1. خانه
  2. مطالب
  3. ادبیات
  4. ما بمب را دوست داریم | نقدی بر کتاب «کاهن معبد جینجا»
ما بمب را دوست داریم | نقدی بر کتاب «کاهن معبد جینجا»

ما بمب را دوست داریم | نقدی بر کتاب «کاهن معبد جینجا»

یامین‌پور بیشتر از این‌که زیبایی‌ها را ببیند، ذره‌بینی برداشته و به کنکاش بدی‌ها و اشکالات ژاپن می‌پردازد، تا آن‌جا که کشور معلم‌های پرتجربه و سازندگان تلفن پاناسونیک را برای خواننده، در حد کشور مردمان دشمن‌پذیر و انسان‌های کم‌ارزش پایین می‌آورد! اگر پیش از خواندن این سفرنامه مشتاق باشید برای دیدن سرعت و شکوفه‌های گیلاس در ژاپن، پس از خواندنش ترجیح می‌دهید عطایش را به لقایش ببخشید و با این جزیرۀ اسرارآمیز برای همیشه خداحافظی کنید.
ادبیات 1399/11/25 7 دقیقه زمان مطالعه 0

انسان دو پا دارد برای رفتن؛ از این روست که سفر برایش خوش‌آیند است و خوش می‌دارد یکِ سفرهایش برسد به دو، و دو به سه، و همین‌طور بر تعدادشان اضافه شود، و البته از کیفیت نیز نمی‌گذرد. اما عمرِ سفر کوتاه است و او برای این‌که این کوتاه بودن را جبران کند تدابیری می‌اندیشد، که از آن جمله عکاسی، فیلم‌برداری و ثبت خاطراتش به هر شکلی‌ است که برایش میسّر باشد. یکی از تدابیری که انسان اندیشیده و از بهترین‌ها نیز هست، سفرنامه‌نویسی ا‌ست. او می‌نویسد به کجا سفر کرده، در سفرهایش چه‌ها دیده و شنیده، چه‌ها تجربه کرده، چه از سر گذرانده و کوله‌بارش را از چه انباشته، و سپس مجموعۀ نوشته‌هایش را در دسترس سایرین قرار می‌دهد تا مانده‌ها بخشی از لذتِ رفتن‌ها را بچشند.

قدیمی‌ترین سفرنامه در ایران، بازمی‌گردد به دورۀ صفویه؛ خاطرات اروج بیک بیات. و پس از آن سفرنامه‌ها بسیار می‌شوند تا می‌رسیم به نویسندگان معاصرمان و می‌توانیم سراغی بگیریم از سفرنامه‌های جلال آل احمد، ابراهیم باستانی پاریزی، محمدعلی اسلامی ندوشن، هوشنگ گلشیری، احمد شاملو، و عیسی و عبدالله امیدوار، دو برادری که سفر را با موتورسیکلت آغاز کردند و از آسیا، آمریکای جنوبی، آمریکای شمالی و استرالیا خاطرات مکتوبی به جا گذاشتند.

حالا چهرۀ آشنای این روزگار به کشور ژاپن، سرزمین آفتاب تابان، سفر کرده و سفرنامه‌ای از آن به چاپ رسانیده است. وحید یامین پور پیش از سفرش به ژاپن، چشم‌بادامی‌ها، اوشین، هانیکو، تلفن پاناسونیک، شکوفه‌های گیلاس، سنجاب‌های پرنده، ربات‌های انسان‌نما، هوندا 125، سوشی، ای‌کیوسان و سوباسا را در ذهن دارد؛ اما پس از سفر طور دیگری به ژاپن و مردمانش نگاه می‌کند. یامین‌پور برای شرکت در مراسمی که به منظور سالگرد بمباران هیروشیما و ناکازاکی توسط آمریکا ترتیب داده شده، راهی سفر شده است. او در این سفر که از سوی موزۀ صلح تهران صورت گرفته، تنها نیست، بلکه پرویز پرستویی، حبیب احمدزاده، مازیار میری، عبدالحسن برزیده، پژمان لشکری‌پور، محسن یزدی، علی‌اکبر سیاح‌طاهری، فضل‌الله موسوی و سه نفر از جانبازان نیز با او هم‌سفر هستند. و همین از سویی، بر جذابیت سفر او می‌افزاید و از سویی دیگر، موجب می‌شود کیفیت سفرش تحت‌الشعاع قرار گیرد.

از آن‌جا که شایسته است سفرنامه گزارشی باشد از تجربیات شخصی و دیدگاه‌های فردی، می‌توان گفت یامین‌پور موفق عمل کرده است. سفرنامۀ 211 صفحه‌ای او سراسر تصویری‌ است از تجربه‌ها و نظر‌های او، که با عکس‌هایی همراه شده و هر بیننده و خوانندۀ مشتاقی را در نگاه اول به خود جذب می‌کند، اما از همان عنوان کتاب مرا بر آن می‌دارد تا موشکافانه‌تر این کتاب را مطالعه کنم. و با دیدن عنوانِ «کاهن معبد جینجا» این سؤال برایم پیش بیاید که آیا یامین‌پور از سفرش تنها از معابد گذر کرده یا تجربیاتش گستردگی بیشتری دارد؟ باری، تا پایان کتاب نتوانستم با این عنوان کنار بیایم و در تمام فصول به دنبال ردّی از آن می‌گشتم.

نویسنده سفرنامه‌اش را از همین تهران، از فرودگاه، پیش از پرواز با زبانی طنزآلود شروع کرده و قطعاً این سهیم شدنِ شیرینی‌ها و خستگی‌های مسیر با خواننده، نشان از صمیمیت نویسنده دارد. هم‌چنین او با زیرکی می‌خواهد این نکته را به ذهن‌ها متبادر کند که رفتن‌ها و دیدن‌ها، طبیعتاً سختی‌هایی نیز با خود خواهند داشت. و خُب همین است که سفر به خامی‌ها پایان می‌دهد و منجر می‌شود به پختگی.

«کاهن معبد جینجا» را به لحاظ روانیِ زبان و سادگیِ گفتار و انتقال مفاهیم می‌توان تحسین کرد. حتی یامین‌پور در دادنِ اطلاعات تاریخی و سیاسی نیز فروگذار نکرده و تا توانسته سخاوتمندانه به خواننده‌اش از ژاپن گفته و به او آموخته، اما همین نکته باعث شده کفۀ سیاسی این سفر بچربد به کفه‌ای که می‌توانسته ژاپن و مردمانش را آن‌گونه که هستند و به ‌دور از مناسبات پرتشویش سیاسی نمایش دهد.

یامین‌پور برای معرفی ژاپن از عناصر و تعابیری استفاده می‌کند که برای اکثر خوانندگان آشناست. او از نویسندگان و کتاب‌های مشهور نام می‌برد و نقل قول می‌کند و این‌گونه فضایی صمیمی برای خواننده به وجود می‌آورد تا بتواند به او، حرف‌هایش و به عکس‌های کتاب اعتماد کند و با او همراه شود. علاوه بر این، نویسنده حرف‌هایش را با توصیف آب‌وهوای گرم، حشره‌ای به نام «سِمی»، شالیزارها و معابد زینت می‌دهد و خواننده را شیرین‌کام می‌کند و به لذت می‌رساند؛ اما ناگهان با این عقیده که جوانان ژاپن به تاریخ اهمیت نمی‌دهند و تصورش از مراسم سالگرد بمباران هیروشیما و ناکازاکی چیز دیگری بوده و ژاپنی‌ها بمب را دوست دارند، خواننده را از ژاپن گریزان می‌کند.

یامین‌پور را در این سفرنامه بیشتر در دانشگاه‌ها، سخنرانی‌ها و بر مسند نظریه‌پردازی می‌یابیم و شاید همین کمی کسالت‌بار باشد و گرما را که خاصیت سفر است، از آن بگیرد. البته که او گاهی نیز بین مردم ژاپن رفته و چیزی می‌گوید از آن‌ها؛ از لباس پوشیدن و غذا خوردن و حرف زدن و رانندگی کردن و آداب و رسومشان، اما این‌ها همه کفایت نمی‌کند برای خواننده‌ای که قرار است با خواندن این سفرنامه، خود را در ژاپن مجسم کند و تصمیم بگیرد آیا دوست دارد روزی به این کشور سفر کند یا نه.

متأسفانه یامین‌پور در سفرش و برای لذت بردن از آن، موانعی دارد که آزاردهنده هستند؛ او از طعم ماهی گریزان است و گرسنه می‌ماند، او توجه زیادی دارد به احکام نجس و پاکی ژاپنی‌ها و رستوران‌ها و ظروفی که غذا در آن‌ها طبخ و سِرو می‌شود، او امکان گفت‌وگو با هم‌سفرانش را ندارد، او آن‌چنان که باید ماجراجو نیست، او منتقد قَدَری برای ژاپن و مردمانش است، ژاپنی‌ها زبان انگلیسی را بلد نیستند، آن‌ها آمریکا را برای بمباران هیروشیما مقصر نمی‌دانند و با دشمن سر جنگ ندارند. پس مجموعۀ این‌ها یامین‌پور را آزار می‌دهد و او را بر آن می‌دارد تا از سفرش لذت نبرد و این احساس ناخوشایند را به خواننده نیز منتقل کند.

او در توکیو همراه با دوستانش به خیابان روپونگی و شیبویا می‌رود و به مسئلۀ روسپی‌گری و تن‌فروشی در این کشور می‌پردازد. او نظرهایی دارد دربارۀ «تنهایی» و درمان آن، که قابل تأمل است و بعد چیزهایی می‌گوید از چگونگی به اجرا درآمدن این عمل در ژاپن و نظرهای دیگری دارد دربارۀ زنان که افسوس ناقص و سؤال‌برانگیز هستند و تا حدی مردسالارانه. البته احتمال می‌دهم او برای انتقال منظورش عجله به خرج داده و از کلمات نامناسبی یاری گرفته باشد. او هم‌چنین در این خیابان خاص از توکیو، زیبایی زنان ایران و ژاپن را با هم قیاس می‌کند و نتیجه هم که از پیش معلوم است؛ او وطن خودش را ترجیح می‌دهد و زیبایی تصنعی را نمی‌پسندد. این بخش از سفرنامه نیز سؤالاتی برای خواننده ایجاد می‌کند و خواندنی ا‌ست و بحث‌برانگیز.

پیش‌تر به روان بودن زبان این کتاب اشاره کردم و قابل تحسینش دانستم؛ اگر بخواهم جانب انصاف را نگاه دارم، این را نیز باید اضافه کنم که نویسندۀ منصف نباید در متن کتابش که اتفاقاً یک سفرنامۀ واقعی ا‌ست، واژگانش را آلوده کند به پیش‌داوری. متأسفانه گاهی در گزارش یامین‌پور می‌توان ردّی از این‌گونه پیش‌داوری‌ها را که محصول تفاوت در دیدگاه و فرهنگ و مذهب است، به‌ وضوح دید. او حتی پا را فراتر گذاشته و توصیفاتش را به سمت تحقیر ژاپنی‌ها می‌کشاند. برای مثال، یامین‌پور قانون‌مداری ژاپنی‌ها را برنمی‌تابد، آن را نتیجۀ جریمه‌های سنگین به حساب می‌آورد، یک‌نواخت و غیر قابل تحمل برمی‌شمارد و عاقبتش را عصیان می‌داند. افزون بر این، او تمرکز می‌کند بر آمار خودکشی در این کشور، و بر این‌که کار گروهی در ژاپن نتیجۀ چندانی نداشته است. اما همین یامین‌پور وقتی پا به معابد می‌گذارد و شاهد مناسک عبادی کاهنان است، آن‌جا را مقدس و محترم برمی‌شمارد. این‌گونه است که خواننده را دچار نوعی سرگیجۀ حاصل از بلاتکلیفی می‌کند. به ‌واقع تکلیف چیست؟

یامین‌پور بیشتر از این‌که زیبایی‌ها را ببیند، ذره‌بینی برداشته و به کنکاش بدی‌ها و اشکالات ژاپن می‌پردازد، تا آن‌جا که کشور معلم‌های پرتجربه و سازندگان تلفن پاناسونیک را برای خواننده، در حد کشور مردمان دشمن‌پذیر و انسان‌های کم‌ارزش پایین می‌آورد! اگر پیش از خواندن این سفرنامه مشتاق باشید برای دیدن سرعت و شکوفه‌های گیلاس در ژاپن، پس از خواندنش ترجیح می‌دهید عطایش را به لقایش ببخشید و با این جزیرۀ اسرارآمیز برای همیشه خداحافظی کنید.

یامین‌پور در پایانِ کاهنِ معبدِ جینجا با لحنی گرم از ژاپنی‌ها درخواست می‌کند کمی آهسته‌تر راه بروند، زیرا که ناگهان زندگی تمام می‌شود. شاید همین جملۀ کوتاه بتواند تا حد زیادی تصویری گویا باشد از سرزمین آفتاب تابان.

مطالب مرتبط

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

از فرشِ آمریکا تا عرش جبهه مقاومت با حسین شیخ‌الاسلام | معرفی کتاب «سفیر قدس»

«مردم به همان چیزی که امام می‌خواست رأی دادند؛ نه به اسلامی که در ذهن فلان مرجع یا فلان شخصیت سیاسی بود. …

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

پیوند کووالانسی ازدواج | جستاری درباره کتاب «نیمه دیگرم»

ازدواج یک پیوند کووالانسی است که زوجین باید با به اشتراک گذاشتن الکترون‌های خود، زندگی‌شان را در یک خط راست …

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

سنگی در تاریخ | نگاهی به رمان «سنگی که سهم من شد»

در اینجا با داستانی روبرو هستیم که نویسنده از لحاظ به کارگیری عناصر داستانی تا حدود زیادی موفق عمل کرده و به …

کليه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه کتاب فردا می باشد

توسعه و طراحی سایت توسط آلماتک

bookroom.ir - Copyright © 2007-2019 - All rights reserved