راهنمای نویسندگان درباره ویژگی های شخصیت ها
مجموعه کتابهای آموزش نویسندگی 7
سال نشر : 1402
تعداد صفحات : 712
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 75327
10003022
معرفی کتاب
هر آنچه را برای طراحی و رشد شخصیت های خود لازم دارید در کتاب "راهنمای نویسندگان درباره ی ویژگی های شخصیت" به قلم سهل الوصل و شفاف "لیندا ان ا دلستاین" پیدا کنید!چه چیزی باعث می شود فرد مرتکب جرم "یقه سفید" (جرایم کوچک یا بی اهمیت) شود؟ چه کسی مستعد احتمالی برای پیوستن به یک فرقه است؟ چرا کودکان دوستان خیالی دارند؟ چگونه ترتیب تولد بر روی این موضوع تأثیر می گذارد که آیا شخص ازدواج می کند یا خیر؟
"راهنمای نویسندگان درباره ی ویژگی های شخصیت" ، به همه ی این سوالات و بسیاری دیگر پاسخ می دهد؛ با خواندن این کتاب دانش لازم را برای ایجاد شخصیت های متمایز خواهید داشت و به این ترتیب موفق به خلق شخصیت هایی خواهید شد که افکار و اعمال آنها با هم مطابقت دارد. این کتاب همچنین دارای:
1- آموزش جامع در مورد چگونگی استفاده بهینه از این کتاب
2- اطلاعات آماری جدید برای کمک به شما در ایجاد شخصیت های واقعی زندگی
3- تمرین های مرتبط که به شما نشان می دهد چگونه می توانید مطالب را در زندگی خود پیاده کنید.
4- تمرین ها و ایده ای که به شما کمک می کند تا افکار خود را از سر خود خارج کنید و سرانجام آن ها را روی ورق بیاورید.
بعلاوه ، در مورد اختلالات روانی ، جسمی و ارتباطی رایج و نه چندان رایج خواهید آموخت. به ذهن جنایتکاران نفوذ می کنید. متوجه می شوید که چه جیزی باعث شده یک فرد ورزشکار حرفه ای، دانشمند و یا راننده کامیون شود.
زندگی یک عضو باند تبهکاری یا یک نوجوانی که می خواهد خودکشی کند و یا یک معتاد الکل و... را درک خواهید کرد.
"راهنمای نویسندگان درباره ی ویژگی های شخصیت" ، نه فقط برای نویسندگان بلکه برای بهتر زندگی کردن نیز مناسب است. شناخت دقیق شخصیت انسان های که با آن ها در ارتباط هستیم می تواند به ما در برخورد مناسب و تعامل بهتر با آن ها کمک بسیاری کند.
همسایه من نوعی پیشغذای مکزیکی ششلایه و عالی درست میکند. او پنیر، آووکادو، خامه ترش، لوبیا، کاهو، و گوجه فرنگی را لایهلایه روی هم میچیند؛ لایههایی که هر یک بهتنهایی خوشمزه است، اما ترکیب این طعمهای مکمل با یکدیگر نتیجه بسیار خوشایندی به دست میدهد. من کوشیدهام در صفحات این کتاب کاری شبیه آن بکنم: ارائه «مواد تشکیلدهنده انسانها»؛ اجزایی که به گونهای طبیعی، یکپارچه، و بههمپیوسته با همدیگر عمل میکنند. این فهرستها میتوانند به شما کمک کنند تا عمق شخصیت داستانی خود را تجسم کنید.
بعضی از ویژگیها را به کار ببرید یا آنکه از همه آنها استفاده کنید؛ بعضی از ویژگیها را به خواننده نشان دهید و بقیه را در ذهن خود نگه دارید. استفاده از همه ویژگیهای غلیظ ممکن است شخصیت داستانی را اغراقآمیز کند (و خواننده را سرخورده)، ولی میتوانید با ویژگیها بازی کنید تا شخصیتی خلق کنید که ملایم یا افراطی، دوستداشتنی یا نفرتانگیز باشد. مواد تشکیلدهنده انسانها اقتضامیکند تا «غذاشناس» شوید، شخصیتی بیهمتا را خلق کنید؛ نه آنکه یک ظرف غذای فستفودی را فرودهید که مشخصه آن این است که آشناست و «معلوم است چیست»، بدون آنکه کسی را غافلگیر و شگفتزده کند.
حتی در مواقعی که تخیل نویسنده را به جاهایی میبَرَد که بسیار فریبندهتر ازخود واقعیت است، شخصیتها باید از انسجام درونی برخوردار باشند: باید معقول باشند. منظور از انسجام این است که عوامل متنوع شخصیت و رفتار باید به گونهای ترکیب شده باشند که خوانندهها بتوانند آن را دنبال کنند و بپذیرند. جنبههای مختلف شخصیت باید درهمتنیده باشند، مثلاً یکبار یکی از مراجعان نزد من اعتراف کرد که پول دزدیده است. من از اعتراف او تعجب کردم؛ چون تصور نمیکردم آن کار از چنین شخصی بربیاید.
اما، پس از کمی گفتوگو، متوجه ماجرا شدم. میتوانستم ببینم که آن دسته از ویژگیهای شخصیتی که از وجودشان در او آگاه بودم ـ مانند تکبر، نیاز به تحت تأثیر قرار دادن دیگران با شیوه زندگی سطح بالا، اعتقاد او به اینکه باید او را به خاطر سخت کارکردن، بیشتر تشویق کنند، و عزت نفس پایین او ـ همراه با دسترسی آسان او به پول میتوانست به اختلاس بینجامد.
زندگی گذشته او نیز در این امر نقش داشت: او والدین موفقی داشت که بیش از اندازه برای پول اهمیت قائل بودند و آشکارا برادر بزرگش را، که جاهطلب بود، بر او ترجیح میدادند. آیا او تفنگی به دست گرفته و به یک خواربارفروشی دستبرد زده بود؟ بههیچوجه. او خشن نبود؛ بر مبنای اصول خود زندگی میکرد و خود را بالاتر از آن میدانست که به شیوهای معمولی دزدی کند. رفتار او تابع منطق خاصی بود، از جمله این تصور خودبزرگبینانه که میتوانست همه آن پول را برگردانَد و کسی هم متوجه چیزی نشود.
با آشکارشدن این ویژگیهای متفاوت و درهمتنیده در او روشن میشد که چرا عاقبت زنی که یکی از ستونهای جامعه تلقی میشد به دردسر ختم خواهد شد. من هیچگاه نمیتوانستم چنین چیزی را پیشبینی کنم، درک من گذشتهنگرانه20 بود؛ داستانی بود که بهتدریج آشکار میشد. در اغلب مواقع، شخصیت افراد یکدست است، مثلاً میتوان انتظار داشت که دوستم، کارولین، همیشه پاسخی بدبینانه بدهد. خود من هم هرگاه در صف منتظر شوم ـ چه در صف بایستم و چه در داخل ماشین انتظار بکشم ـ، بیقرار میشوم.
هر وقت دخترم هم از دست خانواده خشمگین میشود، به سکوت پناه میبَرَد. و یکی از مراجعانم، به نام استیو، هم هربار که همسرش از او میخواهد که «بیا با هم حرف بزنیم»، خوابش میبَرَد. معمولاً ویژگیهای هر شخصی به دفعات پدیدار و تکرار میشوند، بهویژه، زمانی که افراد در معرض رویدادهای مشابهی قراربگیرند.
اما نقشهایی که ایفا میکنیم، موقعیتهایی که خود را در آنها مییابیم، مردمی که با آنها در ارتباطیم، باعث بروز ویژگیهای متفاوتی در ما میشوند. مثلاً کارولین، که وکیل است، با هیجان و بدون نگرانی از ساختار جملههایی که به کار میبَرَد، قوانین کشوری را برای مراجع سالمند خود توضیح میدهد؛ من در ایام تعطیلات با کسی قرار ملاقات نمیگذارم و آرام هستم؛ دخترم در کنار دوستانش حرفهایش را مستقیم و واضح به زبان میآوَرَد؛ و استیو، به هنگام حضور در جلسات درمانی، که از امنترین ساعتهای او در هفته است، عاشق صحبت کردن است و هیچ نشانهای از خوابآلودگی از خود ظاهر نمیکند. همه این ویژگیهای شخصیتی میتوانند صادقانه باشند؛ ضرورتی ندارد که متظاهرانه و دروغین باشند.
بعضی از ویژگیها را به کار ببرید یا آنکه از همه آنها استفاده کنید؛ بعضی از ویژگیها را به خواننده نشان دهید و بقیه را در ذهن خود نگه دارید. استفاده از همه ویژگیهای غلیظ ممکن است شخصیت داستانی را اغراقآمیز کند (و خواننده را سرخورده)، ولی میتوانید با ویژگیها بازی کنید تا شخصیتی خلق کنید که ملایم یا افراطی، دوستداشتنی یا نفرتانگیز باشد. مواد تشکیلدهنده انسانها اقتضامیکند تا «غذاشناس» شوید، شخصیتی بیهمتا را خلق کنید؛ نه آنکه یک ظرف غذای فستفودی را فرودهید که مشخصه آن این است که آشناست و «معلوم است چیست»، بدون آنکه کسی را غافلگیر و شگفتزده کند.
حتی در مواقعی که تخیل نویسنده را به جاهایی میبَرَد که بسیار فریبندهتر ازخود واقعیت است، شخصیتها باید از انسجام درونی برخوردار باشند: باید معقول باشند. منظور از انسجام این است که عوامل متنوع شخصیت و رفتار باید به گونهای ترکیب شده باشند که خوانندهها بتوانند آن را دنبال کنند و بپذیرند. جنبههای مختلف شخصیت باید درهمتنیده باشند، مثلاً یکبار یکی از مراجعان نزد من اعتراف کرد که پول دزدیده است. من از اعتراف او تعجب کردم؛ چون تصور نمیکردم آن کار از چنین شخصی بربیاید.
اما، پس از کمی گفتوگو، متوجه ماجرا شدم. میتوانستم ببینم که آن دسته از ویژگیهای شخصیتی که از وجودشان در او آگاه بودم ـ مانند تکبر، نیاز به تحت تأثیر قرار دادن دیگران با شیوه زندگی سطح بالا، اعتقاد او به اینکه باید او را به خاطر سخت کارکردن، بیشتر تشویق کنند، و عزت نفس پایین او ـ همراه با دسترسی آسان او به پول میتوانست به اختلاس بینجامد.
زندگی گذشته او نیز در این امر نقش داشت: او والدین موفقی داشت که بیش از اندازه برای پول اهمیت قائل بودند و آشکارا برادر بزرگش را، که جاهطلب بود، بر او ترجیح میدادند. آیا او تفنگی به دست گرفته و به یک خواربارفروشی دستبرد زده بود؟ بههیچوجه. او خشن نبود؛ بر مبنای اصول خود زندگی میکرد و خود را بالاتر از آن میدانست که به شیوهای معمولی دزدی کند. رفتار او تابع منطق خاصی بود، از جمله این تصور خودبزرگبینانه که میتوانست همه آن پول را برگردانَد و کسی هم متوجه چیزی نشود.
با آشکارشدن این ویژگیهای متفاوت و درهمتنیده در او روشن میشد که چرا عاقبت زنی که یکی از ستونهای جامعه تلقی میشد به دردسر ختم خواهد شد. من هیچگاه نمیتوانستم چنین چیزی را پیشبینی کنم، درک من گذشتهنگرانه20 بود؛ داستانی بود که بهتدریج آشکار میشد. در اغلب مواقع، شخصیت افراد یکدست است، مثلاً میتوان انتظار داشت که دوستم، کارولین، همیشه پاسخی بدبینانه بدهد. خود من هم هرگاه در صف منتظر شوم ـ چه در صف بایستم و چه در داخل ماشین انتظار بکشم ـ، بیقرار میشوم.
هر وقت دخترم هم از دست خانواده خشمگین میشود، به سکوت پناه میبَرَد. و یکی از مراجعانم، به نام استیو، هم هربار که همسرش از او میخواهد که «بیا با هم حرف بزنیم»، خوابش میبَرَد. معمولاً ویژگیهای هر شخصی به دفعات پدیدار و تکرار میشوند، بهویژه، زمانی که افراد در معرض رویدادهای مشابهی قراربگیرند.
اما نقشهایی که ایفا میکنیم، موقعیتهایی که خود را در آنها مییابیم، مردمی که با آنها در ارتباطیم، باعث بروز ویژگیهای متفاوتی در ما میشوند. مثلاً کارولین، که وکیل است، با هیجان و بدون نگرانی از ساختار جملههایی که به کار میبَرَد، قوانین کشوری را برای مراجع سالمند خود توضیح میدهد؛ من در ایام تعطیلات با کسی قرار ملاقات نمیگذارم و آرام هستم؛ دخترم در کنار دوستانش حرفهایش را مستقیم و واضح به زبان میآوَرَد؛ و استیو، به هنگام حضور در جلسات درمانی، که از امنترین ساعتهای او در هفته است، عاشق صحبت کردن است و هیچ نشانهای از خوابآلودگی از خود ظاهر نمیکند. همه این ویژگیهای شخصیتی میتوانند صادقانه باشند؛ ضرورتی ندارد که متظاهرانه و دروغین باشند.
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1402
-
چاپ جاری2
-
تاریخ اولین چاپ1397
-
شمارگان1250
-
نوع جلدجلد سخت
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات712
-
ناشر
-
نویسنده
-
مترجم
-
وزن905
-
تاریخ ثبت اطلاعاتسهشنبه 31 اردیبهشت 1398
-
تاریخ ویرایش اطلاعاتیکشنبه 14 آبان 1402
-
شناسه75327
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط