیروزی انقلاب تا رحلت اختصاص دارد. کتاب، "فرمانده"، حاوی ده داستان کوتاه است با موضوع جنگ و سلحشوری فرماندهان که با این عناوین به چاپ رسیده است: "آخرین لحظه های غروب"، "درس بزرگ"، "نظامی کوچک"، "هور در آتش"، "اتفاق عجیب"، "دژ دریاچه ماهی"، "لبخند سپیده"، "نوجوان ریزنقش"، "مهمات " و "فرمانده شجاع ".
در کتاب "مسافر شمالی ترین قله" که بر اساس زندگی سردار شهید محمد حسن فایده، نوشته شده است می خوانیم: محمدحسن فایده در سال 1338 در شهر بیرجند به دنیا آمد. در سن نوجوانی برای کمک به هزینه زندگی در کنار درس خواندن، به کارگری در کوره پزخانه و بنایی روی آورد. با شروع زمزمه های انقلاب در تظاهرات و حرکت های انقلابی نقش جدی ایفا کرد. در سال 1360 برای اولین بار به جبهه رفت و در عملیات های بیت المقدس، فتح بستان، رمضان، والفجر مقدماتی و والفجر یک شرکت نمود. پیکر پاک او پس از نه سال مفقود الاثر بودن در تپه های 143 شمال فکه، کشف و به زادگاهش برگردانده شد. مطالعه ی کتاب رقعی حاضر، اطلاعات بیشتری را در مورد خدمات و فداکاری های این شهید در دوران جنگ تحمیلی در اختیار خواننده قرار داد.
سرگذشت آیت الله طالقانی به زبان ساده در کتابی با نام "آیت الله طالقانی"، برای جوانان توسط جعفریان تدوین شده است. کتاب با سال شمار زندگی، گزیده ای از آثار، مجموعه آثار، توضیح اعلام، و تصاویری از نامبرده همراه است. سید محمود علایی طالقانی در دهکده گلیرد طالقان به دنیا آمد. او اولین فرزند پسر خانواده بود. وقتی به سن پنج سالگی رسید، او را به مکتب خانه گلیرد نزد ملا سید تقی اورازانی فرستادند ...در همان سن پدرش تصمیم گرفت که او را به تهران ببرد. طالقانی پا به پای پدر به تهران آمد. سید محمود وقتی به سن ده سالگی رسید، بنابه درخواست پدر برای تکمیل علوم دینی به شهر قم رهسپار شد. در سال 1310 به نجف اشرف رفت. بعد از آمدن به تهران، درباره عقاید و ایمان جوانان احساس خطر کرد.
