1. خانه
  2. مطالب
  3. ادبیات
  4. اسباب کشی فرهنگی | نقدی بر کتاب «دختران علیه دختران»
اسباب کشی فرهنگی | نقدی بر کتاب «دختران علیه دختران»

اسباب کشی فرهنگی | نقدی بر کتاب «دختران علیه دختران»

تصویر موقعیت اسباب کشی توسط نویسنده کاملاً درست و بجا صورت گرفته، چراکه اسباب کشی خانوادۀ رویا در واقع بیان گر یک اسباب کشی فرهنگی از سنت به مدرنیته است.
ادبیات 1398/12/23 4 دقیقه زمان مطالعه 1

«پسرها شیرند، دخترها موش اند. سوسول هم هستند! دیوار را هم نمی بینند!»
این اعلان جنگ پسر همسایه علیه دختر تازه وارد داستان است. همچنین اعلان جنگی سه مرحله ای علیه سنت ها.

مصطفی خرامان در کتاب «دختران علیه دختران» در سه بخش «زشت»، «بد» و «خوب» ماجرایی را با سه شیوۀ برخوردیِ متفاوت بیان می کند. داستان دختری، عاشق بازی های پسرانه ـ به خصوص فوتبال ـ که با خانواده به آپارتمان جدید اسباب کشی می کنند. این اسباب کشی مقدمه ای بر دوراهی تنش یا ارتباط رویا، دختر داستان، با پسر همسایه است.

در بخش اول با عنوان «زشت»، جو کلی حاکم بین آن ها مملو از رفتارهای زشت و ناپسند است. در این بخش لغاتی نظیر «اوشگول فرنگی»، «موش مرده»، «گاگول» و «دلقک» به چشم می خورد. در پایانِ رفتارهای تنش زای بین آن دو منجر به تخریب روحیۀ پسر همسایه و شکل نگرفتن یک رابطه درست می شود: «پس از سه سال، به اصرار او، آن ها خانه شان را فروختند و از مجتمع رفتند... تا آن جایی که من خبر دارم، پس از ده سال هنوز ازدواج نکرده است.»

در بخش دوم با عنوان «بد» نیز پسرها و دخترهای مجتمع به چیزی جز تخریب یک دیگر و کَل کَل فکر نمی کنند و از آن جایی که رویا در همه چیز، یک سر و گردن از پسرها بالاتر است، سبب کفری شدن پسرها و در نهایت رو آوردن به تفریحاتی می شوند که دخترها از آن محرومند یا در آن زمینه محدودترند؛ مثل رفتن به سینما. نتیجه گیری قسمت «بد»، در نوع خودش قابل تأمل است: «ما هم چنان [پسرها را] تحویل شان نمی گرفتیم و این تحویل نگرفتن آخرش دامان مان را گرفت. حالا که سال ها از آن روزها می گذرد، با خودم فکر می کنم چرا هیچ کدام از پسرهای مجتمع ازدواج نکردند.»

در بخش آخر با عنوان «خوب» با این که دخترِ ماجرا همچنان پسرستیز است، اما پسر چهارده ساله و به قول خاله شبنم "کاردرست همسایه" با نرم خویی و ترفندهای پسرانه به اصطلاح مخ رویا را می زند و در روز تولدش به او کتابی از "فریدون مشیری" هدیه می دهد و در صفحۀ اول آن می نویسد: «چه خوب که به دنیا آمدی.» و پانزده سال بعد پسر به خواستگاری دختر می آید و این می شود بهترین پایانِ متصور برای رابطۀ دختر و پسر همسایه!

با وجود تغییر و تحول در رویکرد پسر همسایه، در سه بخشِ داستان نمادهایی ثابت و تکرارشونده مشاهده می شود که بررسی آن ها پرده از جهان بینیِ اثر برمی دارد:
خاله شبنم: او الگوی رویا در تمام شئون فرهنگی و اجتماعی است و علت اصلی آن، جوشیدن خاله با بچه ها می باشد. خاله شبنم در یک کلام سخنگوی زنان مدرن امروزی و مدافع تساوی حقوق زنان و مردان است.

پدر و مادر: نماد جامعۀ بی منطق سنتی. آن ها مخالفِ بازیِ دخترشان با پسرها هستند، چراکه فکر می کنند او دیگر بزرگ شده، اما دلیلی غیر از« تو دیگه بزرگ شدی» برای دخترشان نمی آورند! پدر، مغلوب بحث و جدل همیشگی با خاله است و یک پدرسالار به معنای واقعی است که حتی یک بار پس از خوردن غذا از همسرش تشکر نکرده است.

پسر موبور: یکی از منفورترین شخصیت های داستان! پسری که سراسر رفتارهایش تحقیرآمیز و موهون است. گویی دخترها را آدم حساب نمی کند و آن ها را موجوداتی ضعیف می داند و جالب این جاست که این شخصیتِ به شدت سیاه، مدام خواهر کوچک ترش را به خاطر بی روسری بیرون آمدن تخطئه می کند و او را از لولوی پدر می ترساند. پسر موبور نماد تعصب و غیرت است؛ غیرت کورکورانه و مخرب، که البته هیچ تمایزی بین غیرت اصیل انسانی و غیرت مخرب در داستان وجود ندارد. گویی هر دو یک مقولۀ واحدند.

رویا: او دختر امروز است؛ دختری که باید آیندۀ خود را رقم بزند. چگونه؟ با قیام علیه سنت ها و انتخاب خاله شبنم به عنوان الگوی آزاداندیشی و آزادگی.

در یک ارزیابی کلی می توان گفت کتاب «دختران علیه دختران»، در بیابانِ نبودِ محتوای مناسب نوجوانان، آبی گواراست! اما آبی که هر چه به آن نزدیک تر می شویم و با دقت بیشتری به واکاوی آن می پردازیم، چیزی جز سراب تشنگی افزا نمی یابیم. نسخه ای که داستان نویس برای نوجوان امروز می پیچد، گرچه به دلیل داستان پردازی جذاب و لحن متناسب، بی هیچ مقاومتی، مقبولِ نوجوانِ هیجان طلب می افتد، ولی عوارض جانبی آن اجتناب ناپذیر است؛ عوارضی نظیر مسامحه گری، غلبه هیجان بر تعقل و عادی سازی مسئلۀ ارتباط میان دختر و پسر.

تصویر موقعیت اسباب کشی توسط نویسنده کاملاً درست و بجا صورت گرفته، چراکه اسباب کشی خانوادۀ رویا در واقع بیان گر یک اسباب کشی فرهنگی از سنت به مدرنیته است. اگرچه این اسباب کشی سختی های خود را دارد، اما با رهبری خاله شبنم و تلاش های پسر همسایه، خرامان خرامان به سرمنزل مقصودِ نویسنده می رسد.

 

نظرات

amirabbas
سلام موفق باشید اقای سنگتراشان..

مطالب مرتبط

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

«مردم به همان چیزی که امام می‌خواست رأی دادند؛ نه به اسلامی که در ذهن فلان مرجع یا فلان شخصیت سیاسی بود. …

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

ازدواج یک پیوند کووالانسی است که زوجین باید با به اشتراک گذاشتن الکترون‌های خود، زندگی‌شان را در یک خط راست …

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

در اینجا با داستانی روبرو هستیم که نویسنده از لحاظ به کارگیری عناصر داستانی تا حدود زیادی موفق عمل کرده و به …

کليه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه کتاب فردا می باشد

توسعه و طراحی سایت توسط آلماتک

bookroom.ir - Copyright © 2007-2019 - All rights reserved