1. خانه
  2. مطالب
  3. اهل بیت
  4. زنان ایستاده: روایتی از تکاپوی زنان در عصر غیبت صغری | نقدی بر رمان «حاء مشدد»
زنان ایستاده: روایتی از تکاپوی زنان در عصر غیبت صغری | نقدی بر رمان «حاء مشدد»

زنان ایستاده: روایتی از تکاپوی زنان در عصر غیبت صغری | نقدی بر رمان «حاء مشدد»

در این اثر سعی بر این بوده که روایت ها قلم امروزی داشته باشند تا این که ادبیات تاریخی آن را مقهور خود سازند. دیالوگ ها معمولی و یک دست است، اما گاهی جمله ای خواننده را به شعف وا می دارد و این همان لذتی است که خواننده ای مثل من از کتاب می بَرد.
اهل بیت 1399/1/21 5 دقیقه زمان مطالعه 0

اگر دنبال رمانی با درون مایه های دینی می گردید «حاء مشدد» می تواند رمان خوبی باشد. این کتاب را "عترت اسماعیلی" نوشته و نشر «نیستان»، ناشر آن است. «حاء مشدد» که اشاره ای است به دو نام بزرگ در تاریخ عصر غیبت یعنی "حکیمه" و "حدیثه"، روایت فراز و فرودها، تلاش ها و کوشش ها، رضایت ها و نارضایتی های دوران پس از رحلت امام حسن عسکری و آغاز غیبت صغرا است. «حاء مشدد» سه راوی دارد، "حکیمه"، عمه امام حسن عسگری؛ "بریهه"، دختر جعفر کذاب؛ و "لیلی"، همسر نحریر زندانبان امام حسن عسکری. روایت ها زنانه اند و ویژگی های زنانه دارند و با دغدغه های زنانه آمیخته شده اند. داستان کش وقوس های خاص خود را دارد، اما نویسنده خود را متعهد به استناد روایت ها می داند؛ از این رو، داستان در فضای ذهن خلق نمی شوند، بلکه به واقعیتی تاریخی تکیه دارند. انتخاب چنین سوژه ای را می توان به نوعی جسارت عترت اسماعیلی دانست.

روایت داستان مدام در حال گردش است. گاهی بریهه را به میدان می کشد و گاهی از ترس و امیدهای لیلی می گوید و گاهی هم پای حکیمه را به میدان می کشد. در این اثر سعی بر این بوده که روایت ها قلم امروزی داشته باشند تا این که ادبیات تاریخی آن را مقهور خود سازند. دیالوگ ها معمولی و یک دست است، اما گاهی جمله ای خواننده را به شعف وا می دارد و این همان لذتی است که خواننده ای مثل من از کتاب می بَرد. برای مثال، «انگار چشم هایش گرسنه است» استعارۀ بسیار خوبی برای نشان دادن هیز و چشم ناپاکی نحریر است.
هرچند داستان ها مبتنی بر واقعیت هستند، اما در این میان ایماژهای نویسنده نیز مهجور نیست و در جای جای کتاب خود را نمایان می سازد. حکیمه زن عاقله ای است که می کوشد اوضاع نابسامان پس از شهادت امام حسن عسکری را رتق و فتق کند. همراه او در این مسیر، حدیثه مادر امام حسن عسکری است. این دو باید در برابر یک دروغ بایستند و آن امامت "جعفر کذّاب" است. آن ها وظیفه دارند از نرجس خاتون و امام مهدی محافظت کنند. در سوی دیگر، بریهه دختر پاکی است که کش وقوس های مختلفی را با پدر دارد، نه می تواند بی خیال کارهای دیوانه وارش باشد و نه نای دل بریدن از او را دارد. در این میان اما لیلی کاراکتر خاص تری دارد. همسر او مردی خون ریز و ستمگر است. لیلی نماد مفهومی به نام «تقیه» است. می کوشد تا از خانواده امام محافظت کند و در عین حال بر دشمنان اهل بیت لبخند بزند. علاوه بر تقیه، مسائل مختلف دیگری همانند تولی و تبری، محبت نسبت به امام از حواشی دیگر روایت خانم اسماعیلی است.

این روایت اما بی نقص نیست و می توان ایراداتی را نیز بر آن وارد دانست. بی تردید روایت یک اتفاق واقعی سختی های خاص خود را دارد. هرچند نویسنده در ادبیات مقهور تاریخ نیست، اما در روایت دیالوگ ها به نظر می رسد بیشتر به سمت تاریخ گرایش پیدا کرده است. از این رو، برخی جملات سنگین هستند و نیاز به دانشی تاریخی برای هضم شدن دارند. این مسئله با در هم آمیختگی فضاها و روایت ها خوانندۀ امروزی که به راحتی عادت کرده است عصبی می کند. به عنوان نمونه خواننده نمی داند "اباالحسن محدث" کیست؟ یا "زکی" لقب جعفر کذاب است و "ابو عمرو" کیست. باید بخواند و منتظر بماند تا از لابه لای صفحات بعد بفهمد که آن ها چه نسبتی با داستان دارند.

«حاء مشدد» در ترسیم فضای شهری و رعب و وحشتِ آن دوران نیز آن گونه که باید باشد، نیست. بخش عمدۀ داستان در چند خانه روایت می شود بی آن که مخاطب از جوّ حاکم بر جهان اسلام، سامرا، و حتی زمان شهادت امام حسن عسکری اطلاع شفافی داشته باشد. نویسنده به آداب و رسوم عرب نیز بی اعتنا است. لابه لای روایت ها دغدغه های زن امروز ایرانی را می توان دید، نه یک زن در سامرای هزار و اندی سال پیش! از این رو، نگاه روایتگری وی سویه دارد و پدیدارشناسی نیست. در برخی گزارش ها هم نیاز به دقت بیشتری احساس می شود، چه این که در هرج ومرجِ سامرا از دعوای "اشاعره" و "معتزله" نام برده می شود، در حالی که مؤسس اشاعره خود در سال 260 ه.ق به دنیا آمده و دعواهای کلامی میان معتزله و ظاهرگرایان برقرار بوده و نه دعوای معروف معتزله و اشاعره.
یک اشکال دیگر در رمان «حاء مشدد» تمرکز نویسنده بر قهرمان های داستان است. فکر می کنم اگر آنتاگونیست هایی همچون جعفر و نحریر در داستان آن گونه که باید و شاید پرداخت می شدند، نیاز برای این همه تلاش حکیمه و بریهه و لیلی وجود نداشت. نباید فراموش کرد که ضدقهرمان ها وظیفه شان نشان دادن هرچه بهتر قهرمان هاست. این مسئله در ارتباط نحریر و لیلی پررنگ تر است از ارتباط میان حکیمه و بریهه با جعفر. وظیفه جعفر آن است که کاری کند که شخصیت اصلی یا همان پروتاگونیست بهتر فهم شود. آن ها باید کاستی های داستان را به دوش بکشند و داستان را تکمیل کنند. این ایراد را در ارتباط میان جعفر و حکیمه می توان یافت. گویی حکیمه تنها قرار است چند فرمان بدهد و غرق در آرزوهای خود باشد. کاراکترِ محوری ای همچون او نباید آرام باشد. ایستایی او داستان را از تب وتاب می اندازد. از این رو؛ بخش های لیلی را خوانش بهتری نسبت به روایت های حکیمه دارند.

بی تردید جامعه هنری و مذهبی کشور به چنین رمان هایی نیازمند است؛ رمان هایی که در سبک انقلاب اسلامی پدید آمده اند و در پی نشانی از واقعیت هستند، در این قاب تعریف می شوند. «حاء مشدد» داستان گیرایی دارد که علی رغم وجود ایرادهایی، اما همچنان شما را به ادامه دادن وادار می کند.

مطالب مرتبط

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

«مردم به همان چیزی که امام می‌خواست رأی دادند؛ نه به اسلامی که در ذهن فلان مرجع یا فلان شخصیت سیاسی بود. …

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

ازدواج یک پیوند کووالانسی است که زوجین باید با به اشتراک گذاشتن الکترون‌های خود، زندگی‌شان را در یک خط راست …

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

در اینجا با داستانی روبرو هستیم که نویسنده از لحاظ به کارگیری عناصر داستانی تا حدود زیادی موفق عمل کرده و به …

کليه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه کتاب فردا می باشد

توسعه و طراحی سایت توسط آلماتک

bookroom.ir - Copyright © 2007-2019 - All rights reserved