معرفی 100 رمانِ خارجی برای نوروز 1400
به کسی رمان خارجی معرفی نمی کنم. چون با هر معرفی غلطی مخاطب از خواندن باز خواهد ماند. از سوی دیگر تجربۀ زیسته و خلقیات و سلایق افراد هم در لذت بردن از کتاب نقش دارد. به سیر مطالعاتی هم که مطلقا اعتقادی ندارم. اعتقاد دارم هر کسی باید بر اساس نیازش به سمت کتابها برود تا هم از آنها لذت ببرد و هم نیازش برطرف شود.
این لیست رمان خارجی هم فقط برای اینست که برایتان بگویم از چه رمانهایی لذت بردم. همین. هیچ نیت دیگری پشت این انتخابها نیست. به دور از هر پزی فقط رمانهایی را لیست کردم که از خواندنشان لذت بردهام. سعیم این بوده که تاثیر مشهورات را در انتخاب کم کنم. بهترین لیست رمان خارجی هم نیست . ادعا هم نداریم که این لیست بهترینها هستند.
رمانهایی که خوانده ام را یا از کسی که به او اعتماد داشتم، تعریف آن را شنیده ام و یا بعدها خودم از قلم نویسنده ای خوشم آمده و تمام آثارش را خوانده ام . بارها شده رمانهایی را به خاطر مترجمش خوانده ام. در این انتخاب هم به ترجمه ها توجه داشته ام و سعی کردم ترجمه های بدی را معرفی نکنم. البته ترجمه هایی را که نخواندم معرفی نکردم.
از خیلی از کلاسیک ها که جزو صد رمان برتر دنیا هم هستند، گذشتم. چون دیگر تقریبا اکثر قریب به اتفاق کتابخوانها با آنها آشنا هستند. بعضی از کلاسیکها هم که در لیست آمده به خاطر لذت مضاعفی است که از خواندن آنها در دلم مانده است.
معیار انتخاب فقط هم لذت نیست. سعی کردیم هم سبک نوشتن و هم محتوا و هم فرم را در نظر بگیریم؛ بعضی را به خاطر محتوا و فرم؛ بعضی را به لحاظ تکنیک داستانگویی و بعضی را هم به خاطر نگاه خاص و ویژه به یک مساله انتخاب کردیم.
توفیق همه از اوست...
1. لبه تیغ | سامرست موآم | مهرداد نبیلی| فروزان فر
* اولین رمانی است که به من نشان داد رمان چیست؟ قبل از آن رمان خوانده بودم اما به این درک بعد از خواندن لبۀ تیغ رسیدم. آنجا که فهمیدم رمان انسان را به مرکز زندگی میخواند و بار معناییش با غالبهای دیگر داستان متفاوت است و هستیشناسی وجه تمایز مهمی است که رمان با دیگر غالبها دارد.
2. مادام بوآری | گوستاو فلوبر | مهدی سحابی | نشر مرکز
*معنای شاهکار رو با خواندنِ این رمان تجربه کردم.
3. مرشد و مارگریتا | میخائیل بولگاکف| بهمن فرزانه | امیرکبیر
* این رمان را سه بار خواندهام و هنوز هم تصویر مراسم رقص ابلیس مرا به وجد میآورد. اوج داستانی که بولگاکف آن را در 12 سال نوشته و بعد از مرگ او به چاپ رسیده است. شخصیت های داستان این رمان با شخصیت های نمایشنامۀ دکتر فاوست مقایسه کنید. شاهکاری که فقط از بولگاکف برمیآمده است ولاغیر.
4. دل سگ | میخائیل بولگاکف | مهدی غبرایی | کتابسرای تندیس
* شاید بهترین رمان سیاسی دنیا. روایت تمثیلی از دورانِ سیاه روسیه. روزی که آن را به دست گرفتم پایین نگذاشتم تا تمامش کردم.
این را بگویم که رهبرانقلاب بعد از ترور وقتی در بیمارستان بودند تعدادی از نویسندگان به عیادتش رفته بودند؛ آقا در آن دیدار این رمان را معرفی کرده اند.
5. پدرو پارامو | خوان رولفو | احمد گلشیری| ققنوس
* چقدر این رمان شگفت انگیز است! چقدر مفهومِ مرگ در آمریکای جنوبی با مفهومِ مرگ در کشور ما شباهت دارد.
6. سیدارتها | هرمان هسه |سروش حبیبی | ماهی
* هرمان هسه هنرمند است و سعی دارد حقیقت را بیابد و به دیگران بنمایاند. حتی اگر بخشی از حقیقت در شرق عالم باشد؛ در آیینی شرقی.
7. هندرسون شاه باران | سال بلو | نشر نو
* پشت جلد کتاب نوشته بود سال بلو این کتاب خودش را از باقی کتابها بیشتر دوست داشته. برای همین خریدم و لذت بردم. قبلا دم را غنیمت بشمار بلو را خوانده بودم.
8. جنایت و مکافات | داستایفسکی | مهری آهی | نشر خوارزمی
* اتمسفر داستان را با خواندنِ این رمان فهمیدم. آنگاه که بعد از خواندنش در بیرون هم انگار در سنپترزبورگ قدم می زدم و هوای روشن روز برایم تاریک مینمود. تاکنون سهبار آن را خواندهام و با آن هربار یک مسالۀ تازه آموختهام. نکته اینکه خواندن یک بار رمانها همیشه برای لذت بردن است و خواندن دوباره و چندبارۀ آن برای آموختن تکنیک نوشتن.
9. آناکارنینا | لئو تولستوی | سروش حبیبی |نشر نیلوفر
*آنچه در این رمان مهم است حتما نوعِ نگاه تولستوی به مساله خیانت است. خواهشا نگاه او را با نگاهِ سطحی داستانهای ما درباره مساله خیانت بسنجید.
10. شیطان و پول |لئو تولستوی | رضا علیزاده | نشر روزنه
* دو داستان بلندی که به اندازۀ رمانهای بزرگ دنیا حرف برای گفتن دارد؛ داستان سرراستی دارند.
11. سرخ و سیاه | استادندل | مهدی سحابی | نشر مرکز
* جایی نوشتم لقب شاهکار برای این رمان کم است.
12. پر | شارلوت مری ماتیسن |میمنت دانا | نشر جامی
* شنیدم یکی از علمای اخلاق هم این رمان را معرفی کردهاند. به نظرم تنها رمان عاشقانهایست که تصویر کامل و متفاوتی از عشق میکشد؛ البته در بین رمانهای عاشقانهای که من خواندهام.
13. زمانی که یک اثر هنری بودم | اریک امانوئل اشمیت | فرامرز ویسی و آسیه حیدری | نشر افراز
*این اثر اشمیت را از کارهای دیگرش پختهتر یافتم. البته به غیر از نمایشنامه خرده دعواهای زن و شوهری که نمایشنامه است.
14. شبی از شبهای زمستان مسافری | ایتالو کالوینو | لیلی گلستان | نشر آگه
* هنوز هم آنجا که در صفحات ابتدایی نوشته است شما دارید رمانی از کالوینو را میخوانید به ذهنم است و تصویری که از مخاطب کتابش در حالات مختلف ارائه میدهد. انصافا آغازی متفاوت دارد با روایتی متفاوت.
15. دکتر ژیواگو | بوریس باسترناک |علی اصغر خبره زاده | نشر نگاه
* حتما کتاب "علیه استبداد" که در مورد چگونگی نوشته شدن این رمان است را هم بخوانید. هم فیلمش راببیند و هم دربارهاش و تاثیری که در جامعه روسیه داشته بخوانید.
16. خداحافظ گری کوپر|رومن گاری |سروش حبیبی | نشر نیلوفر
* سبک روایت این کتاب را در چنتا کار دیگری که از گاری خواندم نیافتم. زندگینامه اش را هم بعد این رمان بخوانید. شاید نشانی از آن زندگی در این رمان یافتید.
17. رفیق اعلی |کریستین بوبن | پرویز سیار |نشر طرح نو
* بعضی آن را سیره نویسی می دانن. اما انصافا فراتر از هر سیره نویسی است. آنچه زیبایش کرده اینست که بوبن با غور در اندیشه های فرانچسکوی قدیس، به زبانی مشترک با او رسیده و هرچند خیلی از جملات،جملات بوبن هستند اما انگار از اندیشۀ فرانچسکو بیرون آمدهاند!
18. ژه | کریستین بوبن |ثالث
19. ژرمینال | امیل زولا | سروش حبیبی| نشر نیلوفر
* به دور از نگاه ماتریالیسیتی زولا در این رمان، این رمان اما انقلاب و تغییر نگاه معدنچیان را خوب تصویر میکند. تازگیها خواندم که در زمان خودش با بینوایان ویکتور هوگو مقایسه میشده است. حتی بعضی آن را بینوایان دوم خواندهاند.
20. مجمع سری | رابرت هریس | مهدی فیاضی کیا | نشر چترنگ
* کشش در دنیای داستان حتما لازم نیست کششهای مرسوم باشد. بعضی اوقات کششهایی در دنیای واقعی هستند که تا لحظۀ آخر یقۀ مخاطب را رها نمی کنند.
21. نام گل سرخ | امبرتو اکو | انتشارات مدرسه
* هرچه دربارۀ این رمان بگم کم گفتهام. فقط اینکه اکو یک نشانهشناس حرفهای و یک کتابخوان حرفهای بوده و این رمان محصول این دو کار حرفهای اوست. خودش میگوید در این رمان جملات را از کتابهای مختلف کنار هم گذاشتم؛ اغراق میکند قطعا! ولی شناخت نشانههایی که او از کلیسای قرون وسطی در این رمان گذاشته حتما تو را به مطالعه بیشتر رهنمون خواهد کرد.
22. نام من سرخ | اورهان پاموک | عین له غریب | نشر چشمه
* به نظرم ایرانیترین رمان ترکیه است. فضای عاشقانه خسرو و شیرینِ نظامی گنجوی . رمانی درباره هنر مینیاتور. شنیدم که پاموک برای تحقیقات دربارۀ این رمان چند سفر به ایران داشته است.
23. کتاب سیاه | اورهان پاموک | عین له غریب | نشر چشمه
*اورهان این رمانش را دادائیستی میداند. سه بار خواندهام. در این رمان استانبول شهر نیست یک شخصیت کامل است.
24. بیلی باتگیت | ای ال دکتروف | نجف دریابندری | طرح نو
* فقط میشه گفت رمان بامزهای بود برام. نوجوانی که عضو یک گروه مافیایی میشود و سرنوشتی که برایش رقم میخورد.
25. پیش روی | ای ال دکتروف | امیر احمدیآریان | چشمه
* علاقه مندان نوشتن داستان برای جنگ حتما بخوانند.
26. در انتظار بربرها | جی ام کوتزی | محسن مینوخرد | نشر مرکز
* ترجمه ای که من خواندم اصلا خوب نبود ولی فضای رمان را بسیار دوست داشتم. کارهای دیگر این نویسنده آفریقایی را هم خواندم. فکر کنم چهار یا پنج رمان دیگرش را و همین اواخر رمان استادپترزبورگش را؛ ولی هیچ کدام به این رمان نمی رسند.
27. دیروزهای ما | ناتالیا گینزبورگ | منوچهر افسری | کتاب خورشید
* یواشکی با چراغ ها را من خاموش می کنم سرکار خانم رویا پیرزاد مقایسه کنید.
28. الفبای خانواده|ناتالیا گینزبورگ |فیروزه مهاجر| کتاب خورشید
*الفبایِ خانواده یک جورایی زندگینامه خانم گینزبورگ است. ایشان یهودی بوده و انصافا انگار در خانواده معتقد و سرسختی بزرگ شده. بالاخص داستانِ پدرش در این کتاب بعضا به پدرهایِ متعصب ما تنه میزند. یک پدر حساس به مناسک و نگاه خاص به زندگی.
خودِ خانمِ گینزبورگ این کتابش را با آنکه اقتباس از واقعیت بوده مثل یک رمان میداند.
29. پطر کبیر | الکسی تولستوی|احمد نوری زاده| نگاه
* تصویر سازی عجیب و فوق العاده؛ درست مانند یک نقاش. کلاسیک خوانی خودش یک صبر و حوصلۀ مضاعف میخواهد ولی وقتی خواندی به شکوه کلاسیکها پی خواهی برد.
30. کوچۀ ما | اکرم عثمان| نشر عرفان
* رمان افغانستانی را بیشتر به بادبادک باز میشناسند ولی حقیقتا بادبادک باز رمان افغانستانی نیست؛ بلکه رمانی آمریکایی در مورد افغانستان است. رمان کوچۀ ما اما یک رمانِ اصیل افغانستانی است. با حال وهوایی عجیب. کم کم خواندم تا تمام نشود.
31. قول | فردریش دورنمانت | محمود حسینی زاد | ماهی
* داستان پلیسی متفاوت. دورنمانت با آنکه رمان پلیسی می نویسد اما روایت معماییش را برای شناخت انسان به کار گرفته است.
32. قاضی وجلادش | فردریش دورنمانت | محمود حسینی زاد | ماهی
33. بازار خودفروشی|ویلیام تکری|منوچهر بدیعی | نیلوفر
* خود فروشی به معنای جلوه فروشی و خودنمایی است. اول رمان کمی کند است ولی در ادامه حوادثی که برای شخصیت ها میافتد تو را نیز درگیر میکند. نکتۀ جالب در این رمان اینکه نشان میدهد رفتارهایی که از انسان سر می زند طبیعی هستند حتی رفتارهای نکوهیده اما رفتهرفته جهان مانند آینه ای آن را به انسان بازمینمایاند. استاد مجتبی راعی ( کارگردان سینما) سر کلاس فیلمنامه این رمان را بارها معرفی کردند و من برای همین خواندمش.
34. گذری به هند | ای ام فورستر|حسن جوادی | خوارزمی
* یک انگلیسی اوضاع هند را در اشغال کشورش،منصفانه روایت کرده و لایه ای دیگر از انقلاب هند را به تصویر کشیده است. فیلمی را که از این رمان اقتباس شده هم ببینید.
35. طبل حلبی| کونترکراس | سروش حبیبی| نیلوفر
* با خواندن این رمان من به خود نویسنده یعنی کونترکراس علاقۀ عجیبی پیدا کردم. احساس کردم سادگی روایت رمان از لطافت روح خود او نشات گرفته است. داستان کودک کَری که طبل مینوازد و در همه جا حضور دارد. تا جنگ جهانی دوم که رشد اصلی اسکار ( کودک طبلزن) اتفاق می افتد...
36. طاعون | آلبرکامو | رضا سیدحسینی| نیلوفر
* در این روزهای کرونایی فهمش فرق میکند. هرچند از نظر ادبی به کارهای دیگر کامو نمیرسد اما از نظر تاثیر در جامعه یک سرو گردن از آثار دیگر بالاتر است.
37. سکوت | شوسا کواندو | طرح نو
* خیلی بهتر از فیلمش بود. اول رمان را خواندم و بعد فیلم را دیدم. اینکه روزگاری مسیحیان معتقدی برای تبلیغ دین مسیحیت به کشورهای شرقی می رفتند و خطرات این سفر را به جان میخریدند برایم جالب بود.میزانِ اعتقاد انسان فقط زمان خطر است که آشکار می شود حتی برای خودش. این رمان درباره اصل مترقی تقیه است که در اسلام هست اما در آئین مسیحیت نیست.
38. اعدام سرباز اسلوویک| ویلیام برد فورد هیوئی|مسعود امیرخانی
* این رمان را بدون این کسی بگوید بخوان انتخاب کردم. به خاطر چاپ خوب و طراحی جلد خاصش و بعد از تورق مختصری در کتابفروشی. فکرش را نمی کردم اینقدر از آن لذت ببرم. داستان تنها سرباز آمریکایی که به خاطر فرار از جنگ اعدام میشود.
39. دیدار به قیامت |پی یر لومتر|مرتضی کلانتریان |نشر آگه
* صحنه های جنگ و نبرد و زخمی شدن یکی از دو شخصیت اصلی داستان، بسیار زیبا توصیف شده است. که حتی برای مخاطب زنده ماندنش عجیب است. اما داستان این رمان فقط جنگ نیست و به بعداز جنگ و سرنوشت دو سرباز و طراحی یک کلاهبرداری اجتماعی سودآور میپردازد.
40. سرگذشت آرتور گوردن پیم | ادگار آلن پو | پرویز شهدی
* آلن پو را استاد داستان کوتاه میدانند. اما این رمان نیمهکاره نشان میدهد که انصافا استاد رمان نوشتن هم هست. جهانی که بازآفریده در باورپذیری هیچ کم ندارد.
41. فارنهایت 451| ری بردبری |
* ری بردبری آن را در 9 روز نوشت. داستان غم انگیز کتابسوزی. انتخاب شخصیتهایش هوشمندانه است.
42. سه شنبه ها با موری| میچ آلبوم| قطره
* رمان مرسوم نیست و داستان واقعی است. اما همه میدانند که واقعیت آنگونه که هست خیلی قابل روایت نیست.بعد از این کتاب کتابهای دیگر میچ آلبوم را نخواندم تا حس این کتابش را از من نگیرد.
43. پوست انداختن|کارلوس فوئنتس |عبدالله کوثری|
* بعد از آئورا این رمان را خواندم. رمان پیچیده ای است.
44. به خونسردی | ترومن کاپوتی| نشر امیرکبیر
* فیلم کاپوتی را که در مورد چگونگی نوشته شدن این رمان است را هم ببینید. رمانمستندی دربارۀ یک قاتل که با رفیقش یک خانواده را می کشند. کاپوتی مانند یک کارآگاه جنایی انگیزه های قاتل را از لای زندگی او بیرون می کشد. او با آن قاتل در زندان زندگی می کند. وقتی میخواهند قاتل را اعدام کنند کاپوتی از نظر روانی به هم می ریزد.
45. تابوت های دست ساز | ترومن کاپوتی| نشر چشمه
*همۀ رمانها مستند به زندگی نویسنده اند؛ این درست. ولی چون خیلی به رمان مستند علاقه دارم حیفم آمد این کار کاپوتی را معرفی نکنم.
46. اوهام | پل استر | مروارید
*با این رمان به نگاهِ استر علاقهمند شدم اما در کارهای دیگرش استر اوهام را نیافتم. شاید چون با ذهنیتمان رمان میخوانیم! شاید چون بین رمانها اغلب دنبال خودمان هستیم. پس معرفی رمان به دیگران خیلی خوب نیست به نظرم. چون او که بهش رمان معرفی میکنی در رمان دنبال خودش میگردد و وقتی نیابد از آن خوشش نمیآید.
47. سانست پارک | پل استر | نشر افق
* اینکه نویسنده ای معروف و مشهور زمان مشکلات اقتصادی آمریکا در همین سالهای اخیر، دست به قلم شده و از مشکلات مردمش می نویسد بسیار جالبه.
48. نان و شراب | اینیاتسیو سیلونه | محمد قاضی |
* من چاپ قدیمیش رو از دستفروشهای خیابان انقلاب گرفتم و خواندم. در اینترنت دیدم که نشر امیرکبیر آن را چاپ کرده است.
49. داستان پداگوژیکی | آ. ماکارنگو
* این را هم مثل نان و شراب از دستفروشها گرفتم؛ البته تک جلدیش را. در اینترنت دیدم که نشر نیلوفر آن را در دو جلد منتشر کرده است. برای کسانی که امر تربیت برایشان مهم است لازم است این رمان را بخوانند.
50. آدمکش کور | مارگرت اتوود | شهین آسایش| ققنوس
* استفاده از عناصر مختلف در روایت. حتی اگر تکه هایی از روزنامه باشد.
51. گاه ناچیزی مرگ | محمدحسن علوان | امیر حسیسن الهیاری | نشر مولی
*رمانی از سرگذشت ابن عربی عارف بزرگ. توجه داشته باشید که این رمان هم متاسفانه همچون ملت عشق یک اباحه گریِ صوفیانهای در دلِ خود دارد.
52. چهره هنرمند در جوانی | جیمز جویس | نشر نیلوفر
*سیر تکامل یک انسان را خوب نشان داده و زبان مناسب زمان های مختلف زندگی را به خوبی نوشته. وقتی برای اولین بار خواندم ظرائفش را متوجه نشدم اما دفعۀ دوم خواندن لذت بیشتری بردم.
53. پیرمرد و دریا | ارنست همینگوی | نشر خوارزمی
*تلاش تا پایان؛ بدون ذرهای ناامیدی.
54. وداع با اسلحه | ارنست همینگوی | نشر نیلوفر
* هنوز هم این صحبت همینگوی با منه که قسمت آخر رمان را 32 بار بازنویسی کرده است. وقتی از او پرسیدند چرا؟ گفت : برای یافتن کلمه!
55. دفاع لوژین | ویلادیمیر ناباکوف | رضا رضایی | نشر کارنامه
*یک رمان شسته رفته. انگار همه جایش را طراحی کرده ای و بعد نوشته ای.
56. پنین | ولادیمیر ناباکوف | رضا رضایی | نشر کارنامه
57. سالهای سگی | ماریو بارگاس یوسا | احمد گلشیری| نگاه
*از اولین رمانهایی که خواندم. یوسا را نویسنده ای بیشتر از آمریکای شمالی یافتم تا از اهالی آمریکای جنوبی. بعدِ این رمان بود که کتاب "نامه ای به یک نویسنده جوان"ش را خواندم. کتاب آموزشی جالبی است.
58. کوری | ژوزه ساراماگو |مینو مشیری | علم
* رمانهایی که فضای ذهنی عجیبی را خلق میکنند همیشه مخاطب را میخکوب میکنند. کاش هیچوقت فیلم نشوند؛ چراکه به نظرم فرق عمده رمان و فیلم در همین ذهنی و عینی بودن است. رمان جهانِ باشکوهِ ذهنی است.
59. گور به گور | ویلیام فاکنر |نجف دریابندری| چشمه
* فاکنر برای نوشتن خیلی اندیشه میکرده؛ فقط نمینوشته! قطعا این اندیشه است که دنیای تازه میآفریند.
60. امپراطوری خورشید | جی جی بالارد|علیاصغر بهرامی | چشمه
* وقتی شخصیت اصلی داستان تصاویری که از جنگ در ژاپن را تصویر میکنه همهاش در ذهن من ساخته می شده؛ استادانه است.
61. گذر از رنج ها | الکسی تولستوی | سروژ استپانیان| امیرکبیر
* این رمان یک رمان عاشقانه است با فضاسازی منحصر به فرد.
62. گفتگو با مرگ | آرتور کستلر| نصرالله و خشایار دیهیمی| نشر نی
* هر رمانی که درباره مرگ باشد را باید خواند. آنهم مرگ از نگاه غربیها که سالهاست این معما برایشان حل نشده است.
63. دکتر فاستوس | توماس مان | نشر نیلوفر
* این رمان را هم مانند مرشد و مارگریتا با فاوست گوته مقایسه کرده اند. توماس مان رماننویس بزرگیه.
64. تنهایی پر هیاهو | بهومیل هرابال | پرویز دوایی
* چرا کارهای دیگر هرابال مثل این یکی نشد؟!
65. ترسِ جان |کورتزیو مالاپارته| بهمن محصص |جامی
*این رمان در زمانِ جنگ جهانی دوم و اشغالِ ایتالیا توسط آمریکاییهاست. جالبش اینجاست با اینکه به ظاهر آمریکاییها، ایتالیاییها رو از دست فاشیستها نجات دادند اما مالاپارته واقعیتهای عجیبی رو با طنز بیان میکند.
جنابِ محصص اسم رمان را پوست ترجمه کردند اما جلالِ آل احمد گفت که بگذارند " ترسِ جان"...
66. همه انسانها مثل هم زندگی نمیکنند | ژان پل دوبوآ | نشر پارسه
* امروز ما که بقولِ فیلسوفان در حالِ گذار از سنت به مدرنیتهایم انصافا وضعیتی عجیبی را بر زندگیها مستولی کرده است. اینکه یک کشیشی با یک خانمی ازدواج کرده که به او یک سینما به ارث رسیده است و خانم برای جذب مشتری مجبور شده دست به کارهایی بزند که با شغل شوهرش همخوانی ندارد، موقعیت خاصی است. البته داستان در مورد این زوج نیست. در مورد فرزند این دو نفر است...
67. فرشته ظلمت| ارنستو ساباتو | مصطفی مفیدی | طرح نو
*حسِ رمانهایِ آمریکای جنوبی به ما خیلی نزدیک است. من این را بعدِ خواندنِ رمانِ پدرو پارامو از خوان رولفو تجربه کردم. بعد از خواندنِ این رمان بود که رمانهای آمریکای لاتین را با همان حس میخوانم. قلمِ ساباتو در رمانِ فرشته ظلمت همان حس را به من منتقل کرد؛ البته کمی سخت خوانتر است. در این رمان خود ساباتو حضور دارد و در تخیل با نویسندهها و هنرمندانی هم کلام شده است.
68. موشها و آدمها | جان اشتاین بک | سروش حبیبی | ماهی
• فکرم همیشه مشغول اینست که اشتاین بکِ خوشههای خشم این رمان را چرا نوشته؟
69. ینگۀ دنیا | جان دوس پاسوس | سعید باستانی|انتشارات هاشمی
*آمریکا فقط الان مساله نیست از روز کشف مساله بوده و چجوری خواستند آن را ینگه دنیا کنند اما نشد! شد؟!
70. لیدی ال | رومن گاری | مهدی غبرایی | ناهید
*رومن گاری چه حسی نسبت به زندگی داشته؟ میعاد در سپیده دم که زندگینامه خودنوشت اوست را بخوانید تا بدانید این سوال من از کجاست.
71. ماندارن ها | سیمون دوبوار| پرویز شهدی
*از نسل اگزیستانسیالیست ها. شاید اگر دوستی با سارتر نبود خانم دوبوار به خاطر این رمان بیشتر دیده میشد.
72. مردی که میخواست سلطان باشد| کیپلینگ | نشر
*کیپلینگ را باید خواند تا تاثیرش در جامعه را فهمید.جایی خواندم که بیست سال بعد از کیپلینگ شبیه شخصیتهای رمانش در جامعه دیده میشدند.
73. هرگز رهایم نکن | کازائو ایشی گورو| سهیل سمی | ققنوس
* دانش آموزانی در مدرسه "هیلشم" در انگلیس به صورت عادی در حال درس خواندناند. رفته رفته و هر چه داستان جلوتر میرود خاص بودن مدرسه مشخص میشود. رازی در این مدرسه نهفته اس... فیلم اقتباسی از این رمان را هم دیدم. موسیقی فیلم هنوز در گوشه ذهنم مانده است.
74. غول مدفون | ایشی گورو | امیرمهدی حقیقت | چشمه
75. خاطرات پس از مرگ براس کوباس | ماشادودِ آسیس | عبدالله کوثری |مروارید
*کاری دیگر از آمریکای لاتین درباره مرگ که برایم خاطره خواندن پدرو پارامو را زنده کرد.
76. کافکا در کرانه | هوراکی ماراکومی | مهدی غبرایی
*کارهای دیگر ماراکومی را خواندم؛ هیچکدام برایم این نشد!
77. سرچشمه | دن براوون |علی مجتهدزاده
*کارهای براوون تا پیش از این رمان خیلی نمادگرایانه بود؛ در این رمان هست اما نه آنقدرها که از براوون انتظار میرفت. ولی برای براوون همیشه دین مهم بوده است؛ البته دین به معنای اسطوره ایش نه دین به معنای یک جهان بینی!
78. پمپئی | رابرت هریس |خجسته کیهان | افق
*باز آفرینی تاریخ و مکانی تاریخی یعنی این!
79. اورلاندو | ویرجینیا وولف | فرزانه قوجلو | نشر قطره
*همه وولف را با خانم دالوی میشناسند؛من اما به اورلاندو...
80. جاده | کورمک کارتی | ایرج مثال آذر |
*از اولین رمانهایی که خواندم و چون فضای آخرالزمانی داشت برایم ماندگار شد.
81. گرینگوی پیر | کارلوس فائنتس | عبدالله کوثری| طرح نو
*مبارزه تا پایِ گور.
82. منم کلودیوس| رابرت گریوز| فریدون مجلسی| ناهید
*رمان تاریخی که بارها به چاپ رسیده و در غربِ انگلیسیزبان اغلب رمانهای تاریخی را با آن مقایسه میکنند.
83. مرد سوم | گراهام گرین | محسن آزرم | چشمه
*روایتِ فیلمگونهای دارد که از یک نقطه شروع شده و در نقطهای به پایان میرسد. فضای معمایی داستان تو را تا آخر با خود میکشاند.
84. آمریکایی آرام| گراهام گرین | خوارزمی
*رمان نویسی در قامت یک خبرنگار یا خبرنگاری در قامت رماننویس!
85. از چشم غربی | جوزف کنراد| احمدمیرعلائی |علم
*از کنراد این رمانش را عجیب یافتم. از دل تاریکی کنراد که معروفتر است خوشم نیامد؛ البته دلیلش را نمیدانم.
86. تصویر دوریان گری | اسکار وایلد| ابوالحسن تهامی | نگاه
*رمانی دربارۀ لذت زیبایی. اینکه زیبایی در این دنیا ماندگار نیست. در زمان خودش خیلی تاثیرگذار بوده است چون نظریۀ جدیدی با خودش داشته است.
87. دنیای شگفت انگیز نو | آلدوس هاکسلی| نیلوفر
* همه این رمان را در ادبیات ضعیف میدانند. اما به نظر من هنر ادبیات در این است که به نویسنده قدرت تاثیر ببخشد که این رمان این را دارد.
88. دخمههای واتیکان | آندره ژید | نشر جاوید
*رمانِ دخمههای واتیکان را سالها پیش خواندهام و هنوز هم صحنههای هجوآمیز رمان درباره تعصبات و جزماندیشی کلیسا در خاطرم هست.
ژید با صحنههای کمدی و عاشقانه و حتی قتل سعی کرده تا هجویهای دقیق در مورد اخلاقیات مرسوم آن زمان را که بیشتر در شخصیت مردی بنام لافکادیو تبلور دارد را به تصویر بکشد.
89. قدیس مانوئل نیکوکار شهید| میگل داونامانو
*بعضی از رمانها تاویل پذیرند و همین تاثیرپذیری باعث مانایی آنها میشود. رمانهایی که به چنین شانی دست می یابند در هر دورهای برای خودشان معنای جدیدی پیدا میکنند و انگار هربار که آن را میخوانی کشفِ جدیدی به سراغت میآید و حقیقت تازهای را درک میکنی.
90. برج | گلدینگ |ژاله مساعد | وال
* این رمان با آنکه فقط همین ساختِ برج در یک کلیسا را دستمایه قرار داده و داستانهای فرعیِ زیادی ندارد اما بسیار محکم و قدرتمند نوشته شده است.
گلدینگ سعی در شخصیتپردازی مرسوم رمانها در این رمان ندارد و مانند رمانهای معتبر دنیا برای روایت اهمیت چندانی قائل نیست. اما به دراماتیک کردن مساله سرنوشت ناخوشایند انسان علاقه زیادی دارد.
91. گهواره گربه | کوت ونه گات |علیاصغر بهرامی ! افق
*سلاخخانه شماره 5 ونه گات ارتباط نگرفتم؛ هرچند واقعا ترسیم جنگ در این رمان منحصربه فرد است اما گهواره گربه را دوست داشتم چون عمیقتر از آنست. نابودی جهان توسط انسان!
92. دمیان | هرمان هسه| عبدالحسین شریفیان
*همین اواخر خواندم و نکتهها آموختم. هنرمندانه نوشته شده است.
93. دلبند | تونی موریسون|شیریندخت دقیقیان| چشمه
*یک داستان واقعی دیگر از بردهداری. داستان زندگی برده ای به نام مارگارت گارنر است که در ژانویه سال 1856 از دست صاحبش در کنتاکی فرار کرده و از رودخانه اوهایو عبور می کند و به امید یافتن پناهگاهی در سین سیناتی تلاش می کند. اما درست زمانی که توسط صاحبانش دستگیر می شود تمام امید خود را از دست داده و...
94. تأدیب | طاهر بن جلون |محمدمهدی شجاعی| برج
* این رمان را به تازگی خواندم و فضاسازیهاش برایم گیرا بود. مساله اینست که تأدیب یا تحقیر؟!
95. قربانی | کورتزیو مالاپارته | محمد قاضی | ماهی
* بعضی از مترجمها انگار برای ترجمه هم کارهایی را انتخاب میکنند که با حال و هوایشان بخواند. جناب قاضی در این کار حقیقتا استادند و کتابهایی را ترجمه کرده که حالِ خاصی دارند. معلوم است خودشان هم حالِ دوستداشتنی ای داشتند.
96. گریزها | اولگا توکارچوک|فریبا ارجمند| همان
*اندیشه پشت این رمان همان است که اهل کجایی؟ از کجا میآیی؟ به کجا میروی؟!
در این سالها رمانهای زیادی خواندم که درباره غایب شدنِ آدمهاست. در گریزها هم این اتفاق هست. مردی کم کم دچار جنون می شود وقتی که زن و بچه اش حین تعطیلات به طور عجیبی یکدفعه غیبشان میزند و دوباره ناگهان پیدایشان میشود.
97. عدالت | فردریش دورنمانت| محمود حسینی زاد| برج
*این رمان را هم به تازگی خواندم و مثل کارهای دورنمانت یک ماجرای قتل که قاتلش مشخص است بسط داده شده است تا وجوهِ انسانیش بیشتر پیدا شود.
98. برادران کارامازوف| داستایفسکی | صالح حسینی| نیلوفر
*هنوز هم بعدِ سالها خواندنش سوالم اینست که داستایفسکی چجوری بین شخصیتهاش تمایز ایجاد میکرده است؟! با آنکه دیالوگها یک لحن دارند اما فضای آدمها متفاوتند.
99. سفر درونی | رومن رولان | نیلوفر
*زندگینامه ای عجیب از یک رماننویس بزرگ که زندگی خیلیها را دستمایه رمان قرار داده است.
100. ژان کریستوف | رومن رولان | علیاصغر خبرهزاده |
* رمانی درباره موسیقی. زیستنِ با موسیقی. هم رمان کلاسیک و هم موسیقی کلاسیک چه فضایی به این رمان داده است. کلاسیکخوانها و کلاسیک گوشکنها را به خواندنِ این رمان دعوت میکنم.