معلم پیانو
سال نشر : 1395
تعداد صفحات : 112
معرفی کتاب
در بخشی از کتاب می خوانیم: «چشمانم را بستم، نفس عمیقی کشیدم. دستم را روی پیانو گذاشتم و نُت اول آمد، نُت دوم، نُت سوم، فراز و فرود. موتسارت فکر می کرد بعد از این آهنگ می میرد و مرد. خرافه همیشه خرافه نیست. اینکه پدر شایان می گوید خوابیدن، سخت نیست... خواب هایی که می بینم سخت است. پیانو زدن سخت نیست...ولی چیزی که ما را به پیانو زدن وامی دارد سخت است. نُت ها می آمدند و می رفتند. انگشتانم پیانو را نوازش می کرد. انگشتانم انگار پرش می کرد. از یک کلید روی کلیدی دیگر، از کلید سفید روی کلیدِ مشکی تند و تند! اگر یک لحظه توقف می کردم انگار نفس شایان متوقف می شد. اگر یک لحظه توقف می کردم، انگار آن بچه زیر لحافش تمام می کرد. انگار پیانو زدن من به نوعی با تنفس او مربوط بود و داشتم رکوییم می زدم. در کمال تعجبِ پدر شایان، برای دخترم عادی بود. این چند شب به اندازه کافی مارش عزای رکوییم را شنیده بود. اما پدر شایان با چشمان باز از سر تعجب بالای سر من ایستاده بود و به انگشتانم نگاه می کرد و می گفت: این انگشتان یک حرفه ای است. این پیانو زدن یک حرفه ای است. شما دروغگو هستید خانم! این از قیافه عوض کردنتان، این از مو رنگ کردنتان. اینکه خود را به قیافه مادر شایان در آورده اید. اینکه می گویید پیانو نمی دانید. همیشه فکر می کردم مرجان مفتخر یک زن ساده نقاش است. یک زن ساده و صمیمی. یک زن کمی خجالتی. ولی زنی صادق. من فکر نمی کردم شارلاتان باشد! با بچه من چکار دارید؟»-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1395
-
چاپ جاری5
-
تاریخ اولین چاپ1395
-
شمارگان1000
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات112
-
ناشر
-
نویسنده
-
وزن166
-
تاریخ ثبت اطلاعاتیکشنبه 28 شهریور 1395
-
شناسه45948
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط