جهانداری در خانه | جستاری درباره کتاب «موسی ترین به طور»
- امام کاظم رو میشناسی؟
- بله؛ به ایشون خیلی ظلم شده! همش تو زندان بودن!
با کمال تاسف، به جرات میتوان بیان کرد این گفت و گوی حداقلی، بیانگر اطلاعات و دانش درصد بسیار بالایی از افراد جامعه در مورد امام کاظم است (اگر اطلاعات برخی کمتر از این نباشد!). حال آنکه حضرت موسی بن جعفر یکی از طولانی ترین دوران امامت را بین تمامی ائمه داشته و حدود 35 سال عهده دار این مقام بودهاند. اینکه ایشان مدت زمانی طولانی در زندان بودهاند، بسیار مشهور است. در مورد طول مدت زمان زندانی بودنشان روایات بین 4 تا 14 سال را نقل کردهاند. اگر در بدترین حالت مدت زمان 14سال را به عنوان زمان زندانی بودنشان در نظر بگیریم، حدود 21 سال دیگر از دوران امامت ایشان باقی میماند که متاسفانه بسیار بسیار کم از آن صحبت میشود. آیا امام در این دوران مشغول کار خاصی نبودهاند که در موردش صحبت نمیشود و به صورت کاملا عادی و معمولی زندگی میکردند و صرفا به زندگی شخصی و کار بر سر زمین و ... میپرداختند و یا در کنار این مسائل، به درگیریهای دیگری نیز مشغول بودهاند؟ به طور قطع به دلیل حساسیت های بالای حکومت وقت بر روی ایشان، کارها و حرکات مختلف ایشان در ابعاد گوناگون، چندان علنی نبودهاند اما این علنی نبودن به معنای عدم ارتباط امام با شیعیان و تلاش و کوشش در زمینههای مختلف نیست. برای درک بیشتر این دوران و اطلاع پیدا کردن از آن، باید بیشتر به خانه ایشان در مدینه نزدیک شد. اتفاقی که سید علی شجاعی در جدیدترین اثر خود یعنی کتاب «موسی ترین به طور»، آن را به خوبی رقم زده است و ما را توسط شش جاسوس به کنار امام برده است.
دوران امامت امام کاظم، مصادف با حکومت 4 خلیفه عباسی بوده است. در تاریخ گزارش خاص و دقیقی از حضور جاسوسهایی از طرف این 4 خلیفه در مدینه جهت نظارت دقیق بر امام و ارسال گزارش از کارهای مختلف حضرت به خلفا نیست؛ اما با توجه به شیوه حکومت داری بنی عباس و ترس همیشگی آنان از اهل بیت، وجود افرادی به عنوان جاسوس در کنار امام اصلا امری دور از ذهن نیست. همواره از طرف خلفای عباسی سختگیری های شدیدی مانند انواع تبعیدها و فشارها و حصرها نسبت به حضرات ائمه و شیعیان و یاران نزدیک ایشان وارد شده است. با توجه به محبوبیت و مقبولیت بالای اهل بیت بین مردم، بعید است خلفا بدون دلیل دست به چنین کارهایی زده باشند. چراکه خودشان هم میدانستند هر دستگیری و فشار نسبت به امامان، تبعاتی منفی نسبت به مقبولیت خودشان در بین اقشار جامعه ایجاد میکند و به احتمال زیاد با توجه به گزارشهایی که از سمت جاسوسها دریافت میکردند، به این کارها اقدام کردند و حاضر شدند این مقبولیت را از دست بدهند تا به ظاهر جلوی کارهای ائمه را بگیرند. اما در همین حد هم اشتباه میکردند! اگر قرار بود با این بگیر و ببندها و دستگیریها و تبعیدها، جلوی حرکات و اوامر اهل بیت گرفته شود، به طور منطقی نباید از شیعه چیزی باقی میماند و امروزه اثری از کلام و رفتار و منش اهل بیت دست ما نرسیده بود.
اما روش امامان با فضای فکری و عملی خلفای عباسی تفاوت داشت. اهل بیت با قلوب مردم کار داشتند. از نور وجودی خود بر دلهای مردم میتاباندند و به این شکل همه را جذب خود میکردند. و دیگر تبعید و دستگیری و زندانی کردن امامان، از بین برنده جریان شیعی و تبلیغی اهل بیتی نبود. شیعیان با آموختههای خود از اهل بیت در سرتاسر عالم اسلام پراکنده شده بودند و تا حد امکان به جذب مردم میپراختند.
در کتاب «موسی ترین به طور»، این مسئله را به خوبی درک میکنیم. در کنار امام، شاهد رفت و آمدهای مختلفی هستیم. شخصی از مناطق دوردست نزد امام میآیند و از شرایط سخت مالی و بدهیش به حاکم آن منطقه برای حضرت میگویند. امام با یک نامه به آن حاکم که از دوست داران حضرت بود، مشکل مرد را حل میکند. شاید درک همین یک اتفاق، برای فهمیدن گستره نفوذ امام که تا بین برخی افراد حکومتی هم رفته بود، کافی باشد. ماجراهای علی بن یقطین نیز در این مورد مشهور است و در این کتاب هم به عنوان مویدی دیگر بر کارکرد روش امام بیان شده است. او که از شیعیان امام بود، به امر ایشان حاضر میشود در قلب کاخ حکومتی هارون الرشید، خلیفه مقتدر عباسی و به عنوان وزیر او مشغول به کار باشد! هربار دچار مشکلی میشد و یا اتفاقی قرار بود زندگیش را تحت تاثیر قرار دهد، امام نامهای همراه با توصیههای مختلف برای او میفرستادند و به این شکل به او کمک میکردند و نجاتش میدادند.
امام کاظم اینگونه بودند. در کنار زندگی فردی و عبادی خود در خانه و حین کار در نخلستان و ...، در فضای اجتماعی هم حرکتهای زیادی را انجام میدادند. امام از راههای گوناگون مردم را به سمت حق دعوت میکردند و در همین زمان، از کنار ظلمهای حکومتی هم نمیگذشتند و تا جاییکه امکان داشت، آنها را برملا و حق خود را بیان میکردند. حضرت در خانه خود جهانداری میکرد. ایشان به هیچ وجه نسبت به امور مردم بی اعتنا نبودند! در هر زمان و مکانی با توجه به امکانات مادی و معنوی، به کمک مردم میشتافتند. امام معصوم اینچنین چند بعدی زندگی میکند و موسی ترین به طور، رشحههای مختلفی را از ابعاد گوناگون حیات امام کاظم، حضرت موسی بن جعفر به خوبی بیان کرده است.
کتاب ادبیات خاصی دارد. در ابتدای امر شاید کمی نامعمول و سخت به نظر برسد، اما پس از اندکی جلو رفتن و ارتباط گرفتن با متن، این ادبیات ویژه، فهم مطالب و معارف مرتبط با امام کاظم را دلنشینتر میکند.