1. خانه
  2. مطالب
  3. انقلاب اسلامی
  4. روایت مردمی از مردمی ترین انقلاب | معرفی و نقد کتاب «پایان مجسمه»، یادداشت های روزانه «موسی کیخا» از انقلاب اسلامی مردم کاشان
روایت مردمی از مردمی ترین انقلاب | معرفی و نقد کتاب «پایان مجسمه»، یادداشت های روزانه «موسی کیخا» از انقلاب اسلامی مردم کاشان

روایت مردمی از مردمی ترین انقلاب | معرفی و نقد کتاب «پایان مجسمه»، یادداشت های روزانه «موسی کیخا» از انقلاب اسلامی مردم کاشان

ویژگی یادداشت های روزانۀ کیخا، ابتنایش بر ثبت وقایع تلخ و شیرین، پیروزی ها و شکست ها و درج عواطف و احساسات است. تجربه هایی که گویی دیگر قرار نیست تکرار شوند، اما چنان با زبان گرم و صمیمی بیان می شوند که خواننده خود صحنه ها را به شهود می نشیند.
انقلاب اسلامی 1398/11/21 6 دقیقه زمان مطالعه 0

روایت های رسمی هرچند می توانند به عنوان منبعی مهم در یک رویداد و تحلیل آن به شمار آیند، اما خواندن روایت های غیررسمی که توسط مشاهدات عینی و همراه با جزئیات ثبت شده اند حال و هوای دیگری دارد. یکی از این روایت ها کتاب «پایان مجسمه» است که حاوی یادداشت های "موسی کیخا" از انقلاب اسلامی مردم کاشان است. انقلاب مردمی، تاریخ نگاران مردمی دارد و از این جهت می توان این انقلاب را بی همتا دانست.
متن اصلی کتاب از فروردین 57 شروع می شود، اما خاطراتی قبل از آن از دی تا اسفند وجود دارد که تنظیم کننده این خاطرات، یعنی "هادی لطفی" تصمیم گرفته آن را نیز به عنوان پیش گفتار در کتاب درج کند. وقایع یک به یک ردیف می شوند و تا 15 اسفند 57 به اتمام می رسند. در طول این مدت کیخا مدام در حال ثبت تصاویر در قالب یادداشت های روزانه است. شیوۀ ثبت کتاب روش مستندسازی آوینی را تداعی می کند؛ همان قدر ساده و بی آلایش، اما پرمضمون و عبرت آمیز.
مضمون اصلی کتاب «پایان مجسمه» انقلاب و تلاش های مردمی برای تحقق مردمی ترین انقلاب است. راوی این داستان، خود در متن جامعه حضور دارد. هر وقت می شنود در گوشه ای برای انقلاب می خواهند کاری کنند خودش را به آنجا رسانده و مشارکت می کند و دست آخر واقعه را یادداشت کرده و برای آیندگان ثبت می کند. هرچند یادداشت روزانه غالباً ساده و همه فهم هستند، اما این مسئله در خصوص این کتاب بیشتر به چشم می آید. وقایع در عین حال که بسیار پربحث و دامنه دار است، اما سادگی اصل مهمی در نوشتن آن ها به شمار می آیذ. قرار است یادداشت ها ساده باشند و مردمی تا خواننده خود را در قاب آن جست وجو کند. با آن همزادپنداری کرده، در داستان غرق شود. این تمام آن چیزی است که از تحلیل این کتاب می تواند عایدتان شود.
پس از مقدمه، زندگی نامۀ خودنوشتِ نویسنده آمده و سپس پیش گفتار کتاب بیان شده است. این پیشگفتار می کوشد تا وقایع ماه های قبل از فروردین 57 را به تصویر کشد. در این اتفاقات است که نویسنده با مفهومی به نام انقلاب و مبارزه علیه استبداد آشنا می شود. در واقع جرقه های انقلاب در این دوره برای نویسنده خلق می شود، اما او می نویسد تا آیندگان تاریخی مستند داشته باشند.
کتاب «پایان مجسمه» در واقع روزنوشت های ایام پیروزی انقلاب از زاویۀ دید یکی از هزاران مشارکت کننده در آن است. مردمی که ایمان در دل و جان بر کف پا به میدان گذاشته اند. طبیعی است که بهترین آغازگر این تحولات، می تواند مسجد باشد و البته بزرگان و علمای مجاهدی که سُکان این مساجد را به دست دارند، می توانند عامل مهم دیگری برای شکل گیری اعتراضات مردمی قلمداد شوند. موسی کیخا مذهبی است و دغدغه دین دارد. روایت هایش و ادبیاتش هم این گونه است. ما چیزی از اصطلاحات سیاسی و علمی در ادبیات او نمی بینیم. فضا کاملاً عینی است و روایت ها رئال هستند. کیخا سعی کرده همه چیز مهم را ثبت کند و اگر روزی مناسبتی خاص داشته سعی میکرده، آن را لحاظ کند.
«پایان مجسمه» حاوی سه فصل است: فصل اول از ابتدای فروردین 57 شروع شده و تا 11 آذر را روایت می کند. فصل دوم از 11 آذرماه تا 22 بهمن را شامل می شود. این دوره اعتراضات رنگ و بوی جدی تری به خود گرفته است. خشونت رژیم بیشتر شده و به موازات آن فضای امنیتی روزبه روز بر کاشان بیشتر سایه می افکند. تا آن که انقلاب در 22 بهمن پیروز شده و انقلابیون، زمام حکومت را به دست می گیرند. اما این یادداشت ها این جا به اتمام نمی رسند. گویی هنوز باید برخی جزئیات برای آیندگان ثبت شود؛ جزئیاتی که به فهم هرچه بهتر این انقلاب کمک می کند. از این رو، در فصل سوم وقایع مربوط به 22 بهمن تا 15 اسفند گنجانده شده است.
ویژگی یادداشت های روزانۀ کیخا، ابتنایش بر ثبت وقایع تلخ و شیرین، پیروزی ها و شکست ها و درج عواطف و احساسات است. تجربه هایی که گویی دیگر قرار نیست تکرار شوند، اما چنان با زبان گرم و صمیمی بیان می شوند که خواننده خود صحنه ها را به شهود می نشیند.
کتاب «پایان مجسمه» کتاب خوب و ارزشمندی در تاریخ انقلاب، آن هم تنها در یک شهر است. جای خالی این دست کتاب ها واقعاً احساس می شود. تاریخی که کم کم راویانش پا به سن گذاشته اند و بعضاً دیگر در میانمان نیستند تا از آن دوره برایمان بگویند و پرسش های نسل آینده را پاسخ دهند. به هر تقدیر، این دست آثار با این که سبک خاص به خود را دارند، اما نقص ها و نقدهایی نیز دارند. ایراد مهم بر این سبک را شاید بتوان بر روای آن وارد ساخت. فردی که تنها مشاهده می کند و آنچه را فهم می کند، به نگارش درمی آورد. مشاهده وی مبتنی بر دانش ها و یا دانش های پیشینی نیست و اگرچه تجربۀ نابی است، اما فقط تجربه ای است در یک لحظه. این خواننده است که تجربه ها را به دانش خود ضمیمه می کند. از این جا به بعد ما دیگر شاهد آن روایت ناب نیستیم، بلکه روایت با پیش داشته ها مختلط شده و دیگر خالص نیست. یک گام مهم همراه کردن یا بهتر بگویم محصور کردن مخاطب در مطالب کتاب است. «پایان مجسمه» وقایع را پشت سر هم آورده است بی آنکه تلاش کند خواننده را در بافت خود نگه دارد، بگذارد پدیده پایان مجسمه را همان گونه که هست درک کند. این نقد در واقع نقدی معرفت شناختی به این کتاب و این سبک است.
یادداشت ها توسط نویسنده ای خبره نوشته نشده اند. تلاش شده تا بخش های مهم و اساسی که گمان می رفته نسل آینده به آن احتیاج داشته باشند، درج شود. از این نظر کتاب در بسیاری موارد به سمت روزنگاری شدن پیش می رود تا یادداشت های روزمره.
ادبیات «پایان مجسمه» ابتدا با سختی روبه رو است. نویسنده هنوز نمی داند چگونه باید بنویسد و چه بنویسد. اگر بخواهم بهتر بگویم، نویسنده هنوز سبک خود را بازنیافته، اما هرچه بیشتر پیش می رود، این سبک در روایت ها پخته تر می شود. او می داند که دنبال چه باشد و چگونه آن را روایت کند. شاید از جنبه ای نتوان این خرده را بر کتاب گرفت، اما وقتی روایت ها حالت جدول ضربی به خود می گیرند و مدام تکرار می شوند، یادداشت ها آرام آرام قدرت جذب مخاطب را از دست می دهند. به نظر می رسد این همان نقطۀ خالی کتاب باشد که تنظیم کنندگان آن می بایست برای آن فکری می کردند.
هرچند در کتاب سعی شده از تصاویر مربوط به انقلاب استفاده شود، اما این تصاویر بسیار کم هستند و کمکی به فهم یادداشت ها نمی کنند. می شد به مناسبت های مختلف با آوردن عکس هایی از مناطق و محله های کاشان، بزرگان و علما، انقلابیون و فضای مبلمان شهری کاشان کتاب را زنده تر از قبل می کرد.
شایان ذکر است کتاب پایان مجسمه توسط واحد تاریخ شفاهی «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» از روی یادداشت های روزانه "موسی کیخا" در 440 صفحه تهیه شده است. تنظیم این اثر بر عهده "هادی لطفی" بوده و دفتر «نشر معارف» نیز این کتاب را روانه بازار نموده است.

مطالب مرتبط

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

«مردم به همان چیزی که امام می‌خواست رأی دادند؛ نه به اسلامی که در ذهن فلان مرجع یا فلان شخصیت سیاسی بود. …

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

ازدواج یک پیوند کووالانسی است که زوجین باید با به اشتراک گذاشتن الکترون‌های خود، زندگی‌شان را در یک خط راست …

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

در اینجا با داستانی روبرو هستیم که نویسنده از لحاظ به کارگیری عناصر داستانی تا حدود زیادی موفق عمل کرده و به …

کليه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه کتاب فردا می باشد

توسعه و طراحی سایت توسط آلماتک

bookroom.ir - Copyright © 2007-2019 - All rights reserved