گلوله های داغ (سفرنامه اربعین)
5 (1)
سال نشر : 1398
تعداد صفحات : 150
معرفی کتاب
کتاب حاضر، شامل خرده روایت های طلبه ای است که با خواهرزاده ناتوان ذهنی اش همسفر راه کربلا می شود و این همسفر عجیب شخصیّت منحصر به فردی است که در طول سفر ماجراهایی طنزآمیزی را خلق می کند.رضا کشمیری در این اثر در کنار روایت شیرینش از پیاده روی اربعین به روایت دلدادگی ها و عاشقانه های زائران و خادمان حضرت سیدالشهدا علیه السلام پرداخته است.
بعضی مواقع واقعا دست خودش نبود و کارهای عجیبی می کرد. بعد از آن جریان قلقلک زیر بغل زن مردم در مشهد خیلی به او هشدار داده بودم که حواسش باشد. اما یکبار دیگر موقع نماز در حال سجده دستش را جلو برده بود و کف پای نفر جلوی را قلقلک داده بود. کاش فقط قلقلک می داد، آنچنان می خاراند که پوست را زخم می کرد.
نوبت او شده بود هر چه منتظر ماندم حرکتی نکرد. لبخند بر صورتش ماسیده بود، سر به زیر انداخته و کاری نمی کرد. گمان کردم ناراحت شده، با حرکات صورت دلیلش را پرسیدم سرش را بالا آورد و با اقتدار و هیبت چشم در چشمان من دوخت و گفت: «لا، لا لعب.»
نمی خواست بازی کند. گفتم: «بازی کن، لعب زین ، خوش!»
گفت: «من روی دست شما ضربه نمی زنم!»
گفتم : «بازی است اشکال ندارد من روی دست شما زدم حالا نوبت شماست اگر می توانی بزن!»
لبخندش دیگر تمام شده بود با حالت جدی گفت: «انت زائر، زائرالحسین علیه السلام.»
نوبت او شده بود هر چه منتظر ماندم حرکتی نکرد. لبخند بر صورتش ماسیده بود، سر به زیر انداخته و کاری نمی کرد. گمان کردم ناراحت شده، با حرکات صورت دلیلش را پرسیدم سرش را بالا آورد و با اقتدار و هیبت چشم در چشمان من دوخت و گفت: «لا، لا لعب.»
نمی خواست بازی کند. گفتم: «بازی کن، لعب زین ، خوش!»
گفت: «من روی دست شما ضربه نمی زنم!»
گفتم : «بازی است اشکال ندارد من روی دست شما زدم حالا نوبت شماست اگر می توانی بزن!»
لبخندش دیگر تمام شده بود با حالت جدی گفت: «انت زائر، زائرالحسین علیه السلام.»
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1398
-
چاپ جاری1
-
تاریخ اولین چاپ1398
-
شمارگان1000
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات150
-
ناشر
-
نویسنده
-
وزن197
-
تاریخ ثبت اطلاعاتسهشنبه 23 مهر 1398
-
شناسه77066
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط
اخبار مرتبط