یادداشت سردبیر | رجب، نوروز، شعبان، کرونا و دیگران
وقتی بخواهی متنی بنویسی که همۀ این مطالب را در آن بگنجانی چنین اسمی هم باید برایش انتخاب کنی تا نشانه ای از محتوا باشد.
1. 98 سال عجیبی بود؛ سراسر ابتلاء و امتحان. سالی که با سیل آغاز شد و با کرونا تمام. از آوارگی مردم در شهرهای مختلف به خانه نشینی آخر سال. خانه نشینیِ اجباری اما یک خوبی داشت که همه دست به کار شدند تا برای این روزها هر کاری از دستشان برمیآید، انجام دهند. در این بین حجمِ وسیعی از طرحها و چالشهایِ کتابی که زیبا بود. ناشری نوشت "در قرنطینه کتاب بخوانیم". ناشری دیگر برای بیماران و پرستاران کتاب فرستاد تا شاید هم مایۀ آرامش شود و هم ترس را در آنها کم کند. کتابفروشی گفت که با تلفن کتاب سفارش بدهید و با 25 درصد تخفیف دمِ خانه ها تحویل بگیرید. خوانندۀ کتاب در صفحۀ شخصی اش مسابقه گذاشت. نویسنده ای کتاب دیگران را معرفی کرد. علاوه بر کرونا، ویروس دیگری در جانِ صفحاتِ مجازیِ افراد نشست و آن هم ویروس "هایکو کتاب" بود؛ حتی برایش مسابقه هم ترتیب دادند. بگذریم که من هنوز مفهوم این کار را نفهمیدم ولی در معرفی برخی کتابها چیز بدی نبود؛ بر سوادِ بصریِ مخاطب در دیدنِ اسامیِ کتاب افزود. دست مریزاد به همه و همه. بابتِ همتشان و تلاش مخلصانه شان که ناشران را از غمِ ورشکستگی رهانیدند و کتابفروشان را از نگرانیِ خوابِ سرمایه بازداشتند! {استیکرِخنده}
2. نوروز بیاید و مردم مسافرت نروند نوبر است! فکر می کنم خود نوروز امسال باعث شد تا قدر داشته هامون رو خوب بدانیم! راستش را بخواهید نوروزها داشتند تکراری می شدند! کرونا خواست که نوروز را از روزمرگی دربیاورد! هرسال سفر و هرسال دید و بازدید و هر سال ذوقِ تعطیلات یک ماه مانده به تحویل سال و نگرانی پایان تعطیلات؛ کرونا امسال تعطیلات را زیاد کرد اما همۀ آن خوشیها را از ما گرفت. البته الحمدلله علی کلِّ حال. یک چیز را اما کرونا نتوانست از نوروز بگیرد آنهم مطالعه و کتاب است؛ تازه امسال چندبرابر هم شده است. البته توجه داشته باشید که کتابخوانی هنوز در بین مردم خانه نشین جایگاه ویژه ای پیدا نکرده است. این را از پیش خودم نمی گویم. از ناشران و کتابفروشان اینترنتی و غیر اینترنتی پرسیدم که میگویم. البته همه می گویند فروش اینترنتی خیلی خوب شده ولی به پای فروش کتابفروشی در روزهای عادی نرسیده است. مردم خانه نشین هنوز فیلم زیاد می بینند. باور کنید فیلم حسِّ خوب و شیرینِ کتاب را ندارد؛ این را کسی به شما می گوید که خودش سابقه ای در فیلم سازی دارد و فیلم بسیار دیده و البته کتاب هم زیاد خوانده است. شوآف بسه دیگر! {استیکرِ خنده ای که همراه با اشک است}
3. رجب و شعبان را باهم بنویسم. چون پرونده شان را در مجله یکی کردیم! ماههای خوبِ خدا هم امسال در قرنطینه اند. از مجالس بزرگ اعیاد و روضه خبری نیست! از مراسم دعا و سخنرانی هم. البته خدا را شکر که رجب و شعبان را منشا کرونا ندانستند! رسیدن به ماه رجب و شعبان برای شیعیان خصوصا ایرانیها آرزوی هرساله است؛ اعیاد بزرگ، اعتکاف باشکوه، روضه های دلنشین، شبهای دعا. تقدیر اما این بوده است که در خانه اعمالِ رجب و شعبان را به جا بیاوریم. البته به شرط لیاقت و توفیق. حدود یک ماه پیش پرونده ای را برای کتابهای مناسب این دو ماه تدارک دیدیم تا توسط نویسندگان خوانده شوند و نقد و معرفی از آنها خدمت شما ارائه شوند؛ ان شالله به ترتیب مطالب آماده شده در مجلۀ اینترنتی کتاب فردا بارگذاری خواهند شد. امیدواریم که استفاده ببرید و دربارۀ کتابهای مناسب این ماه از مطالب نویسندگان محترم مجله اطلاعات کاربردی بگیرید.
حال و روزمان در ماه رجب و شعبان مساعد نیست. چون دربِ حرمهای عظیم الشان ما به واسطۀ این ویروسِ نحس بسته شده است. رجب ماه زیارتی امامِ رئوف حضرت علی ابن موسی الرضا بود و هر سال خیلی ها ماه رجب را مهمان امام رضا علیه آلاف التهیه والثنا بودند. تازه امسال رجب و نوروز هم به هم وصل شده بودند و خیلی ها سال تحویل هرسال مهمان آن امام همام می شدند و امسال نتوانستند. { استیکر گریه }
4. و اما دیگران؛ حالا که خودتان برای ما در مورد کتابهایی که میخوانید نمی نویسید و نمی فرستید، دیگران را به خواندن کتاب تشویق کنید و هم اینکه اگر کتابی میخوانند درباره اش برای ما بنویسند. "نوشتن دربارۀ کتاب" هنوز برای خیلی از کتابخوانها دغدغه نیست و بعضی ها آن را کارِ لوسی هم میدانند!{استکیر با چشمانِ گشاد} . شما وقت می گذارید و کتابی را میخوانید. بله درست است محتوای کتاب در زندگیتان نقش خواهد داشت و تاثیر می گذارد؛ زکاتِ این خواندن اما نشرِ آن است؛ یعنی بتوانی به دیگران بقبولانی آن کتاب را بخوانند و یا اگر کتابی را که شما خوانده اید، برای خواندن انتخاب کرده اند، نکاتی درباره اش بدانند. شاید در فهم آن کتاب دقت بیشتری خرج کنند. {استیکر با عینک مطالعه}
5. از کتاب آموختهایم که "أمّن یجیب المضطر اذا دعا و یکشف السوء" و خواندیم که "ادعونی استجب لکم" . حالِ امروز همۀ ما اضطرار است و در این اضطرار است که فرج می آید. پس با این حالمان برای مضطَرِّ واقعی دعا کنیم تا فرجش نزدیک شود که غمِ عالم برود چون او بیاید. { دوباره استیکر اشک و استیکر دستِ التماس }
والسلام .