1. خانه
  2. مطالب
  3. سبک زندگی
  4. کارزار دروغ و حقیقت | جستاری درباره کتاب «دروغ هایی که زنان باور می کنند و حقایقی که آن ها را آزاد می سازد»
کارزار دروغ و حقیقت | جستاری درباره کتاب «دروغ هایی که زنان باور می کنند و حقایقی که آن ها را آزاد می سازد»

کارزار دروغ و حقیقت | جستاری درباره کتاب «دروغ هایی که زنان باور می کنند و حقایقی که آن ها را آزاد می سازد»

به بیان دیگر، جملۀ «من حق دارم» فریاد تمدن غرب است؛ شعاری که ـ به‌خصوص ـ برای احقاق حقوق زنان از آن بسیار استفاده شده است. در واقع، نهضت فمنیسم با این شعار متولد شد تا زنان را برای آنچه که حق آن‌ها می‌دانست، ترغیب و تهییج کند؛ چیزهایی مثل حق رأی، حق برابری فرصت‌های شغلی و دست‌مزد برابر، حق آزاد بودن از قید و بند نام شوهر و نهایتاً آزادی از هر نوع «تسلط مردانه». اما واقعیت این است که...
سبک زندگی 1399/10/27 7 دقیقه زمان مطالعه 0

نویسندۀ این کتاب که در مجموعۀ «فمنیسم در ترازوی نقد» منتشر شده است، خانمی است که مبلّغ مسیحی و در واقع کشیش محسوب می‌‌شود. در وهلۀ اول به نظر می‌رسد که به دلیل تفاوت‌های دینی، نقاط مشترکی بین مباحث مطرح‌شده و خوانندۀ فارسی‌زبان وجود نداشته باشد؛ اما با مطالعۀ کتاب متوجه می‌شویم از آن‌جا که ادیان الهی و توحیدی همگی یک ریشه‌ دارند، مسائل مبتلابه انسان از منظر آنان نیز یکی است.

نویسنده در این کتاب تلاش کرده است با بررسی اعتقادات افراد جامعه، به‌ویژه زنان، به ریشه‌یابی علل اعتقاد به باورهای فمنیستی دست پیدا کند. همان‌طور که از عنوان کتاب هم پیداست، در آن به سردرگمی‌های زنان امروز در غرب و فریب‌هایی پرداخته است که سال‌هاست توسط برخی مدعیان آزادی و رهایی زنان به آنان القا و از سوی رسانه‌ها تقویت می‌‌شود.

در بخش نخست، باورهای زنان دربارۀ خداوند به چالش کشیده می‌‌شود و نقش شیطان که همواره در ایجاد باورهای ناامیدکننده در انسان در تلاش است. سپس می‌رسیم به آنچه که به زعم نویسنده، دروغ‌هایی است که زنان دربارۀ خداوند باور می‌کنند؛ گزاره‌هایی مثل: خدا واقعاً خوب نیست، خدا مرا دوست ندارد، راه‌های خدا بسیار محدودکننده و دست‌و‌پاگیر است و... . وی نتیجه‌گیری می‌کند که از این نوع باورها، به دروغ‌هایی می‌رسیم که زنان در مورد خودشان باور دارند، چراکه از این منظر باور ما دربارۀ خداوند، بسیار سرنوشت‌ساز است و بر آنچه ما در مورد هر چیز دیگر می‌پذیریم مؤثر است.

در واقع بر اساس این نگرش، گزاره‌هایی مثل: من به هیچ دردی نمی‌خورم، من نمی‌توانم خودم را عوض کنم، زیبایی ظاهری مهم‌تر از زیبایی درونی است و من نباید با آرزوهای برآورده‌نشده زندگی کنم، در واقع برآیندی از نوع نگرش ما به خداوند هستند. باور کردن این دروغ‌ها منجر به فریب خوردن زنان و به اسارت درآمدن آن‌ها در بندهای تأیید و نظر دیگران است؛ دیگرانی که رسانه‌ها و انواع گروه‌های مرجع آن را برای ما مهم و بزرگ جلوه می‌‌دهند.

عبارت‌هایی مثل: «خودت را دوست بدار» و «مرا همین گونه که هستم، بپذیر و دوست بدار» گرچه در وهلۀ نخست، زیبا و فریبنده و انگیزشی به نظر می‌‌آیند، در واقع فریب‌هایی بیش نیستند؛ زیرا بر طبق کلام خداوند، او ما را دوست دارد و ما برایش بسیار ارزش‌مندیم؛ بنابراین ما هم طبیعتاً خودمان را دوست داریم. اما آنچه را که باید یاد بگیریم این است که توجه و لطفی را که به خودمان داریم، به دیگران نیز ببخشیم. از سوی دیگر، القای این تفکر که ما نمی‌توانیم تغییر کنیم و اسیر قید و بندهایی همچون وراثت، عادت‌ها، فیزیولوژی و بسیاری از عوامل بیرونی دیگر هستیم، این‌که همیشه احساس کنیم کنترلی بر چگونه بودن خود نداریم، ما را بیش از پیش به توجه به «خود» و محور قرار دادن آن سوق می‌‌دهد.

به بیان دیگر، جملۀ «من حق دارم» فریاد تمدن غرب است؛ شعاری که ـ به‌خصوص ـ برای احقاق حقوق زنان از آن بسیار استفاده شده است. در واقع، نهضت فمنیسم با این شعار متولد شد تا زنان را برای آنچه که حق آن‌ها می‌دانست، ترغیب و تهییج کند؛ چیزهایی مثل حق رأی، حق برابری فرصت‌های شغلی و دست‌مزد برابر، حق آزاد بودن از قید و بند نام شوهر و نهایتاً آزادی از هر نوع «تسلط مردانه». اما واقعیت این است که صرف داشتن این حقوق نیست که زنان را به رضایت می‌‌رساند، بلکه آنچه مهم است چگونگی اجرا و تعریف مصادیق و گردن نهادن به آن است؛ چیزی که در عمل آلوده به فریب‌های بسیار است.

بخش دیگری از این دروغ‌های فریبنده، به گناه و نافرمانی خداوند برمی‌گردد. در دنیای امروز، تکنولوژی و تبلیغات هر چیزی را که می‌‌خواهد، بهتر و زیباتر از ماهیت اصلی آن نشان می‌‌دهد؛ به این ترتیب، زشتی‌ها و پلیدی‌های گناه را از نظر مخفی می‌‌سازد. با القای مفاهیمی همچون در امان ماندن از عواقب گناه، گناه من در برابر گناه دیگران آن‌قدرها هم بزرگ نیست یا این‌که خداوند گناه مرا نمی‌بخشد، فرد را روز به روز بیشتر به نافرمانی خدا ترغیب می‌‌کند. از سوی دیگر، با انداختن تقصیر بر گردن دیگران، فرد را از مسئولیت اعمالش مبرّا می‌‌سازد و او را به این باور می‌‌رساند که توانایی ترک گناه و غلبه بر آن را ندارد.

به زعم نویسنده، وقتی ما فریب دروغ‌هایی در مورد رابطه با خداوند و اعمالمان را می‌‌خوریم، به راحتی مستعد باور دروغ‌های دیگر نیز هستیم. شکایت‌های بسیار از نداشتن وقت و عدم توانایی در انجام مسئولیت‌های توأمان، از فریب‌های زندگی نوین است. دنیایی که قرار بود با پیشرفت تکنولوژی و آسان‌تر شدن کارها با انواع اختراعات بشری، جای بهتری باشد و آرامش و وقت بیشتری برای زنان فراهم آورد، حالا خود به معضلی تبدیل شده است.

زندگی نوین و مقتضیات آن نه تنها رابطۀ زنان را با خداوند و عبادت او کم کرده، بلکه دروغ‌های دیگری را هم به باورهای ذهنی آنان افزوده است. فریب‌هایی همچون باارزش‌تر بودن کار بیرون از خانه نسبت به کارهای مربوط به خانه‌داری و وظایف همسری و مادری، ماحصل تعریف جدیدی از زن بود که فمنیست‌ها از نیم قرن پیش با آن قلبِ میلیون‌ها زن را تسخیر کردند. اگرچه در طی سال‌ها فاصلۀ بین زن‌ها و مردها در موقعیت‌های شغلی، فرصت‌های تحصیلی و دست‌مزدها کم شد، اما این آزادی‌های نوظهور پیامدهای نامطلوبی به همراه داشت. دور بودن میلیو‌ن‌ها کودک از آغوش گرم مادر، صرف بیشتر انرژی زنان در بیرون از خانه و در محیط کار به جای استفادۀ از آن برای خانواده، انواع مشکلات بین والدین و فرزندان و مشکلات مضاعف زنان در محیط‌های کار، از نمونه آسیب‌های این پدیده بودند.

سال‌هاست از سوی فمنیست‌ها خانوادۀ دو درآمدی تبلیغ و این‌گونه القا می‌‌شود که در صورت درآمد نداشتن زنان، خانواده قادر به پرداخت هزینه‌ها نیست. آن‌ها در واقع زن را موظف به کسب درآمد می‌‌دانند و در نظرشان استفادۀ زن از درآمدِ همسر، امری ناپسند و بی‌ارزش محسوب می‌‌شود. اما نویسنده معتقد است وظیفة اصلی زن از منظر دینی، حفظ خانه و خانواده است و هر گونه کار و فعالیت زنان در بیرون از خانه، نباید این امر را تحت‌الشعاع قرار دهد.

هم‌چنین دنیای امروز فریب‌هایی نیز دربارۀ ازدواج و فرزندان دارد؛ از جمله این‌که: زن مسئول تغییر شوهرش است یا شوهر باید در خدمت زن باشد و متکی بودن به شوهر عامل بدبختی است. در مورد فرزندان و تربیت آنان نیز تفکراتی مانند: در معرض تجربه‌های گوناگون قرار دادن فرزندان و محدود نکردنشان، همۀ بچه‌ها دوران سرکشی و طغیان را می‌‌گذرانند و این‌که ما مسئول اعمال فرزندانمان نیستیم، دروغ‌های دنیای مدرن محسوب می‌‌شوند. این‌‌چنین افکار و رفتارهایی مانع از انتقال میراث اعتقادی به نسل بعد خواهد شد.

آخرین بخش هم به دروغ‌هایی می‌‌پردازد که زنان دربارۀ عواطف و احساسات شخصی و زنانه‌شان باور می‌‌کنند؛ همچون اعتماد کردن بیش از حد به احساسات زودگذر و نداشتن توانایی کنترل آن، بیش از حد اهمیت دادن به نوسانات هورمونی و توجیه رفتارهای نامناسب و سلب مسئولیت از خود. همۀ این‌ها زنان را در شرایطی قرار می‌‌دهند که با ترسیم شکل ایده‌آلی از وضعیت مطلوب، به درک نادرستی از وضعیت موجود و نارضایتی از آن برسند. این‌که ما قرار نیست هیچ رنجی را در این جهان تحمل کنیم و بیش از این طاقت کشیدن بار این شرایط را نداریم، گزاره‌هایی است برای هرچه بیشتر دیدن «خود» در مرکز جهان هستی و دورتر شدن از خداوند و انجام مسئولیتی که او به واسطۀ زندگی ما در این جهان، بر دوشمان نهاده است.

در واقع نویسنده در این کتاب کوشیده است با بیان دروغ‌ها و فریب‌های دنیای مدرن، یعنی دنیایی که فمنیست‌ها برای زنان ترسیم کرده‌اند، آن‌ها را به چالش بکشد. نهایتاً هم راه‌کاری برای مقابله با چنین افکاری ارائه می‌‌کند که آن، بازگشت به تعالیم دینی و گوش سپردن به کلام خداوند است. تنها این راه است که ما را به حقایقی می‌‌رساند که نه تنها دروغ و فریب نیست، بلکه آزادکننده و رهایی‌بخش است.

همان‌طور که در ابتدا گفته شد، گرچه نویسندۀ کتاب یک بانوی کشیش است که نقطه نظراتش را از دیدگاه الاهیات مسیحی و انجیلی بیان نموده، اما بسیاری از نکات مطرح‌شده و نوع نگاه به آن، با دیدگاه‌ها و آموزه‌های اسلام هم‌خوانی و اشتراک دارد. نکتۀ قابل توجه دیگر، نوع مواجهة افراد معتقد و دین‌دار در غرب، که خاستگاه نظریات فمنیستی است، با مسائل به‌وجودآمده در آن جوامع است؛ که مطالعۀ این نوع کتاب‌ها را برای پژوهشگران اجتماعی و دینی و سایر افراد دغدغه‌مند ضروری می‌‌سازد.

مطالب مرتبط

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

«مردم به همان چیزی که امام می‌خواست رأی دادند؛ نه به اسلامی که در ذهن فلان مرجع یا فلان شخصیت سیاسی بود. …

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

ازدواج یک پیوند کووالانسی است که زوجین باید با به اشتراک گذاشتن الکترون‌های خود، زندگی‌شان را در یک خط راست …

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

در اینجا با داستانی روبرو هستیم که نویسنده از لحاظ به کارگیری عناصر داستانی تا حدود زیادی موفق عمل کرده و به …

کليه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه کتاب فردا می باشد

توسعه و طراحی سایت توسط آلماتک

bookroom.ir - Copyright © 2007-2019 - All rights reserved