کتاب «بیعت با بیداری»(جشننامه استاد محمدرضا سرشار) به کوشش زندهیاد حسین حداد منتشر شد. سرشار در یادداشتی در این کتاب یکی از دلایل رها کردن قصهگویی ظهرهای جمعهاش را نزدیک شدن شمار سالیان قصهگوییاش به تعداد سالهای قصهگویی صبحی، نخستین قصهگوی رادیو بیان میکند.
برنامه رادیویی قصه ظهر جمعه ، برنامه رادیویی از سرزمین نور، انجمن قلم، خاطرات، سالشمارها، فهرست تفصیلی جوایز و تقدیرها، فهرست تفصیلی آثار(کتاب، مقاله، گفتوگو)، نگاه دیگران، نمونه اثر، نقدهایی بر آثار، طرایف و ظرایف در آثار محمدرضا سرشار، کتابشناسی توصیفی، مقالهشناسی توصیفی، سالشمار خبرها، ضمائم و مجموعه عکس، از جمله عنوانهای فهرست اجمالی این سالشمارند. این کتاب با مقدمهای کوتاه به نام «هنرمند توانا» به قلم علی لاریجانی آغاز شده است.
محسن مومنی نیز بر کتاب سالشمار زندگی سرشار مقدمهای نوشته که در بخشی از آن آمده است: «تقدیر از محمدرضا سرشار ، پیش از اینکه سپاسگزاری برای کارنامه پر افتخار او در عرصههای خلق داستان و تربیت نویسندگان و...باشد، ستایشی از راستگویی و درستکرداری است و تذکر مسوولیتی که بر عهده داریم و راه دشواری که پیش روست. و این مجال بیعتی است دوباره با بیداری...
این کتاب بسیار ارزشمند است و تاملبرانگیز و آن اهتمامی بود که یکی از شاگردان و علاقمندان جناب آقای سرشار برای گردآوری و تنظیم آن به خرج داد. حسین حداد هنگامی تصمیم به این کار گرفت، که در بیمارستان گرفتار بیماری مهلکی بود که، به گمان ما و دوستان و نزدیکانش، از آثار روزهای نبرد بود. به هر دلیل، از آغاز این بیماری تا روزی که روح تکاپوی او از کالبد تن پر کشید، کمتر از دو ماه گذشت و حسین حداد این کتاب را در این بازه زمانی و در چنین حال و روزی فراهم کرد...»
«دوره اول: نویسندهای خلاق، مربیای پر شور»، «دوره دوم: قصهگویی بیبدیل»، «دوره سوم: ترجمه و بازنویسی متون تاریخی»، «دوره چهارم: منتقدی توانا» و «دوره پنجم: پایهگذار برخی آثار مطبوعاتی»، از عناوین مطالب بخش اول این کتاب با نام «زندگینامه»اند.
سرشار در فصلی از این سالشمار که «قصه ظهر جمعه به روایت استاد» نام گرفته، درباره اینکه چرا دیگر قصه ظهر جمعه نگفته، اینگونه آورده است:
الان فکر میکنم مرحوم صبحی، که پیشکشوت همه قصهگوهای رادیو بود، 22 سال قصه گفت و بعد هم در اثر سرطان حنجره از دنیا رفت. خوب نبود من با پیشکسوت خودم که از دنیا هم رفته است، رقابت کنم و مثلا 25 سال قصه بگویم. به علاوه بعد از این مدت قرار نبود که کار تازهای را در این برنامه از دست بدهم و یا اتفاق خاصی در آن بیفتد. از طرفی فکر کردم روزی که من این کار را شروع کردم، 28 ساله بودم؛ و حالا هم باید جوانهای 28 سالهای باشند که بتوانند چه بسا با شیوههای متنوعتری این کار را ادامه دهند. چون اگر بنا باشد هر مسوول یا هر هنرمندی در سمتهایی که منحصر به فرد هم هست، مثل قصه ظهر جمعه، فقط به دلیل موفقیتش و اینکه کارش مورد تایید مردم واقع شده، تا آخر عمر بماند و آن را رها نکند، برای دیگر استعدادها فرصتی جهت عرض اندام نمیماند.»
در ابتدای فصل «از نگاه دیگران» درباره سرشار اینگونه آمده است: رهگذر را باید در مجموعه کارهایش دید و نوع نگاه خاص او به ادبیات و برخورد او با مخاطبان و نیز برخورد مخاطبان با آثارش. او همه تواناییهای خود را بین همه این شاخهها تقسیم کرده است.
یک پروژه بیست ساله برای سرشار(به قلم رهبر معظم انقلاب)، کارنامه غبطهبرانگیز(محسن مومنی)، زندگی پای کوه(محمد سرشار)حسین حداد(پژوهشگر ادبی)، از دیگر مطالب درج شده در فصل «اشاره» از این سالشمارند.
در فصلهایی از این کتاب با نامهای «رمان یثرب، شهر یادها و یادگارها»، «مجموعه از سرزمین نور» و «آنک آن یتیم نظر کرده» که بیشتر مرور و نقدهایی بر آثار این نویسندهرا در خود جای دادهاند، مطالبی از نویسندگانی چون سیدمهدی شجاعی، مریم صباغزاده ایرانی، احمد عربلو، شهرام رفیعی، جعفر ابراهیمی، سمیرا اصلانپور، سیدعلی کاشفیخوانساری، حسین فتاحی، رضا امیرخانی، محمدعلی گودینی محمدرضا بایرامی، شمسالدین رحمانی، علیاکبر ولایتی، محمدرضا اصلانی، ابراهیم حسنبیگی، ناصر صیفی، پرویز کرمی، خسرو آقایاری و بسیاری دیگر از رونامهنگاران، منتقدان و هنرمندان آمده است.
«به اعتبار دبیری نه به اعتبار معاون وزیر»(محسن پرویز)، «سرآمد داستانسرایی و داستاننویسی»(محمدعلی خسروی)، «سرشار نگینی مانده در رادیو»(حسن خجسته)، «سرشار قصهای است ماندگار»(حجتالاسلام علیاکبر صادقی رشاد)، «اسوهای که خود را وقف ادبیات داستانی کرد»(رضا امیرخانی)، «سه نکته به پاس بزرگداشت آقای سرشار»(علی عسکری) و «حق بزرگ سرشار بر ادبیات داستانی»(محمدحسین صفار هرندی)، از مطالب فصل «ویژه مراسم نکوداشت سرشار در صدا و سیما»ی این کتاباند.
عکسهایی از پنج سالگی سرشار تا دوران نوجوانی، جوانی، و نیز از دوران سردبیری وی در برنامههای رادیویی، تصاویری از این نویسنده با مهدی آذریزدی، مصطفی رحماندوست، شمس آلاحمد، محمدحسین کیانپور، محمد حمزهزاده، محمد میرکیانی و یعقوب آژند در فصلی از این کتاب که به «عکسها» اختصاص یافته، به چاپ رسیده است.
«بیعت با بیداری»(جشننامه استاد محمدرضا سرشار)، به کوشش زندهیاد حسین حداد و با همکاری مهندس حسنعلی پورمند، امسال(89) از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد و به زودی به همراه آثار مکتوب این نویسنده در فروشگاههای دفتر نشر معارف و سایت پاتوق کتاب موجود و قابل تهیه است:
آنک آن یتیم نظر کرده (2-1)
حقیقت بوف کور
داش آکل حواشی و تبعات، متن و نقد داستان کوتاه صادق هدایت
راز شهرت صادق هدایت
عکس انتخاباتی با کت احمدی نژاد یا چگونه یک نویسنده سیاستمدار می شود
پشت دیوار شب (مجموعه داستان)