تنهاترین | معرفی کتاب «یک خوشه انگور سرخ»
قبل از آنکه کتاب را باز کنم خیره میشوم به طرح روی جلد. طرحی پر اضطراب که خبر از یک حادثه شوم تاریخی دارد. صفحه اول را میخوانم. جملاتی است از زبان یک زن که بر حال غریب خویش و تقدیر شومش لعنت میفرستد. کتاب را ورق میزنم و جلوتر میروم. نه انگار ماجرا چیز دیگریست. بله قصه روایت زنی است به نام امفضل از زندگی محمد بن علی بن موسی (ع). مردی که صلابت و بزرگزادگی در اصل و نژادش پیداست و داناییاش در کودکی خشم خلیفه عباسی را برآشفته است.
امفضل دختر مأمون خلیفه عباسی است. کسی که در این اثر روایتگری سیره و زندگی و منش اخلاقی امام نهم شیعیان را بهطور منصفانه و غیرمداخلانه در چهارده فصل پذیرفته است. فردی که اگرچه برخلاف میل خویش و مادر و براساس نقشه پدری به ظاهر علوی دوست همسر امام جواد (ع) میشود اما از لحاظ شخصیتی و اعتقادی کاملاً در تضاد با امام است. بهطوری که در طول زندگی زناشویی خویش هرگز نتوانسته با امام هم مسیر و هم جهت باشد. این امر را میشود از نبود مطالبی در خصوص روابط همسرانه حضرت با امفضل در طول داستان فهمید. که البته این مهم میتواند از جمله نقاط منفی اثر باشد چرا که این نوع رفتار مطابق بر سبک زندگی معصوم (ع) نیست و ابهاماتی را برای خواننده ایجاد میکند.
اینکه امفضل بهعنوان روای داستان انتخاب شده است را میتوان از هوشیاری و زیرکی نویسنده دانست چرا که امفضل به سبب نسبت دختر بودن برای مأمون خلیفه عباسی و همسر بودن برای امام جواد (ع) ماجراهای مختلفی را در زمانها و مکانهای گوناگون از جمله کاخ مأمون و خانه امام جواد (ع) چه در زمانی که در بغداد بودند و چه آنگاه که به مدینه رفتند بازگو میکند. ماجراهایی از مناظرات امام جواد (ع) در کاخ حکومتی در کسوت یک دانشمند و عالم شیعی و معجرات ایشان از باب امام و معصوم برای دوست و دشمن. کراماتی که نه تنها سبب نزدیکی امفضل به حضرت نشد بلکه روزبهروز بر کینه و عداوت او از امام جواد (ع) افزود. کینهای که از او شخصیتی ساخت پر تردید و ضعیف در انتخاب بین خیر و شر. ذاتی سیاه برگرفته از خوی عباسی که عاقبتی شوم را برای او رقم زد. البته از دیگر عوامل و در حقیقت ریشه این کینه و دشمنی را میتوان در فرزنددار نشدن او دانست. فرزندی علوی - عباسی که به تصور او و پدرش مأمون، پایانبخش ستیز بین بنیعباس و بنیهاشم باشد و نیز مایه فخر و مباهات امفضل به جهت مادر نواده پیامبر بودن. و حال فرزندی که از بطن سمانه زاده شده است. وامصیبتا. شد آنچه که نباید میشد.
و پایان قصه. و باز هم لعنت بر حال غریب و تقدیر شوم خویش. تکراری دوباره از جملات ابتدایی کتاب. تکراری که نشان میدهد نویسنده قصه را از آخر شروع کرده است. تکراری که گویای هنرمندی قلمی است برای بازگرداندن خواننده به دنیای داستان.
و اما زبان «یک خوشه انگور سرخ». زبانی است که در عین پختگی بسیار روان است و از فرمهای پیچیده ادبی مبراست.
از جمله مزایا و ویژگیهای این اثر بدیع و خواندنی شخصیتپردازی درست و به اندازه و همچنین استفاده نکردن زیاد از قوه تخیل است. اگرچه انتظار میرفت که شاهد فضاسازی و تصویرگریهای جزئیتری از اماکن و افراد در طول داستان باشیم.
آنچه که سبب اعتبار و ارزشمندی کتاب میشود داشتن یک بستر استنادی درست و صحیح از منابع معتبر و موثق درباره خلفای عباسی و سیره و سبک زندگی امام نهم شیعیان، امام جواد (ع) است.
گفتنی است که «یک خوشه انگور سرخ» که بنابر گفته نویسنده دلی نوشته شده و از بهترین و عزیزترین کارهای اوست، در یازدهمین دوره از جشنواره بینالمللی کتاب سال رضوی جایزه برترین را در بخش رمان به خود اختصاص داده است. جالب آن که جرقه نوشتن کتاب از زمان تحقیق برای رمان «به سپیدی یک رؤیا» در ذهن نویسنده زده شد است.
این قطع شومیزی که دومین رمان تاریخی - مذهبی خانم فاطمه سلیمانی ازندریانی است و توسط انتشارات نیستان روانه بازار شده است را میتوانید از فروشگاههای اینترنتی یا اپلیکشینهایی چون فیدیبو با قیمت مناسب تهیه کنید.