1. خانه
  2. مطالب
  3. سبک زندگی
  4. انسان در نقطه رهایی | معرفی کتاب «تعلق»
انسان در نقطه رهایی | معرفی کتاب «تعلق»

انسان در نقطه رهایی | معرفی کتاب «تعلق»

نویسندۀ این کتاب تلاش کرده است که انسان را با عینک صحیح ببیند و پس از آن به واکاوی مفاهیمی روان شناسانه و جامعه شناسانه بنشیند.
سبک زندگی 1399/2/18 5 دقیقه زمان مطالعه 0

حتما برای شما هم پیش آمده است که در پیچ و خم مفاهیمی چون اخلاق، آگاهی، آرزو، حرکت، علم و... بیفتید. کتاب «تعلق» نوشتۀ آیت الله حائری شیرازی تلاش می کند تا ذهن شما را بیش از پیش در این پیچ و خم ها بیندازد. کتابی پر از تمثیل که در تلاش است تا مفاهیم را دانه دانه بشکافد و به یک کلیت منسجم برسد. این کتاب، در نُه بخش و در قطری نسبتا کم نگارش شده است.

هر حرکتی ملزوماتی دارد. حتماً به گوشتان خورده است که هر تغییری در جهان، از تغییر انسان ها رقم می خورد. بسیاری از اوقات، ما انتخاب هایی می کنیم که نمی دانیم از کجا نشئت گرفته است و اسم آن را ناخودآگاه می گذاریم. در علم روان شناسی تلاش می کنند تا راهکار هایی ارائه بدهند که انسان با احاطه بر خود و عاداتش، بتواند کنترل اعمالش را به دست بگیرد. و در علم جامعه شناسی تلاش می کنند تا با شناخت مفاهیم جمعی، سیر حرکت جامعه را شناسایی کنند. آسیبی که در جوامع ما وجود دارد، آن است که ما انسان را در معنا و اجزای دیگری می شناسیم و همین باعث می شود بسیاری از خوانش های علومِ انسانیِ غرب، ما را باچالش های جدی رو به رو کند. اما نویسندۀ این کتاب تلاش کرده است که انسان را با عینک صحیح ببیند و پس از آن به واکاوی مفاهیمی روان شناسانه و جامعه شناسانه بنشیند. اگرچه که این کتاب در چارچوب کتب علمی نوشته نشده است، اما با کنار هم گذاشتن علوم دینی و استناد به آیات و روایات، بهره گیری از اصول عقلی و ساده سازیِ مفاهیم با مثال هایی ملموس خود را به نقطه ای برای شروع تفکر حول علوم انسانی از منظر اسلام بدل کرده است. نکتۀ قابل تأملی که این کتاب را از دیگر کتب روان شناسی اسلامی متمایز می کند، آن است که نویسنده سعی کرده است محورهای بحث را از تفسیر آیات بگیرد و به ضمیمه کردن آیات و روایات به اصول فکری اش اکتفا نکند.

در دنیایی که افراد در میان اطلاعات بی شمار سر در گم شده اند، یافتن مسیر حرکت صحیح، کار بسیار دشواری است. مبداء تمام رشدها از خود انسان آغاز می شود. باید از به چالش کشیدن خود شروع کرد. از تفکر حول نقاطی که مبداء میل انسان را تغییر می دهد. کنارۀ جلد کتاب نوشته شده است: «استعمار یعنی تعطیلی فکر، نه به آن معنا که اجازه ندهند شما فکر کنید، بلکه به آن معنا که فرصت ندهند شما فکر کنید.»

می خواهم کمی شما را با سؤالات و نقاطی که این کتاب مرا مجبور به فکر کرده است درگیر کنم:

بیایید از «تعلق» شروع کنیم. شاید بعد از خواندن این کتاب بتوانم تعلق را نخ های نامرئی ای بدانم که به ما متصل شده اند. اگر ندانیم که این نخ های نامرئی که مرا به خود می کشاند، به کجا متصل است، می توانند مرا از مسیر حرکت منحرف کنند. مهم است که انسان به چه چیزی تعلق دارد و به چیزی باید تعلق داشته باشد؟

نویسنده «من» را چیزی می داند که انسان به او تعلق دارد. از این جهت من هر کس را، به وسعت «آرزو»ی او می سنجد.

«آرزو» قلب تپندۀ حرکت هاست. انسان ها متعلق به آرزوهایشان هستند. هر کسی برای حرکت در زندگی به آرزویی نیاز دارد. اگر انسان قد و قوارۀ خود را نشناسد، آرزویی برای خود می دوزد که برایش کوتاه است.

مثال جالبی در این بحث مطرح می شود؛ فرض کنید یک جوجه که داخل تخم مرغ است، پوست این تخم مرغ محافظ آن جوجه است، اما تا یک روز معین. اگر روزی که لازم شد آن پوسته، شکسته بشود و جوجه از آن خارج شود، این پوست همچنان نشکسته باقی بماند، چه اتفاقی می افتد؟ همان پوسته که قرار بود نقش محافظ را ایفا کند، حالا می تواند باعث از بین رفتن آن جوجه شود. آرزوهای انسان هم همین است، اگر سقف خواستنی های یک فرد در حد همان پوست تخم مرغ باشد، و آن را نشکند، در همان جا می پوسد و از بین می رود. پیامبران و ائمه هم تلاش می کردند تا این پوسته را بشکنند؛ پوسته ای از جنس خواستنی های کم ارزش، تا انسان از میان آن بیرون بیاید و عوالم بزرگ تری را ببیند.

پس انسان هر چقدر میدان دید بزرگ تری داشته باشد، می تواند آرزوی مناسب تری را انتخاب کند. برای وسعت بخشیدن به این میدان، دید انسان نیازمند چه نوع «آگاهی» است؟ انسان چگونه باید به آن دست پیدا کند؟ علم حقیقی چه علمی است؟ انسان باید چه چیز را آرزو کند تا کفاف حرکت در تمام زندگی اش را بدهد؟ مصیبت چیست و چه ارتباطی با آرزوی انسان دارد؟

حال که خواننده کمی با مفهوم تعلق، بیشتر انس گرفت، می تواند به سراغ «حرکت» برود. هدف خلقت، رشد است و تمام مقدمات برای شناخت این رشد مفهوم می یابند. انسان همواره در کشاکش قناعت به وضع موجود، تعلق به خود و برگشت به فطرت و حقیقت وجودیش درگیر است. در همین میانه است که می تواند معنای حرکت شکل بگیرد. با شکستن پوستۀ عادات و تعلقاتی که مانع جابه جایی انسان هستند. در این جا نویسنده تلاش می کند بال و پری برای حرکت و بریدن از این تعلقات را برای مخاطب ایجاد کند. انسان هنگامی که مفهوم و عظمت حرکت را می بیند، دیگر نمی تواند در همان نقطۀ قبلی بماند. انگار فهم «حرکت»، خود انسان را پر و بال می دهد.

اگرچه که نمی توان بعضی از مفاهیم را در کلمات محبوس کرد، اما نویسنده در این کتاب تلاش کرده است عمیق ترین مفاهیم را با ملات تمثیل و احساس با وجود مخاطب بیامیزد، به شکلی که فرد با هر سطر آن، مجبور باشد تفکر کند و لحظه ای از تعلقاتش فاصله بگیرد. اگر به دنبال شروع مسیری برای خودشناسی، تفکر و مبدائی برای حرکت هستید، این کتاب می تواند شروع خوبی باشد. شاید شروعی برای رهایی از تعلقاتی که نباید به آنان متعلق بود.

مطالب مرتبط

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

«مردم به همان چیزی که امام می‌خواست رأی دادند؛ نه به اسلامی که در ذهن فلان مرجع یا فلان شخصیت سیاسی بود. …

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

ازدواج یک پیوند کووالانسی است که زوجین باید با به اشتراک گذاشتن الکترون‌های خود، زندگی‌شان را در یک خط راست …

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

در اینجا با داستانی روبرو هستیم که نویسنده از لحاظ به کارگیری عناصر داستانی تا حدود زیادی موفق عمل کرده و به …

کليه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه کتاب فردا می باشد

توسعه و طراحی سایت توسط آلماتک

bookroom.ir - Copyright © 2007-2019 - All rights reserved