1. خانه
  2. مطالب
  3. ادبیات
  4. حِصنِ حَصین | جستاری درباره کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب»
حِصنِ حَصین | جستاری درباره کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب»

حِصنِ حَصین | جستاری درباره کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب»

«حمید حسام» که نگارش این اثر را به عهده داشته، طی یک اتفاق ساده، در سفر هوایی به توکیو با کونیکو یامامورا آشنا می‌شود. رفتار و خاطرات جسته و گریخته‌ یامامورا، او را ترغیب به نوشتن این زندگینامه می‌کند. نکتۀ قابل توجه در این اثر این است که امروزه مهاجرت از شرق آسیا به ایران به ندرت اتفاق می‌افتد، امری که تا همین چند سال پیش به صورت بالعکس بوده است.
ادبیات 1399/5/21 5 دقیقه زمان مطالعه 0

حتما پیش آمده برای آن‌هایی که بی‌قراری را تجربه کرده‌اند، از توی جیبتان نسخه‌ای درآورده‌اید و پیچیده‌اید و روی پیشخوان گذاشته‌اید تا ببرند و استفاده کنند و نتیجه بگیرند. نسخه‌هایتان هم اغلب یا معنوی بوده یا «بی خیال! خودش حل می‌شود». آدم با آدم هم فرق می‌کند. یکی را قرص ژلوفن آرام ‌می‌کند و دیگری را قرص‌های قوی آرام بخش! آن‌که اوضاعش بدتر است را هم هیچ چیز آرام نمی‌کند. در این میان فقط یک نسخه برای همه جوابگو بوده و تاثیرش در بلند مدت هم از بین نرفته است و آن هم اُنس با هر آن چیزی است که رنگ و بوی خدا را دارد. اولویت را هم به آن‌هایی می‌دهیم که رنگشان شبیه‌تر است، خدایی‌تر هستند. از نذر صلوات گرفته تا کمک به نیازمند و راه نشان دادن به یک گمشده. گمشده هم با گمشده فرق دارد. یکی راه گم کرده است و دیگری راهنما! «مهاجر سرزمین آفتاب» روایت زندگی یکی از همین گمشده‌هاست، یکی از آن راهنما ندیده‌ها.

«کونیکو یامامورا» دختری است با اصالت ژاپنی که از کودکی سختی‌های زیادی را تجربه کرده است. از جنگ جهانی دوم گرفته تا بمباران شیمیایی هیروشیما و ناکازاکی و درپی آن آوارگی هموطنان و دوستان. مبارزات انقلابیون را چشیده و جنگ ایران و عراق را هم دیده است. چرخ زمانه می‌چرخد و کونیکو بوداپرست، با یک مرد ایرانی شیعه آشنا می‌شود و به درخواست ازدواج او جواب مثبت می‌دهد.

«اسدالله بابایی» 60 سال پیش، یکی از تاجران موفق ایران و ژاپن بوده است. او با نشان دادن صداقت و وفاداری خود، کیلومترها آن طرف‌تر از موطن خود، با کونیکو ازدواج کرد و پس از گذشت یکسال و نیم به همراه اولین فرزند خود به ایران بازگشت. او علاوه بر اینکه حلقۀ اتصال ایران و ؤاپن در تجارت بوده است؛ حلقۀ ارتباط شیئتو و تشیع نیز بود.

«حمید حسام» که نگارش این اثر را به عهده داشته، طی یک اتفاق ساده، در سفر هوایی به توکیو با کونیکو یامامورا آشنا می‌شود. رفتار و خاطرات جسته و گریخته‌ یامامورا، او را ترغیب به نوشتن این زندگینامه می‌کند. نکتۀ قابل توجه در این اثر این است که امروزه مهاجرت از شرق آسیا به ایران به ندرت اتفاق می‌افتد، امری که تا همین چند سال پیش به صورت بالعکس بوده است. حالا نگارش این اثر در این دوره حلاوت خاص به همراه دارد و می‌تواند مخاطب این دوره را هم همراه کند.

کونیکو یامامورا اکنون 80 ساله است، 20 سال از عمرش را در ژاپن بودا را می‌پرستیده و پس از آن مسلمان شده و به ایران مهاجرت کرده است؛ اما، تمام مدارک شناسایی او که شامل شناسنامه، کارت ملی، کارت بسیج و ... می‌شود همگی با نام و تاریخ تولد ژاپنی ثبت شده است.

روایت کتاب بسیار روان و صمیمی است. یامامورا که پس از مخالفت‌های شدید و رفتار ناشایست خانواده‌اش با یک ایرانی مسلمان ازدواج کرده و به ایران مهاجرت کرده، اسم «سبا» را با الهام گرفتن از قرآن برای خود انتخاب می‌کند. او با دقتی بی‌نظیر و زبانی ساده و شیوا خاطرات خود را از کودکی تا زمان حال، با جزئیات به خاطر دارد و بیان می‌کند. هرچند که سال‌ها قبل در کشور ژاپن و در خانواده‌ای بودایی مذهب متولد شده و تا بیست و یک سالگی تحت آموزه‌های آن دین بوده، اما ازدواج با یک جوان مسلمان ایرانی مسیر زندگی‌اش را تغییر داده و آنقدر روحیات انقلابی و اسلامی‌اش را تقویت کرده که فرزند نوزده ساله‌اش در جبهه‌های جنگ تحمیلی ایران و برای ایران به شهادت رسیده است.

روایت‌هایی از این قِسم زیاده خوانده‌ام و زیاد شنیده‌ام که تغییر دین و طرد شدن از خانواده چه سختی‌هایی را به دنبال دارد، اما چیزی‌که در مهاجر سرزمین آفتاب محسوس و ملموس بود، پذیرش بی‌چون و چرای دین جدید توسط یامامورا و پیشروی قدم به قدم در آموزه‌های دینی برای او بود. حضور نداشتن یک راهنما و احساس نیاز به یک مسیر جدید، در این زندگینامه محسوس است. ضمن اینکه آقای بابایی در هیچ امری از امور اسلامی اجباری نداشتند و هر عمل عبادی را در جای خود و با توجه به نیاز، توضیح و آموزش می‌دادند. گاهی به‌خاطر همین مسائل ساده، افراد تازه مسلمان به فرقه‌های انحرافی روی آورده و یا به‌طور کلی مرتد می‌شوند! در اسلام هیچ چیزی جبر نیست و هیچ امری به‌وسیلۀ زور محقق نمی‌شود. «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود...» اینجا مصداق پیدا می‌کند و همین برای تحقق آرمان و اهداف اسلام کافیست.

در زندگی سبا، اتفاقات عجیب زیاد رخ می‌دهد. او که فاجعه هیروشیما و ناکازاکی را لمس کرده، مبارزات انقلابی برایش رنگ و مفهوم دیگری دارد، ظلم را دیده و حالا آگاهانه تن به مبارزه می‌دهد. فرزندانش را طوری تربیت می‌کند که قدمی ولو برای لحظه‌ای کوتاه در مسیر ناحق نگذارند و سعادت دو دنیا را به هیچ نفروشند. نتیجۀ این تفکر می‌شود «شهید محمد بابایی» و یامامورا می‌شود تنها مادر شهیدِ ژاپنی. از کودکی تفکر و رفتارش با سلمان و بلقیس فرق داشت. فرزند آخر بود و سرباز در گهواره امام خمینی(ره). کودکی‌ و نوجوانی‌اش مصادف با مبارزات والدین برای به‌ ثمر نشستن انقلاب شد و جوانی‌اش هم به دفاع مقدس رسید.

شهید مطهری در یکی از آثارشان این نکته را متذکر می‌شوند که: «شهید تنها کارش این نیست که در مقابل دشمن می‌ایستد، یا دشمن را می‌زند یا از دشمن می‌خورد؛ اگر تنها این بود، باید بگوییم آن وقتی‌که از دشمن می‌خورد و خونش را می‌ریزند، خونش هدر رفته. نه، هیچوقت خون شهید هدر نمی‌رود، خون شهید به زمین نمی‌ریزد. خون شهید هر قطره‌اش تبدیل به صدها قطره و هزارها قطره، بلکه به دریایی از خون می‌گردد و در پیکر اجتماع وارد می‌شود. پیغمبر هم فرموند: «هیچ قطره‌ای در مقیاس حقیقت و در نزد خدا از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود بهتر نیست.» شهادت تزریق خون است به پیکر اجتماع؛ این شهدا هستند که به پیکر اجتماع و در رگ‌های اجتماع -خاصه اجتماعاتی که دچار کم‌خونی هستند- خون جدید وارد می‌کنند.»

سرنوشت برای سبا بابایی اینطور رقم خورد و عاقبت به‌خیری برایش ارمغان آورد. طبق فرموده امام خمینی(ره): «این ملت ها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود» و حالا شاهدیم که خون همان شهدا جریان ساز شده‌اند و حججی‌ها و قربانی‌ها و سیاهکالی‌ها را تربیت کردند.

248صفحه، آزادگی بخوانید و در حصن حصین اسلام، روحتان را پرواز دهید و همچون مهاجر سرزمین آفتاب، مبلغ آزادگی باشید.

مطالب مرتبط

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

«مردم به همان چیزی که امام می‌خواست رأی دادند؛ نه به اسلامی که در ذهن فلان مرجع یا فلان شخصیت سیاسی بود. …

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

ازدواج یک پیوند کووالانسی است که زوجین باید با به اشتراک گذاشتن الکترون‌های خود، زندگی‌شان را در یک خط راست …

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

در اینجا با داستانی روبرو هستیم که نویسنده از لحاظ به کارگیری عناصر داستانی تا حدود زیادی موفق عمل کرده و به …

کليه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه کتاب فردا می باشد

توسعه و طراحی سایت توسط آلماتک

bookroom.ir - Copyright © 2007-2019 - All rights reserved