از ایلام تا دمشق | جستاری درباره کتاب «اجاره نشین خیابان الامین»
چند سال از اولین باری که نام «سوریه» را همراه با خبرهای ناآرامی و درگیریهای داخلی در آن شنیدیم، گذشته است؛ از وقتی که برای اولین بار نام گروههای مختلفی را شنیدیم که در پی تأسیس دولت و خلافت اسلامی در منطقه برآمده بودند؛ از شنیدن نام «داعش». حالا با پشت سر گذاشتن سالهایی که پر بود از خبر قتل و غارت و جنایات کسانی که به نام اسلام و قوانین اسلامی و پیروی از پیامبر، جان و مال و ناموسِ مسلمان و نامسلمان را مورد تعدی قرار داده بودند، نویسندگانی در پی ثبت آن وقایع برای علاقهمندان، آثار متعددی را در قالبهای مختلف به چاپ رساندهاند. در این میان، خاطرات افرادی که به دلایل گوناگون در آن جغرافیای زمانی و مکانی حضور داشتهاند، جایگاه خاصی دارد. بیشتر این کتابها در ایران نیز ترجمه شده و اغلب مورد استقبال خوانندگان قرار گرفته است. اما در مورد آثار تألیفی باید گفت آنچه تا کنون دربارۀ این موضوع در کشور منتشر شده، عمدتاً به سرگذشت و خاطرات مدافعان حرم و افراد نظامی محدود مانده است.
کتاب «اجارهنشین خیابان الامین» ناداستانی است دربارۀ هشت سال از زندگی یک ایرانی به اسم «جمال فیضاللّهی» در خارج از ایران؛ خاطرات سالهایی که بیشترِ آن در کشور سوریه میگذرد؛ آن هم در زمان و دورانی که این کشور دچار هرجومرج داخلی و ناامنی است.
چیزی که این کتاب را از سایر کتابهای مشابه متمایز میکند این است که نوشتۀ یک ایرانی است. او از دیدگاه یک خارجی، شرایط جنگی و اوضاع نابهسامان داخلی سوریه را بیان کرده است. در اینجا میتوان «خارجی» را به دو معنا در نظر گرفت؛ هم به عنوان فردی که اهل آن کشور نیست و هم به معنای کسی که از منظری خارج از میدان جنگ و تخاصمها به آن نگاه میکند.
جمال به عنوان یک ایرانی که گویا از بدِ حادثه یا خوبِ حادثه در میان معرکه افتاده است، در لابهلای بیان آنچه در این چند سال بر شخص او گذشته است، از دیدگاه خود به ریشههای اتفاقات میپردازد و ما را با فضای آشفتۀ روابط غیررسمی بین کشورهای منطقه، یعنی ایران، ترکیه و سوریه آشنا میکند. کتاب برخلاف تصور، چندان وارد جزئیات جنگ و مسائل آن نمیشود. همهچیز تنها از دید راوی داستان بیان شده است؛ آن هم با جزئیاتی که فرد عادی میتواند از جنگ شهری ببیند و تحلیل خود را از آنها بیان کند.
در این کتاب، جنگ در حاشیه است و خواننده با راوی همراه میشود تا در نهایت دربارۀ مناسبات بین مردمِ معمولی و اتفاقات بهوجودآمده برای آنها در جنگ، به برداشتی کلی برسد. در این میان، بیان دیدهها و شنیدهها و تجربیات او، اطلاعات تازه و گاهی جالبی را به همراه دارد. همچنین وجود پاورقیها، در شناخت بهتر مکانها و اتفاقات کمککننده است. این کتاب برای کسانی که به دنبال خواندن متنی روایتگونه از تاریخ جنگ داخلی در سوریه هستند، جذاب و خواندنی است؛ روایتی که بیش از آنکه وارد مسائل نظامی و جزئیات جنگی شود، به زندگی، دیدگاهها، درگیریها و رنجهای مردمی عادی از منظری بیرونی پرداخته است و اطلاعاتی هرچند مختصر ولی مفید را در اختیار خوانندۀ ایرانی قرار میدهد.
از طرف دیگر، اجارهنشین خیابان الامین بیانکنندۀ نوعی سیر و سلوک فردی و اعتقادی جمال نیز هست؛ داستانِ مجموعۀ پیشآمدهایی است که کنار هم قرار میگیرند تا او را علیرغم همۀ مقاومتی که در ابتدا نشان میدهد، به مسیری دیگر رهنمون شوند. در این کتاب با اتفاقاتی مواجه میشویم که فردی نه چندان مذهبی را به واقعۀ عاشورا و رنجهای اهلبیت(ع) پیوند میدهد و شک را از دلش پاک میکند. آنچه او در سوریه با آن روبهرو میشود، وی را با وجود همۀ مشکلات، به ادامۀ مسیر مصمّم کرده و در نهایت به ساحل امن و آرامش و یقین میرساند.
نثر کتاب داستانگو، خوشخوان و روان است و گام به گام ما را با خود همراه میکند. اما از آنجا که کار تألیف و تدوین این اثر با نویسنده بوده است، کتاب از شکل خاطراتنویسی شخصی خارج شده است. بنابراین مؤلف میتوانست برای انتقال بیشتر و بهترِ افکار و احساسات و اثرگذاری عمیقتر، توضیحات و عباراتی را به متن اصلی گفتوگو اضافه کند. در برخی قسمتها گویا خواننده صرفاً پای صحبت راوی نشسته و فقط گوش میکند، در حالی که انتظارش برای دانستن جزئیات و توصیفات بیشتر، برآورده نمیشود. شاید به این ترتیب نویسنده میتوانست با اضافه کردن اطلاعات تکمیلی، این اثر را به کتابی جذابتر تبدیل کند؛ کتابی که بدون داشتن تاریخ انقضا، به عنوان بخشی از مستندات تاریخ جنگ منطقه محسوب گردد؛ گرچه هنوز هم میتوان آن را در زمرۀ مواردی به حساب آورد که تا سالها، خوانندۀ علاقهمند و کنجکاو را راضی نگاه خواهد داشت.
کتاب «اجاره نشین خیابان الامین»، نوشتۀ علیاصغر عزتیپاک، در 148 صفحه در سال 1399 توسط نشر معارف به چاپ رسیده است.