1. خانه
  2. مطالب
  3. سبک زندگی
  4. انسانی‌تر زندگی کنیم | جستاری درباره کتاب «سه دقیقه در قیامت»
انسانی‌تر زندگی کنیم | جستاری درباره کتاب «سه دقیقه در قیامت»

انسانی‌تر زندگی کنیم | جستاری درباره کتاب «سه دقیقه در قیامت»

گفتنی است که این اثر ارزشمند یک ویژگی شاخص و ممتاز دارد. در هر فصل یا عنوان بعد از ذکر اتفاق رخ داده آیه‌ای از قرآن یا حدیث و روایتی معتبر و گاه حتی ضرب‌المثل مرتبط با آن حادثه را بیان می‌کند.
سبک زندگی 1399/5/2 6 دقیقه زمان مطالعه 0

سحر ماه مبارک بود که کتاب را دست برادرم دیدم. بعد از اتمام تأکید داشت که تا پایان رمضان همگی آن را بخوانیم. همه خواندن جز من. دلیلش را خوب می‌دانستم. «تجربه‌ای نزدیک به مرگ» جمله‌‌ی نوشته شده بر روی جلد، زیر اسم کتاب. بله من از تکرار این تجربه می‌ترسم. حسی که دقیقاً در ماه مبارک چند سال قبل تجربه‌اش کردم البته نه سه دقیقه، سه ثانیه. تلخ بود و ترسناک.

کتاب را نخواندم تا لحظه پیشنهاد معرفی آن از طرف مجله کتاب فردا. مجبور شدم به خواندنش. آن هم درست در وقت تنهایی. برخلاف تصورم اصلاً ترسناک نبود. بلکه سخت تأمل برانگیز بود و تأثیرگذار. فرض کنید یک بروشور یا کتاب راهنما گرفته‌اید دستتان. کتابی راهنما که نه تنها سیره و سبک زندگی هر‌ آدمی را اصلاح می‌کند و در کوره راه‌های دنیا هادیش می‌شود، از آن مهم‌تر و اساسی‌تر برای آسان طی شدن و حتی پرواز کردن از گردنه‌ها و موقوفات آخرت هم به دردش می‌خورد.

از این باب گفتم کتاب راهنما که خود راوی اثر هم وقتی در عالم برزخ پای میز محاسبه کشیده شده با یک کتاب روبرو شده؛ «کتاب اعمال». کتابی عجیب که در تصور من کتابخوان یک کتاب خطی و صوتی _ تصویری است که متن و صوت و تصویرش در مکان و زمان دنیایی ما نمی‌‌گنجد.

برگردیم به کتاب دنیایی خودمان. همان که باید معرفیش کنم. همان که در مقدمه یک صفحه‌ای‌اش می‌گوید که راوی اصفهانی با اصرار و پیگیری‌های مکرر نویسنده حاضر به مصاحبه و بازگو کردن اتفاقات آن سه دقیقه شده و تازه شرط چاپ کتاب را آن گذاشته که نام و نشانی از او نباشد. طبق گفته نویسنده بنای کتاب بر اختصارگویست و برخی موارد که راوی راضی به بیان نبوده حذف شده است.

«این متن را بخوانید». عنوان بعد از مقدمه است. عنوانی که در هفت صفحه،‌ از دیدگاهای مختلف به یک سوال پاسخ داده: تجربه‌های نزدیک به مرگ چیست؟

بعد از این دو عنوان، نویسنده برای تکمیل شدن کتاب، بیست و پنج عنوان دیگر می‌آورد. ناگفته نماند که نامگذاری هر عنوان بنابر اتفاقات و حادثه‌های ثبت شده در «کتاب اعمال» راویست.

اصل داستان با این تیتر شروع می‌شود: «گذر ایام». روایت روزهای هفده سالگی راوی که به خاطر آلوده نشدن به گناه و زشتی‌های دنیایی آرزوی مرگ می‌کند و شبی در خواب حضرت عزائیل را می‌بیند و با جریاناتی که بعد از آن خواب برایش پیش می‌آید می‌فهمد که باید تن دهد به تقدیر الهی و فقط برای رضای خدا کار انجام دهد.

«مجروح عملیات» عنوان فصل دوم است. فصلی که به شرکت راوی در عملیاتی در حوالی پیرانشهر و مجروح شدن چشم چپش اشاره می‌کند. مجروحیتی که عملی شش ساعته را رقم می‌زند. عملی که جانباز جوان حس می‌کند بازگشتی ندارد.

نقطه عطف داستان در این عنوان است، «پایان عمل جراحی» پایانی که آغاز یک سفر سه دقیقه‌ای به آن سوی عالم است. عالمی عجیب که در آن دایره عملت آنقدر وسیع می‌شود که بنابر تجربه راوی حتی می‌توانی صورت دکترت را با اینکه پشت به تو ایستاده ببینی و تفکراتش را بخوانی. عالم شگفت‌انگیزیست آن عالم.

حالا وقت «حسابرسی» است. «اقرأ کتابِک، کَفی بِنَفسِک الیَومَ عَلیکَ حَسیباً»[1] گفته جوان پشت میز به مسافر مدافع حرم. کتابی که سمت چپ بالای صفحه اولش با خطی درشت سن بلوغ را به قمری نوشته است. یعنی سن تکلیف و تکلف. سن حساب و کتاب. «از همان روز بلوغ تمام کارها با جزئیات نوشته شده بود». «هرچی که ما اینجا شوخی حساب کرده بودیم، آن‌ها جدی جدی نوشته بودند». اول از همه نماز. قبول که شد وقت حسابرسی بقیه اعمال رسید. اعمالی که با توجه به عنوان بعد اگر «نیت» خیر و اخلاص نداشته باشد و «بوی ریا بدهد پیش خدا ارزشی ندارد». و اگر این دو باشد حتی اگر موفق به انجام عمل هم نشده باشی «برای همین نیت و حرکتی که کردی، در نامه عملت ثبت شده» است.

اوقات محاکمه هم اوقات عجیبیست. لحظاتی پر از اضطراب و خواهش. پر از گریه و خنده. پر از خجلت و سربلندی. گریستن به خاطر محو شدن ثواب دو سال نماز جماعت به مجازات اذیت و «آزار مؤمن» از کتاب اعمال و شاد بودن به خاطر ثبت اجر ساخت یک «حسینه» در قبال تهمتی که یکی از امنای مسجد در نوجوانی به راوی زده بود. خجلت و سرافکندگی مسافر برزخی ما از گناه نکرده. گناهی که فقط در سکوت شاهدش بود و همین سکون و شهود کار دستش داده و به قول خودش شده مصداق «آش نخورده و دهن سوخته». اما سربلندی مدافع حرم آنجاست که عزاداری و اشک بر اهل‌بیت آبی می‌شود بر حرارت آتشی که به محض عیان شدن گناهان از سمت چپ می‌آید و تمام بدن را می‌سوزاند. «همه جای بدنم می‌سوخت، به جز صورت و سینه و کف دست‌هایم! ...». همان اهل‌بیتی که راوی در وقت ورق خوردن صفحات پایانی کتاب اعمالش به مادرشان متوسل می‌شود و به خاطر از بین رفتن اعمال خوب و حق‌الناس‌های زیادی که بر گردن دارد «یا زهرا» گویان «بازگشت»ی می‌طلبد برای جبران. دنیای عجیبیست آن دنیا.

«بیت‌المال، صدقه، با نامحرم، حق‌الناس و حق‌النفس، تشکیل خانواده، صله رحم و ..» از دیگر عناوینی است که راوی داستان در کتاب اعمالش به نوعی با هریک از آنها روبرو شده است.

آخرین عنوان کتاب «پرسش و پاسخ» است. پرسش‌هایی که در نتیجه سخنرانی عالمی در مسجد برای مردم خاصه جوانان پیش آمده است. سه صفحه انتهایی کتاب مزین به عکس شهدایی است که راوی در برزخ شهادت آنها را در آینده دیده بود. از جمله شهید مدافع حرم جواد محمدی که بانی نوشتن این اثر عبرت‌آمیز شد. او در شب عملیات راوی کتاب را به عقب می‌فرستد تا خاطراتش برای آیندگان حفظ شود. روحش شاد و راهش پر رهرو.

گفتنی است که این اثر ارزشمند یک ویژگی شاخص و ممتاز دارد. در هر فصل یا عنوان بعد از ذکر اتفاق رخ داده آیه‌ای از قرآن یا حدیث و روایتی معتبر و گاه حتی ضرب‌المثل مرتبط با آن حادثه را بیان می‌کند. مثلاً در بخشی از کتاب وقتی راوی از محو شدن اعمال خوبش شاکی می‌شود مرد محاسبه‌گر غیرمستقیم به به این حدیث پیامبر اشاره می‌کند: «سرعت نفوذ آتش در خوردن گیاه خشک به پای سرعت اثر غیبت در نابودی حسنات یک بنده نمی‌رسد»[2].

راستی تا از خاطرم نرفته خدمتتان عرض کنم که این قطع پالتویی نود و شش صفحه‌ای که نوشته جمعی از نویسندگان انتشارات شهید ابراهیم هادی است و به خاطر جذابیت‌هایش در سال نود و هشت به چاپ هشتم رسیده را می‌توانید از اپلیکیشن طاقچه با مبلغی مناسب تهیه کنید. یعنی قیمتی سه برابر زیر قیمت اصلی. همچنین برای شنیدن شرح و بررسی این اثر حیرت‌انگیز وارد سایت Aminikaar.ir بشوید و در چهل و نه جلسه پای صحبت‌های حجت‌الاسلام مصطفی امینی‌خواه بنشیند و از بیانات ایشون لذت ببرید و تعمق کنید.

مزرعه سبز فلک دیدم و داس مه نو

یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو

 

برای تهیه کتاب «سه دقیقه در قیامت: تجربه ای نزدیک به مرگ» از طریق این لینک اقدام کنید.


[1] آیه 14 سوره اسراء

[2] . بحارالانوار: ج75، ص229.

مطالب مرتبط

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

«مردم به همان چیزی که امام می‌خواست رأی دادند؛ نه به اسلامی که در ذهن فلان مرجع یا فلان شخصیت سیاسی بود. …

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

ازدواج یک پیوند کووالانسی است که زوجین باید با به اشتراک گذاشتن الکترون‌های خود، زندگی‌شان را در یک خط راست …

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

در اینجا با داستانی روبرو هستیم که نویسنده از لحاظ به کارگیری عناصر داستانی تا حدود زیادی موفق عمل کرده و به …

کليه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه کتاب فردا می باشد

توسعه و طراحی سایت توسط آلماتک

bookroom.ir - Copyright © 2007-2019 - All rights reserved