1. خانه
  2. مطالب
  3. ادبیات
  4. در نوسان | نقدی بر کتاب «ماجرا فقط این نبود: شش جستار دربارۀ زندگی در کنار ادبیات و هنر»
در نوسان | نقدی بر کتاب «ماجرا فقط این نبود: شش جستار دربارۀ زندگی در کنار ادبیات و هنر»

در نوسان | نقدی بر کتاب «ماجرا فقط این نبود: شش جستار دربارۀ زندگی در کنار ادبیات و هنر»

در مجموع «ماجرا فقط این نبود: شش جستار درباره ی زندگی در کنار ادبیات و هنر» یک کتاب معمولی است با جستارهایی که نوسان دارند و در یک سطح نیستند.
ادبیات 1398/12/16 6 دقیقه زمان مطالعه 0

از جمله تفاوت های جستار با مقاله این است که جستار لحن خشک مقالۀ علمی را ندارد و متکی به دیدگاه شخصی و تجربیات نویسنده است. بنابراین نویسنده در نوشتنِ جستار آزادی عمل بیشتری دارد. «ماجرا فقط این نبود» هفتمین کتاب از مجموعۀ جستارهای روایی «نشر اطراف» است که از زندگی در کنار ادبیات و هنر سخن می گوید.
"زیدی اسمیت" در نخستین جستار این کتاب به موضوع «خوشی» پرداخته و در ابتدای متن از تمایز میان لذت و خوشی سخن به میان می آورد و در پایان نیز مطلب را با این جملات به پایان می رساند که «شک ندارم که اگر عاقل و خردمند بودیم، همیشه لذت را به خوشی ترجیح می دادیم، همان طور که حیوانات با غریزه شان ترجیح می دهند. به هرحال پایان لذت به هیچ کس آسیبی نمی زند و همیشه می تواند با چیزی کم و بیش به همان مقدار ارزشمند جایگزین شود.» این جملات که ظاهراً حکم یک نتیجه گیری را برای نوشتار دارد، زمانی معنا و مفهوم می یابد که نویسنده پیش از آن توانسته باشد تفاوت میان لذت و خوشی را برای خواننده مشخص کرده باشد و در مرحله بعد به چرایی اهمیت و فایده تمایز میان آن دو پرداخته باشد. اما اسمیت نه توانایی مشخص کردن این تمایز را دارد، نه می تواند اهمیت بحث را برای خواننده آشکار کند، و نه حتی می تواند تعریفی روشن و دقیق از مفهوم خوشی و لذت ارائه دهد. مثالی هم که از خوردن قرص اکستازی و مواد کشیدن خود می آورد نیز برای مخاطبی با فرهنگ ایرانی، ملموس و مفید نیست. او همان طور که خودش در ابتدای جستار اذعان دارد کاملاً گیج و سردرگم است. نخستین جستار کتاب در ذوق خواننده می زند و ارتباط آن با ادبیات و هنر نیز به مویی بند است، چراکه می توان موسیقی را از جستار اول حذف کرد و به جایش چیز دیگری قرار داد و در عین حال هیچ لطمه ای هم به متن وارد نشود.
اما در جستار دوم که حاصل یک سخنرانی از زیدی اسمیت است، او صادقانه تجربیات خود را در زمینه رمان نویسی با مخاطب در میان می گذارد، به طوری که خواندن آن ها هم برای فردی که می خواهد داستان بنویسد مفید است و هم سایر افراد را با دنیای رمان نویسان آشنا می کند.
در جستار سوم، نویسنده به این پرسش آشنا می پردازد که به راستی «خانۀ رمان از آن کیست، نویسنده یا خواننده؟» اسمیت در این جستار به دو نگاه متفاوت به مقولۀ مؤلف می پردازد. یکی نگاه "رولان بارت" است که در مقالۀ معروف خود تحت عنوان «مرگ مؤلف» خواننده را نه مصرف کننده، که تولیدکننده متن می داند و معتقد است که مؤلفِ اثر با خلق اثرش می میرد و این که مقصود او از خلق اثر چه بوده و چه می خواسته بگوید، هیچ اهمیتی ندارد. از این جا به بعد این خواننده است که در هر بار خواندن، متن را کاملاً از نو می سازد. دیگری که در نقطه مقابل بارت قرار دارد، "ولادیمیر نابوکوف" نویسنده سرشناس روس است. اسمیت با لحنی طنز می نویسد «نابوکوف مفتخر به نبوغش و ریزبین در تفسیرهایش، زیر بار نمی رود که راست راست دراز بکشد و بمیرد.» نویسنده بر این مطلب تأکید دارد که «نابوکوف فقط تا یک جایی با بارت همراه می شود. بارت اصرار دارد که خواندن، خلاقانه است! نابوکوف به نرمی جواب می دهد: بله، ولی نوشتن است که خلق می کند.»
اما موضع نویسنده نسبت به این دو نگاه چیست؟ زیدی اسمیت اذعان می کند که در ابتدا با بارت هم نظر بوده است، اما اکنون نگاهش به نابوکوف نزدیک تر است. او در سطور پایانی کتاب به این نتیجه می رسد که:
«معنی نهایی یا نهان باشد یا نه، به نظرم اصل مطلب نیست و بیشتر تردستی ای است از سوی بارت؛ او با استفاده از این اصطلاح ها گفتمانی پرطمطراق، ذات گرا و لاهوتی را تحمیل می کند که در واقع بسیار تأمل برانگیزتر و شکننده تر از آن چیزی است که او مجاز می داند. نابوکوف خدا نیست، و من هم مخلوق او نیستم. او نویسنده است و من خواننده اش و ما با هم، هم زمان، به سوی معنا تلو تلو می خوریم.»
اگرچه سیر این جستار از ابتدا تا به انتها به سمتی نمی رود که انتظار این نتیجه گیری را داشته باشیم، اما این یکی از بهترین نتیجه گیری هایی است که در مبحث مناقشه برانگیز مؤلف گرایی می شد به آن رسید. شاید بهتر بود نویسنده ضمن اشاره به دو نگاه متفاوت در این مقوله، به باز کردن و توضیح بیشتر نتیجه اش می پرداخت. در هر حال شاید بتوان مؤلف را به مثابه صاحب خانه ای دید که خانه (اثر) خود را با کمال میل در اختیار مخاطبش قرار داده است و اکنون این مخاطب اجازه دارد به خانه ورود کند و حتی اسباب و اثاثیه آن را جابه جا کند، اما حق ندارد هر طور که می خواهد با آن رفتار کند.
در جستار چهارم کتاب، نویسنده با مشاهده مشارکتی خود از وقایع چند روز مانده به اسکار تا روز پس از آن، یک مردم نگاری جالب و توصیفی کم تر شنیده شده از این رویداد مهم سینمایی ارائه می دهد که خواندن آن خالی از لطف نیست؛ به خصوص برای علاقه مندان به سینما.
پنجمین جستار کتاب هم مانند جستار اول، چنگی به دل نمی زند. نویسنده با بیان خاطراتش سعی دارد به این مطلب بپردازد که در خانواده و به خصوص خانواده ای که عضوی هنرمند در آن وجود داشته باشد، عده ای مجبورند دست از آرزوها و خواسته های خود بکشند و به نوعی دچار سرکوب می شوند. او می نویسد: «خانواده همیشه واقعه ای است با نوعی خشونت. فقط چند سال بعد است که، در گرداب بازنگری، می فهمی چه کسی آسیب دیده، چطور، و چقدر!» این طرز نگاه نویسنده است به نهاد خانواده، و مفاهیمی چون ایثار و فداکاری اعضا برای یک دیگر! با این نگاه اسمیت به مقوله خانواده که اعضا در آن دچار خشونت های عاطفی، انبوهی از خشم های سرکوب شده و یأس های عمیق فردی می شوند، باید از او پرسید که خودش برای چه خانواده تشکیل داده است؟! آنچه نویسنده در این جستار مطرح می کند، بیشتر درد دلی است از رویدادهای تلخ زندگیِ پدر و مادرش و بعد هم خودش. پس به هیچ وجه نمی توان این جستار را تصویری درست و قابل تعمیم از وضعیت زندگی با چاشنی ادبیات و هنر دانست.
جستار آخر نیز اشکالات نوشته های قبلی را در خود دارد. اساساً حین خواندن آن، این سؤال به ذهن می آید که یک خواننده و مخاطب ایرانی چقدر می تواند با ارجاعات نویسنده به کمدی ها و کمدین های بریتانیایی ارتباط برقرار کند! متن، شلخته و شلوغ است و هدف آن برای مخاطب واضح نیست. این شاید اشکال اصلی این کتاب باشد که نویسنده سیری منطقی را برای بیان مقصود خود پی نمی گیرد. مطالب بیشتر شبیه یک گپ و گفتِ معمولی است که نه مقدمه دارد و نه مؤخره.
در مجموع «ماجرا فقط این نبود: شش جستار درباره ی زندگی در کنار ادبیات و هنر» یک کتاب معمولی است با جستارهایی که نوسان دارند و در یک سطح نیستند. برخی جستارهایش همچون جستار دوم، سوم و چهارم می تواند مخاطب را راضی نگه دارد، اما سایر جستارها ممکن است انتظارات خواننده را برآورده نکند.

 

مطالب مرتبط

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

«مردم به همان چیزی که امام می‌خواست رأی دادند؛ نه به اسلامی که در ذهن فلان مرجع یا فلان شخصیت سیاسی بود. …

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

ازدواج یک پیوند کووالانسی است که زوجین باید با به اشتراک گذاشتن الکترون‌های خود، زندگی‌شان را در یک خط راست …

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

در اینجا با داستانی روبرو هستیم که نویسنده از لحاظ به کارگیری عناصر داستانی تا حدود زیادی موفق عمل کرده و به …

کليه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه کتاب فردا می باشد

توسعه و طراحی سایت توسط آلماتک

bookroom.ir - Copyright © 2007-2019 - All rights reserved