1. خانه
  2. مطالب
  3. اهل بیت
  4. دورهمی بانوان بهشتی | جستاری درباره کتاب «طلوع روز چهارم»
دورهمی بانوان بهشتی | جستاری درباره کتاب «طلوع روز چهارم»

دورهمی بانوان بهشتی | جستاری درباره کتاب «طلوع روز چهارم»

اگر چه قصه، کلیتی آشنا دارد، اما نویسنده با دقت و توجه، وقایع مهم تاریخی را در لابه لای قصه گنجانده است و فهرسِت منابعِ انتهای کتاب نیز به مخاطب اطمینان خاطر می دهد که با اثری داستانی، اما واقعی روبه رو است که لذت خواندن تاریخ را با سبک و سیاقی منحصر به فرد، دو چندان می کند.
اهل بیت 1399/1/28 5 دقیقه زمان مطالعه 0

جلد کتاب صفحه ای خاکستری دارد با زنی نصفه و نیمه که لباس های سر تا پا سفیدش قرار است پاکی و تقدس را به ذهن متبادر کند. زن، روی جلدِ کتاب نشسته است و من نمی دانم چرا احساس می کنم او در حال درد کشیدن است! شاید چون پایش را جمع کرده یا چون نوعی کشیده شدن بر زمین در این تصویر نیمه دیده می شود، من احساس می کنم دردی در جان این زن پیچیده است. چهار کبوتر در بالای سر زن پرواز می کنند و من باز احساس می کنم کبوترها نگرانِ زنِ روی جلد هستند و می خواهند به او کمک کنند. اما سؤال این جاست: چه اتفاقی افتاده و زن چرا به کمک احتیاج دارد و این کبوتران چه کمکی به زن خواهند کرد؟

چند صفحه نخستین کتاب را که می خوانم. زودتر از آنچه که فکرش را می کردم، پاسخ سؤال هایم را یافتم. این کتاب و جلد خاکستری اش و زنِ سپیدپوشِ نصفه و نیمۀ روی آن و چهار کبوتر روی سرش، همگی نمادهایی از چند قصه هستند؛ قصه هایی که همۀ ما بارها و بارها به تخلیص و یا تفصیل، آن ها را شنیده ایم و راستش را بخواهید تمام کتاب، حاوی همین داستان ها و روایت های برآمده از تاریخ است که بعید می نماید کسی آن ها را لااقل به صورت کلی نشنیده باشد. «طلوع روز چهارم» روایت هایی در هم تنیده است که از درد زایمان "فاطمه بنت اسد" در کنار کعبه آغاز می شود و با شکافته شدن دیوار کعبه و وارد شدن فاطمه به داخل خانۀ خدا ادامه می یابد و با استقبال زنان بهشتی از مادر علی بن ابیطالب، داستان شورانگیزی بر صفحات کاغذ جاری می شود.

اگرچه آنچه همواره مورد تحسین و توجه است، خلاقیت و تازگی موضوعات داستانی است، اما نویسندۀ «طلوع روز چهارم» ترجیح داده است تا از دل داستان هایی بی نهایت تکراری و گفته شده و آشنا، رمانی بیرون بکشد که تمام عناصر و ویژگی های یک رمان جذاب و پُرکشش را داشته باشد؛ با شروع مناسب و جذاب، فراز و فرودهای گیرا و خط ربط هایی بی اندازه بجا و دقیق. «طلوع روز چهارم» به ما می آموزد که می توان با بهره گیری از خلاقیت و به کار بردن درست و بجا از عناصر ادبی، داستانی ساخت که اتفاقاً برای جذاب کردنش، نیازی هم ندارد به تخیلات متوسل شود.
قصه های در هم تنیده کتاب، همچون روایت پرتکرار موسی در قرآن کریم و یا قصه شگفت انگیز یوسف، سلیمان، جالوت و تالوت و الباقی قصص قرآنی، داستان هایی آشنا را واگویه می کند که دقیقاً مانند نحوۀ روایتگری خدواند در قرآن کریم، خواننده از خوانش و تکرار آن خسته نمی شود و هر بار که با قصه همراه می شویم، گویی داستان جدیدی را می خوانیم و غرق در روایت، همراه با قصه غصه می خوریم، هیجان زده می شویم، خوشحال می شویم و در غم فرو می رویم.

«طلوع روز چهارم» با بسته شدن شکاف خانۀ خدا و محصور شدن فاطمه بنت اسد در خانۀ خدا، ما را نیز در درون خود محصور می کند و چیزی نمی گذرد که میهمانی آغاز می شود. بانوان بهشتی یک به یک به صحنه می آیند و فاطمه در خانه خدا که حالا دیگر شبیه تکه ای از بهشت شده است، از تنهایی در می آید و با قصه ها و روایت های هاجر و آسیه و یوکابد و مریم در پیچ و خم تاریخ، پرواز می کند و ما را نیز با خود همسفر می کند.

صفحه به صفحه پیش می روم و با درد زایمان و پیچ و تاب های دردناک فاطمه، درد می کشم و با نجوای آرام بخش و دستان مهربان و مادرانه هاجر آرام می گیرم. بانوان همراه فاطمه، یک به یک به فراخور اوضاع، بخشی از داستان خود را روایت می کنند. یوکابد از موسی می گوید، مریم از عیسی، هاجر از اسماعیل و آسیه از مادری اش برای موسی و مقاومتش در برابر ظلم فرعون.

نویسندۀ کتاب، "فاطمه سلیمانی" خود بانویی است که ذات زنانگی اش او را در احساس بخشیدن به داستان یاری رسانده است. نویسنده باسلیقه و هوشمندی به فراخور متن، اطلاعات تاریخی تکمیلی در اختیار مخاطب قرار می دهد و تلاش او در حفظ این امانت های تاریخی و وفاداری به تاریخ، ستودنی است. اگرچه شاخ و برگ دادن و استفاده از قوه خیال، اصلی اساسی در ساختار داستان است، اما روایت های گفته شده آن چنان جذاب است که نویسنده را از شاخ و برگِ اضافی بی نیاز می کند و البته این قلمِ جذابِ نویسنده است که در انتخاب کلمات و جملات و چینش روایات، معجزه می کند و مخاطب را همراه با خود نگه می دارد.

اگر چه قصه، کلیتی آشنا دارد، اما نویسنده با دقت و توجه، وقایع مهم تاریخی را در لابه لای قصه گنجانده است و فهرسِت منابعِ انتهای کتاب نیز به مخاطب اطمینان خاطر می دهد که با اثری داستانی، اما واقعی روبه رو است که لذت خواندن تاریخ را با سبک و سیاقی منحصر به فرد، دو چندان می کند.

با «طلوع روز چهارم» مهمانی فاطمه بنت اسد با بانوان بهشتی به پایان می رسد و هاجر و آسیه و مریم و یوکابد نیز مأموریت خود را به درستی انجام می دهند و همان طور که یک بار به خدیجه خاتون در زمان زایمان محمد امین یاری رسانده بودند، این بار نیز فاطمه بانو را در امر زایمان برادر و ولی پیامبر خدا یاری می رسانند.

فاطمه پسرکش را در آغوش می کشد و همراه با صدایی ملکوتی که نام نوزاد را "علی" می نامد، از شکاف دیوار خارج می شود و ما را در دنیایی از معنا رها می کند.

مطالب مرتبط

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

«مردم به همان چیزی که امام می‌خواست رأی دادند؛ نه به اسلامی که در ذهن فلان مرجع یا فلان شخصیت سیاسی بود. …

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

ازدواج یک پیوند کووالانسی است که زوجین باید با به اشتراک گذاشتن الکترون‌های خود، زندگی‌شان را در یک خط راست …

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

در اینجا با داستانی روبرو هستیم که نویسنده از لحاظ به کارگیری عناصر داستانی تا حدود زیادی موفق عمل کرده و به …

کليه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه کتاب فردا می باشد

توسعه و طراحی سایت توسط آلماتک

bookroom.ir - Copyright © 2007-2019 - All rights reserved